دیکته طرفهای خارجی تأثیری بر عزم ایران در غنیسازی 20 درصد ندارد/ جمهوری اسلامی میتواند شرکتهای داروسازی اروپا را ورشکست کند
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، هادی عيسى دلول در گزارشی نوشت: خروجی نشست ژنو در اکتبر 2013 پیشنویس توافقنامه هستهای «برنامه جامع اقدام مشترک» (JCPOA) بود که در آوریل 2015 تصویب و 90 روز بعد در ژنو بهعنوان یک تفاهمنامه رسمی امضا شد. طبق این توافقنامه، سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا باید اقدامات مربوط به رفع تحریمها و مجموعهای از امور مربوط به لغو محدودیتها را در زمینه همه برنامههای غیرنظامی موجود متعهد میشدند. همچنین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کمیته ویژهای مأمور شدند تا اقدامات جمهوری اسلامی ایران را زیر نظر قرار دهند تا حتی به مدت یک روز خارج از چارچوب تعهداتش در زمینه خودداری از غنیسازی اورانیوم اقدام نکند.
طبق این گزارش، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کمیته ویژه مأموریت یافته بودند تا اقدامات مربوط به نقض امنیت و صلح پایدار را از سوی جمهوری اسلامی ایران بسنجند و هرگونه موارد تخلف را گزارش کنند؛ ولی متأسفانه در بازه زمانی سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا شد، بدون هیچ توجیه، سند یا اقدام منطبق بر قوانین بینالمللی و تنها با مستمسک قرار دادن برخی گزارشهای واهی، با این ادعا که واشنگتن نسبت به ماندن در توافق هستهای ناراضی است، از آن خارج شد.
اینستکس اروپاییها کارایی نداشت
این مشاور حقوق بینالملل در گزارش خود آورده است: خروج آمریکا از توافق هستهای در حالی انجام شد که ترامپ بهخوبی میدانست توافق مذکور با اطلاع و اجماع متحدان اروپایی و در چهارچوب 1+5 انجام شد. این خروج تهدیدی جدی برای اروپاییها بهشمار میرفت، زیرا ترامپ نمیتوانست بدون همراهی آنها قانونی را در سازمان ملل متحد در راستای تحریم ایران وضع کند، زیرا چین و روسیه آن را وتو میکردند؛ بنابراين فشار بر پایتختهای اروپایی آغاز شد و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه سابق آمریکا وظیفه داشت متحدان اروپایی را اقناع کند.
وی افزود: پمپئو در این زمینه سیاست تهدید اروپاییها به تحریم و اقدامات محدودکننده را در پیش گرفت و گفت که اگر پایتختهای اروپایی در زمینه تحریم نفتی یا مالی ایران با واشنگتن همراه نشوند، مستحق اقدامات بازدارنده آمریکا خواهد بود. در سال 2015 با هدف سرمایهگذاری تجاری اروپاییها در ایران و تعاملات مالی برای بهرهمندی تهران از منافع توافق هستهای، ساز و کاری موسوم به اینستکس به وجود آمد و هدف آن این بود که تبعات منفی تحریمهای اعمالشده علیه ایران رفع شود.
دلول مینویسد: این ساز و کار نوعی اقدام اقتصادی است تا جایگزین خلأهای ناشی از خروج آمریکا از توافق هستهای شود و تا سال 2025 ادامه یابد تا تدبیری تدریجی برای ازسرگیری برنامه هستهای ایران باشد. با وجود این، شاهدیم که اروپاییها به توافقات خود در این زمینه عمل نکردند و خسارت دیگری در چارچوب توافق هستهای به وجود آمده است. از ابتدا مبنای جمهوری اسلامی ایران همکاری با طرفهای اروپایی بود و تهران به آنها گفت: «باید اقداماتی را که متعهد شدهاید، انجام دهید».
دانشمند هستهای لبنان تأکید کرد: ایران (به اروپاییها) گفت، تا وقتی آمریکاییها با قطعنامه سازمان ملل متحد علیه تهران عمل نکرده باشند، میتوانید به توافق هستهای برگردید و تعهدات خود را اجرا کنید. شما یک کانال طلایی دارید که نتیجه تصمیمات فدریکا موگرینی، مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپاست که همچنان در پرونده هستهای اعتبار دارد. علاوه بر این، گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی هیچ تخلفی انجام نداده، کافی است تا بهانه لازم را برای ایستادن در برابر صهیونیستهای اشغالگر و آمریکاییهای لجباز داشته باشید.
