هنرمندان خودآموخته در ایران مورد بیمهری قرار میگیرند/ پرکاری، مولفه اصلی حسن حاضر مشار بود
به گزارش گروه فرهنگی آنا به نقل از روابط عمومی شهر کتاب مرکزی، در ابتدای این مراسم کامبیز درمبخش با بیان اینکه حاضر مشار یکی از کشفهای اوست اظهار داشت: «حاضر مشار را در یکی از روزهای سرد پاییزی دیدم و برخلاف کسانی که تنها نگاه میکردند و رد میشدند، این برایم مهم بود که او چه کاری را بلد است و چه میکشد. در ابتدا فقط برای اینکه به او کمکی کرده باشم، آثارش را میخریدم و او را جدی نگرفته بودم، اما به مرور زمان متوجه کارهایی در میان آثار او شدم که حکایت از نوعی قریحه و سبک خاص، همانند آنچه در آثار هنرمندان خودآموخته میبینیم داشت، یعنی آثار کسانی که تحصیلات آکادمیک و استاد نداشتهاند.»
این کاریکاتوریست افزود: « به هر حال روند خرید اثر از حاضر مشار به این ترتیب ادامه داشت تا اینکه روزی مجسمه یک زن را در میان کارهایش مشاهده کردم و به او گفتم، هر تعداد مجسمه که با این شکل و شمایل درست کند، از او با قیمت خوب میخرم و باور نمیکنید که طی یک ماه 30 مجسمه برایم ساخت».
وی ادامه داد: «در حالی هنرمندان خودآموخته در کشور ما مورد کم مهری قرار میگیرند که در اروپا این آدمها شناخته شدهاند و حتی موزهای برای عرضه کارهایشان اختصاص داده شده است. یکی از خصایص جذاب حاضر مشار این بود که با وجود سن و سال بالایی که داشت، زیاد کار میکرد چراکه میخواست با مردم و به خصوص با جوانان باشد. به همین دلیل هم بود که در خیابان کار میکرد نه به این علت که جا و مکان نداشت بلکه به این دلیل که نمیخواست تنها باشد».
درم بخش افزود: «همه این دلایل باعث شد تا پیشنهاد برگزاری یک نمایشگاه در گالری گلستان را به خانم لیلی گلستان ارائه کنم و ایشان هم استقبال کردند و در نخستین فرصت، زمانی را برای نمایش و عرضه آثار حاضر مشار اختصاص داد. گاهی که حاضر مشار کار نمیکرد، با انگیزههای مالی او را تشویق به کار میکردم و کم کم رسانههای زیادی متوجه کارهای او و بعد هم افراد زیادی به خرید آثارش ترغیب شدند، افرادی همچون سفیر فرانسه، سفیر ترکیه، محمد احصایی، عباس کیارستمی و.. اما داشتن جایی که بتواند به صورت حرفهای و مداوم در آن کار کند، همواره یکی از مشکلات او بود چون اجاره یک کارگاه گران بود و عملا امکانپذیر نبود تا اینکه بالاخره توانستیم با کمک موسسه صبا و فرهنگستان هنر، جایی را در موسسه صبا به ایشان اختصاص دهیم و خوشبختانه حسن توانست به مدت سه سال در ارتباط تنگاتنگ با جوانان و دیگر هنرمندان خودآموخته به فعالیت هنریاش ادامه دهد.»
سید احمد محیط طباطبایی دیگر سخنران این نشست بود و درباره حاضر مشار اظهار داشت: «آشنایی من با این هنرمند خودآموخته از طریق علی عزتی، رییس انجمن هنرمندان خودآموخته بود. خوشبختانه وجود و فعالیت این انجمن باعث شده فعالیتهای سایر هنرمندان خودآموخته هم مورد توجه قرار گیرد و هنرمندانی که در این حیطه کار میکنند، به عنوان یک گروه هنری تاثیرگذار شناخته شوند البته که حرف کامبیز درم بخش را مبنی بر خالی بودن یک موزه یا خانه دائمی برای نمایش آثار این هنرمندان قبول میکنم و ما هم در تکاپو هستیم تا این هدف را محقق کنیم».
