متأسفانه نگاه جامعی به تهران بهعنوان پایتخت وجود ندارد/ در 2 سال گذشته مجوز بلندمرتبهسازی در منطقه یک صادر نشده است
به گزارش خبرنگار حوزه شهری گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، مدیریت شهری در تهران به جز مباحث کلان در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها همواره در اجرای سیاستها با حوزه مناطق سروکار دارد، حوزهای که در هر بخش پیش از اجرا باید دستورالعملها متناسب با شرایط آن منطقه بومی شود.
در این میان منطقه یک شهرداری تهران بهعنوان یکی از مناطقی است که بهدلیل قرار گرفتن در بافت قدیمی و خوش آب و هوا همواره از یکسو دارای جاذبههای گردشگری برای تهرانیها است اما از سوی دیگر اسکان چهرههای شاخص سیاسی، مذهبی و فرهنگی در آن، حساسیتهای زیادی را برای مدیریت شهری بهوجود آورده است.
با توجه به اهمیت این منطقه در گفتگویی تفصیلی با سید حمید موسوی شهردار منطقه یک تهران به بررسی وضعیت، حساسیتها و مشکلات مدیریت شهری در این منطقه پرداخته شد.
آنا: عملکرد مدیریت شهری را در دوره پنجم چطور ارزیابی میکنید؟
موسوی: بهنظر من 50 درصد از این دوره سه ساله در تلاطم انتخاب شهردار بودیم و در سه سال سه شهردار عوض کردیم اما در مجموع عملکرد شهرداری تهران در این بازه زمانی را مثبت ارزیابی کرده و به آن نمره قبولی میدهم.
شهرداری تهران در این دوره با وجود محدود شدن منابع درآمدی توانست نگهداشت شهر را به بهترین نحو ممکن انجام دهد و آن را در برابر خطراتی همچون مثل سیل و آلودگی هوا و ... مدیریت کند.
تکمیل پروژههای نیمهکاره، پایهگذاری رویکردهایی همچون استفاده از وسایل نقلیه پاک (دوچرخه) در راستای توسعه پایدار و توسعه فضاهای سبز و رفتن به سمت درآمدهای پایدار از اهم اقدامات انجام شده در سه سال اخیر بوده است.
در خصوص عملکرد شورای شهر در دوره پنجم نیز باید بگویم اگر یک برنامه قبلی مدونی وجود داشت نتایج بهتری کسب میشد چون من احساس میکنم یکباره این مدیریت و این اعضا در یک فضای تصمیمگیری قرار گرفتند و وضعیت شهر تهران هم به گونهای است که دیگر فرصتی برای فکر کردن به افراد نمیدهد.
ما باید این را به عنوان یک الگو قرار دهیم که در دورههای بعدی هر طیفی، هر گروهی که میخواهد بیاید در این جایگاه قرار بگیرد، با برنامه بیاید، یعنی هر گروهی حتی اگر شانس کمی برای انتخاب شدن دارد از قبل برنامههایش را عنوان کند.
البته در این میان کارهای بسیار اثرگذاری در شورای شهر به انجام رسید هر چند نتیجه آن برای شهرداری محدودکننده بود. در کلیت برخی از اقدامات شورا در این دوره ساختارشکنانه محسوب میشود که از آن جمله میتوان به موضوع برجباغها و شفافیت در مباحث مالی و قراردادهای شهری اشاره کرد. متأسفانه همه اتفاقاتی که میتوانست رخ دهد تا به نوعی مدیریت شهری را به چالش بکشد در این دوره اتفاق افتاد ولی در مجموع میتوان به شورای شهر هم نمره قبولی داد.
آنا: حضور سه شهردار در سه سال چه تأثیری بر عملکرد شهرداری تهران داشت؟
موسوی: تسلط بر جغرافیا و مدیریت منابع و اشراف بر موضوعات و مشکلات تهران خود حدود دو الی سه سال زمان میبرد. شما اگر به عملکرد آقای قالیباف در دوره مدیریتشان در شهرداری نگاه کنید - موضوعی که این روزها فقط نیمه خالی آن مورد ارزیابی قرار میگیرد در حالیکه من معتقدم کارهای بزرگی در آن دوره انجام شد- میبینید که سالهای اول به شناخت مشکلات و برنامهریزیهای کلان سپری شد و پس از آن وارد فاز اقدام شد و در دوره آخر که با کاهش درآمدها و در نتیجه پروژههای نیمهکاره مواجه شدیم.