فدریکا موگرینی و محمدجواد ظریف
چرا ایران خروج از برجام را اعلام نکرد؟
دلول مینویسد: اروپاییها مدعی بودند که به چارچوب سازمان ملل متحد پایبند هستند، ولی اکنون که بیش از یک سال و نیم از خروج آمریکا از توافق هستهای میگذرد، شاهد عقبنشینی تدریجی آنها از توافق هستهای هستیم. با وجود این، سؤالی که پیش میآید این است که چرا حسن روحانی، رئیسجمهور ایران پشت تریبون بهطور رسمی خروج ایران را از توافق هستهای اعلام نکرد؛ همانگونه که ترامپ پیشتر آن را اعلام کرده بود. میدانیم اروپاییها ضعیف هستند و از سوی طرفهایی زیر فشار قرار دارند، به همین دلیل ایران این فرصت را به آنها داد که تدابیر خود را در قالب توافق هستهای اجرایی کنند. طبعاً وقتی ساعت صفر نزدیک شود، هیچکس نمیتواند ایران را بهدلیل هرگونه اقدام قانونی، منطقی و اخلاق سرزنش کند؛ زیرا در آن صورت ایران از بندهای ۳۶ و ۲۶ توافق هستهای و نیز بندهای ۲۲ و ۳۱ که مورد توافق قرار گرفته بود، تبعیت کرده است.
عیسی دلول در گزارش خود نوشت: جمهوری اسلامی ایران گامهای لازم را برای استفاده از سانتریفیوژهای نسل IR5 ، IR4 IR6 و IR2m انجام داده است. با وجود این، IR8 آزمایش نشده که تهران در صورت لزوم مقدار سانتریفیوژها را افزایش خواهد داد. منظور این است درحال حاضر هیچ عدد قطعی وجود ندارد و عددی که ایران برای رسیدن به یک میلیون سانتریفیوژ تعیین کرده، فرضی است و به تصمیم سازمان انرژی اتمی بستگی دارد که میتواند با توجه به موارد فنی و نیز نیاز رآکتورهای آب سنگین اراک و فوردو کمتر یا بیشتر شود.
دانشمند هستهای لبنان تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران ثابت کرد میتواند محدودیتها را درهم بشکند و نسل جدیدی از سانتریفیوژها را برای استفاده در نیروگاهها و مراکز تحقیقاتی تولید و بکارگیری کند و در این زمینه تنها نیازهای داخلی است که تعیین تکلیف میکند و تهران هیچ توجهی به دیکتههای تکلیفشده از سوی طرفهای خارجی ندارد. گزارشهای سازمان ملل متحد و گزارشهای آمریکایی محدودیتی برای ایران در مسیر دستیابی به انرژی هستهای ایجاد نمیکنند و نمیتوانند برای ایران تعیین تکلیف کنند که چه میزان سانتریفیوژ تولید و از چه موادی برای رفع نیازهای خود استفاده کند. ایران بنا به نیاز داخلی و طبق آنچه در فهرست نیازهای نیروگاههایش موجود است، انرژی صلح آمیز هستهای تولید میکند.
سازمان انرژی اتمی تمام تدابیر قانونی را برای ازسرگیری فعالیتهای هستهای ایران بکار گرفته است.
دلول نوشت: باید یک نکته مهم را تبیین کنم و آن، این است که موضوع (توافق هستهای) به سال 2015 میلادی بازمیگردد، از 2015 تا سال 2020 درخواستها تغییر کرده است و نسل متفاوتی از سانتریفیوژها تولید شدهاند، بنابراین رقمهای کنونی از تولید سانتریفیوژها با توجه به تعداد دستگاهها متفاوت خواهد بود. این موضوع ایجاب میکند رقمی که از سانتریفیوژها اعلام میشود، واقعی نباشد تا بتوان در مواقع لزوم سقف خاصی را مشخص کرد و برنامههای عملیاتی جمهوری اسلامی در زمینه تولید انرژی هستهای در قید و بند روزها اسیر نشود. همچنین طرفهای مقابل بهانهای نداشته باشند که به ایران دیکته کنند چه تعداد سانتریفیوژ تولید کند یا نکند. در سال ۲۰۱۵ و در چارچوب عملیات کاهش غنیسازی اورانیوم قرار بود یکهزار و ۵۰۰ سانتریفیوژ در نطنز و فوردو تولید شود، ولی اکنون با توجه به برداشته شدن گامهای کاهش تعهدات از سوی ایران، جمهوری اسلامی ملزم به رعایت رقم مذکور نیست و بهطور تدریجی آن را افزایش میدهد و این موضوع در فرآیند عملیاتی قرار گرفته است. بهعنوان نمونه در رآکتور تحقیقاتی تهران پژوهشی درحال انجام است که بر مبنای آن میتوان غنیسازی 20 درصد اورانیوم را برای تولید کیک زرد انجام داد.
