چرا احزاب در ایران از کارکرد اصلی خود فاصله گرفتهاند؟
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سعید امینی؛ احزاب نقش مهم و کلیدی در ارتقای شعور و بصیرت سیاسی جامعه دارند و نیز میتوانند نقش مهمی در ایجاد شور و نشاط سیاسی ایفا کنند. درواقع احزاب سیاسی که باهدف کسب قدرت از مسیر مشروع تأسیس شدهاند باید توان افزایش پایگاه اجتماعی خود و مشارکت سیاسی را داشته باشند، اما متأسفانه برخی موانع و مشکلات باعث شده تا فعالیت حزبی در کشورمان به معنای واقعی وجود نداشته باشد.
قانون فعلی انتخابات؛ مانع نخست در مسیر رشد تحزب
هرچند در ایران احزاب بسیاری وجود دارند که مجوز فعالیت گرفتهاند، اما در حقیقت بیشتر آنها به کارکرد و وظیفه اصلی خود اشراف ندارند یا اینکه از کارکرد اصلی حزب غفلت کردهاند. امرالله شیخیانی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با خبرنگار حوزه احزاب گروه سیاسی خبرگزاری آنا، میگوید: «در قوانین فعلی انتخابات و موازین آن جایگاهی برای تحزب در اداره دولت و مدیریت کشور وجود ندارد. احزاب، ابزار و سرگرمی سیاسی هستند و در زمان انتخابات و برهههای مشابه بهعنوان یک وسیله برای بهاصطلاح گرم کردن تنور انتخابات یا برای همان مشارکت حداکثری مورد بهرهوری قرار میگیرند.»
تکثر احزاب؛ مانع دوم در مسیر رشد تحزب
متأسفانه یکی دیگر از مشکلاتی که مانع اثرگذاری و توسعه احزاب در کشور شده، تکثر احزاب است. کارشناسان و تحلیلگران مسائل سیاسی معتقدند که کثرت احزاب سبب میشود تا احزاب نتوانند به جایگاه واقعی خود دست بیابند و یا بنابه گفته اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی این مسئله میتواند عدم تمکین احزاب از خِرَد جمعی را در پی داشته باشد؛ بنابراین زمانیکه تکثر احزاب وجود دارد احتمال شعبهشعبه شدن آنها هم میرود؛ زیرا به محض بروز یک اختلاف کوچک یا بزرگ درون یک حزب، آن حزب دچار انشقاق و تجزیه میشود. پس تا زمانیکه تکثر احزاب از بین نرود نمیتوان به اثرگذاری و حل مشکلات احزاب در کشور امیدوار بود.
پررنگ شدن کارکرد تبلیغاتی احزاب؛ مانع سوم در مسیر رشد تحزب
عبدالله ناصری، عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در گفتگو با خبرنگار آنا، غالب احزاب موجود در کشور را کرکره تبلیغاتی خطاب کرد و گفت: «از 200 حزبی که در کشورمان وجود دارند، 95 درصد آن احزاب کوچک هستند و از این 95 درصد، حدود 75 درصد اصلاً بهمعنای واقعی کلمه، ساختار حزبی ندارند یا حتی حزب محسوب نمیشوند، بلکه یک کرکره تبلیغاتی هستند تا بتوانند در آستانه انتخابات از طریق نشریهای با تیراژ اندک به تبلیغات گروه یا فردی خاص بپردازند و عملاً در سایر روزهای سال هم هیچگونه فعالیتی به غیر از چاپ نشریه ندارند».
فعالیت فصلی و مقطعی؛ مانع چهارم در مسیر رشد تحزب
براساس این گزارش؛ حزب مشارکت مردم را در تصمیمگیریهای سیاسی مانند انتخابات و تدوین برنامههای کلان و خرد، افزایش میدهد و از سوی دیگر این احزاب هستند که نقش مهمی در ارائه راهکارهای مؤثر برای برونرفت از مشکلات موجود دارند، اما متأسفانه در کشور ما احزاب از این وظیفه اصلی خود فاصله گرفتهاند و بهطور فصلی و مقطعی به فعالیت میپردازند و بعد از مدتی کرکره فعالیت حزبی را پایین میکشند.
فقدان برنامهمحوری و شایستهسالاری؛ مانع پنجم در مسیر رشد تحزب
متأسفانه اغلب احزاب سیاسی کشور از ارائه برنامه عملی و مدون برای حل مشکلات عاجز هستند و به همین خاطر برای کسب قدرت و رأی موجسواری برروی تحولات سیاسی را انتخاب کردهاند نه کسب قدرت از مسیر ارائه برنامه و کارنامه. قطعاً اگر حزبی دارای برنامه باشد هم ماندگاری بیشتری در قدرت خواهد داشت و هم اقبال و مشارکت مردم در فعالیتهای حزبی را افزایش میدهد، اما متأسفانه عملکرد غیرقابل قبول احزاب در فرآیند نخبهگرایی و شایستهسالاری سبب شده تا مردم رغبتی به مشارکت در فعالیتهای حزبی نداشته باشند.
فقدان برنامهمحوری در بیشتر احزاب موجود، سبب شده تا شعارمحوری جایگزین برنامهمحوری شود؛ درصورتیکه تحلیلگران مسائل سیاسی براین باورند که اگر شعار با برنامهمحوری همراه نباشد، هم اعتماد مردم را سلب میکند و هم به فضای دوقطبی دامن میزند. همچنین کارشناسان و تحلیلگران مسائل سیاسی براین موضوع تأکید میکنند که وزارت کشور و دولت ضمن بازنگری در نحوه اعطای مجوز تأسیس یک حزب جدید، برروی عملکرد احزاب نظارت ویژه داشته باشد تا به وضعیت حزبی در کشور سروسامان داده شود.
انتهای پیام/4079/
انتهای پیام/