شهید جهاننژادیان از زبان همرزمش/ محمدرضا طاقت دوری از جبهه را نداشت
علی ثابتی در گفتگو با خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا با اشاره به آشنایی خود با شهید محمدرضا جهاننژادیان اظهار کرد که سال 1361 با شهید جهاننژادیان آشنا شدم، آن زمان در پایگاه مقاومت شهر لیلک مأمور بودم، وقتی به آن منطقه رسیدم، نخستین کسی که به استقبال من آمد شهید محمدرضا بود.
وی اضافه کرد: شغل شهید جهاننژادیان، معلمی بود که در پشت جبهه فعالیت تبلیغی انجام میداد (تبلیغ در امر اعزام به جبهه، کمکهای مردمی و ...) و در جبهه نیز حضور فعال داشت؛ ضمن اینکه از فرماندهان گردان بود و در امر تدریس به دانشآموزان رزمنده کمک میکرد.
همرزم شهید محمدرضا جهاننژادیان با بیان اینکه شهید جهاننژادیان اوقات فراغت خود را در پایگاه مقاومت بسیج سپری میکرد، بیان کرد: با محمدرضا به روستاهای صعبالعبور میرفتیم و برای اعزام و کمک به جبهه تبلیغ و فعالیت میکردیم.
ثابتی یادآور شد: شبهای دوشنبه و جمعه در منازل شهدا دعاهای توسل و کمیل داشتیم که سخنران آن مراسم نیز شهید جهاننژادیان بود.
وی با اشاره به اینکه شهید جهاننژادیان بعد از مدتی دوباره به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد، توضیح داد: روزی محمدرضا به من گفت که دلم برای جبهه تنگ شده و باید بروم؛ اما پیش از رفتن موتورسیکلت خود را تحویل داد و گفت حالا که خودم نیستم، موتورسیکلتم در اختیار سپاه باشد.
محمدرضا ادعیه را با سوز میخواند
همرزم شهید محمدرضا جهاننژادیان با بیان اینکه این شهید چندبار به جبهه اعزام شد، تبیین کرد: وقتی به خانه میآمد، طاقت دوری از جنگ را نداشت و بعد از چند روز به جبهه اعزام میشد، شهید در سمت معاون آموزش و پرورش شهرستان گچساران خدمت میکرد که برای آخرینبار به جبهه اعزام شد.
ثابتی تشریح کرد: محمدرضا دعاهای کمیل، توسل، ندبه و زیارت عاشورا را چنان با سوز میخواند که رزمندگان تا ساعتی بعد از دعاها هنوز گریه میکردند.
وی با تشریح نحوه شهادت شهید جهاننژادیان خاطرنشان کرد: از جنوب به کردستان اعزام شدیم و در کربلای 10 شرکت کردیم و شهید محمدرضا با سمت فرماندهی دسته در فتح ارتفاعات دوقلو (از شهرهای کردستان عراق) تلاش زیادی کرد که بعد از چند روز مقاومت و درگیری در محاصره دشمن قرار گرفتیم.
همرزم شهید محمدرضا جهاننژادیان گفت: این شهید اردیبهشت سال 1366 در کوه بزرگ «گامو گردنه» به وسیله تیر مستقیم دشمن به درجه رفیع شهادت نائل شد و چون پیکر مطهرش نزدیک عراقیها بود تا غروب دست دشمن بود و شب به سختی جنازه شهید را آوردند.
به گزارش آنا، بخشی از وصیتنامه شهید جهاننژادیان به این شرح است: «من به عنوان یک عضو در بسیج با آگاهی، علم کامل و بدون هیچ چشمداشتی به دنیا و آنچه در آن است به جبهههای نور علیه ظلمت رفتم تا به همرزمانم کمک و یاری کنم.»
«به جهانیان اعلام میکنم بسیج الهام الهی بود که به زبان رهبر کبیر امام خمینی(ره) جاری شد و ما شاهد هستیم که بسیج کابوسی برای ابرقدرتهای جهان شده و همه آنها را به وحشت انداخته است.»
انتهای پیام/4078/4062/
انتهای پیام/