دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
نقدی بر مستند سینمایی «کمیته»؛

«کمیته»؛ موفق در سوژه‌یابی، ناکام در رفع ابهام یک ادغام

مستند «کمیته» به کارگردانی عبدالحسین بدرلو به موضوع شکل‌گیری و فعالیت کمیته انقلاب اسلامی و جریان ادغام آن در سال ۱۳۷۰ می‌پردازد.
کد خبر : ۵۴۰۵۶۲
khanemostanad-990812-5.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سید مرتضی حسینی ـ با پیروزی انقلاب اسلامی و تبدیل نهضت به نظام،  رهبر انقلاب خیلی زود و به درستی برلزوم نهادسازی برای اداره امور تاکید نمودند.از همین رو و از نخستین روزهای پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، نهادهای انقلابی با کمک انقلابیون و تأیید امام خمینی(ره) پاگرفتند؛نهادهایی که در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان بازوهای اجرایی نظام تازه‌مستقرشده به تدریج کار خود را آغاز کردند.


از جمله این نهادها می‌توان به  بنیاد شهید انقلاب اسلامی، کمیته امداد  امام خمینی (ره)، بنیاد مستضعفان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شورای عالی دفاع، جهاد سازندگی، بنیاد مسکن و نهضت سوادآموزی اشاره کرد. هدف غایی  این ساختارهای جدید که در نخستین  روزهای  پس از پیروزی انقلاب تا چند ماه بعد از آن شکل گرفتند،ایجاد نظم و تمرکز در امور اداری و اجرایی  در شرایط آشفته آن روزها بود.


یکی از این  تشکل‌ها و به نوعی اولین نهادی که تنها یک روز پس از پیروزی انقلاب با حکم امام  در بیست و سوم بهمن ۱۳۵۷ تشکیل شد «کمیته انقلاب اسلامی» است.


با تشکیل «کمیته انقلاب اسلامی» نیروهای مردمی با توجه به پیام امام خمینی(ره)، وظیفه حفاظت و نگهداری از مال و جان مردم را عهده‌دار شدند. کمیته‌های انقلاب اسلامی در اوایل انقلاب و در خلأ نهادهای حکومتی به رتق و فتق تمامی امور می‌پرداختند؛ از مبارزه با مجرمان و گروه‌های مسلح گرفته تا حل و فصل اختلافات خانوادگی. این امر به خاطر قرار گرفتن روحانیت در رأس کمیته‌های انقلاب نمود خاصی یافته بود.


علاوه بر ریاست کل کمیته‌ها (که برعهدهٔ آیت‌الله مهدوی‌کنی نهاده شد) فرماندهی کمیته‌های چهارده‌گانه تهران و شهرستان‌های مختلف را نیز روحانیون برعهده داشتند. دیگر ویژگی مهم و بارز کمیته‌های انقلاب اسلامی مردمی بودن این نهاد است، چنانکه نیروهای انقلابی با دستور امام برای تشکیل کمیته‌ها در اقصی‌نقاط کشور حول محور روحانیت در مساجد جمع شده و به تشکیل این نهاد انقلابی اقدام کردند.

گوشتیران
قالیشویی ادیب


این نهاد بعد‌ها گسترش یافت و هم‌عرض نهادهایی چون شهربانی و ژاندارمری انجام وظیفه می‌کرد تا اینکه سرانجام در سال ۱۳۷۰ با تصویب مجلس شورای اسلامی نیروهای مذکور در قالب یک نهاد با نام «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران» ادغام شدند.


چندوچون این ادغام، یکی از رویدادهای قابل‌تأمل در نظام سیاسی و اداری جمهوری اسلامی است؛ این که چه تحولاتی باعث شد تا کمیته انقلاب اسلامی بعد از ۱۳ سال با دو نهاد نظامی دیگر ترکیب شده و ساختار جدید نیروی انتظامی را شکل دهد در کنار چگونگی  تشکیل و فعالین این نهاد  موضوعی است که مستند «کمیته» به آن می‌پردازد.


