احیای برجام کار دشواری است
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، یک استاد دانشگاه آمریکایی و نظریهپرداز شناختهشده روابط بینالملل در یک سخنرانی، مسائل مربوط به ایران را «پردردسرترین مسئله سیاست خارجی دولت جو بایدن» خواند و درباره بازگشت واشنگتن به برجام ابراز تردید کرد.
«موسسه امور بینالملل و اروپا» (IIEA) که یک اندیشکده مستقر در دوبلین پایتخت جمهوری ایرلند است، در یک برنامه مجازی به تاریخ ۱۷ نوامبر (۲۷ آبان) برای بررسی «سیاست خارجی دولت جو بایدن» به سراغ یک تحلیلگر ارشد و نامآشنای آمریکایی رفت.
پروفسور «جان مرشایمر» استاد روابط بینالملل در دانشگاه شیکاگو و بنیانگذار نظریه «رئالیسم تهاجمی» در این نشست به مواضع سیاست خارجی «دولت دونالد» ترامپ اشاره و سپس نظر خود را درباره سیاست خارجی «دولت بایدن» مطرح کرد.
او در ابتدا گفت: کاش میشد که من شخصاً در دوبلین بودم و در نشست شما شرکت میکردم تا اینکه بخواهم از طریق اینترنت با شما صحبت کنم اما با توجه به (همهگیری) کووید-19 (ویروس کرونا) ما در حال حاضر حق انتخاب زیادی نداریم.
این استاد روابط بینالملل در آمریکا صحبتهای خود را با قیاس مواضع دونالد ترامپ و جو بایدن در قبال سیاست خارجی، تفاوتها و مشابهتهای آنها درباره «چین، اروپا و خاورمیانه» ادامه داد.
مرشایمر در ابتدا گفت: اولین چیزی که شما میخواهید درباره رئیسجمهور ترامپ به خاطر داشته باشید این است که وقتیکه او در سال ۲۰۱۶ در مبارزات (انتخابات ریاست جمهوری) شرکت کرد، او نهتنها علیه حزب دموکرات وارد کارزار شد بلکه او بهعنوان یک فرد خارج از چارچوب حزبی، علیه حزب جمهوریخواه هم وارد کارزار شد.
به گفته او، رئیسجمهور ترامپ وقتی نامزد انتخابات شد، واقعاً یک فرد خارج از حزب بود. او در کارزار انتخاباتی حزب جمهوریخواه معادلات را بر هم زد و سپس هیلاری کلینتون را در انتخابات سراسری شکست داد. او واقعاً دارای یک شخصیت غیرمعمولی است. از این موضوع دو چیز ناشی میشود: اول، وقتی رئیسجمهور بایدن وارد کاخ سفید شود و گروه کاملی از مشاورانش را با خود همراه بیاورد، این موضوع بازگشت همان افرادی است که رئیسجمهور ترامپ با آنها در کارزار ۲۰۱۶ رقابت کرد (و پیروز شد). شما باید این را بدانید که رئیسجمهور ترامپ روی محور مقابله باسیاست خارجی دستگاه مستقر و حاکم در هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه فعالیتهای کارزار خود را قرار داده بود؛ دستگاهی که (به اعتقاد ترامپ) یک سیاست خارجی ورشکسته را دنبال کرده بود و مردم آمریکا باید به او رأی بدهند چراکه آنها باید خواستار تغییر در سیاست خارجی شوند و ترامپ (در انتخابات ۲۰۱۶) پیروز شد. این بدان معناست که وقتی رئیسجمهور منتخب بایدن وارد کاخ سفید شود و همان مشاوران قدیمی را با خودش همراه بیاورد، آنها همان گروه از افرادی هستند که مسببان سیاست خارجی هستند که بهاندازه کافی گند زده بود که باعث پیروزی رئیسجمهور ترامپ در انتخابات (۲۰۱۶) شد. میخواهم شما این نکته را متوجه باشید که اشتیاق زیادی در سیاست آمریکا به رئیسجمهور منتخب بایدن و مشاورانش وجود ندارد.
به گفته این استاد دانشگاه شیکاگو، موضوع دومی که شما میخواهید به خاطر داشته باشید این است که چون ترامپ علیه دستگاه حاکم حزب جمهوریخواه و سیاست خارجی مستقر وارد کارزار شد، این به شما میگوید که قبل از آمدن ترامپ، توافق بسیار زیادی بین دو حزب درباره سیاست خارجی وجود داشت. افتراق و جدایی واقعی در (انتخابات) سال ۲۰۱۶ بین نخبگان و طبقه حاکم با مردم بود. مردم به ترامپ رأی دادند چراکه از سیاست خارجی آمریکا ناخرسند بودند اما تا قبل از (انتخابات) سال ۲۰۱۶ جمهوریخواهان و دموکراتها در موضوع سیاست خارجی اساساً دو گروه کاملاً مشابه هم بودند و تفاوتهای زیادی بین آنها وجود نداشت. فردی که کاملاً خارج از این دو گروه و ناشناخته بود، شخص ترامپ بود. این یعنی که در آینده شاید اصطکاکهای زیادی در خصوص اینکه جمهوریخواهان و دموکراتها بهصورت کلی چه فکری درباره سیاست خارجی داشته باشند، ایجاد شود؛ موضوع واقعی اختلافی بین این دو حزب البته بدون در نظر گرفتن ترامپ، مسائل سیاستگذاری در داخل کشور بوده است و نه مسائل مرتبط باسیاست خارجی.
وی ادامه داد: موضوع دیگری که میخواهم اشاره کنم این است، وقتیکه ترامپ در سال ۲۰۱۶ انتخاب شد، کاملاً مشخص شد که دموکراتها نتوانستند به خودشان بقبولانند که او یک رئیسجمهور مشروع است و از سال ۲۰۱۶ تا همین امروز اقدامات زیادی برای مشروعیتیابی از او انجام دادند. حالا ما یک دموکرات را داریم که دارد وارد کاخ سفید میشود و از منظر حزب جمهوریخواه، اکنون زمان انتقام است. جمهوریخواهان اقدامات زیادی طی چهار سال آینده برای مشروعیتزدایی کردن از جو بایدن انجام خواهند داد؛ همان کاری که دموکراتها طی چهار سال اخیر برای مشروعیتزدایی کردن از دونالد ترامپ انجام دادند. این موضوع نشانه بارز قطبی شدن (در سیاست داخلی) است که در آمریکا وجود دارد. اینها دو دستگاه مستقر دو حزب است که در جنگ با همدیگر قرار دارند و این مسئله عواقبی برای سیاست خارجی خواهد داشت. اینها مسائل کلی است که شما باید درباره چهار سال آینده در ذهن داشته باشید.
مرشایمر سپس مواضع ترامپ و بایدن در قبال منطقه غرب آسیا را مطرح کرد و به بیان مشابهتها و اختلافنظرهای این دو پرداخت.
او گفت: درباره خاورمیانه اجازه بدهید از اسرائیل شروع کنم و سپس درباره ایران، سوریه و عراق صحبت کنم. درباره اسرائیل، هیچ تردیدی نیست که دولت ترامپ مجموعهای از اقدامات جسورانه و به نظر من احمقانه انجام داده است (از قبیل) انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم (قدس اشغالی) که به نظر من، اقدام هوشمندانهای نبود و همچنین دادن چراغ سبز به دولت نتانیاهو در کرانه باختری (برای اشغال اراضی فلسطینیان) اقدامی هوشمندانه نبود.
مرشایمر که به همراه «استفان والت» کتابی مشترک درباره نفوذ شدید رژیم صهیونیستی و گروههایی از قبیل «آیپک» نوشته، در این مصاحبه تأکید کرد که فشار لابی صهیونیستی، هرگونه اعمال فشار دولتهای آمریکایی به رژیم صهیونیستی را عملاً غیرممکن کرده است.
او تصریح کرد: به نظر من امکان این وجود ندارد که دولت بایدن هیچیک از این تصمیمات اتخاذشده دولت ترامپ را [در رابطه با تلآویو] باطل کند و قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد. لابی اسرائیلی که یک گروه فشارقوی در ایالاتمتحده است و این لابی این موضوع را که دولتی بخواهد فشار معناداری علیه اسرائیل وارد کند، تقریباً غیرممکن میکند. بنابراین هر آنچه اسرائیل در دوره رئیسجمهور ترامپ به آن رسیده، (در دولت بایدن) به قوت خود باقی خواهد ماند. البته این موضوع محتمل است که دولت بایدن اقداماتی برای دلسرد کردن اسرائیلیها از ساختن شهرکهای بیشتر در کرانه باختری و الحاق کرانه باختری به یک اسرائیل بزرگتر انجام دهد اما بهغیراز این، روابط ایالاتمتحده و اسرائیل خوب باقی خواهد ماند. به نظر من رئیسجمهور بایدن با توجه به واقعیتهای حیات سیاسی در ایالاتمتحده اصلاً در موقعیتی نیست که تقابل با اسرائیل را انتخاب کند.
استاد روابط بینالملل دانشگاه شیکاگو بلافاصله بعد از صحبتهایش درباره مواضع دولت بایدن در قبال رژیم صهیونیستی و روابط واشنگتن و تلآویو، به سراغ مواضع این دولت در قبال ایران رفت.
این نظریهپرداز «رئالیسم تهاجمی» در روابط بینالملل گفت: حالا ما به سؤالات درباره (مسائل مربوط به مواضع دولت آمریکا در قبال) ایران میرسیم که واقعاً یکی از بزرگترین سؤالات در رابطه با دستور کار موجود (در دولت بایدن) است. همانطور که همه شما میدانید دولت ترامپ در اقدامی احمقانه از برجام خارج شد، توافق هستهای که ایالاتمتحده و ایرانیها داشتند. البته این توافق بیشتر از توافق بین ایالاتمتحده و ایران بود و شامل چین، روسیه و برخی از کشورهای اروپایی هم بود. در حال حاضر ایالاتمتحده یک سیاست بسیار سرسختانه و لجبازانهای در قبال ایران دارد دنبال میکند و دولت بایدن سروصدای زیادی درباره اهمیت استقرار مجدد برجام و برگرداندن آمریکاییها به این توافق و احیای وضعیت موجود (قبل از خروج آمریکا از برجام) انجام داده است اما من فکر نمیکنم که چنین چیزی اتفاق بیافتد، به نظر من روابط بین دو طرف آنقدر مسموم شده است که برای من تصور اینکه ما بتوانیم این موجود زمینخورده و از بین رفته (برجام) را دوباره سر پا کنیم، سخت است. من همچنین این را هم میخواهم بگویم که اگر ما (دولت آمریکا در زمان بایدن) بخواهیم چنین کاری بکنیم، لابی اسرائیلی اقدامات زیادی خواهد کرد تا مطمئن شود چنین اتفاقی حادث نشود. لابی اسرائیلی شدیداً با برجام مخالف بود. اگر ما بار دیگر وارد برجام نشویم، ایرانیها به غنیسازی اورانیوم ادامه خواهند داد و به وضعیتی که توانمندی تولید بمب (اتمی) داشته باشند، نزدیک و نزدیکتر خواهند شد .... درمجموع به نظر من، در موضوع ایران دردسری واقعی در سالهای پیشرو وجود خواهد داشت و به نظر من، پردردسرترین موضوع در خاورمیانه و پردردسرترین موضوع سیاست خارجی آمریکا در دوره رئیسجمهور بایدن خواهد بود.
این استاد دانشگاه در آمریکا سپس به مواضع این کشور در قبال عراق و سوریه و قیاس مواضع ترامپ و بایدن اشاره کرد.
او گفت: درباره سوریه و عراق، همانطور که شما میدانید رئیسجمهور ترامپ میخواست از آنجاها خارج شود و فکر میکنم یکی از سیاستهای هوشمندانه او بود. ما بیشازحد در این جنگهای غیرضروری و بازنده در منطقه خاورمیانه درگیر بودهایم و ترامپ میخواست به این جنگها پایان دهد و نیروهای نظامی آمریکایی را خارج کند اما او قادر به انجام این کار نبود و باورم این است که بایدن هم قادر به انجام چنین کاری نخواهد بود. بازهم باید تکرار کنم که لابی اسرائیل فشار شدیدی به ایالاتمتحده اعمال میکند تا (آمریکا) در مناطقی از قبیل عراق و سوریه باقی بماند. علاوه بر این، دستگاه حاکم بر سیاست خارجی آمریکا که شامل حزب دموکرات هم میشود، مملو از افرادی است که اعتقاددارند ما باید برای همیشه درجاهایی از قبیل افغانستان، عراق و سوریه باقی بمانیم. درنتیجه برای ما بسیار سخت خواهد بود که از این مناطق خارج شویم.
انتهای پیام/4155/
انتهای پیام/