نشست تخصصی «سینماپردازی از فیلم تا دیجیتال» با حضور محمود کلاری
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، در دومین روز جشنواره منطقهای سینمای جوان - اروند علاوه بر نمایش آثار فیلمسازان جوان شرکتکننده در این جشنواره، دومین کارگاه تخصصی با حضور محمود کلاری و با عنوان «سینماپردازی از فیلم تا دیجیتال» برگزار شد.
در ابتدای این نشست، کلاری ضمن گرامیداشت یاد و خاطره زاون قوکاسیان، منتقد سینمای ایران گفت: «در آغاز این نشست واجب میدانم یادی از زاون قوکاسیان که دیگر در بین ما نیست، بکنم. این منتقد، مرد بزرگ و نازنینی است که سهم بیتردیدی در تربیت و رشد نسل جوان داشت. در واقع همه دغدغه او، جریان سینمای تجربی بود و یک عمر در این مسیر حرکت کرد.»
در ادامه کلاری به نقل چند خاطره پرداخت و گفت: «در ابتدا میخواهم این نکته را یادآور شوم که فاصله من به عنوان یکی از فیلمبرداران سینمای ایران با جایگاهی که شما فعلا در آن قرار دارید، زیاد نیست؛ با این تفاوت که فعالیت در عرصه سینما برای ما بسیار سخت و حتی گاهی دستنیافتنی بود، اما در حال حاضر با روی کار آمدن سینمای دیجیتال، همه چیز راحتتر و دستیافتنی شده است.»
وی افزود: «من 21 ساله بودم که با احمد امینی که از دوستان دوران دبیرستانم بود و نقطه مشترک رفاقت ما سینما و عشق به سینما بود و هفتهای چند فیلم را با هم در سالنهای تاریک سینما میدیدیم، قرار گذاشتیم که سینما بخوانیم. بعد از اخذ دیپلم، هر دو برای حضور در مدرسه سینما و تلویزیون، امتحان دادیم که احمد قبول شد و من پشت در مدرسه ماندم، اما امیدم را از دست ندادم. به یاد دارم که در همان سالها سر کلاس تحلیل فیلم مدرسه سینما و تلویزیون که احمد امینی در آن درس میخواند، حاضر میشدم.»
کلاری در ادامه بیان کرد: «بهمن فرمانآرا در آن دوران تدریس تحلیل فیلم در مدرسه سینما و تلویزیون را بر عهده داشت، هر هفته یک فیلم به نمایش در میآمد و در پایان آن اثر سینمایی مورد نقد و بررسی قرار میگرفت و من در تمام این کلاسها شرکت میکردم. به یاد دارم که یک روز سر کلاس در مورد فیلم «پستچی» ساخته داریوش مهرجویی به قصد جلب توجه همکلاسیهایم، به ویژه دخترها تمام اطلاعاتم را در سوالی گنجاندم و از مهرجویی پرسیدم که او در نهایت تنها یک کلمه گفت: هیچی. هیچگاه فکر نمیکردم روزی از راه برسد که با بهمن فرمان آرا و داریوش مهرجویی همکار شوم، اما بعد از گذشت 15 سال از کلاسهای تحلیل فیلم، فیلم «سارا» را با داریوش مهرجویی کار کردم و پنج سال پس از آن در فیلم «بوی کافور، عطر یاس» با بهمن فرمانآرا همکاری کردم.»
فیلمبردار فیلم «گذشته» گفت: «واقعیت این است که سینمای آینده متعلق به شما جوانان است و لاجرم بهتر از ما و قابلاعتناتر و بینقصتر از ما کار خواهید کرد، چرا که نسل ما در مختصات ویژه زمانه خود کار میکرد و ورود به این عرصه به راحتی در دسترس نبود.»
وی تصریح کرد: «برای ما علاوه بر سختی ورود به عرصه سینما، شکل و ساختار اجتماعی که در آن زندگی میکردیم به گونهای بود که فرصت دسترسی راحت به سینما را نمیداد. به عنوان مثال من در خانواده سنتی بزرگ شدهام. پدرم در بازار چایفروشی داشت و من تابستانها کنار او میایستادم و کار میکردم. در آن زمان حتی برای یک بار دوربین عکاسی را از نزدیک ندیده بودم و درواقع هیچ عکس خانوادگی نداشتم.»
