روزی روزگاری مقاومت/ «یدو» فیلمی جهاندار و جاندار همراه با درخشش نوجوانانه
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا - محمدصالح سلطانی: جشنواره امسال یک فیلم به نام «روزی روزگاری آبادان» دارد اما روزی روزگاری آبادانِ واقعی، فیلم مهدی جعفری است. «یدو» میخواهد روایتگر روزهای سخت زندگی مردم آبادان در محاصره ارتش بعث باشد و تا حد قابل قبولی از پس این کار بر میآید.
دوربین مهدی جعفری، به دل زندگی یک بیوهزن و سه فرزندش رفته و با آنها زندگی میکند. این یکی از جدیترین نقاط قوت «یدو» است؛ اینکه دوربینش با شخصیتها زندگی میکند و از بافت قصه بیرون نمیزند. یک فیلمبرداری چیرهدستانه در کنار قاببندیهای فکرشده، «یدو» را به یک فیلم همراهکننده تبدیل کرده است. فیلمی که دست مخاطب را میگیرد و او را به دل آبادان جنگزده میبرد.
نوجوانان درخشان
مهدی جعفری در «23 نفر» نشان داده بود که کار کردن با بازیگران نوجوان را خوب بلد است. این نقطهقوت، در «یدو» هم به کار جعفری آمده است. بازیگردانی خوب و موثر کارگردان، در نمایش بازیگران نوجوان فیلم مشهود است و باورپذیری فیلم را افزایش داده است.
مهارت جعفری در کار کردن با نوجوانان، در کنار استعداد و سختکوشی «میلاد صویلوی» باعث شد در یک اتفاق خاص و جذاب، این بازیگر نوجوان در میان نامزدهای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره قرار گیرد. نمایش صویلاوی، اصیل و پر از جزئیاتی است که شمایل یک «بچه آبادان» را در ذهن مخاطب تثبیت میکند.
یدوی فیلم، انگار قرار است یکتنه نماد آبادان باشد و صویلوی به خوبی از پس این نقش سخت برآمده است. در میان گروه بازیگران، فقط نمایش ستاره پسیانی شاید کمی باورناپذیر باشد. فاصله سنی کاراکتر با پسیانی و لهجه آبادانی، دو مانع اساسی پیش پای پسیانی هستند که نقش را از او میدزدند و اجازه نمیدهند او بتواند کاراکتر را در ذهن تماشاگر جاودانه کند. البته نمایش متفاوت پسیانی به چشم داوران جشنواره آمده و او را برای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن، کاندیدا کردند.
سایر بازیگران فیلم، از جمله بازیگران نقش خواهر و برادر یدو هم نقششان را با ظرافت اجرا کردهاند. خاصه بازیگر نقش خواهر یدو که مظلومیت و رنج دختران آبادانی را به خوبی و با دقت، بازنمایی کرده است.
جهاندار و جاندار
«یدو» یک فیلم جهاندار است. آبادان ویران در فیلم جدید مهدی جعفری به خوبی برای مخاطب بازنمایی میشود. طراحی صحنه و لباس، به خوبی «ویرانی» را به جان مخاطب میریزد و تصاویری جاندار از شهرِ فروپاشیده آبادان پیش چشم مخاطب میآورد.
هنر بزرگ «یدو» این است که توازنی باورپذیر میانِ مهاجرتِ گروهی از مردم از یک سو و تلاش عده دیگری از مردم برای زندگیکردن زیر آتش دشمن در سوی دیگر پدید میآورد. فیلم البته هرگز از این مساله، دوگانه نمیسازد و این، هنری است که به «یدو» سویههایی ملی میدهد.
مساله باورناپذیری
پاشنه آشیل بزرگ فیلم مهدی جعفری، فیلمنامه است. قصه «یدو» به اندازه تکنیکش کشش ندارد و از جایی به بعد، فیلم به آستانه کسلکنندگی میرسد. کنشها و واکنشهای مادر یدو هم در برخی فصلهای فیلم باورپذیر نیست. سناریو برای لحظاتی، از «میدان جنگ» فاصله میگیرد و رفتارهای شخصیتها، شبیه رفتار آدمهای جنگزده نیست.
شاید اگر مشکلات فیلمنامه نبود، با خیال راحت میتوانستیم «یدو» را یکی از سه فیلم برتر جشنواره بدانیم. از نظر داوران البته فیلم در میان چهار اثر برتر جشنواره جای گرفته است.
پرتره مقاومت
«یدو» در مقایسه با «23 نفر» برای مهدی جعفری در تکنیک و کارگردانی پیشرفتی جدی است، اما در فیلمنامه و طراحی روایت، برای او یک عقبگرد محسوب میشود. نهایتاً اما فیلمی که پیش روی ماست، یک پرتره خوشایند از «مقاومت» است. پرترهای که با زندگی کردنِ مادر متولد شد و با رفتار غرورانگیز پسر در پایان فیلم، روح گرفت.
انتهای پیام/4139/
انتهای پیام/