وی با بیان اینکه تا چند دهه قبل هم هنرمندان هنرهای مردمیای همچون نقاشی قهوه خانهای به رسمیت شناخته نمیشدند گفت: «طی دهه 30 و 40 بود که نقاشان قهوهخانهای جایگاه واقعیشان را پیدا کردند و به شکل یک مجموعه درآمدند و هنرمندانشان هم اکنون جزو هنرمندان شاخص به حساب میآیند. تلاش ما بر این است که هنرمندان خودآموخته نیز جایگاه بهتری پیدا کنند همان طور که انجمن گرافیک و انجمن مجسمهسازان به شان خود رسیدند. بر این اساس در صدد هستیم تا با همکاری کمیته موزههای ایران و همکاری شهرداری، پس از مرمت و بازسازی تعدادی از خانههای تاریخی، یکی از این خانهها را به مکانی برای عرضه و نمایش دائمی آثار هنرمندان خودآموخته اختصاص دهیم. ما فکر میکنیم وقتی افرادی با پوست تخم مرغ و ضایعات، مجسمه میسازند و در کتابفروشیها و دیگر مکانهای فرهنگی به عنوان دکور یا برای فروش عرضه میشود، چرا نباید آثار هنرمندان خودآموخته با شان و مرتبه خاصی به نمایش درآید؟ به خصوص که این هنرمندان، ارتباط بهتر و صمیمانهتری با مخاطب برقرار میکنند».
وی افزود: «معتقدم کارهای هنرمندان خودآموخته بخشی از تاریخ هنر ایران است و بسیاری از مجسمههای سفالی یا سرامیکهایی که با قیمتهای فراوان خرید و فروش میشوند، با همین سیستم خودآموخته بودن درست و خلق شدهاند نه با آموزشهای حرفهای».
شیوا دولت آبادی رییس انجمن روانشناسان ایران نیز در این نشست حضور داشت و درباره ارتباط روانشناسی با هنر و مجسمهسازی اظهار داشت: «نخستین هنرمندی که کارهایش از منظر روانشناسی مورد توجه من قرار گرفت، خانم مکرمه بود. بعدها هم از طریق آقای عزتی به همکاری مشترک با انجمن هنرمندان خودآموخته دعوت شدم تا آثار هنری را از نظر فکری و روانشناسی تجزیه تحلیل کنم».
وی اضافه کرد: «نخستین مطلبی که توجه مرا در این باره به خود جلب میکند، این است که هنر، به کدام نیازهای بشر پاسخ میدهد چون ارتباط هنر و روانشناسی کاملاَ دوسویه است. از این نظر، باید بگویم که هنر و دانش، انسان را بزرگ میکند و ابعادی به آنها میدهد که مفهوم انسان معنادار را مشخص میکند. از سوی دیگر، هنر به قدمت بشر عمر کرده است و نقاشیهایی که در غارها کشیده شده، این را ثابت میکند».
دولت آبادی همچنین گفت: «اولین پاسخ به چرایی نیاز انسان به هنر، تخلیه هیجانات و نیاز به دیده شدن در طول تاریخ است، میل به اینکه انسانها چیزی از خود به جای بگذارند همین مسائل نشان میدهد که انسانها اساساَ برای خلق آثار هنری نیازی به آموزش ندارند و حتی به قول آقای درم بخش، آموزش، مانع خلاقیتشان هم میشود. به همین دلیل هم معتقدم در تمام انواع هنر، دانش و تکنیک، مانع خلاقیت و آزادی میشود و هنرمندان خودآموخته به هنر نزدیکتر هستند تا کسانی که به کلاس رفتهاند و با تکنیک به خلق اثر میپردازند».
وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: «وقتی هنرمندی یک اثر تولید میکند، هم میخواهد نیاز خودش را برای ارتباط با مخاطب ارضا کند و هم میخواهد با من مخاطب گفتگو کند؛ آن هم از طریق اثری که فراتر از واقعیت است و درواقع به تصاویر انتزاعیای که در ذهنش وجود دارد، این کار را انجام میدهد».
مسعود ناصری کارشناس هنری نیز درباره حاضر مشار و معرفی او به جامعه هنری گفت: «در زمانی که پذیرای آقای حاضر مشار در موسسه صبا بودیم، متوجه شدیم که بسیاری از افراد، نمونههای همانند آقای حاضر مشار را در اطرافشان داشتهاند و با دیدن آقای حاضر مشار، متوجه استعداد و وجه هنری آنها شدند. از سوی دیگر در این مدت متوجه شدیم که آثار ایشان آنقدر الهام بخش است که همه حس میکنند میتوانند شبیه به آن را بسازند به همین دلیل هم آقای حاضر مشار، از دانشآموز 12 ساله تا دانشجوی هنر را به خود جلب و جذب میکرد».
وی همچنین درباره ویژگیهای هنرمندان خودآموخته اظهار داشت: «هنرمندان خودآموخته نسبت به کارشان دانش آکادمیک ندارند ولی این حرف به این معنا نیست که آنها کارشان را بلد نیستند بلکه بدان معناست که به یک سرچشمه غریزی از هنر وصل هستند و تنها اثر را تجزیه و تحلیل نمیکنند. به این ترتیب، برای این هنرمندان مهم نیست که در گالریها چه میگذرد یا هنر آوانگارد چگونه و چهطور پیش میرود. برای این دسته از افراد، خاطرات، تصاویر و... الهام بخش است و به آینده هنریشان هم توجه ندارند».
ناصری همچنین ادامه داد: «حاضر مشار تمام خصوصیات یک هنرمند حرفهای را در خود داشت که یکی از آنها ممارست است چون ایشان از 8 صبح شروع به کار میکرد و بدون اینکه برایش مهم باشد کارهایش به فروش میرود یا نه، تشویق میشود یا نه به کارش ادامه میداد».
این کارشناس هنری افزود: «حاضر مشار، هنر و کار هنری را انتخاب کرده بود. برایش تصمیم نگرفته بود چون وقتی ما تصمیم میگیریم، دلایل زیادی برای انجام یا عدم انجام کاری برای خود در نظر میگیریم ولی وقتی انتخاب میکنیم، بدون هیچ دلیلی به راهمان ادامه میدهیم، غر نمیزنیم و ناراحت هم نیستیمم.
علی عزتی، رییس انجمن هنرمندان خودآموخته در پایان بر روی سن حاضر شد و گفت: انجمن هنرمندان خودآموخته رسالتی را بر دوشش حس میکرد مبنی بر اینکه هنرمندانی را که باید معرفی شوند، معرفی کند و شرایطی را ایجاد کند که این هنرمندان به کارشان ادامه دهند.
وی به دو جشنوارهای که در سالهای 88 و 89 توسط این انجمن برگزار شد اشاره کرد و گفت: «این جشنوارهها، چیزهای زیادی را به ما ثابت کردند و مایه حیرت و شگفتی شدند؛ طوری که بعد از آن، ما اقدام به برگزاری بیش از 30 نمایشگاه گروهی و انفرادی کردیم».
رییس انجمن هنرمندان خودآموخته همچنین اظهار داشت: «هنر بدون آموزش، معرف سرشت و جوهره انسانهاست و ما هم در این انجمن میخواستیم بستری برای حمایت این نوع هنر ایجاد کنیم و موفق هم شدیم اما این کارها کافی نیست و در قدمهای بعدی قصد داریم موزهای دائمی را برای هنرمندان خودآموخته ایجاد کنیم تا آثار این هنرمندان تجمیع شودم.
عزتی با اشاره به نمایشگاهی که در کاخ سعدآباد برگزار کرده بودند، گفت: «ما در این نمایشگاه، شاهد حضور 80 هنرمند خودآموخته از سراسر دنیا بودیم، هنری که از اواخر قرن 19 تا قرن 20 به طور جدی و رسمی خودش را به جامعه جهانی معرفی کرد. البته پیش از اینها دنیا از کنار آثاری که توسط این هنرمندان خلق میشد، به سادگی عبور میکرد اما حالا از همه این ظرافتها الهام میگیرد و آن را جدی میشمارد. به همین دلیل هم هست که ما بخش دیگری از کارمان را در این انجمن، منوط و مربوط به ارتباط گرفتن با هنرمندان خودآموخته دنیا قرار دادهایم».
انتهای پیام/