کارگردانی این مستندعبدالحسین بدرلو است و تهیه‌کنندگی آن را مصطفی فتاحی بر عهده داشته است. مستند «کمیته» علاوه بر یک تک‌قسمت سینمایی، در چهار قسمت ۴۰ دقیقه‌ای نیز تولید شده و قرار است اولین نمایشِ تلویزیونی این مجموعه مستند در سالروز ایام تأسیس کمیته‌ها باشد.


مستند «کمیته» به سفارش خانه مستند انقلاب اسامی توسط مرکز هنری رسانه‌ای مُحرِم تهیه و تولید شده و محصول سازمان هنری‌رسانه‌ای اوج است. این مستند سینمایی قرار است در چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت به  نمایش درآید.


شاید یکی از نکاتی که با دیدن مستند «کمیته» به ذهن خطور میکند این باشد که  سازندگان این اثر به دنبال این هستند که مخاطبان علاوه بر شناخت شرایط  شکل‌گیری این نهاد، از روند ادغام و به نوعی انحلال آن نیز مطلع شوند. با این حال به نظر می‌رسد آنها در رسیدن به  هدف اول تا حد زیادی موفق بوده و در هدف دوم ناکام  مانده‌اند.


در یک نگاه اجمالی و فارغ از تحلیل‌های فنی، اولین نقطه قوت این اثر را باید در سوژه‌یابی درست و تیزهوشی سازندگان دانست. در حالی که «کمیته» یک مفهوم نام‌آشنا برای زیست ایرانیان در دهه شصت به حساب می‌آید، هیچ اثر تصویری مستقلی تاکنون به چیستی و چگونگی فعالیت آن نپرداخته است.


از برخی ارجاعات جزئی  در آثار سینمایی که غالباً  تصویری سطحی و منفی از کمیته‌های انقلاب ارائه می‌دهند که بگذریم، باید گفت این مستند اولین اثری است که قصد واکاوی فعالیت‌های این نهاد را دارد.  بنابراین، انتخاب سوژه‌ای به ظاهر آشنا و شناخته‌شده، امّا در عین‌حال پیچیده و پرچالش اولین گام موفق سازندگان آن است.


از سوی دیگر،  پشتوانه پژوهشی قوی، طولانی‌مدت و عمیق نیز در این اثر به خوبی خود را نشان می‌دهد. گفتگو با چهره‌های فقید و مطرح انقلاب همچون آقایان مهدوی‌کنی و هاشمی رفسنجانی و البته سایر مسئولان درگیر با موضوع کمیته انقلاب اسلامی نظیر آقایان محسن رفیق‌دوست،حجت‌الاسلام سالک و حجت الاسلام ناطق‌نوری را می‌توان  در همین راستا ارزیابی کرد.


علاوه براین، باید به استفاده درست و به‌اندازه از فیلم های  آرشیوی نیز اشاره کرد. تصاویری از حضور نیروهای کمیته در بازار و مجازت گران‌فروشان،دیدار فرماندهان کمیته د با مقام معظم رهبری در سال‌های نخست آغاز دوران رهبری ایشان و صحنه‌هایی از عملیات کشف مواد مخدر توسط نیروهای کمیته در سال‌های دهه شصت از جمله این فیلم‌هاست.



با این حال  به نظر می‌رسد که سازندگان این اثر خیلی زود از دهه شصت و نقش‌آفرینی کمیته در تحولات اجتماعی دهه شصت عبورکرده و بر وجوه امنیتی و نظامی آن تأکید دارند. این عبور زودگذر، با  تمرکز  آنها بر ابهامات قضیه ادغام سال ۱۳۷۰ بیشتر خود را نشان می‌دهد.


