47سالهای که از کودکی خود دل نمیکند/ عموپورنگ، کودک بمان و برای تلویزیون بزرگی کن!
بهگزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، کودکان متولد نیمه دوم دهه پنجاه و نیمه اول دهه شصت، تماشای تلویزیون را با مجریانی همچون گیتی خامنه، الهه رضایی و ایرج طهماسب و جُنگهایی همچون «بازی، شادی، تماشا» (با اجرای عمو قناد و قلقلی) و «هوشیار و بیدار» تجربه کردند. مجریانی با لحنی مهربان، صحبتهایی همهفهم و سرشار از نصیحت، جملاتی معمولاً کلیشهای و اجراهایی بهدور از حرکات اضافه که برای کودکانی که پای تلویزیونهای سیاه و سفید و دوشبکهای بودند، خاطرهسازی کردند.
«عموپورنگ»؛ نمادی از تغییر فرم و محتوای برنامههای کودک تلویزیون
اما متولدان دهه هفتاد و هشتاد با دنیایی متنوعتر و رنگیتر مواجه شدند. بخشی از این تنوع، به ساختار و شیوه اجرای برنامههای تلویزیونی مخصوص آنها مربوط بود. اینجا بود که «فیتیلهایها» سر از صندوق جادویی خود بیرون آورده و با اجرای شاد ترانهها و نمایشهای کودکانه در کنار «عمو قناد» ترکیبی بهیادماندنی و پربیننده را شکل دادند.
اما این همه داشتههای تلویزیون برای کودکان و خردسالان دهه هفتادی نبود. در روی دیگر سکه، تحول شکلی و محتوایی برنامههای کودک تلویزیون بر دوش مجری جوانی بود که امروز وارد 47 سالگی میشود.
داریوش فرضیایی در اول مردادماه سال 1352 از پدری با اصالت آذری و مادری گیلانی در تهران به دنیا آمد. همین خاستگاه خانوادگی بعدها به امتیازی برای او بدل شد. این ویژگی باعث شد او در اجراها و تیپسازیهای نمایشی خود چه در رادیو و چه در تلویزیون از آشنایی با لهجههای گیلکی و آذری بهخوبی استفاده کند.
داریوش فرضیایی در سالهای میانی دهه هفتاد
او که دارای مدرک کارشناسی گرافیک است، فعالیت هنری خود را از 21 سالگی بهعنوان گزارشگر رادیو آغاز کرد. در ادامه، در برنامههای ترکیبی «رادیو ایران» کارهای نمایشی طنز را تجربه کرد.
آغاز کار از تیپسازی در رادیو
توانایی و دامنه صدای او باعث شد تیپهای مختلفی را در رادیو اجرا کند که شاخصترین آنها «گلپسر» و «ننه بلقیس» بود. برای بسیاری از شنوندگان رادیو، باور این موضوع که صاحب صدای شخصیتهای پیرزن یا کودک در این جُنگهای رادیویی جوانی بیست و سه چهارساله است، بسیار سخت بود.
فرضیایی پس از چهار سال حضور در رادیو، اجرای تلویزیونی را با برنامه «ما و شما» که به کارتونهای درخواستی و موردعلاقه کودکان اختصاص داشت، شروع کرد. بااینحال آغاز شهرت او به تابستان سال 1378 و مجموعه «تورنگ و پورنگ» بازمیگردد. جایی که او در نقش یک نقاش جوان به نام «عمو پورنگ» با عروسکی بازیگوش به نام «تورنگ» آیتمهای کوتاهی را برای برنامه کودک عصرگاهی تلویزیون ارائه دادند.
داریوش فرضیایی در برنامه «تورنگ و پورنگ»- سال 1378
«عموپورنگ» و اجراهایی متفاوت از دیگران
پس از وقفهای نسبتاً طولانی، فرضیایی در پاییز سال 1381 ویژهبرنامه ماه رمضان برنامه کودک را با همان نام مستعار «عموپورنگ» اجرا کرد. او اجرای یک مسابقه تلفنی ویژه کودکان و خردسالان را بهعهده گرفت.
لحن مهربان و شاد، اجرای پرنشاط و همراه با شعر و ترانه، آشنایی با دغدغهها و بازیهای کودکانه، صدای منعطف و تیپسازیهای بامزه فرضیایی باعث شد تا «عمو پورنگ» خیلی زود جای خود را بین مخاطبان کودک و بزرگسال باز کند.
یکی دیگر از ویژگیهای کاری او، اجرای تعاملی با کودکان و شرکتکنندگان بود؛ بهگونهای که دو تن از همین شرکتکنندگان یعنی «فاطیما بهارمست» و «امیرمحمد متقیان» بعدها بهعنوان مجریان کودک در کنار او به اجرای برنامه پرداختند و اینک نیز پس از دو دهه، به صورت حرفهای کار بازیگری را دنبال میکنند.
راز محبوبیت عموپورنگ چیست؟
از دیگر کارهای فرضیایی میتوان به «شبکه بیطرف»، «یکی و تکی»، «باز باران با طراوت» و… اشاره کرد. او از سال 1384 تاکنون همراه با امیرمحمد در برنامههای مختلف تلویزیونی از جمله «همیار پلیس»، «بوستان دوستان پورنگ»، «هزار و شصت و شونزده» و «کتابخانه عموپورنگ» به عنوان مجری و بازیگر ایفای نقش کرده است. این دو هماکنون و پانزده سال پس از اولین حضور امیرمحمد متقیان در تلویزیون در «محله گل و بلبل» با یکدیگر همبازی هستند.
داریوش فرضیایی بارها بهعنوان یکی از مجریان و برنامهسازان برتر تلویزیون انتخاب شده و اجراهای عمومی او نیز همواره با مخاطبان پرشماری همراه بوده است.
در کنار چهره و لحن صمیمی و مهربان و البته انعطاف صدا و قابلیت اجرای نقشهای کودکانه شاید بتوان زندهبودن کودک درون و آشنایی با آمال و آرزوها و دنیای کودکان و خردسالان را رمز محبوبیت و موفقیت عموپورنگ تلویزیون در این سالها دانست.
کودک درونی که زنده و سرحال است!
عموپورنگ در گفتگویی در این باره میگوید: فکر میکنم بین 13 تا 17 سالگی متوقف شدهام و هنوز کودک درونم بسیار سرحال است و میل زیادی به شیطنت و شلوغی دارد. هنوز هم اشعار و داستانهای کودکانه میخوانم و مینویسم. خیلیها فکر میکنند که من کاراکتر کودک را بازی میکنم، اما شخصیت واقعی من، همانی است که جلوی دوربین و بین بچههاست. هنوز با کودک درونم رفیق و همراه هستم. کودک درونم نمیگذارد به این راحتیها به دنیای بزرگترها وارد شوم. هرازگاهی که میخواهم احساس بزرگی کنم، کودک درون سر میرسد و مرا به کوچههای دوران بچگی، محله جوادیه، پشت ریل راهآهن و آن کوچه بنبست و آن خانه کلنگی میبرد.
او درباره دنیای بچهها نیز میگوید: دنیای بچهها دنیایی معصومانه، بیریا و عاری از هرگونه بدی است. در دنیای آنها شکلهای واقعی و تخیلی زیادی وجود دارد. رنگها شادند و عروسکها و عکسها با آدم حرف میزنند. خانهها همه اندازه قصر بزرگ و نقاشی یک گلدان گل، کم از باغ بهشت ندارد.
برای عموپورنگ، مجری خاطرهساز کودکان این مرز و بوم آرزوی تندرستی و عمر طولانی داریم.
انتهای پیام/4104/پ
انتهای پیام/