بیشتر بخوانید:
غنیسازی ۲۰ درصد برای تولید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران است
غنیسازی ۲۰ درصد ایران در چارچوب برجام است/ آمریکا، ناقض برجام و قطعنامه ۲۲۳۱
راهکارهای ایران در صورت آزاد نشدن منابع مالی بلوکهشده
این کارشناس هستهای لبنان میافزاید: غنیسازی 20 درصد اورانیوم برای تولید سوخت هستهای با هدف فعالکردن رآکتور تحقیقاتی تهران در حال انجام است، فارغ از اینکه در آینده رآکتور تحقیقاتی تهران به این سوخت نیاز داشته باشد یا خیر؛ ولی بندی در این زمینه وجود دارد که تأکید میکند جمهوری اسلامی ایران از لحاظ قانونی قادر است نیازهای رآکتور تحقیقاتی تهران را برآورده و آن را بکارگیری کند. در حال حاضر اگر سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا متعهد شوند اموال بلوکهشده ایران را پرداخت کنند و اینستکس فعال شود، درهای صادرات نفت و تدابیر مالی در چند هفته آتی گشوده خواهد شد. اگر چنین نشود، جمهوری اسلامی برای دستیابی به منافع اقتصادی باید به سراغ راهحل دوم برود که اجرای آن سه سطح دارد؛
نخست، تولید برق. این ازجمله اموری است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران آن را به بیروت پیشنهاد و اعلام کرده بود جمهوری اسلامی ایران از لبنان در زمینه تأمین برق حمایت میکند و ازجمله پروژههایی است که ملزومات آن در نیروگاه بوشهر وجود دارد. طبعاً توسعه و پیشرفت این پروژه بهگونهای است که ظرفیتهای زیادی را در مقابل ایران قرار میدهد، میتواند کشورهای خارجی را پوشش دهد و برای تهران بازدهی داشته باشد.
دوم، تولید انرژیهای تجدیدپذیر که میتوانند در خارج از کشور نیز به فروش برسند.
سوم، تولید دارو. به صراحت میتوان گفت در منطقهای متشنج قرار داریم که نیازمند چنین اقدامی است. این موضوع دلیل اصلی مقابله اروپاییها با جمهوری اسلامی است، ولی چرا؟ زیرا لابی یهودی فعال در اروپا بر حوزه تولید دارو (متأسفانه داروهای مشکوک) سرمایهگذاری میکند و در حوزه تولید محصولات شیمیایی بازاریابی محصولات را در اختیار و انحصار خود میخواهد. آنها بیماری سرطان را منتشر کردند تا داروهای ضدسرطان خود را به فروش برسانند و به هیچکس اجازه نمیدهند وارد بحث درمان سرطان شوند.
دانشمند هستهای لبنان تصریح کرد: اگر جمهوری اسلامی داروهایی تولید و بتواند آنها را با قیمت ارزان برای درمان بیماران توزیع کند، شرکتهای اروپایی ورشکست خواهند شد؛ بنابراین لابی صهیونیسم فعال در اروپا در تقابل با ایران قرار گرفتهاند. بنابراین جمهوری اسلامی تنها در صورتی میتواند راه خود را بهدور از فراز و نشیبهای حقوقی هستهای دنبال کند که خطمشی خود را خارج از توافق هستهای دنبال کند، همانگونه که در حال پیمودن این مسیر تا قبل از سال 2015 بود.
دلول گفت: مشکل رژیم صهیونیستی با تهران این است که برنامه بالستیک ایران در توافق هستهای گنجانده نشده است و به همین دلیل بود که دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا برای راضی کردن صهیونیستها مدعی شده بود میخواهد ساختار توافق هستهای را تغییر دهد و در آن بازنگری کند. در واقع در كل توافق هستهای با 154 صفحه، فقط یک بند نظامی وجود داشت که میگوید ایران اجازه ندارد سلاح بالستیک خود را در حدی تولید کند که قابلیت حمل کلاهک اتمی داشته باشد. این، تنها بند نظامی است باقی بندها فنی هستند. بنابراین ترامپ با این توافقنامه مخالفت کرد.
