چرا بایدن در اولین سخنرانی خود درباره اولویتهای سیاست خارجی نامی از ایران نبرد؟/ کاخ سفید درحال طراحی توطئه بزرگ
گروه بینالملل خبرگزاری - مسعود براتی؛ جو بایدن در نخستین سخنرانی خود در محل وزارت امور خارجه آمریکا به تبیین سیاست خارجی کشورش پرداخت، ولی نکته قابل تأمل این است که رئیسجمهور آمریکا درباره ایران و موضوع مهمی همچون توافق هستهای صحبت نکرد.
سؤالی که پیش میآید این است، چرا بایدن درباره این موضوعات صحبت نکرد؛ بهویژه وقتی که به بررسی تیم بایدن میپردازیم، مشاهده میکنیم بیشتر شخصیتهای مهم این تیم، اشخاصی هستند که درباره ایران خبره هستند، شناخت دارند و چینش آنها اینگونه القا میکند که قرار است برای ایران کاری انجام دهند.
برخی از صاحبنظران معتقدند ایران اولویت سیاست خارجی بایدن نیست و رئیسجمهور آمریکا به روسیه و چین بیشتر اهمیت میدهد، ولی معتقدم ایران برای شخص بایدن مهم است، حال شاید در سیاست اعلامشده بایدن ایران وزن زیادی نداشته باشد، ولی نمیتوان از تیمی که بایدن برای عرصه سیاست خارجی چیده است چشمپوشی کرد و آن را نادیده گرفت.
ماجرای رابطه بایدن و برجام
از چند ماه پیش که موضوع حضور بایدن در کاخ سفید تقویت و مواضعش رسانهای شد، این جمعبندی به وجود آمد که وی بنا ندارد به برجام برگردد. حتی زمانی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان با روزنامه «ایران» مصاحبه کرد و گفت برآوردش این است که بایدن به برجام بازگردد، این نقد به صحبتهایش وارد بود که برآوردش دقیق نیست و بایدن بنای بازگشت به برجام ندارد.
درباره بخش مهمی از سیاست خارجی بایدن در قبال ایران، یعنی موضوع برجام، رئیسجمهور آمریکا بنا ندارد بهراحتی به این توافق بازگردد.
برخی انتظار داشتند جو بایدن به دلایلی امتیازات حداقلی، محدود، موقت و نمادین به ایران بدهد، بهعنوان نمونه تحریم ظریف را لغو کند، مجوز اعطای وام صندوق بینالمللی پول به ایران را برای مقابله با کرونا بدهد یا اجازه دسترسی ایران را به منابع مالی بلوکه شدهاش در نقاط مختلف مانند کرهجنوبی و ژاپن بدهد، اما رئیسجمهور آمریکا این کار را نکرد و حتی در سخنرانی اخیر خود به موضوع توافق هستهای نپرداخت، در مقابل غیرمستقیم موضوع یمن را مطرح کرد و در آن اشارهای به ایران نکرد.
برداشت نادرست از رویکرد بایدن درقبال ایران
از سوی دیگر، این برداشت که «رویکرد بایدن در قبال ایران تغییر کرده است»، درست نیست و استنباط میشود رئیسجمهور آمریکا خوابهای جدیتری برای ایران دیده است و دارد به افقهای بلندتری میاندیشد. او در حال انجام طراحی پیچیدهتر برای ایران است و در مقابل نیاز به هوشیاری جدیتر احساس میشود.
بایدن برای ایران تیمی را تجهیز کرده است که دارای ویژگیهایی هستند؛ ویلیام برنز در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) قرار گرفت و دیوید کوهن، معاونش شده است. برنز ایران را خوب میشناسد و مذاکرات عمان را با جیک سولیوان راهبری کردند. کوهن ایران را بهخوبی از نظر اقتصادی و تحریمهای فلجکننده و فردمحور میشناسد و نیز در زمینه تحریمهای برجام نقش محوری داشته است.
