«آزاد بِلْگُرامی»؛ عارفی از سرزمین هند
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آناـ بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشتبهخشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
میرغلام علی بن نوح حسینی واسطی، متخلص به «آزاد» (1116-1200ق)، مورخ، عارف و شاعر پارسیگوی هند است.
او در 25 صفر 1116ق در شهر بلگرام متولد شد. اصل وی از واسط است و نُسَبش به سادات زیدی میرسد. وی در خاندانی حنفیمذهب و اهل علم و ادب زاده شد و از همان کودکی مقدمات علوم را نزد میرطفیل محمد بلگرامی آموخت و لغت و ادب و حدیث و سیره نبوی را نزد جد مادری خود، میرعبدالجلیل بلگرامی و عروض و قوافی و فنون ادبی را از دایی خود، میرمحمد، آموخت. در 1137ق/1724م با میر سید لطفالله بلگرامی از بزرگان چشتَبه، بیعت کرد.
بلگرامی بسیار سفر کرد؛ در 1142ق/1729 برای دیدار دایی خود، میرمحمد بلگرامی به سیوِستان سند رفت و در آنجا به وقایعنگاری مشغول شد و در 1147ق، به دهلی و بلگرام رفت و طی این سفر با حزین لاهیجی (1103-1181ق) و واله داغستانی دیدار کرد و در 1150ق/1737 به قصد سفر حج عازم مکه و مدینه شد. در مدینه صحاح ستُه را نزد محمد حیات سندهی خواند و در مکه نیز نزد شیخ عبدالوهاب طنطاوی به تحصیل حدیث پرداخت.
بلگرامی در دوران سفرش به حج، به خدمت نواب آصف جاء رسید و یک رباعی در مدح او سرود و آصف جاه نیز هزینه سفر او را برعهده گرفت. بلگرامی پس از این از مدیحهسرایی برای شاهان و بزرگان دست کشید و در 1158ق به دکن رفت و به خدمت نظامالدوله ناصر جنگ، پسر آصف جاه درآمد. بلگرامی تا هنگام قتل نظامالدوله با احترام در اورنگ آباد زندگی کرد و پس از آن به خدمت صمصامالدوله شاهنوازخان، وزیر حیدرآباد درآمد.
صمصامالدوله شاهنوازخان در 1171ق کشته شد و خانهاش را به غارت بردند. در این غارت، دستنویس ناتمام کتاب مأثرالامراء نوشته صمصامالدوله گم شد، ولی بلگرامی دستنوشتههای او را گردآوری و آنها را تکمیل و تصحیح کرد. در آن زمان شرح حال 290 تن در آن کتاب آمده بود. چند سال بعد، صمصامالملک میرعبدالحی، فرزند صمصامالدوله این کتاب را تکمیل کرد؛ در نتیجه تعداد شرح حالها به 730 رسید.
سپس بلگرامی از حیدرآباد به اورنگآباد رفت و تا پایان عمر در آنجا در انزوا زیست. وی در 21 ذیالقعده 1200 درگذشت و در زمینی که در گورستان معروف «روضه» (خلدآباد) خریده بود به خاک سپرده شد.
بلگرامی آثار بسیاری به زبانهای فارسی، عربی و اردو، به نظم و نثر بر جای گذاشت. از آن جمله است:
1. قصایدی به عربی در ستایش پیامبر اکرم(ثص)؛
2. سندالسعادات فی حسن خاتمةالسادات، کتابی است به فارسی در تجلیل از مقام سادات و بیان عقابت خیر آنان که در 1282ق در بمبئی به چاپ رسید؛
3. روضة الاولیاء، به فارسی، شرح حال 10 تن از مشایخی است که در «روضه» به خاک سپرده شدهاند و دهمین شرح حال درباره خود اوست. این کتاب در 1161ق تألیف شد و در 1310ق در اورنگآباد به چاپ رسید.
4. شجره طیّبه، به فارسی، تذکره مشایخ بلگرجام است؛
5. غزلان الهند، ترجمهای است از فصل سوم و چهارم سبحة المرجان خود او که درباره استعاره و مجاز و حالات عشق و صفات معشوق است. این کتاب را به درخواست دوستانش عبدالقادر «مهربان» اورنگآبادی و لچهمی تراین «شقیق» اورنگآبادی در 1178ق به فارسی نگاشت؛
6. مآثر الکرام یا تاریخ بلگرام، به فارسی، تذکرهای است در دو بخش، بخش اول در شرح حال 80 تن از درویشان و «فقرای» بلگرام و بخش دوم در شرح حال 70 تن از فضلای بلگرام، که بلگرامی شرح حال خود را در هر دو بخش آورده است. این کتاب در 1166ق نوشته شد و در 1328ق در حیدرآباد به چاپ رسید؛
7. سرو آزاد یا دفتر دوم مآثر الکرام، کتابی است به فارسی، در ذکر احوال شاعرانی که بعد از 1000ق در هند میزیستهاند. بخش اول این کتاب درباره 143 تن از شاعران پارسیگوی و بخش دوم آن شامل احوال هشت تن از شاعران هندیزبان است. گفتنی است بلگرامی شرح حال خود را در میان احوال شاعران پارسیگوی آورده است. این کتاب در 1166ق تألیف شد و در 1331ق در لاهور به چاپ رسید؛
8. خزانه عامره، تذکرهای است در شرح احوال 135 تن از شاعران متقدم و متأخر پارسیگوی که تاریخ تألیف آن 1176ق و تاریخ چاپ آن 1288 و 1317ق در کانپور است؛
9. ید بیضا، تذکرهای در شرح احوال 532 تن از شاعران متقدم و متأخر پارسیگوی است که بلگرامی آن را در 1145ق در سیوستان تألیف و در 1148ق در اللهآباد تصحیح کرد و پس از سفر حجاز نیز مطالبی به آن افزود. این کتاب در بعضی از نسخهها به «صبح خندان» نیز موسوم است؛
10. دیوان اشعار، شامل غزلیات و چند رباعی و قطعه از او به فارسی است؛
11. مثنوی سراپای معشوق، به فارسی؛
12. دلگشانامه، به فارسی، منظومهای درباره مختار و خونخواهی حسین بن علی(ع)، که در 1131ق سروده شده است؛
13. ضوء الدراری فی شرح صحیح البخاری، به عربی، که شرح صحیح بخاری است؛
14. سبحة المرجان فی آثار هندوستان، به عربی و در چهار فصل نوشته شده است؛ فصل اول درباره اشاره قرآن و احادیث به هندوستان؛ فصل دوم درباره عالمان هند؛ فصل سوم در محسنات کلام و صنایع بدیعی؛ و فصل چهارم در باب عشق. این کتاب در 1303 در بمبئی به چاپ رسید؛
15. دیوان اشعار عربی، شامل 3 هزار بیت که در 1300ق در حیدرآباد به چاپ رسید؛
16. السّبعة السیّارة، هفت دیوان شعر به عربی که در 1179ق شروع شد و در 1194ق به پایان رسید؛
17. مظهر البرکات، منظومهای عرفانی است در هفت دفتر، به زبان عربی، که در 1194 یا 1195ق سروده شده است؛
18. شفاء الغلیل فی اصلاح کلام ابی الطیب المتنبی؛
19. کشکول.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/