قرهباغ اسیر الگوهای دشمنی/منافع آمریکا از ادامه تنش میان آذربایجان و ارمنستان کدامند؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، پس از انقلاب اکتبر 1917 سه جمهوری مستقل در منطقه قفقاز شکل گرفتند؛ آذربایجان، ارمنستان و گرجستان. این اتفاق به خاطر شعارهای لنین رهبر انقلاب روسیه بود که برای جلب حمایت مردم این سرزمینها برای مبارزه علیه رژیم تزاری میگفت: «روسیه تزاری زندان ملتهاست». در نتیجه پس از پیروزی انقلاب این مناطق پرچم استقلال برافراشتند، اما طولی نکشید مسکو بار دیگر این جمهوریها را به زیر یوغ خود درآورد.
در دوره استالین نظام تقسیمات سرزمینی قفقاز بهگونهای طراحی شد که همیشه دچار کشمکش باشد تا در منازعات نقش «برادر بزرگتر» برای مسکو حفظ شود؛ در نتیجه، منطقه کوهستانی قرهباغ (به معنی باغ سیاه) با اکثریت ارمنی آن در داخل خاک جمهوری آذربایجان قرار گرفت و ناحیه نخجوان تحت حاکمیت آذربایجان، در داخل خاک ارمنستان واقع شد. نزاع بر سر منطقه قرهباغ از آن زمان همیشه وجود داشته است، اما اتحاد شوروی اجازه نمیداد از کنترل خارج شود.
نزاع در منطقه قفقاز دستکم ریشهای به درازای یک قرن دارد و الگوهای دشمنی سالیان متمادی در قلوب مردم هر دو کشور ریشه دوانده است.
با شدت گرفتن زمزمههای فروپاشی شوروی و کوتاه شدن دست «برادر بزرگتر» از سالهای 1988 به بعد، ارمنستان با شروع جنگ، 20 درصد از خاک آذربایجان را اشغال کرد و قرهباغ را به تصرف خود درآورد. آمارها نشان میدهند دستکم 30 هزار نفر در این نزاع کشته شدند. از آن زمان درگیریهای پراکنده در منطقه ادامه دارد.
پاییز داغ قرهباغ
بامداد یکشنبه 6 مهر بار دیگر شیپور جنگ در این منطقه نواخته شد. هر چند که هنوز مشخص نیست دقیقاً کدام طرف آغازگر نزاع بود، اما دو طرف از همان زمان همدیگر را متهم میکردند و رسانههای دو کشور بهصورت لحظهای اخباری را از میدان جنگ و دستاوردهای خود مخابره میکنند. همان روز وزارت دفاع جمهوری آذربایجان از بازپسگیری یک منطقه مسکونی خبر داد و وزارت دفاع ارمنستان سرنگون کردن سه جت جنگی آذربایجان را گزارش کرد.
«الهام علیاف»، رئیسجمهور آذربایجان شرط پذیرش آتشبس را عقبنشینی ارمنستان از قرهباغ توصیف کرد و «آرمن سارگسیان»، رئیسجمهور ارمنستان آتشبس را به خروج نیروهای ترکیه از آذربایجان که به حمایت از باکو آمدهاند، منوط کرد. نخستوزیر ارمنستان پیشتر مدعی شده بود بیش از 150 افسر ارشد ترکیهای در آذربایجان فعالیت میکنند. از سوی دیگر «حکمت حاجیاف»، مشاور رئیسجمهور آذربایجان جمعهشب 10 مهر ارمنستان را به جذب و انتقال «شبهنظامیان مزدور» بهویژه ارمنیهای ساکن سوریه، لبنان و روسیه به قرهباغ برای مقابله با ارتش آذربایجان متهم کرد. این ادعای رهبران دو کشور ارمنستان و آذربایجان نشان میدهد در مجموعه پیچیده امنیتی مانند قفقاز بازیگران دیگری نیز به ایفای نقش میپردازند.
