دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

«آزرده دهلوی»؛ شاعر فارسی‌گوی هندی

صدرالدین خان آزرده دهلوی (یا:کشمیری) (1204-1285ق) نویسنده و شاعر فارسی‌گوی هندی است. تخلص او در شعر «آزرده» بود.
کد خبر : 500652
wd.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا- بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ،از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



صدرالدین خان آزرده دهلوی (یا:کشمیری) (1204-1285ق) ، مفتی، نویسنده و شاعر فارسی‌گوی هندی است. تخلص او در شعر «آزرده» بود.


او در دهلی متولد شد. علوم منقول مانند قرآن و حدیث و فقه را نزد شاه عزیزالله و شاه عبدالقادر، پسران شاه ولی‌الله دهلوی و علوم معقول مانند منطق و فلسفه را نزد فضل امام خیرآبادی آموخت و در خوشنویسی شاگرد بهادرشاه ظفر بود.


در 1260ق/1844 شرکت هند شرقی انگلیس دهلوی را به منصب صدرالصدوری و مفتی دهلی برگزید. دهلوی در مدرسه‌های دهلی در علوم صرف و نحو، ریاضیات، منطق و ادبیات فارسی و عربی به تدریس مشغول شد. همچنین به بازسازی مدرسه «دارالبقا» که به دستور شاه جهان بنا شده بود و در آن زمان رو به ویرانی می‌رفت، پرداخت و جلسات درس خود را در آنجا برگزار کرد و به هزینه خود امکانات مناسبی برای تحصیل طلاب تنگدست در این مدرسه فراهم ساخت.


او در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز شرکت داشت. در شورش 1273ق/1857 متهم شد که فتوای جهاد با انگلیسی‌ها را امضا کرده است. وی، پس از 6 ماه بازداشت، توانست از مجازات رهایی یابد و خطر مرگ را از خود دور سازد؛ عبارت مبهم «کتبت بالحمر» (بدون نقطه) که در کنار امضای او آمده نشان می‌دهد به اجبار [کتبت بالجبر] از او امضا گرفته‌اند. به هر حال، همین کار او به اعتبار سیاسی و اجتماعی‌اش لطمه زد. دارایی وی از جمله خانه و کتابخانه نفیس او به ارزش 300 هزار روپیه، مصادره شد و به فروش رسید. بعد از رهایی، به لاهور رفت و از التفات و نواخت سر جان لارنس، رئیس هیئت عالی‌رتبه پنجاب که با وی دوست بود، بهره‌مند شد و دارایی او را غیر از کتابخانه‌اش بازگرداندند. وی ابتدا در لاهور مقیم شد و سپس به دهلی بازگشت.


سال‌های آخر عمر را با تنگدستی گذراند و در 81 سالگی در 24 ربیع‌الاول 1285/15 ژوئیه 1868 پس از چند سال بیماری درگذشت و در صحن مقبره شاه چراغ به خاک سپرده شد.


آزرده دهلوی در طول زندگی خود شاگردان بسیاری پرورش داد که از آن جمله‌اند: یوسف علی خان، فرمانروای رامپور؛ نواب صدیق حسن خان بهوپالی؛ فقیر محمد لاهوری مؤلف حقایق الحنیفه؛ مولانا ابوالخیر پدر ابوالکلام آزاد؛ مولوی ظهورعلی؛ شمس الشعرا؛ مولوی محمد قاسم نانوتولی؛ مولوی رشید گنگوهی و سرسید احمدخان.


صاحب طور کلیم درباره وی می‌گوید: «آزرده از شاه عبدالعزیز و شاه رفیع‌الدین کسب فیوض روحانی داشت. در علوم متداول سرآمد عصر خود بود، به طوری که کسی را یارای مقابله با وی نبود. در هر سه زبان [فارسی، عربی، اردو] سادگی و استواری کلامش زبانزد بود».


سیمای ادبی آزرده دهلوی، در کنار جنبه‌های دینی، سیاسی و اجتماعی او، پر اهمیت است. وی به سه زبان فارسی، اردو و عربی شعر می‌گفت. در حدود 150 بیت از اشعار او به صورت پراکنده در برخی تذکره‌ها، همچون شمع انجمن و آثار الصناید دیده می‌شود. بعضی اشعار اردوی او بسیار معروف شده و به صورت ضرب‌المثل درآمده است. از همین مقدار کمی که از اشعار آزرده دهلوی باقی مانده معلوم می‌شود که سبک سخنش روشن و روان و ساده بوده است. در شورش 1273ق/1857 و در روند مصادره اموالش بسیاری از آثار او از میان رفت. در تذکره‌ها به برخی از اشعار و آثارش اشاره شده است که بدین قرارند:


1. مُنْتَهی المقال فی شرح حدیث لا تَشَدُّ الرّجال، ردّیه‌ای است بر نظر ابن تیمیه و ابن حزم که زیارت قبول را مخالف شرع می‌دانستند؛


2. الدُّرُّ المَنضُود فی حُکْمِ امْرَأَةِ المَفْقود؛


3. تذکره آزرده یا تذکره مختصر در حال ریخته‌گویان هند، در احوال شعرای اردو. 44 صفحه اول از نسخه خطی این تذکره در کتابخانه کورپوس کریستی کالج کمبریج باقی است که به همت مختارالدین احمد در کراچی و انجمن ترقی اردو پاکستان در 1974 به چاپ رسیده است. شیفته در گلشن بی خار و لالاسری در خمخانه جاوید به این کتاب اشاره کرده‌اند.


همچنین نمونه‌هایی از نثر او باقی مانده است که مهم‌ترین آنها مکاتبات او با میرزا اسدالله خان غالب، مصطفی خان شیفته و امام بخش صهبایی است.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب