دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
30 دی 1399 - 00:35

چرا نوابغ اقتصادی «حراج تهران» را معرفی نمی‌کنید؟!

اما و اگرها حول خرید و فروش آثار هنری در ایران و احتمال پول‌شویی در آن، طی سال‌های اخیر وجود داشته، اما با بالا رفتن ارقام در این دوره و خصوصا در خصوص اثر آیدین آغداشلو این بحث دوباره داغ‌ شده است.
کد خبر : 557663
1.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، «حراج تهران» امسال نیز با حواشی خاص خود همراه بود و در فضای مجازی بحث‌هایی پیرامون آن مطرح شد که قابل تامل است.


«حراج تهران» چنانچه در سایت رسمی آن آمده؛ در سال ۱۳۹۱ در قالب نهادی مستقل و خصوصی شکل گرفته و مدعی است معرفی بهترین نمونه‌های هنر مدرن و معاصر ایران، از هنرمندان پیشگام و نام آشنا گرفته تا جوانان، به مجموعه‌داران هنری و مخاطبان جهانی را هدف اصلی خود قرار داده است تا خرید آثار هنری با کیفیت برتر در ژانرهای مختلف را برای علاقه‌مندان امکان‌پذیر سازد.


آنچه اما ناظران را به واکنش در برابر خرید و فروش‌های عجیب و قیمت‌گذاری‌های خاص روی آثار هنری در این حراج واداشته، شیوه مواجهه و سنجش ارزش این آثار است، خصوصا وقتی پای هنرمندانی به میان می‌آید که در حالی به واسطه حاشیه‌های خبری توانسته‌اند آثار خود را به قیمت‌های میلیاردی به فروش برسانند که در سال‌های گذشته آثارشان با قیمت‌های بسیار پایین‌تر فروخته شده ست.


منطق این حراج‌ها در شرایط اقتصادی موجود در کشور منتقدان را به سمت و سوی بررسی حجم گردش مالی این مدل دورهمی‌های به اصطلاح هنری برده است. اما و اگرهای دیگری نیز همیشه حول خرید و فروش آثار هنری در ایران و احتمال پولشویی در آن، طی سال‌های اخیر وجود داشته است که لزوما به این دوره حراج تهران محدود نمی‌شود، اما با بالا رفتن ارقام در این دوره و خصوصا در خصوص اثر «آیدین آغداشلو» این بحث دوباره داغ‌ شده است.


به دلیل همین حساسیت‌ها برخی از منتقدین عنوان پول‌شویی را نامی مناسب برای آنچه در زیر پوست «حراج تهران» می‌گذرد می‌دانند. در همین زمینه «علیرضا سمیع آذر» مدیر حراج خصوصی تهران به دلایلی مانند «رقم‌های نسبتا پایین»، «فرهیخته بودن خریداران» و «انجام عملیات خرید و فروش در مقابل چشم افراد و رسانه‌‌ها»، امکان پول‌شویی را در این حراج رد می‌کند.


به زعم سمیع آذر کسانی که این شبهه را مطرح می‌کنند «نه حراج را می‌شناسند و نه پول‌شویی را». اما با بررسی موردی چند معامله در این حراج می‌توان تا حدودی به گفته‌های مدیر «حراج تهران» به دیده تردید نگاه کرد.


«خاطرات امید» آغداشلو در حالی امسال رکورد فروش یک اثر هنری در تاریخ ایران را شکست که این رکورد در اختیار اثری از سهراب سپهری با قیمت ۵ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان در دوره نهم همین حراج بوده است.


درباره کم و کیف خرید و فروش آثار آغداشلو در سال‌های اخیر توسط افراد فرهیخته! می‌توان به خرید یکی از آثار او توسط  «عباس ایروانی» مالک گروه قطعه‌سازی عظام و متهم به اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور با توسل به قاچاق سازمان‌یافته و حرفه‌ای قطعات خودرو به صورت عمده و کلان به میزان ۶۶۴ میلیون و ۳۷ هزار و ۴۲۵ دلار اشاره کرد.


با توجه به چنین سوابقی، در مورد تابلوی رکوردشکن ۱۲ و نیم میلیاردی هم اما و اگرهایی مطرح است و شباهت این تابلو به اثر «پیه‌رو دلافرانچسکو» مسئله‌ساز شده است.