آنا: چرا عملکرد مدیریت شهری آنگونه که باید رضایت شهروندان را تأمین نمیکند؟
موسوی: پاسخ سؤال شما در نوع مدیریت و انتظاری است که از مدیریت شهری وجود دارد. اگر شهرداری تهران را با پایتختهای بزرگ کشورهای دیگر مقایسه کنیم و ببینیم که به چه شکلی مدیریت میشوند و منابع خود را از کجا احصا میکنند متوجه خواهیم شد که ما در شهری مدیریت میکنیم که رویکرد صحیحی در تأمین منابع برای آن وجود ندارد.
از یکسو به مدیر میگوییم منابعت را خودت به دست بیاور در حالیکه ابزار لازم برای تحقق آن منابع را ندارد و از سوی دیگر زمانی هم که مدیر روشهایی را برای کسب درآمد بهکار میگیرد خودمان که آن مدیر را منصوب کردیم آن روشها را نقد کرده و اقدامات انجام شده را در زمره مصادیق تخلف به حساب میآوریم. این چالشی است که یک روز باید حل شود.
باید بپذیریم که این کلانشهر کفِ مخارجی شامل حقوق و دستمزد، رفت و روب، فضای سبز و نگهداشت شهر دارد، حال این کف باید از کجا بهدست بیاید؟
در این خصوص باید دولتمردان به کمک ابرشهر تهران بیایند. نمیشود ما بگوییم جایی مثل ابرشهر تهران را بسپاریم به چند نفر بهعنوان شورا و شهرداری بعد بگوییم که حاکمیت نسبت به این موضوع دیگر کاری ندارد، خودت برو درآمد احصا کن. تهران شهری نیست که فقط برای مردمش تولید خدمات کند. خدماتی که در پایتخت ارائه میشود تنها برای ساکنان آن نیست بهطوریکه از 4.2 میلیون خودرویی که در تهران حرکت میکند 2 میلیون آن از خارج از شهر به آن وارد میشوند. اگر درباره توسعه معابر، ناوگان حمل و نقل عمومی و آلودگی هوا سخن میگویید همه و همه تنها به تهرانیها مربوط نمیشود البته این موضوع در گذشته هم مطرح بوده بهطوریکه در قبل از انقلاب نیز تهران تنها شهری بوده که شورایی خاص با عنوان شورای نظارت بر گسترش شهر داشته که بر طرحهای توسعه شهری و گسترش شهر نظارت میکرد و رئیس آن نیز رئیس دولت بود.
این موضوع نشان از اهمیت تهران در مقایسه با سایر کلانشهرهای کشور است موضوعی که علیرغم اهمیت آن همچنان برخی از دوستان، مسئولان و تصمیمگیران و تصمیمسازان، تهران را در زمره سایر شهرهای بزرگ همچون شیراز، مشهد، اصفهان و تبریز میبینند.
متأسفانه همچنان نگاه جامعی به تهران بهعنوان پایتخت وجود ندارد و بعضاً نگاههای جزیرهای بر آن سایه افکنده است. ما باید به این باور برسیم که تهران پایتخت است و یک شهر معمولی نیست و نیاز به توجه ملی دارد چون هر اتفاقی که در آن بیفتد میتواند تأثیر مستقیم بر کشور بگذارد.
بیتوجهی به این موضوع باعث میشود تا در دورههای مختلف مدیریت شهری چه آقای قالیباف، چه آقای احمدینژاد و چه آقای حناچی دغدغه اول تأمین منابع و گذران امورات باشد و طرحهای توسعهای در اولویت بعدی قرار میگیرد در صورتی که باید عکس این اتفاق بیفتد.
مدیر شهر تهران نباید دغدغه منابع داشته باشد در غیر اینصورت وقتی منابع دغدغه شد خیلی از موضوعات دیگر یا زمانش را از دست میدهد یا دیگر انرژی لازم برای آن وجود ندارد.
