مغایرت طرح خرید خدمات آموزشی با اسناد بالادستی/ دولت به دنبال نجات دانشگاه ورشکسته پیام نور است
به گزارش خبرنگار حوزه تشکلهای دانشگاهی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان با صدور نامهای خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: دولت بر آن شده است تا با واگذاری امر خطیر تربیت معلم به دانشگاهی چون دانشگاه پیام نور، هم اعتراضات دانشگاه فرهنگیان را بابت مشکلات مادی، کمبود فضا و امکانات کم کند و هم دانشگاهی ورشکسته چون دانشگاه پیام نور را نجات دهد.
متن این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
«مسئله فرهنگ و تعلیم و تربیت، مسئله اول در نظام ما است» (مقام معظم رهبری)
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم
با صلوات بر محمد و آل محمد(ص) و گرامیداشت دهه کرامت، نیک مستحضرید که ساختن جامعهای آباد و مطلوب، مطابق با آرمانهای ارزشی یک جامعه، بهدست با کفایت نیروهای انسانی متعهد آن جامعه صورت میپذیرد که تربیت و پرورش چنین سرمایههای انسانی، نظام آموزش و پرورشی را میطلبد که متعهدانه و با ظرفیت انسانپرورانه خود، در مسیر نیل به چنین جامعهای قدم بردارد.
معلم و هویت او بیتردید بخش لاینفک نهاد آموزش و پرورش هستند و نمیتوان در فکر تربیت انسانهایی متعهد برای جامعهای مطلوب باشیم اما اهمیت معلمان انسانساز در این نهاد از نظرها مغفول بماند. لذا بر خود واجب میدانیم تا نکاتی مشتمل بر اولویتها و ضرورتهای این نهاد را خطاب به شما نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، عرض کنیم:
۱) مدت مدیدی است که شعار تحول در نظام آموزشی کشور مطرح شده است، تحولی که در نخستین وهله متوقف به اجرای صحیح و بدون تحریفِ سند تحول بنیادین آموزش وپرورش است. سندی که در حال گذر از نهمین سال رونمایی خود است. اما تقلیلگرایی مفهومی در این نهاد حتی گریبانگیر مفهوم تحول نیز شده است؛ به گونهای که بعضاً تحول را منحصر به تغییر اسامی و اصلاحات جزیی ساختاری دانسته و جهل دوست و غرض دشمن، دست در دست هم سبب مهجور ماندن، تحریف و تقلیلگرایی مفهومی سند تحول بنیادین گشته است و باید بدانیم که این سند تدوین شده تا اجرا شود و مرهمی شود برای التیام زخمهای مبتلا به نهاد آموزش و پرورش و جایگاه خود را در کلاسهای درس و مدارس پیدا کند؛ تدوین نشده است که صرفاً خوانده شود و به دست مایه برخی مسئولان برای دادن شعارهای سیاسی و تمسک به آن برای زیباسازی طرحهای از ریشه مغایر با مبانی فکری و نظری تحول بنیادین آموزش و پرورش مبدل شود.
۲) مسئله خصوصیسازی و بیرنگ کردن بُعد حاکمیتی آموزش و پرورش، پروژهای است که با اجرای طرحهایی با نامهای مختلف در حال اجرایی شدن است. یکی از این طرحها، طرحی موسوم به خرید خدمات آموزشی است. اگرچه عدهای این طرح را نه خصوصیسازی بلکه بهرهوری در آموزش میدانند، اما این طرح نیز پازلی از پازل بزرگ خصوصیسازی نهاد آموزش و پرورش را تکمیل میکنند.
در قبال این طرح باید ۳ پرسش اساسی را مطرح کرد:
بستر فکری این طرح چیست؟ آیا این طرح با اسناد فرادستی مغایرت دارد؟ مسئلهای که سبب ارائه این راه حل شده چیست؟
در پاسخ به پرسش اول باید گفت که بستر این طرح کاپیتالیسم اقتصادی همراه با اصالت منفعت صنعتی تجاری است، به گونهای که ریاست محترم جمهوری از هزینههای گزافی که بابت تربیت هر دانشآموز که مبلغ ۴ میلیون تومان در سال است گلایه کرده و خواستار تقلیل این مقدار به ۱ میلیون تومان بودند.
