10 تغییر مهم برای اداره شفاف مجلس/ نمایندگان همراهی میکنند؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، با آغاز دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی، نمایندگان تصمیم گرفتند وعدههایی را که در جریان انتخابات به مردم داده بودند، عملی کرده و نسبت به اصلاح وضعیت نابسامان پارلمان وارد عمل شوند، اصلاحاتی که امید میرود بخش عمدهای از چالشهای مربوط به ناکارآمدی قوه مقننه و به حاشیه رفتن آن را بتواند طی سالهای اخیر دوا کند و در اصل مجلس را به جایگاه واقعی خود بازگرداند. در این میان برای اصلاحات ریشهای و بنیادی قاعدتا باید ابتدا سراغ آییننامه داخلی رفت و فرآیندها و سازوکارهای نامناسب، ناقص و ناکارآمد آن را اصلاح کرد. ازاینرو وظیفه اصلی طراحی سامان جدید پارلمان برعهده کمیسیون تدوین آییننامه داخلی قرار دارد و اعضای آن چند ماهی است که بر این طرح متمرکز شدهاند. نمایندگان عضو توانستهاند پس از بحث و بررسیهای زیاد، برگزاری چند نشست کارشناسی و استفاده از توان درونی و بیرونی مجلس، سرانجام به 10 سرفصل پیشنهادی برای تغییر دست یابند، سرفصلهایی که از شفافیت تا مسائل اداری و حتی نحوه عملکرد کمیسیونها و هیاترئیسه مجلس را شامل میشود و درصورت تصویب میتواند یک انقلاب ساختاری به حساب آید. در این راستا تاکنون «فرهیختگان» در گفتوگو با نمایندگان مختلف، برخی موضوعات یادشده ذیل این 10 بسته اصلاحی را بررسی کرده است و حالا با پیشرفت موارد بیشتری از این موارد 10گانه، سراغ علیاصغر عنابستانی، نماینده مردم غرب استان خراسانرضوی و عضو کمیسیون تدوین آییننامه داخلی مجلس رفته و مجموعهای از اصلاحات احتمالی را مدنظر قرار گرفته است. آنچه در ادامه از نظر میگذرد مشروح این گفتوگو است.
تصور ما این بود که قاطبه مجلس از تغییر و فرآیند اصلاح استقبال میکنند
اصلاح ساختار مجلس در گام اول با ارائه یکی از 10 طرح تدوینشده در کمیسیون تدوین آییننامه داخلی مجلس به صحن آمد اما حتی برخی اعضای کمیسیون هم به آن رای ندادند. چرا چنین اتفاقی رخ داد؟
اولین قدم ما برای اصلاح فرآیند قانونگذاری طرح اصلاح موادی از آییننامه داخلی بود که به صحن آوردیم و متاسفانه رای نیاورد. شاید تصور ما از صحن فرق میکرد. تصور ما این بود که قاطبه مجلس از تغییر و فرآیند اصلاح استقبال میکنند. به همین تصور میزان رایزنی لازم و تلاش برای اقناع نمایندگان کم انجام شد. واقعا تصور ما این بود وقتی کمیسیون تخصصی همانند کمیسیون آییننامه که تنها کمیسیونی است که اعضای آن منتخب مستقیم نمایندگان هستند، (بقیه کمیسیونها با مشارکت افراد و براساس تخصص آنها تشکیل میشود) نسبت به بررسی و تدوین طرحی اقدامی میکنند، نمایندگان به آن طرح رای دهند.
علاوهبر این فرض ما بر این بود فرآیند اصلاح جزء فرآیندهای پذیرفتهشده نمایندگان است و لذا بهراحتی این طرح رای میآورد. درخصوص این طرح متاسفانه جوی در مجلس درست شد و مخالفتهایی شکل گرفت. برخی متاسفانه صحن علنی مجلس را به صحن خودنمایی خود تبدیل کردند و بیشتر بهسمت این رفتند که کارهای شومنی در مجلس انجام دهند، نه یک کار تخصصی قانونگذاری! آنها از شب قبل فضاسازی سنگینی کردند که درصورت تصویب این طرح صدای نمایندگان بسته میشود و نباید به آن رای داد. لذا اولین قدم ما در اولین بسته از 10 بستهای که برای اصلاح مجلس درنظر گرفتیم، همان ابتدا متوقف شد. قاعدتا ما خسته نمیشویم. حتما این طرح را با اصلاحات اندکی و اینبار با تلاش بیشتر برای اقناع نمایندگان به صحن برمیگردانیم ولیکن زمان و وقتی را گرفت و برای برگشت آن با اصلاحاتی که انجام میشود، زمان زیادی میگیرد. درنتیجه قدری از فرآیندی که مدنظر بود، عقب ماندیم.
طرح اولیه چه بود که رای نیاورد؟
الان اتفاقی که در مجلس میافتد این است که تعداد 15 نفر نماینده میتوانند طرحی را در فرآیند قانونگذاری به جریان بیندازند، البته عمدتا طرحهایی که به فرآیند قانونگذاری میآید 40-30 تا 50 امضا دارد. این طرحها وقتی به جریان قانونگذاری میافتد به کمیسیون تخصصی ارجاع میشود.
در آییننامه کنونی کار جمعی در عرض چند دقیقه میتواند از بین برود
یعنی 50 نفر این جمعبندی را داشتند که یک موضوعی باید تبدیل به قانون شود. این به کمیسیون تخصصی میآید. سپس نمایندگان در کمیسیون تخصصی مکرر روی موارد طرح، در جلسات متعدد بهصورت بند به بند، ماده به ماده بحث میکنند. همچنین طراحان به کمیسیون تخصصی میآیند، گاهی هم این طرح به مجموعههای تخصصی بیرون از مجلس واگذار میشود، برای مثال مشمول ماده 142 میشود و با ارسال به مرکز پژوهشهای مجلس در کارگروههایی بهصورت اختصاصی بررسی میشود. حتی ممکن است دیگر موسسات پژوهشی مثل مرکز تحقیقات اسلامی قم که متعلق به مجلس است، روی این طرح کار کنند تا آن را پخته و آماده و کارشناسیشده به صحن بیاورند.