وی افزود: «به یاد دارم که در ششسالگی با عمو و زن عمویم که تازه ازدواج کرده بودند بیرون رفتم . آنها به یک آتلیه عکاسی رفتند تا عکس بگیرند و من آنقدر گریه کردم تا از من هم یک عکس یادگاری بگیرند و آن عکس با چشمهای گریان و لبهای آویزان اولین و تنها عکس یادگاری من از دوران کودکیام است. شاید همان زمان که برای اولین بار دوربین و تجهیزات عکاسی را دیدم جرقه علاقه و اشتیاق برای اینکار در درونم به وجود آمد.»
این فیلمبردار پیشکسوت با اشاره به موضوع نشست گفت: «عنوان این نشست را «سینماپردازی از فیلم تا دیجیتال» انتخاب کردیم که این انتخاب به منظور درک اهمیت فیلمبرداری بود. به این معنا که سینما با برادران لومیر به دنیا آمد و برای اینکه این سینما شکل بگیرد، باید فردی به عنوان فیلمبردار پشت ویزور دوربین قرار میگرفت. بنابراین کسی که پشت دوربین میایستاد، عنصر اصلی سینما را تشکیل میداد. اما مفهوم فیلمبردار با کسی که فقط دوربین در اختیار دارد، متفاوت است.»
کلاری تصریح کرد: «در واقع کسی که دوربین به دست میگیرد، فردی است که آن را به کار انداخته و به کاراندازی دوربین فیلمبرداری از عهده هر کسی برمیآید؛ یعنی هر کسی میتواند دوربین را روشن و خاموش کند و یا از دنیای اطراف خود فیلمبرداری کند که به نظر من، تنها این حرکت عنوان فیلمبردار را به خود اختصاص نمیدهد.»
وی ادامه داد: «عنصر سینماپردازی با فیلمبرداری گره خورده است، یعنی دوربین باید باشد تا فیلمی ساخته شود. یک فیلم میتواند طراح صحنه، آهنگساز، گریمور، تدوینگر، کارگردان و یا حتی صدا نداشته باشد اما نمیتواند تصویر نداشته باشد، بدون فیلمبرداری فیلمی به وجود نمیآید.»
وی بیان کرد: «من به همه جوانان علاقمند در حوزه تصویر توصیه میکنم، قبل از اینکه فیلمبردار باشند، عکاسی را خوب یاد بگیرند و از واقعیتهای پیرامون خود به درستی عکاسی کنند. به اعتقاد من، دو بحث تکنیک و همچنین اندیشه، خلاقیت و زیباییشناسی لازم و ملزوم یکدیگر هستند و این فیلمبردار است که با قدرت تشخیص و تجربهای که دارد، باید بداند که تکنیک را چگونه در اختیار مفهوم فیلم قرار دهد.»
فیلمبردار «مرگ ماهی» افزود: «در مرحله بعد از قرار دادن تکنیک، اندیشه، خلاقیت و زیباییشناسی، بحث نور است که مطرح میشود. درواقع نورپردازی، کارآمدترین بخش در حوزه فیلمبرداری است و مفهومی متکی به ایده را بازتاب میدهد و حال اینکه اگر همه این بخشها در کنار یکدیگر به درستی قرار بگیرد، عنوان سینماپردازی مطرح میشود.»
وی در ادامه تصریح کرد: «از نگاه من در بخش نور و رنگ، مفاهیم کاربردی را باید تقویت کنیم. حال اینکه نور، ذات و رگ حیات تصویر است و نور به شکلی در هنر فیلمبرداری تعریف میشود که متناسب با مفهوم اصلی فیلمنامه قرار گیرد.»
در پایان این نشست فیلمبرداران جوان حاضر در سالن به طرح سوالات خود در حوزه فیلمبرداری پرداختند و کلاری با دقت نظر و بیان تجربه خود در کار با کارگردانهای مختلف، به مجموع پرسشهای آنان پاسخ داد و در پایان صحبتهای خود گفت: «لازم میدانم در میان همه کارگردانهایی که با آنها کار کردم و برایم قابل احترام هستند و بسیار آموختهام یادی از علی حاتمی کنم، کارگردانی که در سینمای ایران تکرار نخواهد شد.»
همچنین کارگاه عکسی با حضور بهنام صدیقی در موزه هنرهای معاصر آبادان برگزار شد.
انتهای پیام/