در این طرح بار هزینهها برای تامین معلمان نیز از ذمه دولت ساقط و تنها به واریز مبالغی به جیب کارفرمایان بسنده کرده و راهی برای جولان پیمانکاران در نظام آموزش و پرورش باز میکند. کارفرمایانی که بهصورت سودمحور سعی در تأمین نیروی انسانی معلم و بهتر بگوییم کارگر آموزشی با قیمت پایینتر و بیمهای ۱۵ روزه دارند.
همچنین این نکته را در پاسخ به پرسش دوم باید متذکر شویم که طرح مذکور با اسناد فرادستی از جمله برنامه ششم توسعه(ماده ۲۵ و ۲۸)، سند تحول بنیادین و زیر نظامهای تعلیم و تربیت مغایرتهای جدی دارد. در واقع سند تحول بنیادین یک مسیر است و هر سیاست و رویکرد و طرحی باید در جهت پیشبرد آن مسیر باشد.
در پاسخ به پرسش سوم این نکته حائز اهمیت است که مسئلهای که سبب ارائه چنین راه حلی شده است همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد، به گونهای که ابعاد مسئله مبهم اما اصرار زیادی بر طرح مذکور بهعنوان راه حل پیشنهادی مسئله وجود دارد و همواره مسئولان ذیربط و سیاستگذاران عرصه تعلیم و تربیت باید توجه داشته باشند که هر طرحی قبل از اجرایی شدن و ورود به فاز عملیاتی، مستلزم آن است که ابعاد و اهداف و مجموعه مسائل واضح و دقیقی داشته باشد تا هیچ نقطه ابهامی پیرامون مسئله و به تبع راه حل مسئله وجود نداشته باشد.
۳) ما دانشگاه فرهنگیان که به تعبیر رهبری عزیز مرکز ثقل اصلی آموزش و پرورش است. دانشگاهی که بنا بود مرجع و منبع اصلی تربیت معلم و تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش باشد اما با کم لطفی مسئولان، سالها ورودی این دانشگاه کم و کمتر شد. کمبود معلم که این روزها تیتر اخبار شده حاصل سالها بیتوجهی به قوانین سند تحول و در رأس آن دانشگاه فرهنگیان است. طبق قانون، تأسیس دانشگاه فرهنگیان از ابتدای ایجاد تنها مرجع برای تربیت معلم بوده اما عدم درک جایگاه و نقش آن موجب چنین وضعیت اسفباری شده است و همواره چه به لحاظ کمی و چه کیفی مورد بیمهری قرار گرفته تا آنجا که دولت همان اندک مخارج آن را زیاد دیده و بر آن شده است تا با واگذاری امر خطیر تربیت معلم به دانشگاهی چون دانشگاه پیام نور، هم اعتراضات دانشگاه فرهنگیان را بابت مشکلات مادی و کمبود فضا و امکانات کم کند و هم دانشگاهی ورشکسته چون دانشگاه پیام نور را نجات دهد.
۴) متأسفانه سطحینگری و عدم برنامهریزی درست برای اجرای صحیح طرحها موجب تحریف همان اندک طرحهایی که به اسم عمل به سند تحول به میان آمده، میشود. این در موضوع رتبهبندی معلمان به وضوح مشاهده میشود، آنچه که در بحث از موضوع رتبهبندی در بند دوم از ماده ۶۳ برنامه ششم توسعه آمده است، با آنچه که دولت آن را صرفا با افزایش حقوق چند صد هزار تومانی اشتباه گرفته است، بسیار فاصله دارد.
نمایندگان محترم مجلس!
انتظار میرود اساسیترین و بنیادیترین و فراگیرترین وزارتخانه را دریابید تا مبادا مطالبات اساسی فرهنگیان تنها در نگاه به مشکلات معیشتی خلاصه شود، اگرچه این مطالبه هم لازم بوده اما این سطحیترین خواسته معلمان و دلسوزان عرصه تعلیم و تربیت است که متاسفانه تنزل مشکلات و مسائل ریشهای آموزش و پرورش در حد نارضایتی از حقوق و مزایای مادی، بزرگترین ظلم در حق این قشر زحمتکش بوده است.
در پایان از شما نمایندگان مجلس درخواست داریم تا با نگاه ویژه به مسئله حیاتی فرهنگ و در رأس آن، آموزش و پرورش و نگاه تحولی و بنیادین، به رفع نقصهای گذشته بپردازید و از کنار این مسائل مهم که تربیت نسلهای متمادی تحت تاثیر آن است به سادگی عبور نکنید.
شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان کشور
انتهای پیام/۴۱۱۸/
انتهای پیام/