دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

معرفی رمان برای زمان قرنطینه: «بینوایان» از ویکتور هوگو

کمتر کسی در دنیا وجود دارد که نام کتاب فوق العاده «بینوایان» اثر ویکتور هوگو را تا به حال نشنیده باشد، رمانی فرانسوی که پس از یک قرن از تاریخ انتشار آن همچنان پرطرفدار است.
کد خبر : 480585
21548.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، شیوع ویروس کرونا در سراسر دنیا و از جمله ایران، باعث ایجاد محدودیت و تغییراتی در زندگی مردم شده است که سپری کردن آن نیازمند کسب اطلاعات تازه‌ای است.


سبک زندگی تغییر یافته مردم و افزایش ساعت در خانه ماندن آنها باعث شده تا سراغ موضوعات مختلفی برای سپری کردن ساعات خود بروند. برخی ساعات بیشتری را صرف اینترنت و فضای مجازی می‌کنند، برخی سراغ فیلم و عده‌ای هم دنبال کتاب می‌‌روند.


در این میان رمان به عنوان یکی از گونه‌های پرطرفدار در بین مردم، همیشه مورد توجه بوده است. اگر شما هم جز آن دسته از مردم هستید که برای دوران قرنطینه دنبال کتاب مناسب می‌گردید در این مطلب با ما همراه باشید تا جزئیاتی از رمان «بینوایان» یکی از بهترین رمان‌های تاریخ ادبیات جهان اثر ویکتور هوگو را بخوانید.


نویسنده‌ای جهانی با 50 اثر مختلف


ویکتور هوگو، با نام کامل ویکتور ماری هوگو، شاعر، داستان‌نویس و نمایش‌نویس معروف فرانسوی است که با آثار فاخر خود در تمام دنیا شناخته شده است. هوگو متولد سال 1802 میلادی است و در سن 83 سالگی، در سال 1885 در گذشت.


ویکتور هوگو به عنوان یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی شهرتی جهانی دارد و آثار و اندیشه‌های سیاسی‌اش به بسیاری از زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده است. این نویسنده در زندگی خود روزها و سال‌های پر فرازونشیب بسیاری را طی کرد.


هوگو در سن 15 سالگی با شعر و نوشته‌هایش مورد توجه برخی از سیاستمداران و اعضای فرهنگستان فرانسه قرار گرفت. در سن 19 سالگی نیز مورد استقبال ویژه لویی شانزدهم قرار گرفت و به قدری به اشعار ویکتور هوگو علاقه داشت که سالانه مقرری به وی می پرداخت.


در طی سال‌های فعالیت ویکتور هوگو، بالغ بر 50 اثر در عرصه‌های مختلف شعر، رمان، داستان و نمایشنامه به جای ماند، اما معروفترین اثر بجا مانده از او، رمان خواندنی و جذاب بینوایان است. بینوایان اثری است که در 1862، یعنی شسصت سالگی ویکتور هوگو به وجود آمد و وقتی نوشتن رمان خود را به پایان رساند، به قدری از کارش رضایت داشت که می گفت دیگر هراسی از مردن ندارد؛ چرا که رسالت خود را به پایان برده است.


«بینوایان» رمانی که تمام نمی‌شود


رمان بینوایان، اثر بی‌نظیر ویکتور هوگو، رمانی است که به گفته نویسنده آن برای تمام آزادی‌خواهان جهان نوشته شده است و از زمان نگارش آن در سال 1862 میلادی تا به امروز به زبان‌های بسیاری ترجمه شده و فراوان خوانده شده است و هر بار خواندنش حرف‌هایی تازه برای گفتن دارد و هر بار نیز احساسات مخاطبش را بر می‌انگیزد.


هوگو در این رمان مهم‌ترین مقطع تاریخ فرانسه را با شخصیت‌های زنده به تصویر کشیده است. نگاه‌ها و نفس‌های ژان وارژان و رنجیدگی و شوریدگی کوزت را می‌شود در سطرسطر کتاب حس کرد. نویسنده در بینوایان به تشریح بی‌‌عدالتی‌های اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه می‌پردازد، همان عوامل و محرک‌های اجتماعی که منجر به سقوط ناپلئون سوم شد. انحصار توزیع قدرت و ثروت در دست خانواده فاسد سلطنتی که از مشکلات جامعه فرانسه کاملاً بی‌اطلاع بودند، بینوایان تصویر راستین سیمای مردم فرانسه در قرن نوزدهم است.