حالا تفاوت معنی‌دار قیمت‌ تابلوی همین هنرمند در حراج اخیر به نسبت سال‌های پیش محل سوال است. چه اتفاقی می‌افتد که در حراجی با خریداران و فروشندگان نسبتا ثابت، کار هنرمندی که پیش از این فراتر از دو میلیارد نرفته به یکباره چنین افزایش قیمتی پیدا می‌کند؟


گرچه علاوه بر بحث پول‌شویی می‌توان اقدام اخیر را تلاشی برای اعتباربخشی مجموعه‌داران آثار هنری به نام هنرمندی خاص که در ماه‌های قبل زندگی خصوصی او حاشیه‌ساز شده بود دانست، زیرا منطق سوداگری اقتضا می‌کند آثاری که از این شخص در اختیار دلالان و مجموعه‌داران است همچنان با ارزش تلقی شود.


گروهی از فعالان عرصه اقتصاد هنر نیز بر این موضوع صحه می‌گذارند و می‌گویند عدد اقتصاد هنر در ایران به نسبت عدد پولشویی‌ها، عدد کوچکی است و پولی که در حراج تهران جا به جا می‌شود، رقم خردی است و پولشویی میدان‌های وسیع‌تری می‌طلبد. به عنوان مثال در سیزدهمین دوره حراج تهران ۸۷ میلیارد و ۹۴۲ میلیون تومان پای معامله تابلوها پرداخت شد.


حسام سلامت، جامعه‌شناس، در صفحه اینستاگرام خود از واژه «پول‌شویی» در عرصه هنر در مورد خاص آغداشلو برداشت دیگری هم کرده و نوشته است: «شاید بی‌راه نباشد اگر اینجا از پول‌شویی نمادین حرف بزنیم نه شستن خود پول بلکه شستن چیزها با پول».


سلامت معتقد است که گردانندگان حراج تهران «روی قدرت جادوگرانه پول» در «اعتبار بخشی» به چهره بی‌اعتبار شده حساب کرده‌اند.


از زاویه‌ای دیگر نیز باید توجه داشته باشیم که این روزها علاوه بر بحث امکان پول‌شویی و یا اعتباربخشی، گرایش به خرید و فروش آثار هنری مانند دیگر حوزه‌های زندگی دچار آسیب تنزل معنا شده و دیگر کمتر کسی از روی حس زیباشناختی به اثری هنری گرایش پیدا می‌‌کند بلکه بیشتر برای ارضای حس برتری‌طلبی و به رخ کشیدن و دیده شدن اقدام به خرید آثار هنری خاص با قیمت‌های غیر منطقی می‌کند.


این همان شرایطی است که هنر را تبدیل به «کالا» می‌کند تا طبقه تازه به دوران رسیده به واسطه پول‌های بادآورده آن را وسیله‌ای برای تفاخر در اجتماع کنند. در چنین حالتی هنرمند نیز هنر خود را نه با دریافت‌های شهودی و زیبایی‌شناختی بلکه با معیار «حراج» خلق می‌کند.


از سویی؛ گرچه عموما هویت برخی خریداران در این حراج‌ها مشخص می شود اما به گفته «نادر فتوره‌چی» یکی از فعالان فضای مجازی؛ ای کاش اسامی کسانی‌ که در دورانی که رشد اقتصادی منفی‌ است، دستمزدها زیر 2 دلار است، شرکت‌ها در حال تعدیل نیرو هستند و در 9 ماه اخیر 744 هزار نفر بیکار شده‌اند، می‌توانند «42 میلیارد» تابلوی نقاشی بخرند اعلام می‌شد تا ببینیم منشاء این‌ همه «پول تمیز» چه کسب‌وکارهایی‌ است که برای نوبل اقتصاد معرفی‌شان کنیم! چرا اسامی خریداران مخفی و محرمانه است؟ خب بگذارید جامعه این «هنردوستان» و «نوابغ اقتصادی» را بشناسد. از چه می‌ترسید که اسامی را پنهان می‌کنید؟


منبع: نورنیوز


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب