مدیریت انتظارات و تامین مالی، دو راهکار رونق بورس
به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی آنا، بازار سرمایه ایران اکنون توانایی جذب سرمایههای خارجی را دارد اما برخلاف انتظارها در مرحله پس از توافق و تا اجرایی شدن برجام شرایط هنوز تغییر نکرده و غیر از موارد محدودی همچنان شاخص بورس سیر نزولی خود را طی میکند.
در اینباره محمدرضا آرامبنیار، کارشناس بازار سرمایه گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار گروه اقتصادی آنا داشته است که در ادامه میخوانید:
تقریباً از دی ماه سال 92 رکودی در بازار بورس بهوجود آمده که شاید هر از گاهی تغییرات جرئی داشته اما به طور کلی شاخص بورس روند نزولی را طی کرده است. به نظر شما دلایل این رکود طولانی مدت چه چیزهایی میتواند باشد؟
رکود از نظر ادبیاتی دو مفهوم دارد که یکی کاهش حجم معاملات و دومی کاهش سطح عمومی قیمتها در بازار است. از لحاظ اقتصادی، کاهش حجم معاملات و از لحاظ مالی کاهش شاخص قیمت در بازار و یا شاخص قیمت بورس به مفهوم رکود تلقی میشود.
به لحاظ فنی هم کاهش حجم معاملات مقدم بر کاهش قیمتهاست. به عبارت دیگر زمانی در بازارها رکود حاصل میشود که ابتدا حجم معاملات کاهش پیدا و بعد به تبع آن قیمتها هم سیر نزولی طی کند.
حجم معاملات تحت تاثیر چند عامل است؛ یک عامل حجم نقدینگی است و زمانی که نقدینگی در کشور رشد کافی نداشته یا به دلیلی جریان نقدینگی سیال و روان نباشد، این حجم کاهش پیدا میکند. بر همین اساس کاهش حجم نقدینگی مورد نیاز دلیل افت در حجم معاملات و همچنین رکود درون بازار میشود.
بر این اساس فرض کنید، بازار ارز، طلا یا ملک همراه با رشد و رونق باشد بنابراین نقدینگی به آن سمت حرکت میکند و وجوه کمتری وارد بازار بورس میشود و در نتیجه حجم معاملات کاهش پیدا میکند. علت دیگر کاهش حجم معاملات یا رکود با دید کاهش حجم معاملات این است که سایر بازارها رونقی داشته باشند و این امر باعث شود که منابع پولی و مالی به سمت دیگر بازارها سوق پیدا کند. موارد عنوانشده دلایل کلان اقتصادی به وجود آمدن رکود در بازار سرمایه بود.
اما از لحاظ مالی آنچه مشخصاً باعث کاهش قیمتها میشود، تقاضای پولی و سپس کاهش سطح قیمتها در بورس است. همچنین کاهش حجم معاملات یا عدم تمایل سرمایهگذاران در سرمایهگذاری علت اصلی کاهش سودآوری شرکتها است. کاهش سودآوری شرکتها هم مشخصاً مربوط به کاهش فروش و تولید شرکتها است.
با حرکت اقتصاد به سمت رکود، درآمد شرکتها کاهش مییابد که در نتیجه آن سود شرکتها نیز با کاهش همراه میشود. از طرفی زمانی که سود شرکت کاهش یابد حتی اگر حجم معاملات هم افزایش پیدا کند باز هم شاهد روند نزولی خواهیم بود.
پس از لحاظ اقتصاد کلان حجم معاملات، نقدینگی و جذابیت بازار میتواند عامل رکود و رونق باشد. در سطح خرد که مربوط به بازار و شرکتهایی است که در بازار بورس هستند، بحث سودآوری است و سودآوری نیز ارتباط مستقیم با تولید و فروش دارد.
اکنون مشکل اصلی این است که ما در کشور شرایط رکود را پپشت سر میگذاریم و از طرفی هم نقدینگی گردش لازم و بازارها جذابیت لازم را ندارند. همچنین حجم معاملات به شدت کاهش یافته و نقدینگی در بازارهایی مانند بازارهای سپرده بانکی حبس شده است. از طرف دیگر، سودآوری شرکتها به دلیل کاهش درآمد و فروش آنها کاهش پیدا کرده است.
اما به نظر ما تقاضای کل در کشور کاهش پیدا نکرده بلکه آنچه باعث این پیامدهای منفی شده است، انتظارات غیرواقع و بیش از حد سرمایهگذاران و مصرفکنندگان است. به علاوه، دیگر کسانی که قصد استفاده از کالاهای مصرفی را دارند، خرید خود را به آینده موکول کردهاند و همچنین سرمایهگذارانی هم که قصد خرید سهام شرکتهایی را دارند که این نوع از کالاها را تولید میکنند هم کار خود را به آینده واگذار کردهاند. این عوامل موجب بوجود آمدن رکود کنونی در بازار بورس است.
راهکارهای خروج از این رکود را چه میدانید؟
شفافسازی و سپس تمرکز در انتظارات راهکارهای مشخصی است که میتوان در این زمینه ارائه داد. در واقع سه راهکار برای رونق بورس وجود دارد، نخستین راهکار اصلاح انتظارات سرمایهگذاران و مصرفکنندگان است. یعنی افرادی که سرمایهگذاری خود را به تاخیر انداختند، متوجه شوند که این تاخیر چه تاثیری در فایده و هزینه دارد و باید دید که اکنون میتوانند سرمایهگذاری را آغاز کنند یا چند ماه دیگر.
راهکار دوم که باید تاخیر در سرمایهگذاری را جبران کند، بحث تامین مالی است و ممکن است برخی صنایع مشکل تامین مالی تولید داشته باشند.
به این معنی که شرکتها موجودی مالی لازم برای خرید مواد اولیه را ندارد اما در موردی دیگر امکان دارد مشکل تامین مالی در مصرف باشد؛ یعنی مصرفکنندگان پول کافی برای خرید کالای مورد نیاز نداشته باشند.
برای مثال اتفاق اخیر پیش آمده در صنعت خودرو نشان میدهد با تامین مالی در بخش مصرف و افزایش توان خرید میتوان طی 6 روز حجم قابل توجهی از تولیدات را با تقاضا مواجه کرد. به نظر ما شفافیت و تمرکز در بحث انتظارات سرمایهگذاری و مصرفکنندگان یکی از چارههای اصلی بحث برگشت رونق به بورس است.
اما راهکار سوم این است که دولت و مسئولان بورس و نهادهایی که کار تامین مالی انجام میدهند، تامین مالی تولید یا تامین مالی مصرف را از ابزارها و روشهایی که امکانپذیر است، تقویت کنند. این عوامل اگر تقویت شود، قطعاً ما میتوانیم انتظار برگشت رونق را به بورس داشته باشیم.
آینده بازار سرمایه را پس از اجرایی شدن برجام چطور پیشبینی میکنید؟
علت اصلی رکود در بورس مشکل تامین مالی در تولید و مصرف و همچنین انتظارات غیرواقعی است که چنین وضعی در بورس بهوجود آورده است. در آینده بسیار نزدیک بحث تامین مالی در بورس روانتر خواهد شد، همچنین بحث انتظارات نیز رو به واقعی شدن پیش خواهد رفت که در نتیجه رشد قابل توجهی در کل بورس و شرکتهای بورسی خواهیم داشت. در کل سرمایهگذاری در بورس به معنای نگاه به آینده و انتظارات آینده است.
با توجه به عوامل و پیشبینیهای روسای بانک مرکزی ایران و مدیران اقتصادی مانند وزیر اقتصاد به نظر میرسد، افق روشنی پیش روست و انتظاراتی که از رونق تفسیر میکنند، در آینده به نتیجه میرسد.
بورس بیشتر آیندهنگر است تا گذشتهنگر و آنچه قیمتها و رونق را در بورس میسازد، آینده است؛ یعنی آیا ما برای یک سال آینده بورس و سود سال آینده شرکتهای بورسی انتظار رونق و رشد داریم یا خیر.
با توجه به برخی صحبتهای مسئولان مبنی بر اینکه نباید انتظارات چندانی از اجرایی شدن برجام داشت، به نظر شما این توقع از بورس در پسابرجام رویایی و کمی دور از ذهن نیست؟
اینطور نیست؛ به نظر من نه این تعبیر که رفع تحریمها فرشته نجات است و نه اینکه پس از آن هیچگونه تغییری در نظام مالی ایران اتفاق نخواهد افتاد؛ هر دو خیلی واقعبینانه نیست. در واقع باید دید تحریم چه آثار و پیامدهایی را در بازار مالی دارد و رفع آن کدام یک از آثار سو را بر طرف میکند.
پیشنهاد میکنم کسانی که میخواهند در آینده در بورس تمرکز کنند، در دو مقوله یادشده یعنی مدیریت انتظارات و تامین مالی مقداری عمیقتر متمرکز شوند.
باید ببینیم در اینجا با چه چالشهایی مواجه بودهایم و چرا مصرفکنندگان تامین بسیاری از کالاهای سرمایهای و مصرفی خود را به تعویق انداختهاند. باید دلیل روان، تحلیل فاندامنتال (بنیادی) و روند گذشته آن را بررسی کنیم.
درباره بحث تامین مالی هم باید دید، چه صنایعی در تامین مالی تولید مشکل دارند، چه صنایعی مشکل مالی در تامین مصرف دارند و چه ابزارهایی برای تامین مالی تولید و چه ابزارهایی برای تامین مالی مصرف وجود دارد که ما میتوانیم آنها را به کار گیریم و وضعیت موجود را اصلاح کنیم.به نظر میرسد این دو مقولههایی هستند که میتوانند، فرشته نجات بورس باشند.
گفتوگو از نیلوفر جمالی
انتهای پیام/