محدودیتهای کرونا در برج میلاد همزمان با گرم شدن موتور جشنواره/ «شیشلیک» مهدویان کسی را غافلگیر نکرد
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سیدمرتضی حسینی ـ این، نه یک گزارش فنی و تخصصی است و نه مروری بر فیلمهای جشنواره سی و نهم فیلم فجر؛ روزنوشتهایی است کوتاه و اجمالی از رخدادهای سینمای رسانه. جایی که در سال کرونا، برج میلاد خلوتتر از همیشه میزبان اهالی رسانه و منتقدان شده تا شاهد ۱۶ فیلم برگزیده جشنواره باشند.
بیشتر بخوانید:
دو نیمه متفاوت در اولین روز نمایش سینمای رسانه
تابلو روزانه
باید باورمان شود که موتور جشنواره روشن شده ودر حال گرمشدن است. رونقگرفتن سینماهای مردمی و برج میلاد به عنوان سینمای رسانه در روز دوم این موضوع را تأیید میکند.روزی که با حواشی مربوط به رعایت نشدن پروتکلهای بهداشتی توسط برخی ازعوامل فیلمها و اهالی رسانه آغاز شد.
پیامد ملموس انتشار اخبار و فیلمهای مربوط به این قضیه را میشد به وضوح در لابی برج و سالن نمایش دید. جایگاه عکاسان برای مراسم «فتوکال» با پارتیشن از سالن جدا شده بود. نیروهای انتظامات و تشریفات از نزدیکشدن دس افرد متفرقه به محوطه عکاسی جلوگیری می کردند. عکاسان هم باید با رعایت فاصله ( فاصلهای که البته به زور به نیم متر میرسید) کارشان را انجام میدادند. بگذریم که مدام از طریق بلندگو و یا با هشدار نیروهای اجرایی رعایت فاصله و ماسکزدن به حاضران گوشزد میشد. کاش رعایت شود؛ کاش رعایت کنیم!
از عصر دوشنبه شایعه تعطیلی جشنواره نیز دهان به دهان میچرخید؛ شایعهای که منبعش اعتراض رسمی مسئولان ستاد ملی مقابله باکرونا بود و با وجود تکذیب دبیر جشنواره هنوز هم مثل شمشیر داموکلس روی سر فجر سی و نهم میچرخد.
پذیراییهای میانوعده هم به حداقل رسید تا در کنار برخی نارساییهای مربوط به سیستم گرمایشی، صدای شکوه و شکایت خبرنگاران در فضای مجازی هم بلند شود.
از این حواشی اگر بگذریم، باید به تماشای دو فیلم از دو کارگردان با نگرشها و علائق متفاوت اشاره کنیم. همانطور که پیشبینی میشد، فیلم اول بدون خبرسازی و حاشیه روی پرده رفت و فیلم دوم حواشی خاص خود را داشت.
چه دیدیم؟
«ستارهبازی»
کارگردان: هاتف علیمردانی/ تهیهکننده: علی سرتیپی
بازیگران: ملیسا ذاکری، فرهاد اصلانی، شبنم مقدمی، علی مصفا، مایکل مدسن
امتیاز: ۳ از ۱۰
ارزیابی کلی: هاتف علیمردانی همچنان در تداوم علاقهاش که ساخت فیلمهای اجتماعی و مبتنی بر آسیب شناسی مناسبات خانوادگی است قدم برمیدارد.«آباجان»، «کوچه بینام» و «هفتماهگی» ایستگاههای شاخص این مسیر هستند که در سالهای اخیر پشت سر او قرار دارند؛ اما آیا «ستارهبازی» برای علیمردانی گامی به جلومحسوب میشود؟ بعید است.
فیلم براساس یک ماجرای واقعی ساخته شده، اما گویا علیمردانی نتوانسته خود را از دام یک مستند اجتماعی رها کند.او در مسیر روایت قصه به شیوهای جذاب ناتوان است. اعتیاد یک دختر جوان به مواد مخدر صنعتی، فروپاشی خانواده، سختیهای مهاجرت به آمریکا و... محور فیلم است اما خروجی کار شبیه به یک مستند اجتماعی جذاب است تا یک اثر داستانی.