وقتی این طرح به صحن میآید عموما با پیشنهادهایی از سوی نمایندگان مواجه میشود، خب قاعدتا قریب به اتفاق نمایندگان هم عضو کمیسیون تخصصی آن طرح نبوده و اطلاع دقیقی از فرآیندها ندارند. لذا نمایندهای که امروز این طرح را دیده، فردا روی آن پیشنهادی برای اصلاح یا تکمیل آن ارائه میدهد. دقت کنید مواد طرحی که 50-40 نماینده آن را طرح کردند، سپس به کمیسیون رفته و روی آن کار شده است، به مراکز تحقیقاتی و پژوهشی رفته و روی آن کار شده است، ناگهان و بهصورت فیالبداهه با پیشنهادی از جانب یک نماینده مطرح میشود و البته یک مساله قانونی هم اینجا پیش میآید و آن این است که پیشنهاد نمایندهای که در صحن مطرح میشود بر همه آن کارهای قبلی اولویت دارد و خب ممکن است با رای مجلس همه تلاشهای چندین نماینده و کمیسیون تخصصی و... در عرض چند دقیقه از بین برود.
بعضی فرآیندهای کنونی مجلس عقلایی نیست
دقیقتر توضیح میدهید ایراد قانونگذاری چیست؟
آییننامه میگوید اول پیشنهاد نماینده در صحن باید رسیدگی شود، اگر پیشنهاد نماینده رای آورد، همه آن چیزهایی که دیگران بیان کردند و عقل جمعی روی آن کار تخصصی کرده است، کنار گذاشته میشود. این مطابق با ساختار عقلایی نیست و حتما مطابق با فرآیند عقل جمعی نیست. قطعا در موارد بسیاری به انسجام ساختار قانونگذاری لطمه میزند. این درباره لایحه هم مصداق دارد.
پیشنهاد نمایندگان روی طرحها و لوایح بهجای صحن باید در کمیسیون مطرح شود
لایحهای که از جانب دولت میآید، مدتها در وزارتخانه مربوطه بررسی و تدوین شده، سپس در کمیسیونهای تخصصی و در کمیسیونهای فرعی مربوطه موردبررسی کارشناسی و تخصصی قرار گرفته اما وقتی وارد صحن میشود ناگهان بنده بهعنوان نماینده جدای از همه فرآیندهای تخصصی طیشده یک پیشنهاد روی لایحه میگذارم و آییننامه داخلی مجلس میگوید پیشنهاد من بر همه آنها ارجح است. این فرآیند قطعا منطبق با عقل، منطق، کار صحیح و جمعی نیست. آن چیزی که ایده ما بود این بود که پیشنهاد نماینده باید در کمیسیون مطرح شود. من بهعنوان نماینده باید پیشنهاد خود را به کمیسیون ببرم. در کمیسیون تخصصی و در محضر متخصصان امر از پیشنهاد خود دفاع کنم و اگر پیشنهاد من پذیرفته شد، بهعنوان نظر کمیسیون به صحن مجلس میآید، اگر پیشنهاد من پذیرفته نشد، کمیسیون موظف است نظر من را ضمیمه طرح کند و به صحن بیاورد اما ارجحیت با نظر کمیسیون است. نظر کمیسیون مطرح میشود و اگر رای آورد، تمام است و اگر رای نیاورد، نظر نماینده مطرح میشود.
با اصلاح این قانون، شاید نماینده کمتر دیده شود اما در عوض فرآیند قانونگذاری اصلاح میشود
نمایندگان معتقد بودند که این کار صدای آنها را میبندد!
صدای نماینده را در این طرح نبستهایم. اینکه بگوییم نماینده اجازه ندارد پیشنهاد بدهد، درست نیست. فقط گفتهایم نماینده پیشنهاد خود را در مسیر کمیسیون مطرح کند. چه تفاوتی میکرد؟ تفاوت این بود در شکل موجود پیشنهادهای نمایندگان در صحن شنیده میشود و مردم میبینند و در اصلاحیه ما پیشنهاد نمایندگان در صحن شنیده نمیشود، بلکه در کمیسیون شنیده میشود. فقط شکل فضای رسانهای برای نماینده تفاوت میکرد. شاید نماینده کمتر دیده میشد اما فرآیند قانونگذاری اصلاح میشد. هرم قانونگذاری ما بهسمت بالا که حرکت میکند از ساختار تخصصی بهسمت ساختار احساسی و قومیتگرایی و فضاسازی سیاسی حرکت نمیکند.
هرم قانونگذاری ما از پایین به بالا، احساسی، سیاسی و قومی میشود / در پیشنهاد ما سرعت قانونگذاری هم افزایش مییابد
الان هرم قانونگذاری از پایین تخصصی است و هرچه بالا میرود سیاسی، احساسی و قومیتی میشود. برخی در مجلس به یک کار کاملا تخصصی، منسجم و خوب تحتعنوان لایحه یا طرح برچسب سیاسی یا قومیتی میزنند و ناگهان آن را از دستورکار خارج میکنند؛ این یعنی کار از حالت تخصصی خود خارج میشود. ضمن اینکه در این پیشنهاد ما سرعت قانونگذاری هم افزایش مییابد. شما مکرر در مجلس پیشنهادهای نمایندگان را میبینید که فیالبداهه مطرح میشود، اما در هرصورت دو موافق و دو مخالف و پیشنهاددهنده چند دقیقه صحبت میکنند و رایگیری میشود که معمولا پیشنهادها هم رای نمیآورد. به نظر من 95درصد پیشنهادهای نمایندگان که فیالبداهه در مجلس داده میشود، رای نمیآورد یعنی فقط یک صبح تا ظهر بهصورت کامل، وقت مجلس گرفته میشود، هزینههای سنگینی را که بابت هر ساعت و هر دقیقه صحن مجلس پرداخت میشود، درنظر بگیریم، همه آنها هدر میرود.
دقت کنیم برخی مواقع پیشنهادها در حد اصلاح کلمه است، پیشنهاد انشایی است. این نیاز نیست وقت صحن را بگیرد. برخی دوستان نماینده برای اینکه دیده یا شنیده شوند این پیشنهادها را طرح میکنند و براساس آییننامه باید موافق و مخالف درباره آن صحبت کنند. در این چند ماه نمایندگی مشاهده کردهام برخی عزیزان هنوز موضوع مطرح نشده، بهعنوان مخالف ثبتنام میکنند. نمیدانند موضوع چیست ولی اسم او بهعنوان مخالف درمیآید و تازه آن زمان چند لحظه فکر میکند که چه چیزی بگوید. این موارد را مکرر دیدهایم. این مساله بهخاطر اشتباه ساختار و فرآیند قانونگذاری ماست.