مجموعه امنیتی قفقاز از موازنهدهندگان منطقهای تا مداخلهگران فرامنطقهای
برای شناسایی بحران پیشرو باید نقش همه بازیگران درگیر در قرهباغ واکاوی شود. درواقع میتوان بازیگران تأثیرگذار در قفقاز را به دو دسته «موازنهدهندگان منطقهای» و «مداخلهگران فرامنطقهای» تقسیم کرد. موازنهدهندگان کشورهایی هستند که در همسایگی این دو کشور قرار دارند و شامل روسیه و ایران میشود. جمهوری اسلامی ایران و روسیه همواره سعی کردهاند با میانجیگیری از بروز جنگ در منطقه جلوگیری کنند. واهمه این دو کشور از کشیدهشدن آتش درگیری به درون مرزهایشان است.
سیاست «دعوت به آرامش» تهران و مسکو نقش خنثیکننده و موازنهدهنده در برابر کنشهای امنیتی ترکیه را دارد. در حالی رهبران ایران و روسیه با برقراری تماسهای تلفنی با ایروان و باکو بر آتشبس تأکید کردهاند که خبرگزاری آناتولی بهنقل از «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه اعلام کرد «جنگ تا آزادی کامل قرهباغ ادامه دارد». البته حمایت ترکیه از آذربایجان تازگی ندارد، آنچه تازگی دارد موج جدید کنشهای امنیتی ترکیه در بیثباتسازی مناطق مختلف جهان است که عدهای از کارشناسان روابط بینالملل آن را بروز دوباره سیاست «عثمانیگرایی» در قالبی جدید میدانند.
بیشتر بخوانید:
نیروهای آذربایجانی کنترل ۷ روستای نزدیک قرهباغ را به دست گرفتند
حضور نظامی ترکیه در شمال سوریه و اشغال نواحیای از این کشور آن هم بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل متحد و دولت مرکزی سوریه نشانهای از همین سیاست است. طبق گزارش دیدهبان حقوق بشر سوریه (وابسته به معارضان سوری مستقر در لندن) ترکیه دستکم 7 هزار نفر از ستیزهجویان شمال سوریه را به لیبی اعزام کرده است تا در این کشور به جنگ بپردازند. آنکارا عملیاتی نیز در شمال عراق با عنوان «پنجه ببر» انجام میدهد و به بهانه مبارزه با عوامل پ.ک.ک به این کشور تجاوز کرده است.
علاوه بر دیدهبان حقوق بشر سوریه، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه پنجشنبه 10 مهر در تماس تلفنی با ولادیمیر پوتین، همتای روس خود از اقدامات ترکیه در اعزام مزدوران از سوریه به قرهباغ انتقاد کرد. پس از آن روز یکشنبه 12 مهر وزارت امور خارجه سوریه اعلام کرد: سوریه به دولت آذربایجان هشدار میدهد که آگاه باشد و در دام برنامههای ترکیه نیفتد و پیشنهاد ارمنستان برای آتشبس، گفتگو و حل اختلافات را بپذیرد.
روسیه سعی میکند در برابر این قدرت نوظهور موازنه قدرت را اجرایی کند. روسیه همچون میدان جنگ در سوریه و لیبی بنا دارد اینبار نیز در قرهباغ به موازنه قدرت با ترکیه برخیزد. در حالی که ترکیه در سوریه از معارضان، در لیبی از دولت وفاق ملی و در قرهباغ از آذربایجان حمایت میکند؛ روسیه در سوریه از دولت بشار اسد، در لیبی از نیروهای موسوم به «ارتش ملی» به فرماندهی ژنرال خلیفه حفتر و در قرهباغ از ارمنستان پشتیبانی میکند تا همچون پادزهری علیه تهاجم «نوعثمانیگرایی اردوغان» عمل کند. از سوی دیگر، جدای از بازیگران موازنهدهنده در منطقه، کنشگران فرامنطقهای نیز هر کدام نقشی را در این مناقشه ایفا میکنند.
بازی بزرگ از رژیم صهیونیستی تا آمریکا
در این راستا اگر روسیه، ایران و ترکیه را در مجموعه امنیتی قفقاز کشورهای موازنهدهنده بنامیم، آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و اتحادیه اروپا (بهویژه فرانسه) را میتوان بهعنوان «مداخلهگران فرامنطقهای» در نظر گرفت. آمریکا در آخرین اعلام موضع خود در مناقشه قرهباغ به همراه فرانسه خواستار آتشبس فوری شده است. اروپا نگران لولههای حیاتی انتقال انرژی است. عبور چهار خط لوله اصلی موجود در منطقه آسـیای مرکزی و قفقـاز در واقع راز اهمیت این منطقه نزد بازیگران سیاسی بهویژه اروپاست. این خطوط لوله عبارتند از؛ خط لوله ناباکو، خط لوله نفتی باکو- تفلیس- جیحان، خط لوله گازی باکو- تفلیس- ارزروم و خط لوله انتقال انرژی به چین که دستکم سه لوله نخست برای اروپا اهمیت ویژه دارد.
گرچه آمریکا به همراه اروپا خواهان صلح شده است، اما حضور آمریکا در این منطقه را نمیتوان به صورت بازیگر مثبتی که خواهان صلح است در نظر گرفت. به دو دلیل آمریکا از ادامه تنشها در این منطقه دستکم بهصورت پنهانی حمایت میکند. نخست، تضعیف هرچه بیشتر تسلط روسیه بر این منطقه احتمالاً کشاندن دامنه این مناقشات به داخل خاک روسیه است. دوم، درگیری در قرهباغ میتواند بر امنیت جمهوری اسلامی تأثیرگذار باشد. البته این رویکرد در حکومت آمریکا مخالفانی نیز دارد. روز شنبه به گزارش نشریه «آرمِنیَن ویکلی»، نمایندگان آمریکایی ازجمله «فرانکپلن»، «آدامشیف» و «جکیاسپایر» همراه برخی دیگر از اعضای سنا و مجلس نمایندگان خواستار پایان فوری کمکهای امنیتی آمریکا به آذربایجان شدند و از دولت ترامپ خواستند با اردوغان برای خارج کردن این کشور از نزاع میان باکو و ایروان ارتباط برقرار کند.
قانونگذاران آمریکایی نوشتند: اگر ترکیه به عقبنشینی از درگیری فعال در این نزاع تمایلی ندارد، آن زمان وزارت امور خارجه (آمریکا) باید فوری فروش و انتقال تجهیزات به آنکارا را متوقف کند. با توجه به احتمال اینکه درگیری میتواند به منطقه گسترش یابد و سایر بازیگران خارجی را به درون خود بکشد، ضروری است ایالات متحده از اهرم دیپلماتیک خود برای ایجاد آتشبس فوری استفاده کند.
رژیم صهیونیستی نیز از درگیری حمایت میکند. نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا همواره بهخاطر آرامش مرزهای شمالی ایران بوده است. رؤسای رژیم صهیونیستی تصور میکنند با بروز جنگ در مرزهای شمالی ایران، در حالی که تهران با تحریمهای فلجکننده اقتصادی واشنگتن دسته و پنجه نرم میکند، میتوانند زمینههای فشار بر ایران را آن هم به هزینه دیگران (ارمنستان و آذربایجان) فراهم کنند. از سوی دیگر اسرائیل سلاحهای خود را به کشورهای درگیر در قرهباغ میفروشد. شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی دراینباره اعلام کرد: سلاحهای اسرائیلی ستاره این درگیری هستند، در حالیکه هواپیماهای بدون سرنشین ساخت رژیم صهیونیستی جنگ علیه ارمنستان را مدیریت میکنند.
صلح پایدار قرهباغ، امری دور از انتظار
میتوان گفت در مجموعه امنیتی قفقاز که اشاعه الگوهای دشمنی بر الگوهای دوستی برتری داشته است، دست یافتن به صلح پایدار نیازمند مجموعهای از اقدامات به هم پیوسته و پیچیده است، بهگونهای که حتی اگر رؤسای جمهور ارمنستان و آذربایجان خواهان صلح باشند تا توافق همه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای به پایان منازعه، صلح دائمی قرهباغ امری دور از انتظار به نظر میآید. درواقع قرهباغ مانند زمین شطرنجی است که ارمنستان و آذربایجان تنها دو مهره آن هستند و مهرههای دیگر هر کدام به نسبت جایگاهشان در بازی نقشآفرینی میکنند.
هر چند نویسنده این یادداشت معتقد است که این درگیری درنهایت به آتشبس موقتی خواهد رسید، اما فرآیند صلح دائمی و پایدار اگر نگوییم «آرزوی دست نیافتی»، اما هدفی بسیار دشوار است.
* رامین آریانراد، کارشناس امور روسیه
انتهای پیام/4106/4033/
انتهای پیام/