این مشاور حقوق بینالملل تأکید کرد: ایران توانست رئیسجمهور سابق آمریکا را در راه اجرای خواستههایش در تحمیل بندهای مربوط به موضوع موشکهای بالستیک در توافق هستهای مهار کند و بهطور رسمی اعلام کرد پرونده هستهای ایران بسته شده است و امکان بررسی مجدد و گنجاندن بندهای اضافی در آن یا کاستن از بندهای توافق وجود ندارد.
موشکها برای دفاع از خاک ایران است
هادی عيسى دلول در گزارش خود نوشت: صدام به مدت هشت سال ایران را با سلاحهای بریتانیایی، بمبهای شیمیایی آلمانی، تانکهای ایتالیایی هدف قرار داد و با استفاده از آخرین سلاحهای ویرانگر برای کشتن جوانان این کشور در شهرهای مختلف اقدام کرد و این در حالی است که ایران تقاضای خرید سلاح میکرد تا تنها یک موشک بفروشند، ولی هر کدام از کشورها بهانهای کثیفتر از دیگری میآوردند. امروز جمهوری اسلامی ایران سلاح و موشک در اختیار دارد و به کسی اجازه تعدی که خاکش را نمیدهد. با وجود موشکهای پیشرفته هیچکس جرئت نمیکند به جمهوری اسلامی نگاه چپ کند و این غیرقابل انکار است.
بهنوشته این دانشمند لبنانی، برنامه نظامی ایران برنامهای دفاعی است و تجربه هشت سال جنگ تحمیلی باعث شد تا جمهوری اسلامی خود را با تمام آماده هرگونه نبرد کند. با وجود این، غربیها چندین سال بر ایران فشار آوردند تا تهران مجبور شد زیر توافق برجام را امضا کند با این استدلال که ممکن است فشارها و تحریمها کاهش یابد، ولی چشمانتظاری، تنش و نگرانیها پایان نیافت و فشارها نهتنها کمتر نشد، بلکه افزایش یافته است و مردم ایران مجبور هستند فشار را تحمل کنند. باید از مسئولان ایرانی که باز هم دم از مذاکره میزنند پرسید «کجا میروید؟ با چه کسانی مذاکره میکنید؟ با کسانی که کودکان و جوانان این سرزمین را شهید کردهاند؟ با کسانی که هشت سال مانع از دریافت سلاح شدند و لحظه لحظه ما را زیر آتش خمپارههایشان گرفتند؟ مگر با هر حرفی که شما دم از تفاهم زدید، امام خامنهای، پدر امت، به شما درباره نیرنگهای دشمن هشدار ندادند»؟
حسن روحانی و فدریکا موگرینی
دلول نوشت: ما باید از حق ملت ایران و از توافق هستهای دفاع کنیم که طبعاً میتواند تبعات خارجی برای لبنان داشته باشد. اگر دو بند 26 و 36 در توافق هستهای وجود نداشت، ممکن نبود ایران بتواند پس از 6 مرحلهای که در توافق قید شده است، خارج شود، ولی ایران پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در نخستین اقدامات خود برای انتقام، گامهای آغازین کاهش تعهدات خود را درقبال توافق هستهای برداشت.
وی افزود: ایران بهتازگی اعلام کرده است آمادگی دارد از همه گامهای کاهش تعهدات خود بازگردد و در چارچوب توافق هستهای به تعهداتش همچون گذشته پایبند باشد به شرط اینکه همچون سال 2015 همه طرفها به تعهدات خود عادلانه و موازی عمل کنند. در اینصورت تنها در مدت چند ساعت ایران گامهایی را که برداشته است، بازمیگرداند گویی اتفاقی نیفتاده بود. مهمترین موضوعی که ایران دنبال میکند، این است که باید طرفهای توافق هستهای و آمریکا اگر بخواهد به توافق بازگردد، باید پایبندی به تعهداتشان را تضمین بدهند و آن وقت است که ایران میگوید «بسیار خوب، ما آماده بازگشت به هر چیزی هستیم و همه برنامههایی را که انجامشده است متوقف میکنیم و به نقطه صفر بازمیگردیم».
دانشمند هستهای لبنان با انتقاد از سیاست دولت روحانی در نگاه به غرب و چشم امید داشتن به توافق با آمریکا، نوشت: آمدیم و ایران با آمریکا به توافق دست یافت، دولت ایران عوض شد و دولت دیگری با سیاستهای ضد آمریکایی بر سر کار آمد، تکلیف عمل نکردن به تعهدات از سوی ایران چه میشود؟ اصلا برعکس این را درنظر بگیریم، اگر توافقی شد و چهار سال دیگر ترامپ یا مشابه او بر سر کار آمد و کاری را انجام داد که ترامپ با توافق هستهای امضاشده در دولت اوباما کرد، تکلیف همه این توافقات و «بنا کردن خانه بر لبه پرتگاه» چیست؟ چنین غفلتهایی نباید تکرار شود و باید برای جلوگیری از تکرار آن تضمینهای محکم گرفته شود تا مردم ایران بیش از این خسارت ناشی از چشم امید داشتن مسئولانشان به دستان آمریکا را تحمل نکنند.
مردم ایران سالهاست ثابت کردهاند در برابر تحریمهای آمریکا در کنار دولت و نظام جمهوری اسلامی قرار دارند و از سرزمینشان دفاع میکنند.
عیسی دلول مینویسد: اقدامات جمهوری اسلامی (در زمینه کاهش تعهدات) انجام شد تا ترامپ بفهمد تهران از روز نخست به قانون پایبند بوده و بر مبنای آن عمل کرده است. در مقابل آنها بودند که از مدار قانون خارج شدند و اکنون واشنگتن است که باید در راه اعتمادسازی گام بردارد، زیرا ایران با اعتماد و اطمینان کامل اقدام میکند و تردیدی وجود ندارد که اقدامات رئیسجمهور سابق آمریکا راه را بر هرگونه مذاکرهای بسته است. آمریکا باید تضمین دهد، به توافق هستهای بازگردد و هر آنچه را تاکنون انجام نداده است، انجام دهد. درباره برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که در سال 2015 بر آن توافق شد، حرف زیادی یا نقطه مبهمی وجود ندارد.
وی افزود: پرونده هستهای پروندهای نیست که یکباره یا از سال 2015 پدید آمده باشد؛ تاریخ کهن ایران از سال 1957 و زمان حکومت شاهنشاهی شاهد تقابل میان ایران و آمریکا بوده است، زمانی که محمدرضا پهلوی در ایران حکومت میکرد مجوز استفاده از فناوریهای هستهای را داد، طبعاً با مشکلتراشی آمریکا این فناوری به ایران نرسید تا اینکه در سال 1967 و پس از گذشت یک دهه، این فناوری وارد ایران شد. در سال 1957 آژانس بینالمللی انرژی اتمی جزو زیرمجموعه سازمان ملل متحد تأسیس شد و ایران بهعنوان کشور خواهان فناوری هستهای معاهده «NPT» را امضا کرد؛ تمرکز این معاهده بر منع گسترش سلاحهای کشتار جمعی است.
دانشمند هستهای لبنان مینویسد: در سال 1974 محمدرضا پهلوی تصمیم گرفت به بمب هستهای دست یابد تا در جشن 2 هزار و 500 ساله شاهنشاهی از آن رونمایی کند. آمریکاییها و دستگاه اطلاعات رژیم صهیونیستی (موساد) قصد داشتند بهطور غیررسمی برای تسهیل برنامه هستهای نظامی اقدام کنند. اگر این اقدام رسمی انجام میشد، سازمان ملل متحد ایران را به نقض معاهده NPT متهم میکرد و همان فرایند مجرمانهای که علیه صدام به راه افتاد و در تور قانون گرفتار شد، برای محمدرضاشاه نیز رخ میداد.
وی افزود: اراده خداوند اینگونه بود که انقلاب ایران پیروز، با رهبری امام خمینی (ره) حکومت پهلوی سرنگون و جمهوری اسلامی تأسیس شود. جمهوری اسلامی تمام مجوزهای منطبق با شریعت اسلامی را حفظ کرد؛ ولی با تبدیل شدن سفارت اسرائیل به سفارت فلسطین، صهیونیستها از شدت عصبانیت دیوانه شدند. نخستین تصمیمی که امام خمینی (ره) گرفت، این بود که قدس باید آزاد شود و از آن زمان جمهوری اسلامی وارد درگیری واقعی با دشمن صهیونیستی شد.
انتهای پیام/4033/
انتهای پیام/