دیوید کوهن، معاون سازمان سیا
سولیوان مشاور امنیت ملی شده است و وندی شرمن و بلینکن در وزارت امور خارجه حضور یافتند. رابرت مالی نیز بهعنوان نماینده ویژه ایران انتخاب شده است. این ترکیب نشان میدهد تفکری جدی برای ایران دارند، فقط نکته این است که به نظر میآید آنها درحال طراحی بازی بزرگتری هستند.
مواردی که مطرح شد، احتمالات موجود است و میتواند درست نباشد، اما به نظر میآید بایدن در حال طراحی بازی بزرگتر از دولت روحانی است. آنها به این جمعبندی رسیدهاند که در دولت روحانی اتفاق خاصی نخواهد افتاد و به همین دلیل حداقلهای مدنظر خود را با صبر و طبق برنامه جلو میبرند.
اگر بخواهیم نگاهی رادیکال به موضوع بیندازیم، چند نکته مهم بهنظر میآید؛ از آن جمله ظرفیتهایی است که بایدن میتواند طبق آنها بر ایران فشار بیاورد که شناسایی آنها مهم است.
موضوع دیگر بحث هستهای ایران است. بهواسطه تحریکات و ادعاهای رژیم صهیونیستی، ایران به اقداماتی متهم شد و بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دوره ریاست گروسی سه بار از سایتهای کشورمان بازدید کردند. در این میان قطعنامه شورای حکام علیه ایران صادر شد که گزارش و تحلیلهای نهایی گزارش جدید تاکنون منتشر نشده است و این ظرفیت اجماعسازی علیه ایران را در بحث هستهای فراهم میکند.
در تقابل و پیوند این موضوع با اقدام جمهوری اسلامی در کاهش تعهدات برجامی که قرار است از سوم اسفندماه سال جاری رخ دهد، احتمال ظرفیت اجماعسازی علیه کشورمان در حوزه هستهای وجود دارد. ظرفیت دیگری در حوزه حقوق بشر وجود دارد که روی ابعاد آن کارها و برنامهریزیهای زیادی کردهاند و درحال پیشبرد آن هستند.
بیشتر بخوانید:
دولت بایدن نسبت به رأی دیوان لاهه درخصوص ایران ابراز تأسف کرد
در زمینه تحریمهای آمریکا علیه ایران شاهد دوران افول اثرگذاری آن هستیم، لذا آمریکا باید بازه زمانی خاصی را صرف کند. آنها تیم و Task Force تشکیل دادهاند و باورشان این است که در حضیض هستند و باید برخی اقدامات، اصلاحات و فرایندهای تکمیلی را در لایههای فنی، حقوقی و راهبردی انجام دهند تا بتوانند بار دیگر ابزار تحریم را در نقطه مناسب اعمال کنند. برآورد این است که این موضوع احتمالاً حدود یک سال و نیم تا دو سال زمان میبرد.
علاوه بر این به نظر میآید بایدن درحال طراحی نقشهای است که مثلث هستهای، موشکی و منطقه را با توازن پیش ببرد. تفاوت در این است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا میخواست یکجا موضوعات را حل کند، اما بایدن بهدنبال توازن است که اینها را با هم پیش ببرد، به همین دلیل به گروهی از منطقسازیها برای ایجاد اجماع و چندین و چند ابزار فشار نیاز دارد که بخواهد اهداف خود را عملی کند.
ابزارهای فشار آمریکا درحال حاضر دیپلماسی، نهادهای بینالمللی، احتمالاً شورای امنیت سازمان ملل متحد و مواردی مانند اجماعسازیهایی است که در حوزه حقوق بشر انجام میدهند.
بایدن درحال فضاسازی است و معتقدم به بعد از دوره اخیر رئیسجمهوری کشورمان فکر میکند که البته بیراه نیست، زیرا موضوعات موشکی و منطقهای در ایران در دست دولتها نیست و در سطوح بالاتر تصمیمگیری میشود، به همین دلیل طراحی بایدن در سطح رهبر انقلاب است.