با این حال همین قضیه یعنی ادغام کمیته با شهربانی و ژاندارمری نیز در خلال گفتگوهای صورت گرفته چندان روشن نشده و در حد طرح مسئله و چند اظهارنظر پراکنده باقی می‌ماند. گویا کارگردان و نویسنده مستند براین باور بوده‌اند که مخاطبان این مستند همگی از چگونگی  ادغام و حامیان و مخالفان آن آگاهی دارند و حال باید به  چیستی آن پرداخت که البته همین اتفاق نیز نمی‌افتد.


به عبارت دیگر، بزرگ‌ترین نقطه ضعف محتوایی این مستند را می‌توان در مهم‌ترین بخش آن دید. یعنی جایی‌که مخاطبان می‌خواهند از دلایل ادغام و نیروهای مخالف و موافق و استدلال‌های آنان آگاه شود. در اینجا جز چند اظهارنظر کلی و یا  ابراز تأسف و  پشیمانی از سوی برخی فرماندهان آن زمان که نقش چندانی هم در تصویب این قضیه نداشتند، چیز دیگری نمی‌بینیم.



البته سازندگان اثر در عنوان‌بندی پایانی اشاره کرده‌اند که بساری از تصمیم‌گیران اصلی و افرادی که در جریان ادغام نقش داشتند تمایلی به گفتگو نداشته و در این زمینه همکاری نکرده‌اند اما شاید می‌شد با مرور اظهارات، خاطرات و  گفته‌های آنان در چند سال اخیر به مواضعشان نیز پی برد. به این ترتیب موضوع جذاب و مهم ادغام کمیته‌ها که به نوعی یک سوژه بکر و دست‌نخورده است، عمق چندانی پیدا نمی‌کند و در نهایت  می توان گفت که یک «طرح مسئله مشروح» است.


از سوی دیگر، فقدان «راوی» هم ضربه دیگری است که باعث شده بخش‌های مختلف این اثر به جزایر پراکنده‌ای تبدیل شوند. مخاطب (به ویژه مخاطبان جوانی که هیچ تصویری از فعالیت‌های کمیته ندارند) تازه پس از دیدن یک ربع یا بیشتر  از فیلم است که با حال و هوای آن آشنا می‌شوند. مصاحبه‌شوندگان هر کدام تکه‌ای از یک پازل را کامل می‌کنند که حتی در صورت تکمیل بخش عمده آن بازهم برای مخاطب ناآشنا جذابیت چندانی ندارد؛ چه بسا  اگر یک متن قوی و البته صدایی گیرا و مناسب روایت‌گر این مستند می‌شد،حظ و دانش بیشتری را نصیب مخاطبان می‌کرد.


 علاوه براین، جدا از  فیلم های آرشیوی،  استفاده از عکس‌ها و بریده‌های مطبوعات آن دوره نیز می‌توانست به جذابیت این اثر کمک کند. به ویژه این‌که چه در آن دوران و چه در دهه‌های بعد شایعات، ابهامات  و انتقادات زیادی درباره فعالیت کمیته انقلاب اسلامی به خصوص در برخورد با آسیب‌ها و منکرات اجتماعی در جامعه شکل گرفت که جز چند اشاره کوتاه از سوی مصاحبه‌شوندگان و دفاعیاتی مرسوم و کلیشه‌ای، روشنگری دیگری در این زمینه صورت نگرفته است.


در مجموع باید گفت پرداختن به چنین موضوعاتی که سال‌هاست در حاشیه موضوعات کلان مربوط به تاریخ انقلاب قرا گرفته و به حاشیه رفته است، اقدام مبارک و مناسبی است. روایت و تحلیل مؤلفه‌های شکل‌دهنده به تاریخ پس از انقلاب به‌ویژه دهه پر تب و تاب شصت، از ضرورت‌های مستند سازی تاریخی است که مستند«کمیته» حداقل در طرح سوژه و پیگیری آن گام قابل‌توجهی را برداشته است.


انتهای پیام/۴۱۰۴/


ارسال نظر