شخصیتهای واقعی این داستان از یک خانواده مهاجر ایرانی هستند اما مقوله مهاجرت و پیامدهای آن خیلی در فیلم پررنگ نیست. فرهاد اصلانی نقشی شبیه به آنچه در عصر یخبندان از او دیدیم ارائه میکند و شبنم مقدمی و علی مصفا هم چیز تازهای به کارهای قبلی خود اضافه نکردهاند. البته از بازی خوب ملیسا ذاکری نمیتوان راحت عبور کرد. بازیگر جوانی که مشخص است در همکاری دوباره با هاتف علیمردانی پس از «کوچه بینام» و «آباجان» برای اجرای درست نقش پرزحمت و پیچیده «صبا» وقت گذاشته است.
«شیشلیک»
کارگردان: محمدحسین مهدویان/ تهیهکننده: محمدرضا منصوری
بازیگران: رضا عطاران، پژمان جمشیدی، ژاله صامتی،،جمشید هاشمپور، وحید رَهبانی
امتیاز: 6 از ۱۰
ارزیابی کلی: با کمی احتیاط می توانگفت«کوه موش زایید!». شایی هم توقع از این فیلم بالا بود شاید هم کنجکاوی برای مشاهده ادامه تغییر مسیر فیلمسازی مهدویان این فیلم کمدی را خبرساز کرد. نتیجه این تغییر اما خیلی دلچسب نیست. آن چه امیر مهدی ژوله نوشته در خوشبینانهترین حخالت یک فیلمنامه متوسط کمدی است که با تکیه بر پیشینه ذهنی مخاطب از عطاران و پژمان جمشیدی گلیم خود را بیرون میکشد.
بیشتر بخوانید:
بیانیهای که ژوله نوشت، مهدویان ساخت و بازیگران قرائت کردند
مهدویان در نشست خبری عنوان کرد که قصد نداشته که فیلمی تمثیلی و استعاری بسازد، اما کنایههای سیاسی و فضاسازی خاص این فیلم آنقدر عریان و ملموس هست که کشف عناصر زیرمتنی و لایههای نیمه پنهان آن زحمت زیادی نداشته باشد.
تغییر هم طبیعت کار هنری و هم حق خالق و مؤلف است، اما فراموش نکنیم که نقد کیفیت این تغییر هم حق بیینده و منتقد خواهد بود. اغراق نکنیم! مهدویان نه کارگردان ازدست رفتهای است و نه دچار استحاله شده، اما بدون تعارف باید بگوییم برای فیلمی همچون «شیشلیک» یک وصله ناجور است.
نکته: عطاران همچنان مخاطب را میخنداند و احتمالاً بازهم برگ برنده گیشه خواهد بود. پژمان جمشیدی و ژاله صامتی اگرچه عناصری از بازیهای قبلی خود را به «شیشلیک» آورده اند، اما حضوری باکیفیت و قابلقبول دارند و جمشید هاشمپور هم مثل همیشه قابلتحسین است.
رخداد ویژه
افزایش حساسیتهای بهداشتی، نشست خبری خلوت و جمعوجور «ستارهبازی» که با حضور یک بازیگر وکارگردان و تهیهکننده برگزار شد و البته حضور پرتعداد عومل درنشست خبری شیشلیک. نشستی که مهدویان در آن از طریق ارتباط تصویری حاضر شد.
اتفاق خوب
گوش شیطان کر و چشمش کور، زمانبندی نمایش فیلمها و برگزاری نشستها در سینمای رسانه د روز دوم هم رعایت شد. نشستها سر موقوع به پایان میرسد و با وجود انتقادات زیادی که درباره شیوه اجرای مجریان نشستها وجود دارد، اداره جلسات هم مشکل چندانی نداشته است.
اتفاق بد
باز هم بیتوجهی برخی اهالی رسانه به رعایت شیوهنامهها و تجمعهای غیرضروری در لابی برج میلاد و سالن نمایش. «گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست»!
غافلگیری
شیشلیک غافلگیرمان کرد، اما نه از بابت کیفیت بالا یا سوژه ناب بیشتر به خاطر دیدن یک مهدویان جدید و البته غریبه!
ستاره
با اندکی ارفاق رضا عطاران. او حتی در اجرای تکراری برخی عناصر بازی خود هم به گونهای عمل میکند که مخاطب باز هم دوستش داشته باشد. بازی او در سکانس اجرای برنامه طنز برای مهمانان ضیافت شمال شهر درخشان و فراموشنشدنی بود.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/