احمدینژاد ضربههای سختی به ساخت قدرت زده/ خبری از رایزنیهای پشت پرده لاریجانی با دولتیها نیست/ ترکیب خبرگان قطعا عوض میشود
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا به نقل از تسنیم چکیده اظهارات این فعال سیاسی اصلاح طلب به شرح زیر است:
*آنچه که در درجه اول اهمیت است این نیست که بلافاصله پس از رفع تحریمها وضعیت اقتصادی طبق انتظاری که برخی دارند بهبود یابد بلکه مهم مثبت شدن شاخصها است و در درجه دوم اعتماد پیدا کردن نخبگان اقتصادی به این مسئله است که اقتصاد در مسیر درست قرار دارد. اگر این دو مهم انجام شود، مردم نیز همراهی میکنند و مسائل و مشکلات را برای عبور از بحران تحمل میکنند و گمان میکنم که دغدغه اصلی دولت نیز این است که چگونه این دو مسئله را حل کند. واقعیت این است که برجام تا آخر سال به ثمر نمیرسد و به بار نمینشیند اما اگر دولت بتواند یک بسته جدیدی را ارائه کند( که ظاهرا نیز به فکر این موضوع هستند) که رکود را از بین ببرد (که قطعا تورم نیز افزایش پیدا میکند) و یک حس مثبتی در نخبگان و کنشگران اقتصادی به وجود بیاید همین امر برای سال 94 کافی است.
*عملا از دو، سه ماه دیگر ساز و کار اجرای برجام آغاز میشود و شاید تا انتخابات نیز یکی دو دستاورد داشته باشد. برای مثال مسئله سوئیفت حل شود و مشکل فروش نفت حل شود، همین مسئله مردم را امیدوار خواهد کرد که این مسیر میتواند تداوم داشته باشد و به نظر من این امیدواری به آینده از همه چیز مهم است. با قاطعیت نمیتوانم بگویم این اتفاق رخ میدهد یا نه ولی فکر میکنم برآیند نیروها به این جا میرسد که تا بهمن ماه این حس را به وجود بیاورند که امید مردم را زیاد کنند زیرا این امر به نفع همه است.
*امکان ائتلاف بین اصولگرایان از بین رفته است و دلیل آن نیز این است که جبهه پایداری با تمام توان و حتی بیشتر از توان خود وارد قضیه هسته ای شد و کمی هم دوپینگ کرد. اما واقعیت این است که جبهه پایداری از منطق "صفر و یک" وارد قضیه شد که یا همه چیز را از دست میدهد یا همه چیز را به دست میآورد. ولی اشتباه آنها این بود که متوجه نشدند رسیدگی به برجام منطقاً در صلاحیت عملی مجلس نبود و اینگونه مسائل در صلاحیت نهایی مجلسها نیست. در واقع اگر مجلس بخواهد جلو کار را بگیرد، عملا باید از قبل از شکلگیری توافق از آن جلوگیری کرده باشد.
*اشتباه پایداریها این بود که فکر میکردند، میتوانند این کار را انجام دهند. اگرچه در اقلیت هم بودند. حال نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که عملا دیگران را به چیزهای بدی متهم کردند که نمیتوانند نتایج آن را برتابند. برای مثال برجام را عهدنامه گلستان و ترکمانچای خواندند. خب حالا چطور انتظار دارند با مجموعهای که برجام را قبول کردند، ائتلاف کنند؟ نکته دیگر این است که طرف مقابل نیز حاضر نمیشود، آنها را در لیست بگذارند. برای اینکه فارغ از ماهیت برجام، تقریبا حدود 85 تا 90 درصد مردم جامعه از تایید برجام دفاع میکنند. اگر کسی چنین برچسبی(مخالفت با برجام) خورده باشد، کسی او را در لیست نمیآورد. به همین دلیل فکر میکنم که جبهه پایداری قطعا یا مستقل لیست میدهند یا افراد مشهور آنها وارد عرصه انتخابات نخواهند شد. بنابراین جناح دیگر اصولگرایان باید یک لیست ارائه کند. البته من شک دارم که این جناحشان نیز بتواند یک لیست واحد و کامل بدهند. البته این امر به رفتار اصلاحطلبان بستگی دارد.
*اینکه کسی بخواهد رای بیاورد و رئیس مجلس شود، انگیزه منفیای نیست. اما اینکه آقای لاریجانی بخواهند با دولت ائتلاف کنند من فکر میکنم دولتیها پیش از آنکه بخواهند وارد این ائتلاف شوند، سعی میکنند، گزینههای خود را هم در لیست اصلاحطلبان و هم در لیست اصولگرایان قرار دهند. فکر نمیکنم خبری از رایزنیهای پشت پرده لاریجانی با دولتیها یا بخشی از اصلاحطلبان بوده باشد. زیرا رفتارهای پایهای این دو گروه در انتخابات هنوز به طور کامل شکل نگرفته است که حالا بخواهند با یکدیگر وارد بحث شوند.