آنا: وضعیت منطقه یک شهرداری تهران به چه ترتیب است؟
موسوی: حدود 50 کیلومتر مربع مساحت محدوده حوزه خدماتی منطقه یک است و 101 کیلومتر مربع نیز بهعنوان حوزه استحفاظی و حریم آن محسوب میشود.
این منطقه دارای قابلیتها و ویژگیهای منحصربهفردی همچون وجود درهها، چشمهساران و کوهساران متعدد در دامنه جنوبی البرز، بقاع متبرکه و وجود هشت امامزاده واجبالتعظیم، 70 هکتار اراضی با کاربری دیپلماتیک شامل سفارتخانهها، منازل سفرا و دیپلماتها، وجود بیمارستانهای متعدد (که سه مورد آنها یعنی بیمارستانها مسیح دانشوری، شهدای تجریش و بیمارستان طالقانی در شرایط کرونایی بهعنوان قطب اصلی درمان در کشور محسوب میشوند)، مراکز آموزش عالی متعدد (که مهمترین آنها دانشگاه شهید بهشتی است) و اسکان صاحبمنصبانی که در دولتهای مختلف حضور داشته و امروز یا از گذشته منطقه یک را به عنوان محل سکونت خود انتخاب کردهاند باعث ایجاد ویژگیها، قابلیتها و در برخی از موارد محدودیتهایی در مدیریت شهری در این محدوده شده است.
یکی از ویژگیهای ما در منطقه از لحاظ شهرسازی بحث وجود قطعات درشتدانه است. میانگین قطعات ما بیش از 900 متر مربع است که خودش یک رکورد در شهر تهران است. همچنین به واسطه اینکه به هر حال شمیران دهی بوده که به مرور رشد کرده و با توجه به ایجاد ارزش افزودهای که تولید میکرده میل به سرمایهگذاری مسکن در آن بالا رفته که نتیجه این رشد بیش از اندازه باعث شده تا جمعیت منطقه از آن افق پیشبینی شده در طرح تفصیلی فراتر برود.
پیشبینی جمعیت منطقه یک تهران در طرح تفصیلی تاکنون باید حدود 380 تا 390 هزار نفر جمعیت باشد در حالیکه هم اکنون حدود 500 هزار نفر در این منطقه سکونت دارند. وجود این جمعیت بالا و رشد بیرویه مسکن و عدم توسعه موزون بقیه سرانهها همزمان با رشد مسکن، باعث شده تا در منطقه یک ما دچار فقر سرانهها باشیم.
سرانههایی که در منطقه یک وجود دارد جوابگوی 320 هزار جمعیت ساکن است در صورتی که 500 هزار جمعیت داریم. وجود گذرهایی با عرض بسیار کم (بهدلیل اینکه اکثر منطقه کوچهباغ بوده و بعد طرحهای شهری را روی آن پیاده کردیم) و ارزش بالای زمین به نوعی باعث شده تا در منطقه در بحث تعریض معابر کمی خسّت به خرج داده شود و بسیاری از معابر ما پیادهرو ندارد.
نتیجه چنین روندی این میشود که درب منازل مردم به فضای سواره باز میشود که این یکی از ایرادهای منطقه است.
بهطور متوسط اگر در شهر تهران نزدیک 24 تا 25 درصد شهر معابر باشد در منطقه یک بین 19 تا 20 درصد معابر وجود دارد و این کم بودن معابر نسبت به سرانه شهر و میل به گردشگری در منطقه یک و مراجعه مردم ساکن در شهر برای گذران اوقات فراغت باعث شده حتی در روزهای تعطیل هم در منطقه با ترافیک سنگین مواجه باشیم یعنی روزهای جمعه که ما همه جای تهران را تقریباً آرام و با ترافیک روان میبینیم در منطقه یک با گرهها و پیک ترافیکی مواجه هستیم. به ادعای پلیس راهور برخی از نقاط منطقه یک بین 16 تا 17 ساعت در روز پیک ترافیکی دارد و اینها به هر حال نقاط ضعفی هستند که در منطقه وجود دارد.
عدم وجود برخی سرانهها باعث شده که با توجه به مستثنیاتی که در قانون وجود دارد برخی از مشاغل مثل درمانگاهها، کلینیکها، فضاهای فرهنگی، فضاهای نشر در فضاهای مسکونی توسعه پیدا کنند که این مراکز را توأمان بهعنوان نقطه قوت و تهدید در منطقه تبدیل کرده است.
وجود حریم بسیار مستعد در منطقه یک این باور را در این نقطه از شهر بهوجود آورده که با برنامهریزی صحیح میتوانیم سرمایهگذاری را از بخش مسکن به بخش گردشگری و خدمات تغییر دهیم. این سیاستی است که ما دنبال میکنیم که رویکرد سرمایهگذاری را دیگر به سمت سکونت نبریم چون اعتقاد داریم منطقه یک، موهبت الهی است که باید در اختیار همه مردم شهر تهران یا به عبارتی همه مردم کشور قرار بگیرد. این قابلیت و استعداد خدادادی را کمتر نقطهای در کشور دارد بهطوریکه شما با یک فاصله بسیار کمی از مرکز شهر میتوانید به پیست اسکی برسید یا از همان نقطه با همان فاصله زمانی میتوانید به دشت کویر برسید.
رویکرد ما امروز توسعه قلمرو عمومی، تمرکز بر سرمایهگذاری در بخشهای خدمات و گردشگری و پرهیز از سرمایهگذاری در بخشهای سکونتی و کشیدن ترمز بلندمرتبهسازی است. منطقه یک شهرداری تهران در دورههای گذشته لجام گسیخته به سمت برجسازی پیش رفته غافل از اینکه این برجها بالاخره یک روز مستهلک و فرسوده میشوند و یا حتی ممکن است دچار آتشسوزی و حریق و اتفاقات دیگر شوند بهعنوان نمونه در اتفاق اخیر در حریق سینا اطهر که اگر اشتباه نکنم دو پلاک تا گذر اصلی شریعتی فاصله داشت ماشین آتشنشانی نمیتوانست وارد کوچه شود.
در گذشته در چنین کوچههایی مجوز ساختمانهای 10، 11، 15، 20 و یا حتی 25 طبقه داده شده است ولی در این دوره حدوداً دو ساله که من در منطقه حضور دارم از صدور هرگونه مجوز بلندمرتبهسازی جلوگیری شده است.
آنا: این یعنی حدود دو سال است که در منطقه یک مجوز بلندمرتبهسازی صادر نشده است؟
موسوی: میزان مجوز ساختمانهایی که در حال حاضر صادر شده اصلاً با گذشته قابل قیاس نیست. در حدود دو سالی که من در این منطقه حضور دارم اصلاً مجوز ساختمان بلندی صادر نشده ولی اگر هم بوده، چیزهایی بوده مربوط به مواردی است که از گذشته در جریان بوده است.
ما به این اعتقاد داریم که هر نقطهای از منطقه به واسطه کسب درآمد نباید منجر به خلق یک بنا و استقرار یک ساختمانی شود که هم برای مدیریت شهری هزینههای بسیاری داشته باشد و هم برای مردم ساکن در این منطقه مشکل ایجاد کند.
آنا: علاوه بر مواردی که درباره آن سخن بهمیان آمد اقدام زیرساختی هم در منطقه انجام شده است؟
موسوی: همانطور که پیش از این عنوان شد ما قصد داریم سرمایهگذاری را از بخش مسکن به گردشگری تغییر دهیم بنابراین باید زیرساختهای آن را نیز فراهم کنیم. یکی از این زیرساختها بحث مربوط به حوزه حمل و نقل و ترافیک آن است.
یکی از این موارد اتصال خط سه به خط یک از میدان نوبنیاد تا میدان تجریش است که این موضوع را در اولویت مترو قرار داده و تفاهمنامهای هم در این خصوص به امضا رسید که بخشی از آن توسط منطقه بهعنوان موتور مولد و محرک طرح تأمین میشود و مابقی آن در توان ما نبوده و میبایست از سوی شرکت مترو، شهرداری و دولت تأمین شود.
بخش دیگری از اقدامات ما در ارتباط با تکمیل پروژههای نیمهکاره است که روی دست شهرداری مانده است که نمونهای از آن مربوط به غرب منطقه، پل خلبان شهید نوروزی بود که تقریباً 10 تا 15 درصد پیشرفت فیزیکی داشت. در یک بازه زمانی بسیار کوتاه کار یک ساله را در سه الی چهار ماه انجام دادیم و این پل را تکمیل و تحویل مردم دادیم.
در حال حاضر پیگیر این موضوع هستیم تا ادامه اتوبان ارتش را به گردنه قوچک باز کنیم و در این خصوص توافقات خوبی هم با ارتش انجام دادیم که به زودی فاز اول اتصال آن را شروع خواهیم کرد.
همچنین اتصال 35 متری شهید افتخاری به بزرگراه امام علی جنوب است که سالهای سال است متوقف مانده بود. معارضینی در ارتباط با این پروژه وجود داشت که حل شد و همچنین مشکلی نیز با ارتش داریم که در ارتباط با آن نیز مذاکراتی انجام شده و پیگیر رفع آن هستیم تا بتوانیم این منطقه را هم به شبکه بزرگراهی متصل کنیم.
پروژه دیگر مربوط به طرح یکطرفه شدن خیابان شهرداری و استفاده از گذر شمال خیابان حمید به عنوان یکی از یالهای حرکتی تا بتوانیم بحث پیادهراه را در این گذر تقویت کنیم.
همچنین در بحثهای ترافیکی به دنبال این هستیم که به ترافیک منطقه ولنجک نیز سروسامان دهیم. ترافیک زیادی را مجموعه توچال به محله ولنجک مخصوصاً در روزهای تعطیل به گذرهای شمالی تحمیل میکند که بر این اساس بهدنبال استقرار یک مُد جدید حمل و نقل و احداث پایانه گردشگری در میدان یاسمن که از آن نقطه تا ایستگاه یک امتداد مییابد.
در این راستا یک سال طرح مطالعاتی به انجام رسید که براساس آن فراخوانی برگزار و گزینه برتر را انتخاب کردیم. در این خصوص بهدنبال دریافت الزامات قانونی هستیم تا طرح را در شورای عالی ترافیک و کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورا به تصویب برسانیم.
آنا: شما پیش از ورود به منطقه در معاونت معماری و شهرسازی مشغول به فعالیت بودید و با تخلفات و ساخت و سازهای ناایمن آشنایی دارید، سؤال من این است که از زمان حضور شما در منطقه چه اقداماتی در این خصوص انجام شده است؟
موسوی: خیلی از این تخلفات، ناایمنیها، ناپایداریها، عدم رعایت مقررات ایمنی ساختمان و ... بازمیگردد به عدم نقشآفرینی صحیح مهندسین ناظر و سازمان نظام مهندسی و جایگاه واقعی که بر اساس قانون دارد.
بر اساس ماده 35 قانون نظام مهندسی، کنترل و نظارت بر اجرای مقررات ملی ساختمان با وزارت راه و شهرسازی و به تبع آن سازمان نظام مهندسی است. چرخه تولید مسکن ما در کشور معیوب است که این اتفاقها میافتد. اگر بحث سازنده و مجری ذیصلاح در کشور ما نهادینه شود و مشخص شود این ساختمان را کدام گروه فنی میسازد، آن گروه فنی هم دارای یک عقبه و سبقه مناسبی باشد ساختمانهای ما دیگر به سمت تخلف نمیروند. چون میدانند سابقه و رزومه شرکت لطمه میبیند.
همچنین اگر بحث بیمههای ساختمان که در قانون تصریح شده در کشور ما عملیاتی میشد، خودبهخود مشکل ناپایداری سازههایمان حل میشد. ساختمان ناپایدار وقتی حقوق بیمهای زیادی به آن تعلق میگرفت خودبهخود میرفت به سمت ایمنسازی. بنابراین عوامل زیادی وجود دارد که باید دست به دست هم دهد تا آن اتفاقی که الان در ذهن شما هست، نیفتد.
انتهای پیام/4105
انتهای پیام/