این طرح یکی از طرحهای دهگانه پیشنهادی بود؟
بله.
شنیدهایم کمیتهای تخصصی برای این طرح و 9 بسته دیگر در کمیسیون تشکیل شده. درست است؟
بله، برای هریک از این 10 طرح کمیته تخصصی برقرار کردیم که اعضای کمیسیون آییننامه روی آن طرح کار میکنند. این 10 بسته موضوعات متنوعی دارد، مثلا یکی شفافیت است، دیگری افزایش کارآمدی مجلس است که الان توضیح دادم، البته این بخشی از فرآیند افزایش کارآمدی است. یکی از شعارهایی که در مجلس انقلابی دادیم این بود که کارآمدی مجلس را افزایش دهیم، لذا مباحث دیگری نیز وجود دارد که اگر فرصت شد، بیان میکنم.
هیاترئیسه بهجای ساماندهی مجلس هیاترئیس مجلس است
طرحی مربوط به هیاترئیسه است که در کمیسیون روی آن کار میکنیم، چراکه احساس میشود هیاترئیسه هم اثربخشی کمی دارد و هم در جایگاه خود نیست و هم برخی مواقع بهجای نمایندگان تصمیم میگیرد. تاثیر هیاترئیسه بهجای هیات ساماندهی به مجلس هیاترئیس مجلس است و جای درستی ننشسته است، لذا باید این وضعیت را اصلاح کنیم.
روی کمیسیونها فکر میکنیم که باید یک اصلاح ساختار جدی انجام دهیم و نقش کمیسیونها باید بهعنوان جایگاه تخصصی برجستهتر شود. خود این بحث جایابی نمایندگان در کمیسیونهای مجلس در ابتدای این دوره بحث شد و زمان گرفت تا حل شد، لذا از مباحث جدی است که در برنامههای ما قرار دارد.
ساختار اداری مجلس باید اصلاح شود
طرح بعدی مربوط به ساختار مجلس است. ساختار اداری مجلس باید اصلاح شود. در ساختار اداری مجلس حرف زیاد است، بهخاطر اینکه چند هزار نیرو الان برای نمایندگان کار میکنند و این چند هزار نیرو این وظیفه را دارند که امکان ارائه خدمات را برای من بهعنوان نماینده تسهیل کنند. کارمند مجلس، خدمات مجلس، نگهبان مجلس، حفاظت مجلس، راننده مجلس، معاونت قوانین، معاونت نظارت، مرکز پژوهشها، مرکز تحقیقات اسلامی قم، خبرگزاری خانه ملت و... برای چه هستند؟ برای این هستند که من بهعنوان نماینده بتوانم وظایف خود را بهتر انجام دهم. به نظر میرسد الان این چنین نیست و میزان اثربخشی این ساختار اداری در تسهیل وظایف نمایندگان به آن میزانی که باید، نیست. اینها را باید اصلاح کنیم.
احتمال میدهیم طرح شفافیت در صحن رای نیاورد
هریک از این 10 مورد اهمیت دارد. برخی از این موارد را بررسی کنیم. ماجرای شفافیت نهایتا به کجا رسید؟
در این خصوص طرح شفافیت با عنوان شفافیت آرا مطرح شد. کارگروه شفافیتی ایجاد شد و جلسات متعددی کار شد و ماده 142 شد و به مرکز پژوهشها رفت که مستحکم شود چون روی موضوع شفافیت حساسیت زیاد است. الان با این فرآیندی که ما در خصوص بسته اول در صحن داشتیم و اصلاح آییننامه رای نیاورد، احتمال میدهیم ممکن است بحث شفافیت هم در صحن رای نیاورد. بنابراین فکر میکنیم خیلی باید با حساسیت و دقت کار کنیم که وقتی به صحن میآید حتما از صحن عبور کند و تبدیل به قانون شود. این طرح 10 ماده دارد که فکر کنم ماده هفتم در کمیسیون تمام شده است.
مراودات خارج از مجلس نمایندگان باید قابلیت رصد داشته باشد
اینها چه مواردی هستند؟
شفافیت آرا، شفافیت مذاکرات، شفافیت سفرها، شفافیت هزینههای نمایندگان، شفافیت هدایا، شفافیت مکاتبات و موارد دیگر که لازم است و در این امر دیده شده است. اگر نمایندهای در جایی توصیه میکند، نامه مینویسد، مکاتبات شفاف باشد و دیده شود. معتقدیم مراودات خارج از مجلس نمایندگان باید قابلیت رصد داشته باشد. اینکه میگوییم شفافیت بهمعنای این است که بتوان پیگیری کرد و دیده شود. قابلیت خوانش رایانهای داشته باشد. این اهمیت دارد. کسی که بخواهد این مکاتبات را ببیند این امکان فراهم باشد. اینکه همه را منتشر کنیم، منظور نیست بلکه باید سامانهای وجود داشته باشد تا شما بهعنوان رسانه و پژوهشگر و... بتوانید به آنها به سهولت دسترسی داشته باشید. در این خصوص سامانه درنظر میگیریم. البته لازم است مواد متعددی از قانون آییننامه داخلی مجلس اصلاح شود که مثلا در این فرآیندها مواد 21، 22، 61، 63، 64، 81، 89، 119، 122 و 126 آییننامه را اصلاح خواهیم کرد.
مذاکرات کمیسیونها بهصورت عمومی منتشر خواهد شد
تصمیم نهایی درمورد انتشار جلسات کمیسیونها چه شد؟
با طرح جدید یکی از اتفاقاتی که میافتد این است که همه مذاکرات کمیسیون منتشر میشود. هم در سامانه الکترونیکی که مجلس درست میکند باید بهصورت مستقیم و بهصورت صوتی منتشر شود و هم صداوسیما را مکلف کردیم که منتشر کند. البته برای انتشار مستقیم یا انتشار تصویری صداوسیما را مختار کردیم چون هزینه دارد، تکلیف تعیین نکردیم که از سوی شورای نگهبان رد نشود و کار عقیم بماند. کلیت مجلس را مجاب کردیم اینها را منتشر کند، انتشار هم به دو صورت صوتی و گزارشی است.
هم در صوتی و هم گزارشی ساختار بهنحوی باشد که قابل خوانش رایانهای باشد. یعنی بتوانید جستوجو کرده و گوش کنید. معتقدیم باید امکان شنیده شدن این مباحث وجود داشته باشد. همچنین رایگیریها در صحن و کمیسیونها باید علنی و شفاف باشد. الان این چنین نیست. در کمیسیونها افراد، میهمانها، نمایندگان دولت و... حرفها را بیان میکنند و میروند و بعد رایگیری میشود. رایگیریها نسبت به مباحث الان در کمیسیونها علنی نیست. حتی مذاکرات هم الان علنی نیست. شاید اگر اینها را علنی کنیم، قدری دغدغه نمایندگان ما برای صحن برطرف شود، یعنی الان طرحی که ارائه دادیم و در صحن رای نیاورد برای این بود که نماینده این دغدغه را داشت که نظر او دیده نشود. از اینرو اگر مباحثات کمیسیونها را علنی کنیم و نماینده بتواند حرفهای خود را از طریق کمیسیون به مردم بگوید و حرفهای نماینده شنیده شود شاید قدری دغدغه کمتر شود و آن فرآیند حل شود.
برخی معتقدند انتشار مباحث کمیسیونها فضای مجلس را پوپولیستی میکند
البته دغدغههایی هم در این خصوص در کمیسیون آییننامه مطرح شده است مثل اینکه میگویند علنی شدن کمیسیونها ممکن است باعث شود جلسات از حالت تخصصی خارج شود و بهسمت پوپولیستی شدن برود، بدین صورت که نمایندگان برای دلخوشی بیرونیها و فضای رسانهای حرف بزنند و نه برای نگاه تخصصی. برخی معتقدند ممکن است ملاحظهکاری در نمایندگان شکل گیرد و باعث شود این ملاحظات مجلس را از دیدگاه تخصصی خود دور کند و به نگاه مصلحتگرایانه نزدیک کند. این دغدغهها وجود دارد و خیلی هم غیرواقعی نیست.
با پیشنهاد یکچهارم و رای اکثریت نسبی جلسات کمیسیون غیرعلنی میشود
ولیکن با همه این دغدغهها به نظر من ارزش شفافیت به اندازهای است که ما این اقدام را انجام دهیم. شفافیت بهحدی میتواند کار را درست کند که این بها را بپردازیم. درواقع آنقدر شفافیت میتواند کار را درست کند که ارزش این مسائل را دارد. شفافیت لابیها را کم میکند، فساد را از بین میبرد و کار را به مسیر درستی میاندازد که اگر آسیبهای کوچکی هم داشته باشد باید پذیرفته شود. هرچند مثلا در یکی از این موارد هزینه یادشده پذیرفته نشد و در جریان اصلاح مواد قانون قبلی، اعضای کمیسیون آییننامه نپذیرفتند و اجازه دادند با پیشنهاد یکچهارم نمایندگان حاضر در کمیسیون و تصویب کل کمیسیون یعنی تصویب اکثریت نسبی (50درصد به اضافه یک) مباحث غیرعلنی شود.
در این خصوص البته ما تلاش کردیم که این پیشنهاد یک حدنصاب بالاتری داشته باشد یعنی با رای دوسوم تصویب شود ولی رای نیاورد و دوستان کمیسیون این نظر را داشتند که برخی مباحث در کمیسیون است که نمیشود علنی باشد و باید غیرعلنی باشد و تشخیص برعهده اعضای کمیسیون است.
گزارش ماموریت نمایندگان ظرف یک هفته باید ازسوی کمیسیون در اختیار رسانهها قرار گیرد
احتمالا واکنش افکار عمومی را بههمراه ندارد؟
قاعدتا این امر در فضای رسانهای امروز جامعه و با وجود مطالبه عمومی خیلی خوشایند نخواهد بود و احتمالا بخشی از افکار عمومی درباره آن اقناع نخواهند شد، اما به نظر من بالاخره در جاهایی ضرورت مییابد مباحث کمیسیونها را غیرعلنی کنیم. علاوهبر این در بحث سفرها و ماموریتها همین مساله مطرح بود و بحث شد که آیا همه ماموریتها علنی شوند یا خیر؟ این سوال مطرح شد که آیا هر گزارش ماموریتی را میتواند مجلس منتشر کند؟ ممکن است یک تیمی از مجلس بهعنوان ماموریت به یمن بروند. آیا میتوان گزارش سفر نماینده به یمن را منتشر کرد؟ گزارش سفر نماینده به سوریه را میتوان منتشر کرد؟ الان مباحث مرزهای ما در قرهباغ وجود دارد که تیمی برای بررسی میرود و آیا میتوان گزارش این ماموریتها را منتشر کرد؟ نتیجه این شد که برخی موارد را که به امنیت ربط دارد، نمیتوان منتشر کرد. بنابراین تصمیم گرفته شد که مسئولیت تشخیص آن بهعهده کمیسیون باشد. بدین معنا که ظرف یک هفته درصورتی که نیازی به رایگیری برای انتشار نباشد، کمیسیون گزارش یادشده را در اختیار هیاترئیسه و همزمان در اختیار روابطعمومی مجلس و دیگر رسانهها قرار دهد.
شفافیت کامل بلوغ عمومی نیاز دارد
در این میان البته وقتی تشخیص بهعهده خود کمیسیون باشد اگر نصاب آرا معمولی و نسبی باشد میتواند این آسیب را داشته باشد که خیلی از موارد را که ضرری بهدنبال ندارد، امنیتی حساب کنیم، با این شرایط دایره مصلحتها باز میشود و خیلی از جاها کمیسیونها تصمیم خواهند گرفت که سفرها و جلساتها و ماموریتها را منتشر نکنند. این را خود بنده به آن تصریح دارم. این آسیب هم وجود دارد ولی بالاخره تمرین میکنیم. یعنی ما اگر در مسیر شفافیت قرار بگیریم باید این تمرین را داشته باشیم. ممکن است چیزی که برای شفافیت تصویب میکنیم ایدهآل ما نباشد اما قدم به قدم باید جلو رفت. شفافیت خود به یک بلوغی نیاز دارد. این بلوغ قبل از اینکه در ساختارهای اداری لازم باشد ایجاد شود باید در مردم ایجاد شود. اگر بلوغ شفافیت را در مردم به وجود نیاوریم خیلی نمیتوانیم ساختارهای اداری و سیستماتیک را شفاف کنیم. این بلوغ قدم به قدم ایجاد میشود. اینکه بگوییم امروز به بلوغ شفافیت رسیدهایم زمانی است که همهچیز حاکمان شفاف باشد، قاعدتا جامعه ما اکنون در این نقطه قرار ندارد.
علاوهبر این باید این را هم اضافه کنم که در جریان شفافیت مساله پیچیدهتر از این موارد است. معتقدیم همزمان که مجلس شفاف میشود دولت هم باید فرآیندهای کاری خود را شفاف کند. بخشی از مباحثی که در دولت لازم است شفاف شود هنوز شفاف نیست و شفافیت در مجلس بهتنهایی میتواند به ضرر مردم و حوزه انتخابیه نماینده تمام شود و این خطرناک است.
شفافیت باید همزماندر مجلس در دولت هم اجرا شود
چطور؟
فرض کنید نماینده به یک وزیر رای اعتماد نمیدهد و با صلاحیت او مخالفت میکند. در چنین شرایطی چون ساختارهای تخصیص بودجههای وزارتخانه شفاف نشده و روابط وزارتخانه شفاف نیست، آن وزیر میتواند در پاسخ به مخالفت نماینده به اعتبارات حوزه انتخابیه فشار بیاورد و آنها را دچار مشکل کند. این واقعیتی است که وجود دارد و اتفاقی است که رخ میدهد. به همین دلیل این بسته شفافیت را باید در همه ساختارها ببینیم ولی باوجود این، نگران این مباحث نشدیم و شفافیت را تا اینجا جلو بردیم.
هیات نظارت بر رفتار نمایندگان باید به یک مرکز ارتقا یابد
درخصوص نظارت بر نمایندگان برنامه کمیسیون چیست و تاکنون چه اقداماتی را داشته است؟
مقاممعظمرهبری در بیانات خود در دیدار مجازی با نمایندگان مجلس فرمودند در مجلس دو مرکز مهم داریم که یکی مرکز پژوهشها و یکی مرکز نظارت بر رفتار نمایندگان است. هماکنون متولی نظارت بر نمایندگان مرکز وجود ندارد و تنها یک هیات است. بهنظرم میرسد که عمدا مقاممعظمرهبری از یک عنوان بالاتر برای اینجا استفاده کردند و بهنظرم دنبال این بودند که ارتقایی در این حوزه صورت گیرد. سالهای گذشته نمایندگانی که سابقه دارند میفرمایند آقا وقتی بیان کردند مجلس ساختاری برای نظارت خود درست کند، دو سال طول کشید تا مجلس توانست این کار را انجام دهد. بعد که هیات نظارت بر نمایندگان تشکیل شد، وقتی نمایندگان مجلس خدمت رهبر انقلاب رفته بودند، رهبری فرمودند یک چیزکی درست کردید! این بدین معنا است که رهبری از این میزان نظارت بر رفتار نماینده راضی نیستند. عملا هم اثبات شد این میزان نظارت کارآمد نبود. اینکه مجلس گذشته 90 نفر رد صلاحیت شدند و برخی هم بازداشت شدند، دلیلی بر همین مساله است.
از اینرو باید گفت عملا این هیات، نظارت دائمی و مستمر حین عمل بر رفتار نماینده نداشته و همین مساله هم باعث شده است مسیر به این سمت برود که نماینده آزاد و فارغ از همهچیز، هر کاری در دوره نمایندگی خود بخواهد انجام دهد و این فرآیند بدون نظارت و رسیدگی ادامه داشته باشد تا به دوره بعد مجلس برسیم و تازه اگر نماینده دوباره کاندیدا شد، صلاحیتش مورد بررسی قرار گرفته و احتمالا تایید نشود. خب این لطمه بزرگی به نظام جمهوری اسلامی میزند، چرا باید 90 نفر از نمایندگان مستقر فعلی صلاحیت برای دوره بعد از ذخیره کشور خارج شوند. متاسفانه آنچنان که گفته شد، بخش عمدهای از اینها هم بهدلیل فسادهای اقتصادی ردصلاحیت میشوند. اینها مباحثی است که قابل نظارت و جلوگیری بوده است.
اینجا هیات نظارت بر رفتار نمایندگان باید در طول دوره نمایندگی رفتار نماینده را مورد بررسی قرار داده و کنترل و نظارت دائمی داشته باشد و اگر در جایی احساس میکند نماینده ممکن است در مسیری برود که به نفع ملت نیست و ممکن است آسیب داشته باشد، این اخطار و هشدار را به نماینده بدهد.
بناست چه تغییراتی در این حوزه اعمال شود؟
این مدل تغییرات را در دستورکار داریم، ولی هنوز به نقطه دقیقی نرسیدهایم.
هیات نظارت باید یک سیستم دریافت اطلاعات دائمی داشته باشد
شنیدهایم که بناست با روشهایی بهصورت لحظهای نظارت انجام شود. در این خصوص تصمیم کمیسیون چیست؟
ما معتقدیم نباید هیات نظارت صرفا منتظر باشد تا کسی از یک نماینده شکایت کند و بعد از این شکایت هیات تازه وارد میدان شده و به رفتار نماینده آنهم فقط در یک مورد رسیدگی کند و بگوید که آیا او در حوزه وظایف نمایندگی کار کرده یا خیر. الان کار هیات نظارت منحصر به این امر است. من بهعنوان فرد از نماینده به دادگاه یا مستقیم به هیات نظارت شکایت میکنم. اگر کسی دادگاه هم برود و علیه من بهعنوان نماینده شکایت کند، دادگستری پرونده را برای هیات نظارت میفرستد. هیات نظارت در اینجا نظر میدهد که این امر در حوزه وظایف نمایندگی هست یا خیر. این درحالی است که نمایندگان معتقدند هیات نظارت باید یک ساختار اطلاعاتگیری دائمی و همیشگی داشته باشد تا بتواند با هدف مراقبت از نماینده باشد، نه به هدف مچگیری، مستمرا رفتار نماینده را رصد کند. این رصد نه با هدف محدود کردن نماینده و نه با هدف جلوگیری از فعالیتها یا آزادی بیان نماینده خواهد بود.