*تفاوت آقای هاشمی با لاریجانی در این است که اولا ایشان به اصلاحطلبان نزدیکتر شده اند و در درجه دوم آقای هاشمی به یک معنا از قدیم با اینها بیشتر حشر و نشر داشته است و این نوع شکافهای عمیق نیز بین آنها نبوده است. حتی در اوج اختلافات نیز روابط آنها با یکدیگر برقرار بوده و مسئله حادی در آن سطح نداشتهاند. آقای لاریجانی هیچگاه مثل هاشمی رفسنجانی نخواهد شد. فکر نمیکنم آنها(لاریجانی و اصلاحطلبان) حاضر باشند زیر یک سقف مشترک با هم لیست ارائه کنند. شاید با گروه کوچکی چنین کنند ولی در حال حاضر با مجموعه اصلاحطلبان هرگز. هر کدام از دو گروه اصلاحطلبان و اصولگرایان بنا به دلایل خاص و شرایطی که در آن قرار دارند هنوز در شرایط لازم برای تشکیل ائتلاف قرار نگرفتهاند.
*اگر قرار است اصلاحطلبان با نگاه جدیدی در عرصه سیاست پا به عرصه رقابت بگذارند و "تغییر" خود را نشان دهند، بهتر است که این نگاه در انتخابات از طرف اصلاح طلبان شاخص مطرح و معرفی شود. بحث رد صلاحیت شدن هم مطرح نیست. اما اگر به هر طریقی شاخصهای اصلاحطلبان نمیخواهند به عرصه انتخابات ورود کنند. نه به دلیل آنکه شاخص هایشان معرف تغییر نیستند بلکه به دلیل اینکه احساس میکنند پیامشان به درستی دریافت نمیشود، در این صورت بهتر است افراد ناشناخته را معرفی کنند. ممکن است گفته شود این یک بحث تاکتیکی است اما حرف من بحث تاکتیکی نیست. حرف من این است که اگر قرار است با نگاه جدیدی بیایند، بهتر است خود شاخصها معرف این تغییر باشند. ولی در هر حال مشکلاتی هست پس بهتر است افراد ناشناختهای را بفرستند که معرف این تغییر هستند. من فکر میکنم اصلاحطلبان این رویکرد را دنبال میکنند که اگر افرادی را میفرستند که شناخته شده نیستند، به این دلیل است که فکر میکنند، پیام تغییر از سوی افراد شناخته شده، به جامعه منتقل نمیَشود، لذا بهتر است افراد شناخته نشدهای بیایند اما معرف آن تغییر باشند.
*مطمئن هستم که احمدینژاد هنوز زمینه فعالیت دارد. آن هم به دلایل بسیار متعدد اما این زمینه از دو جهت با خطر مواجه است. اول اینکه ساخت قدرت به راحتی وی را نخواهد پذیرفت چون احمدینژاد ضربههای سختی به ساخت قدرت زده و دیگر اجازه نمیدهند که بخواهد دوباره کارهای خطرناکش را تکرار کند. ضمن اینکه میتوانند این ممانعت را منطقی و به صورت قانونی با پروندههای متعددی که وجود دارد، ایجاد کنند. از سوی دیگر بخش قابل توجهی از جامعه نسبت به دوران احمدینژاد نوعی نفرت دارند یا حس میکنند که فریب خوردهاند و روی این تفکر خودشان هم علیه وی فعال میشوند. درواقع یک پایگاه مخالف بسیار سنگین و جدیای دارد. ضمنا به این نکته توجه کنید که برجام مانع برگشت احمدینژاد است.
*برجام دوپینگ روحانی نیست که پایان یافته باشد. برجام تازه شروع شده است. علت مخالفت پایداری با برجام همین نکته بود که البته گفته نمیشد. برجام یک خرید و فروش ساده نیست بلکه یک تفاهم و توافقی است که ایران میتواند از آن سود ببرد ولی تعهداتی دارد که در چارچوب این تعهدات نه فقط احمدینژاد، بلکه احمدینژادیسم نیز نمیتواند شکل بگیرد. مسئله این است که آقای احمدینژاد سیستم را دچار یک بحران کرد. به طوری که به فعالیت هستهای ایران معنای دیگری داده شد. حال که این اتفاق افتاده دیگر نمیتوان به گذشته بازگشت اگر این اتفاقات نیفتاده بود، میشد راه گذشته را ادامه داد لذا برجام وضعیتی نیست که فکر کنیم با برجام بتوان به گذشته بازگشت. ایران در واقع با برجام چارچوبی را پذیرفته ضمن آنکه حقوقی را نیز از آن خود کرده است که طرف مقابل نمیتواند آن را نادیده بگیرد که این حقوق برای بقا و توسعه کشور لازم و ضروری است.
*در انتخابات خبرگان حسن آقا(سید حسن خمینی) به جهت اینکه باقیات الصالحات بیت امام است، حائز اهمیت است. اگر فکر میکند که میتواند در این قضیه موثر باشد، حضورشان خوب است اما اگر اینگونه نیست و ملاحظات دیگری دارند، خیلی نمیتوانیم وارد رد یا تایید آن شویم. ضمن اینکه برخی این تصور را دارند که با حضور حسنآقا میتوانند یک لیست متمایز در تهران یا جاهای دیگر ارائه کرد. در مسئله خبرگان یک سری نیروهای جدید میآیند و پیشبینی آن از گذشته سختتر است. ترکیب خبرگان قطعا عوض خواهد شد حال اینکه به کدام سمت، چندان اهمیت ندارد، مهم جوان شدن آن است که این هم اهمیت خاص خود را دارد.
انتهای پیام/