لغو «کاپیتولاسیون»؛ سلب همیشگی امکان تحقیر ملت ایران توسط آمریکا
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ کاپیتولاسیون به عهدنامه یا قراردادی اطلاق میشود که میان کنسولها و نمایندگان دولت بیگانه در کشور میزبان منعقد میشود تا بهموجب آن، اختیاراتی فراتر از قوانین کشور میزبان به آنان اعطا شود.
در واقع دولتها با دادن این امتیاز استقلال ملی و تمامیت ارضی کشور خود را زیر پا گذاشته و حق حاکمیت سیاسی خود را با چالشی بزرگ مواجه میکنند و به اتباع بیگانه اجازه میدهند تا با در امان ماندن از مجازات، فراتر از هر قانونی، هرگونه عمل ضد اخلاقی و منافی عرفی را انجام دهند.
کاپیتولاسیون یا سلب حق قضاوت، صریحترین و شفافترین اقدام استعماری است که تاکنون توسط کشورهای متجاوز و قدرتمند بهعنوان یک حربه سیاسی و دیپلماتیکی برای بهبندکشیدن ملل و جوامع گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است.
خبرنگار خبرگزاری آنا در اصفهان به مناسبت سالروز لغو این قرارداد از سوی جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 با بشیر اسماعیلی استاد روابط بینالملل و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا به گفتگو نشسته است که در ادامه میخوانیم:
آنا: تاریخچه قانون کاپیتولاسیون در ایران به چه دورهای برمیگردد؟
اسماعیلی: از دوره قاجاریه، آمریکا، بریتانیا، روسیه و برخی دولتهای اروپایی از حقوقی مشابه با حق کاپیتولاسیون در ایران برخوردار بودند. در برخی از معاهدات درج عبارت «کامله الوداد» همردیف با اعطای امتیازاتی مشابه با کاپیتولاسیون تلقی میشد. در فاصله زمانی بین سقوط قاجاریه تا پهلوی دوم با تلاش و اهتمام برخی از نخبگان سیاسی وقت کاپیتولاسیون در ایران به حالت تعلیق در آمده بود؛ اما سال ۴۳ مجدداً این قانون در راستای حمایت از مستشاران نظامی آمریکا در ایران به تصویب رسید و مخالفتهای برخی از نمایندگان وقت هم با این قانون نتیجهای در برنداشت.
همان سال امام خمینی(ره) سخنرانی شدیداللحنی علیه قانون کاپیتولاسیون را در شهر قم ایراد کردند که ازجمله فرازهای معروف آن این جملات بود: «...چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد از او مؤاخذه میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، مؤاخذه میکنند. چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد...»
این بیانات در نهایت موجب تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه در آبان ۱۳۴۳ شد. قانون کاپیتولاسیون که به استناد بند دوم کنوانسیون وین، امتیازات اجحافآمیزی به مستشاران آمریکایی در ایران اعطا کرده بود عاقبت ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۹ توسط جمهوری اسلامی ایران لغو شد.
آنا: علت تنفر ملت ایران از قانون کاپیتولاسیون چیست؟
اسماعیلی: اساساً اضافه بر مصونیتها و مزایای دیپلماتیک معمول که بر اساس عمل متقابل کشورها مورد پذیرش آنها قرار گرفته است، اعطای هرگونه امتیاز دیگر به اتباع خارجی موجب تنزل منزلت ملتها و تحقیر آنها میشود. این امر موردقبول هیچ ملتی در دنیا نیست و با اصل برابری ملتها تناقض دارد.
پذیرش کاپیتولاسیون اقرار تلویحی به گرایشها نژادپرستانه بیگانگان است که برای همه کشورها بسیار نامطلوب است، بهویژه مردم ایران که از هویتی اسلامی ایرانی بهره میبرند و طبق این هویت، سلطهپذیری و انقیاد در برابر بیگانه بهشدت مذموم و غیرقابل قبول است.
با مطالعه سرگذشت اساطیر ایرانزمین و سیره ائمه اطهار علیهم السلام مشاهده میشود که ایستادگی در برابر ظلم و حفظ کرامت انسانی از ارزشهای اصلی آنان به شمار میرفته؛ بنابراین میتوان فهمید که برقراری کاپیتولاسیون در ایران چه میزان به غرور دینی و ملی ایرانیان لطمه وارد میکرده است.
آنا: نقش روحانیت مبارز بهویژه حضرت امام خمینی(ره) را در روشن کردن افکار جمعی و تقابل با کاپیتولاسیون چگونه ارزیابی میکنید؟
اسماعیلی: همانطور که گفته شد در زمان تصویب این قانون، مخالفتهای پراکندهای از سوی رجال سیاسی وقت با این قانون صورت گرفت؛ اما هیچیک، قدرت لازم را برای همراهی افکار عمومی نداشتند. ازجمله مظفر بقایی رهبر حزب زحمتکشان ایران در آن زمان کاپیتولاسیون را خفتبارتر از معاهده ترکمانچای خوانده بود.
نفوذ مذهب بین آحاد مردم و بهتبع، روحانیت شیعه موجب شده بود تا تأثیر سخنرانی امام خمینی(ره)، عامل اصلی بروز اعتراضات در کشور باشد که بخشی از آن در تقابل هیئتهای مؤتلفه اسلامی با نخستوزیر وقت بروز کرد. در واقع به همین استدلال، رهبری جنبشهای ضد استعماری معاصر در ایران قبل از انقلاب اسلامی را میتوان بهطور عمده به روحانیت شیعه نسبت داد. نیروهای ملیگرا و چپگرا در این راستا از جایگاه بهمراتب کمرنگتری بین تودههای مردم برخوردار بودهاند.
آنا: اهمیت القای کاپیتولاسیون در ایران چیست؟
اسماعیلی: باید در نظر داشت که بسیاری از کشورهای دنیا اکنون، شرایطی مشابه با کاپیتولاسیون و حتی بدتر از آن را در قبال نظامیان آمریکا قبول کردهاند. مثلاً در ژاپن، پایگاههای نظامی آمریکا از بعد از جنگ جهانی دوم برپاشدهاند و از مصونیتها و مزایایی بالاتری در مقایسه با شهروندان ژاپنی برخوردارند. بهعنوان مثال در شهر اوکیناوا بارها سربازان آمریکایی دختران ژاپنی را مورد تجاوز قرار دادهاند و از تعقیب قانون مصون ماندهاند.
در کره جنوبی هم وضع به همین وخامت است. سالها زبالههای هستهای از آمریکا به کره انتقال داده و در این کشور دفن میشد. چند روسپیخانه در اطراف پایگاههای آمریکا دایر هستند و زنان و دختران کرهای به سربازان آمریکایی خدمات جنسی ارائه میکنند.
در غرب آسیا، آمریکا دهها پایگاه نظامی دارد که هیچیک از آنها تابع قوانین محل استقرار خود نیستند. چندی پیش ترامپ بدون اطلاع مقامات عراق و بیاعتنا به تشریفات دیپلماتیک، پایگاه نظامیان آمریکایی را در این کشور مورد بازدید قرار داد که به زعم تحلیلگران عراقی، نقض عملی استقلال این کشور بود. حتی در اروپا و در کشوری مثل آلمان هم آمریکا، پایگاههای آشکار و مخفی زیادی دارد که نظامیان آمریکایی در آن فعال هستند و کسی جرئت بازخواست از آنها را ندارد.
پس از انقلاب اسلامی، امکان تحقیر ملت ایران از آمریکا برای همیشه سلب و به عکس تاکنون در جریان دستگیری سربازان نیروی دریایی آمریکا و حمله به عین الاسد، این ارتش آمریکا بود که تحقیر شد. این واقعیت حتی برای کسی که موافق با جمهوری اسلامی نیست؛ اما به ملیت خود دلبستگی دارد، مایه مباهات است.
آنا: آیا شیوه تقابل جمهوری اسلامی ایران با آمریکا و سلطه ناپذیری ایران در برابر این کشور میتواند الگوی دیگر ملتها قرار گیرد؟
اسماعیلی: بیشتر هراس آمریکا بعد از انقلاب اسلامی از تسری الگوی انقلاب ایران به دیگر کشورها بهویژه ملتهای اسلامی است. به همین دلیل با جنگ تبلیغاتی، جنگ تحمیلی و تلاش برای فروپاشی اقتصادی در ایران بهواسطه تحریمها سعی در از میان بردن این الگو دارد؛ اما به هر روی، همانطور که اشاره شد، هیچ ملتی در دنیا نیست که رضایت به این داشته باشد که در برابر آمریکا درجه دو و زیردست به حساب آید.
تلاشهای اخیر اتحادیه اروپا برای تشکیل نیروی نظامی اروپایی و جدایی از ناتو در همین راستاست. اکنون متحدان آمریکا با اولویت قراردادن مناسبات اقتصادی، ذلت دنبالهروی از آمریکا را تحمل میکنند؛ اما دور از ذهن نیست روزی فراخواهد رسید که آنها هم مفری برای اعاده استقلال و عزت ملی خود پیدا کنند. این امر اگر با افول آمریکا همزمان شود با سرعت بیشتری اتفاق خواهد افتاد، کما اینکه دوران استعمار اروپا بر جهان هم بالاخره تمام شد و جنبشهای استقلالطلبانه در هند و مصر و دیگر نقاط جهان به سرانجام رسیدند.
انتهای پیام/4121/4062/
انتهای پیام/