بایدن هیچ صحبتی از ایران نمیکند و بهدنبال ایجاد ابهام و تعلیق است. علاوه بر این، بسیار تند به پیشنهاد ظریف (که البته عجولانه مطرح شد و از این پیشنهاد برداشت ضعف میشد) واکنش نشان میدهد و باعث میشود آمریکاییها بهسرعت واکنش نشان دهند و خواستار این شوند که ابتدا ایران از کاهش تعهداتش بازگردد. به نظر میآید بایدن درحال تقویت جایگاه خود و تیمش است و قصد دارد جایگاه آمریکا را مقداری ارتقا دهد و تثبیت کند تا به دوران بعدی دولت ایران برسد.
بیشتر بخوانید:
بایدن تحریمهای کلیدی ایران را لغو نمیکند
البته نمیشود قاطعانه گفت که بایدن از دولت روحانی قطع امید کرده است و بعید نیست بخواهد و بتواند در انتخابات ایران دخالتهایی انجام دهد، ولی اکنون با صبر کارها را پیش میبرد و این فرضیه را تقویت میکند که آمریکاییها معتقدند دولت بعدی دیگر دولت بایدن را همراهی نخواهد کرد.
ایران در تقابل با آمریکا چه کار میتواند انجام دهد؟
از این رو، باید دو بال را بهطور جدی فعال کرد؛ نخست بال دیپلماسی است. جریان دیپلماسی ما این بار به جای اینکه بخواهد امتیاز بدهد و بخواهد به زعم خود تنش را کاهش دهد، باید فعالانه یارگیری کند و داشتهای در چنته دارد. این داشته، حدود دو سالی است که ایران با طمأنینه درحال تعامل بود و تعهداتش را یکجانبه انجام داد، ولی آمریکا به تعهداتش عمل نکرد.
دستگاه دیپلماسی باید بهطور فعال عمل، رصد و تحلیل کند، زیرا بازی پیچیدهتر میشود و مشابه تعامل ما با روسیه یا چین نیست. تعامل و مواجهه با آمریکا پیچیدهتر میشود و لایههای پنهانی هم دارد که برای فهم و ادراکش نیاز به تحلیل وجود دارد. بنابراین، دستگاه دیپلماسی باید خیلی فعال باشد، رصد جدی و تحلیل کند، تهدیدات را بشناسد و تلاش کند مسیر اجماعسازی آمریکا علیه ایران کُند شود.
البته اشتباهاتی در گذشته رخ داده است که کار را برای ما سخت میکند، مانند نحوه تعاملمان در برجام که دست ضعیف را در تعادل داریم و مشکلاتی را به وجود آورده است. اگر زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، از این توافق خارج میشدیم، هزینه بسیار کمتری پرداخت میکردیم تا اکنون که بعد از دو سال و نیم صرف زمان و هزینه، آمریکا پرچم بازگشت به برجام را بلند کرده است.
موضوع دیگر این است که ما از فرصت حدوداً دو سالی که تحریمها دوباره تکمیل میشوند و قدرت پیدا کنند تا بتوانند علیه ایران فشار اعمال کنند، حداکثر استفاده را ببریم. در وهله نخست باید مراقب باشیم خطای سالهای 92 تا 94 را تکرار نکنیم، یعنی زیرساختها و اقداماتی را که برای مقابله با تحریم ایجاد کرده بودیم، به تصور اینکه قرار است تحریمها برداشته شوند، کنار نزنیم.
از سوی دیگر، لازم است از فرصت استفاده کنیم و پیوندهای اقتصادیمان را با کشورهای همسایه و همچنین قدرتهای مهمی مانند چین و روسیه توسعه دهیم. اگر این کار انجام شود، ضربه تحریم در نقطه بعدی حتماً کماثرتر خواهد بود و تابآوری ما افزایش پیدا خواهد کرد.
در این فضا باید بدانیم توان خودمان را ارتقا دهیم و مراقب هجمه تصورات غلط، ابهامات و موهومات باشیم که در کشور جاری نشود. باید بدانیم بایدن درحال پیشبرد هوشمندانه و با صبر برنامههای خود است؛ ابزارها و تیم خوبی را هم در اختیار دارد، لذا باید در مقابل این سناریوی پیچیده آمادگی داشته باشیم.
انتهای پیام/4033/پ
انتهای پیام/