لازم است چندین بار اینها را تکرار کنیم، چون وقتی به صحن بیاید، دچار همین حرفها خواهد شد. وقتی به صحن بیاید عدهای میگویند میخواهید نماینده را محدود کنید، میخواهید مچ نماینده را بگیرید، میخواهید صدای نماینده ملت را خاموش کنید. این حرفها و فضاسازیهای بیرون از مجلس سبب میشود اصلاح ساختار مجلس متوقف شود.
ببینید، انسان جایزالخطا است. من مسیری را میروم و خود متوجه این اشتباه نیستم. از اطراف و حوزههای مختلف تحت تاثیر قرار میگیرم، ممکن است عدهای بخواهند از من سوءاستفاده کنند. چه اشکالی دارد تیمی مرتب مراقب باشد که اگر یکجایی احتمال سوءاستفاده میرود، تذکر بدهد؟ ما معتقدیم نمایندهای که میتواند ذخیرهای برای نظام باشد و برای آینده نظام کار کند، نباید هدر برود. نباید نظام از نعمت خدمت آن فرد محروم شود. اگر این مراقبت نباشد، گاهی هم خود نماینده آبرو و حیثیتش را از دست میدهد هم نیروی انسانی توانمند برای جمهوری اسلامی از دست میرود.
به غیر از دفاتر نمایندگان، 8 هزار نفر در تهران مسئولیتهای مرتبط با امور روزانه مجلس دارند
از اصلاح ساختار اداری مجلس گفتید، چرا و چه برنامهای برای آن دارید؟
اصلاح ساختار اداری از مباحث جدی است که وجود دارد. الان نزدیک دو هزار و 200 نفر کارمند مستقیم در مجلس داریم. این جمع با حفاظت سپاه و نیروی انتظامی و عزیزانی که خدمه فضای سبز و... هستند گروهی هشتهزارنفره را تشکیل میدهد. این جمع به غیر از دفاتر نمایندگان در شهرستانها هستند. هر نماینده هم میتواند پنج نفر را بهعنوان مشاور خود مامور کند. در این میان اما یک ایراد وجود دارد. این پنج نفر بهعنوان مشاور دیده شدهاند، ولی یک نماینده مثل من که نماینده یک حوزه انتخابیه با 6 شهرستان است و ضرورت دارد در هر شهرستان یک دفتر داشته باشد (چراکه مردم چنین مطالبهای دارند و مطالبه مردم بیراه نیست، چون نمایندگان با قانون کنونی وکیل مردم هستند و مردم باید بتوانند به وکیل خود مراجعه کنند) عملا شرایطی ایجاد میشود که دیگر نماینده نمیتواند پنج مشاور انتخاب کند. فردی مثل بنده پنج نفر را در پنج شهرستان بهکار میگیرم تا بهعنوان مسئول دفتر کارهای جاری مردم، ارتباطات، نامهنگاری، نظارتهای معمولی محلی و... را انجام میدهند. با این احوال بازهم نیرو برای اداره امور شهرستانها کم میآوریم.
ساختار اداری مجلس سنگین و هزینهبر است
دقت کنید این مدلها و ساختارهای سازمانی هم سنگین است، هم هزینهبر و هم غلط است. چرا؟ چون این ساختار بیشتر به کار یک نماینده تهران میآید، چون اولا مراجعه زیادی ندارد، ثانیا در تهران هیچ دفتری ندارد و همین اتاق مجلس را استفاده کرده و در آنجا امور مردم را رسیدگی میکند. چنین نمایندهای میتواند پنج مشاور یا فرد متخصص را دعوت به همکاری کرده و در هر حوزهای مشاوره اختصاصی دریافت کند. چنین نمایندهای بهنظر من میتواند مفهوم نمایندگی را که با کار تخصصی عجین شده، محقق کند.
درمقابل اما مثلا بنده که نماینده شهرستان هستم و در حوزه انتخابیه 6 شهرستان دارم، عملا نمیتوانم از فرصت این مشاوره بهرهمند باشم؛ یعنی اصلا مشاور ندارم، چراکه باید حدود 12 نفر نیرو داشته باشم تا امور مربوط به حوزه انتخابیه از دفتر مرکزی تا دفاتر شهرستان را انجام دهند. مسئولیتهای مختلفی که در حوزههای انتخابیه وجود دارد، برعهده این افراد است. با این وضع خودم باید بهتنهایی فکر کنم، خودم طرح بنویسم، خودم همه تحقیقها را انجام دهم و حتی خودم همه را تایپ کنم، ارجاع دهم و پیگیری هم داشته باشم. علت چیست؟ ساختار غلط.
ساختار باید طوری باشد که تمام وقت یک نماینده که بسیار باارزش است، برای کشور و مردم صرف شود. علاوهبر این باید همافزایی هم بشود و مشاوران مختلف این وقت چهار سال نمایندگی را پربار کنند. به غیر از این هرچه اتفاق افتد، ظلم به ملتی است که امیدوار هستند یک نماینده مسائل کلان آنها را حل کند.
چرا باید حقوق کارمندان دفاتر نمایندگان به حساب نماینده واریز شود؟
درگیری امور شهرستان هم مسالهای است!
بله. مسائل مردم، مکاتبات، نامهنگاریها، مسائل روزمره، آب و برق و... است. درگیری این مسائل را دارد. علاوهبر این ساختار مشاورهای خود مجلس هم ساختاری نیست که بتواند نمایندگان را به مباحث علمی مسلح کند. خب این ساختار غلط است.
از طرف دیگر ببینید یک نماینده الان 10 میلیون و 200 هزار تومان حقوق دریافت میکند، ولی هزینههای دیگری هم هست که همگی برای اداره دفاتر صورت میگیرد. حالا اما طوری در فضای عمومی رفتار میشود که گویی آن هزینهای که برای اداره دفاتر نمایندگان پرداخت میشود بهعنوان حقوق نماینده در حساب او میماند و صرف مسائل شخصی میشود. چرا باید چنین باشد؟ به من بهعنوان نماینده چه ارتباطی دارد که وقتی مجلس لازم دارد کسی را بهعنوان مسئول دفتر نماینده در شهرستان داشته باشد، من حقوق این افراد را از مجلس بگیرم و پرداخت کنم؟ چرا آن حقوق را به حساب من واریز میکنند تا من به آن فرد پرداخت کنم و در حاشیه آن هزار مساله درست شود؟
مجلس باید در هر شهری دفتری ثابت و دائمی داشته باشد
منظورتان این است که این کارمندان باید ثابت باشند و خودشان حقوق را دریافت کنند؟
41 سال از انقلاب گذشته و حوزههای انتخابیه ما تنها یکبار عوض شده است. 270 حوزه انتخابیه داشتیم که 290 حوزه شده است. فرقی نکرده است. در این 41 سال دفتر نمایندگان در استانها چه شرایطی داشتهاند؟ مگر موضوع موقتی است؟ مگر برای امروز و فردا است؟
ببینید، مجلس هشت میلیون تومان بهعنوان هزینه دفاتر نمایندگان بهصورت ماهانه پرداخت میکند. هزینه اداری، برق، گاز و... باید با این مبلغ پرداخت شود. (البته کفاف نمیدهد، چون برای مثال خود بنده 6 دفتر دارم و اصلا این میزان کافی نیست.) اما خب برای چه این هشت میلیون تومان را مجلس پرداخت ماهانه میکند؟ آیا بهتر نیست یک دفتر دائمی در هر شهر ساخته شود و این هشت میلیون تومان هم پرداخت نشود؟ وقتی یک نفر بهعنوان نماینده انتخاب میشود، کلید دفتر را دریافت کند و زمانی که نمایندگی وی تمام شد، کلید را به نماینده بعدی بدهد.
دلیلی ندارد برای هر دورهای در طول 40ساله این پرداختها انجام شود. چرا باید در هر دوره نماینده بهدنبال دفتر و مکان برای دفتر و... باشد. من نماینده در کوچهای دورافتاده در سبزوار دفتری اجاره کردم که هزینه سبکی داشته باشد. مردم میآیند جا ندارند بایستند یا بنشینند. کارهای مردم درست انجام نمیشود. مکان مسکونی است و مزاحمت برای همسایهها است. این را بهعنوان مثال میگویم، وگرنه این مساله برای همه نمایندگان است. چرا اینچنین است؟ این امری موقتی است؟ امروز هست و فردا نیست؟ خیر، دائمی است. پس باید برای آن تدبیری اندیشید.
بهجای پرداخت وام و هزینه مسکن باید نقاطی برای سکونت نمایندگان تعیین شود
منزل نماینده هم همینطور است.
بله. البته درباره منزل نمایندگان بررسیهایی انجام شده و گفتند که بهلحاظ پدافندی بهصلاح نیست همه نمایندهها یکجا ساکن باشند. ما گفتیم خب در چند نقطه آنها را سکونت دهید. بهجای پرداخت هزینه و وام و... باید تعدادی ساختمان مختلف تعیین میکردند تا نمایندگان ادوار مختلف در آن ساکن شوند و با پایان دوره آن را تحویل دهند. اینها موضوعات سادهای بود. من بهعنوان نماینده از مشهد و سبزوار به تهران آمدهام و در تهران دنبال خانه میگردم. نه بلد هستم و نه میشناسم. عمده نمایندهها این مشکل را دارند. این حیثیت نظام جمهوری اسلامی است. این نماینده ملت است، نباید در شهری که نمیشناسد بهدنبال خانه باشد با هزار مشکل و مانع و چالش بعدی. اصلاح این وضعیت امر پیچیدهای نیست.
حجم زیادی از نیروی انسانی در مجلس بدون کارآمدی تلنبار شده
از برخی فسادهای دیگر هم جلوگیری میشود!
بله. همین طور است. متاسفانه ما مسائل ساده نظام را تبدیل به مسائل پیچیده کردهایم که باید اصلاح شود. ساختارهای مجلس باید اصلاح شود. حجم زیادی از نیروی انسانی در مجلس تلنبار شده است که کار نماینده را راه نمیاندازد. همه نیروی انسانی و ساختار اداری مجلس برای این است که نماینده بهتر کار کند.
مدل پارلمانهای دنیا را که نگاه میکنیم میبینیم ساختارها طوری تعریف شده که نماینده خیلی راحت به امور اصلی خود میرسد و ساختارهای کارمندی اطراف او میتوانند کار را جمع کنند. مسائل نماینده هم مسائل زیادی است. نمایندگی یکی از آن کسوتها و مسئولیتهایی در کشور هست که همهچیز از آن انتظار میرود. یعنی امروز سکه گران میشود به نماینده میگویند چهکار میکنید؟ نهاده دامی هم کم میشود میگویند چهکار میکنید؟ نان مشکل دارد به ما میگویند چهکار میکنید؟ من باید همه حوزهها را پاسخ بدهم.
این فرآیند اصلاح اکنون به چه شکلی جلو میرود؟
بنده از طرف کمیسیون آییننامه بهعنوان عضو شورای اداری مجلس انتخاب شدم. آنجا هم بهعنوان نایبرئیس شورای اداری انتخاب شدم. یک نفر از هیاترئیسه میآید و یک نفر از کمیسیون آییننامه و سه معاون مجلس یعنی معاون اجرایی، معاون قوانین و معاون نظارت میآیند. این پنج نفر شورای اداری میشوند که ساختار اداری را درست کنند. این طرح را هماکنون در دستورکار داریم تا ساختار را درست کنیم.
از زمان لاریجانی رئیس مجلس رئیس اداری مجلس هم شد
درخصوص اصلاح قوانین مربوط به هیاترئیسه چه مواردی را مدنظر دارید؟
این هم نکته مهمی در اداره مجلس است. هیاترئیسه در برخی مدلها و ساختارهایی که الان وجود دارد، اختیارات نماینده را برعهده گرفته است. این اشتباه است. اکنون هیاترئیسه از طرف نماینده تصمیم میگیرد و این خلاف اصل 85 قانون اساسی است. شاید اینطور به این صراحتی که من میگویم نباشد، ولی بهعنوان مثال همین الان 8-7 استیضاح در مجلس امضا شده و تحویل هیاترئیسه شده است، بعضا بالای 30-20 امضا دارد، ولی هیاترئیسه اعلام وصول نمیکند. این یعنی هیاترئیسه ازطرف نماینده تصمیم میگیرد. خب در چنین وضعی چهکار میتوان انجام داد؟
در آییننامه فعلی میتوان صفر و صدی اقدام کرد؛ یا هیچ کاری نکرد یا هیاترئیسه را استیضاح کرد. خب به مورد دوم که کسی ورود نمیکند. هم مجلس خیلی سخت وارد این موضوع میشود و هم واقعا بهصلاح نیست. اما خب برای مثال اکنون استیضاح آقای زنگنه استارت زده شده و 40 نفر از مجلس هم امضا کردهاند، دو ماهونیم است که در هیاترئیسه است، ولی هیاترئیسه آن را اعلام وصول نمیکند، طراح و امضاکنندگان میتوانند تقاضای استیضاح هیاترئیسه را مطرح کنند. آیا این بهصلاح کشور است که مجلس را درگیر دعواهای داخلی کنیم؟ این بهصلاح نیست. اما خب ابزار دیگری هم نیست. چهکار باید کنیم؟ باید راههای میانهای پیدا کنیم. یعنی راه صفر و صدی را حذف کنیم و بشود با هیاترئیسه در جاهایی که خلاف آییننامه رفتار میکند برخورد کنیم، بدون اینکه بهای سنگینی برای نظام داشته باشد، بدون اینکه وقت زیادی از مجلس تلف کند، بدون اینکه خلاف مصالح دیگر کشور باشد. حداقل بشود کارت زرد به هیاترئیسه داده شود، طوریکه هیاترئیسه احساس کند یکیدو کارت زرد بگیرد استیضاح میشود.
معاونت اداری باید رئیس کارمندان مجلس باشد/ میخواهیم نقش ناظران را احیا کنیم
ما فکر میکنیم رئیس مجلس رئیس جلسه است. در قدیم اینطور نبود، از زمان آقای لاریجانی اینچنین شد که رئیس مجلس رئیس امور اداری هم شده است؛ یعنی رئیس مجلس رئیس کارمندها هم شده است، ولی قبلا اینطور نبود. قبلا رئیس مجلس رئیس جلسه بود. یک معاونت اجرایی که رئیس مجلس انتخاب میکرد رئیس کارمندها بود. اینها هم در اصلاح آییننامه اصلاح شده و رئیس مجلس رئیس امور اجرایی مجلس هم است و این باعث میشود دست او در اعمال اموری که دارد، بازتر شود.
بهنظر ما باید این اصلاح شود. اختیارات هیاترئیسه متناسب شود. در هیاترئیسه ناظر نداریم. الان سهنفر بهعنوان ناظر انتخاب میکنیم، اما اسم اینها ناظر است و درواقع کارپرداز هستند. قبلا اسم اینها در آییننامه کارپرداز بوده است. برای اینکه میخواستند کارپرداز را اصلاح کنند، اسم آن را ناظر گذاشتند. اینها ناظر نیستند و نقش نظارت بر عملکرد هیاترئیسه را ندارند. میخواهیم اصلاح کنیم که نقش نظارت بر عملکرد هیاترئیسه را داشته باشند.
اگر در جایی هیاترئیسه خلاف آییننامه رفتار میکند، اینها تشخیص دهند و به صحن گزارش کنند. باید امکان گزارشدهی به صحن برای این ناظر را فراهم کنیم. باید امکاناتی باشد که با بهای کمتر مسیر اصلاح شود.
10بسته پیشنهادی برای اصلاح مجلس
اول / شفافیت
محورهای قابلبررسی: شفافیت آرا / شفافیت مذاکرات / شفافیت سفرها / شفافیت هدايا / شفافیت هزینهها (مجلس، نمایندگان) / شفافیت مکاتبات
دوم / صیانت از مجلس و نمایندگان
محورهای قابلبررسی: نظارت بر رفتار نمایندگان و هیاترئیسه / آسیبشناسی، ساماندهی و کارآمدسازی ارتباط نمایندگان با رسانهها / آسیبشناسی، ساماندهی و کارآمدسازی معاونان پارلمانی دستگاهها و نحوه ارتباط آنها با نمایندگان
سوم / افزایش کارآمدی مجلس در عرصه قانونگذاری
محورهای قابلبررسی: افزایش دقت، سرعت و کارایی کمیـسیـونهـــا در قـانـونگـذاری / افزایش دقت، سرعت و کارایی صحــن در قــــانـــونگــذاری
چهارم / افزایش کارآمدی مجلس در عرصه نظارت
محورهای قابلبررسی: آسیبشناسی ابزارهای نظارتی نمایندگان شامل: تذکرات کتبی و شفاهی، سوال، استیضاح، تحقیق و تفحص، اعمال مواد ۴۵ و ۲۳۴ آییننامه
پنجم / بازنگری در نقش و اثربخشی هیاترئیسه
محورهای قابلبررسی: تدقيق در وظایف و اختیـارات هیاترئیسه و ارائه الگوی مناسب / پاسخگو کردن هیاترئیسه / بررسی ارتباط سیستمی و تعامل ناظران بـا کمیسیـون آییننـامه داخلــی مجـلس
ششم / ساختار، تشکیلات و شبکه نیروی انسانی مجلس
محورهای قابلبررسی: آسیبشناسی ساختار فعلی / گزارش اقدامات کمیسیون آییننامه در دورههای قبل / بررسی ارتباط سیستمی و تعامل کمیسیون آییننامه داخلی با شورای اداری / ارائه پیشنهادهای اصلاحی برای ارتقای کارایی
هفتم /بازنگری در نقش و اثربخشی کمیسیونها
محورهای قابلبررسی: آسیبشناسی رفتار کمیسیونی نمایندگان / تدقيق شرح وظایف کمیسیونها / پیشنهاد آییننامه داخلی برای کمیسیونها
هشتم / تدقيق در نحوه رسیدگی به اعتبارنامهها
محورهای قابلبررسی: تدقیق در مواد ناظر بر نحوه رسیدگی به اعتبارنامه نمایندگان / شناسایـی موارد ابهام یـا سکوت آییننامه داخلی و ارائه پیشنهادهای اصلاحی
نهم/ نحوه جایابی نمایندگان در کمیسیونها
محورهای قابلبررسی: بررســـی مواد مرتبط با جایابـــی و تعیین کمیسیون نمایندگان / بررسی دستورالعمل اجرایی تبصره یک ماده ۳۶ قانون و ارائه پیشنهادهای اصلاحی
دهم / بازنگری در وظایف و اختیارات کمیسیون اصل ۹۰
محورهای قابلبررسی: تدقيق در عبارت «طرز کار قوای سهگانه» در قانون اساسی / بررسی راههای افزایش کارآمدی کمیسیون اصل 90
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
انتهای پیام/