رمانی با شخصیت‌های متعدد


روند داستان بینوایان در بخش اول با معرفی شخصیتی به نام فانتین آغاز می‌شود. فانتین در «دینی» قرار دارد، نام روستایی که ژان والژان پس از 19 سال به آن باز می‌گردد. والژان 19 سال حبس را پشت سر گذاشته است، پنج سال برای دزدیدن یک نان برای خواهر و خانواده اش و 14 سال به دلیل فرار‌های متعدد از زندان.


ژان والژان برای اجاره اتاق به یک مهمانخانه می‌رود ولی به دلیل داشتن نشانه زرد رنگ بر روی کارت شناسایی اش، که نشانی از دوره محکومیت در کار اجباری است، موفق به اجاره اتاق نمی شود و در خیابان می‌خوابد. در این زمان با اسقف مایرل آشنا می‌شود و این اسقف به او پناه می‌دهد.


روند داستان از این نقطه شکل جدی‌تری به خود می‌گیرد و والژان تعدادی از ظروف نقره اسقف را می‌دزد و وقتی توسط پلیس دستگیر می‌شود، با رفتار خیرخواهانه اسقف دینی مواجه می‌شود که دو شمعدانی نقره هم به او می‌دهد و می‌گوید که اینها را خودم به والژان داده ام و شمعدانی‌ها را هم جا گذاشته بوده است. این همان جایی است که روند تغییر در تفکر و شخصیت ژان والژان آغاز می‌شود.


در نیمه‌های داستان شاهد معرفی شخصیت‌های دیگری به نام خانواده تناردیه و کوزت می‌شویم، شخصیت‌های معروفی که در کنار والژان، هسته اصلی داستان بینوایان را تشکیل می‌دهند.


در بخش دوم شاهکار بینوایان تمرکز بیشتری برروی معرفی کوزت صورت می‌گیرد و به صورت جدی وارد داستان می‌شود. این اتفاق همزمان با ورود ژان وال ژان به مهمانخانه خانواده تناردیه‌هاست. زمانی که والژان متوجه رفتار بسیار بد خانواده تناردیه با کوزت می‌شود، اقدام به قبول سرپرستی کوزت می‌کند و به همراه این دخترک مظلوم از مهمانخانه تناردیه‌ها می‌روند.


در سوم فصل از این کتاب، محوریت داستان بر معرفی و آشنایی با فعالیت‌های فردی به نام ماریوس هستیم. فردی که پدرش در جنگ واترلو شرکت داشته و توسط گروهبان تناردیه نجات داده می‌شود. از همان زمان پدر ماریوس به او توصیه می‌کند تا فردی به نام گروهبان تناردیه را پیدا کند. هرچند که تناردیه به فکر دزدی از اجساد جنگ واترلو بود و کاملا بر حسب اتفاق جان پدر ماریوس را نجات می‌دهد.


بخش چهارم و بخش پنجم این شاهکار ادبی به ترتیب به نام‌های «ترانه کوچک پلومه و حماسه کوچک سن دنی» و «ژان والژان» شناخته می‌شوند. در فصل آخر کتاب که تماماً حول محور معرفی ژان والژان است، ماریوس و کوزت باهم ازدواج می‌کنند و همچنان شاهد حضور تناردیه‌ها هستیم. در آخرین صفحات کتاب ژان والژان داستان زندگی مادر کوزت را به او می‌گوید و بعد از سال‌ها نام مادرش را هم به او می‌گوید و در آرامش کامل نفس‌های آخر خود را می‌کشد. سرانجام نیز در گورستان پرلاشز دفن می‌شود.


کدام ترجمه از «بینوایان» را بخوانیم؟


از آن جایی که رمان بینوایان یک شاهکار ادبی است اختلافات زیادی بر سر ترجمه‌های آن وجود دارد. اولین بار اعتصام‌الملک پدر پروین اعتصامی یک جلد از رمان بینوایان را با نام تیره‌بختان ترجمه می‌کند. پس از او افراد زیادی این رمان را ترجمه می‌کنند که یکی از پرطرفدارترین آن‌ها ترجمه حسینقلی مستعان است.


درباره ترجمه حسینقلی مستعان نظرهای متفاوتی وجود دارد و اگرچه عده زیادی ترجمه او را بهترین ترجمه از متن اصلی و وفادارترین آن‌ها می‌دانند اما برخی هم معتقدند فاصله کیفیت نثر اصلی تا ترجمه آن زیاد است. در هر حال اگر قصد خواندن نسخه کامل کتاب را دارید این ترجمه از انتشارات امیرکبیر مطمئن‌ترین انتخابی است که می‌توانید داشته باشید.


انتهای پیام/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب