مرزی باریک بین رأفت و غضب در مدیریت/ راهکارهای آیات و روایات برای نیفتادن مدیران در دام محبتهای بیهوده
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا - مرتضی باقری زاده: مدیران همواره در پی افزایش ضریب نفوذ خود بین همکاران و اعمال نفوذ میان نیروهای زیر دست خود هستند، ماجرایی که دستورالعملهای مختلفی برای آن بیان میشود، اما کمتر کسی به سراغ راه حلهای قرآنی برای آن میرود. این مطلب به سراغ کتاب آسمانی مسلمانان رفته در پی بیان توصیههایی برای موفقت مدیران رفته است.
یکی از بزرگترین صفات خداوند که بارها در قرآن تکرار شده، صفت رحمانیت اوست. اما این خدای رحمن، گاهی مغضوب علیهم هم میشود.
یعنی در عین این که مهربانی بی اندازه ای دارد، در جاهایی با شدت و قاطعیت برخورد می کند. این همان رفتاری است که مدیران امروزی نیز باید، برای بهتر مدیریت کردن از آن استفاده کنند.
به این معنا که مدیران، باید بیاموزند و بدانند که با زیردستانشان به مهربانی برخورد کنند، اما این مهربانی نباید دائمی و همیشگی باشد.
مدیرانی که یا از این طرف بوم می افتند (مهربانی بیش از حد با کارمندان) و یا از آن طرف بوم (دائم تهدید و نپذیرفتن عذر کارمندان) در مدیریتشان شکست می خورند.
در اینجا روشی که قرآن کریم برای مدیریت سالم به ما توصیه می کند، روش میانه است. آنجا که در آیه 60 سوره یوسف و نگاه تفسیر نور به آن آمده است که، در مديريّت، هم محبّت لازم است و هم تهديد.
در همین زمینه گزاره دیگری از کتاب بحارالانوار لازم به ذکر است. آنچنان که در باب اهمیت محبت و احترام به زیر دست، امام رضا(ع) به زیردستانشان می فرمودند: اگر من در حال غذا خوردن نزد شما آمدم ، تا غذا تمام نشده از جای خود حرکت نکنید.
امام علی(ع) نیز در این مورد می فرمایند: آن که با زیر دستان نرمی نکند، به خواستهاش نرسد. ( غررالحکم، ح 9006) و نیز فرمودند: آن که به نرم خویی رفتار کند، کامیاب گردد. (غررالحکم، ح 7842)
در همین باب پیامبر اسلام نیز فرمودند: پروردگارم همان گونه که مرا به انجام دادن واجبات فرمان داد، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است. (کافی، ج2، ص117)
با اینهمه اما این محبت باعث نمی شود که قاطعیت را کنار بگذاریم. آنچنان که در روایتی در کتاب اصول کافی نقل شده که امام صادق(ع) غلامش را پی حاجی فرستاد و او دیر کرد. امام به دنبال وی رفت و دید در جایی خوابیده است. کنارش نشست و به صورتش باد زد تا بیدار شد. به او فرمود: ای غلام! این چه کاری است؟ شب و روز می خوابی! شب بخواب و روز به کارها برس. (اصول کافی، ج2، ص118)
این یعنی مدیر هم باید بردبار باشد، سعه ی صدر داشته باشد؛ و به قولی از کوره در نرود و هم به زیردستانش توهین نکند؛ ولی در مواقعی باید با قاطعیت برخورد کند.
در تعریف امام علی(ع) نیز، مدیر موفق باید میان قاطعیت و رافت و نیز نرمش و شدت، جمع کند. (دانش نامه امیرالمومنین(ع)، ج4، ص41)
تعریفی از مدیریت که مورد تایید قران نیز است. تفسیر نور در ذیل آیه 21 سوره نمل آورده است که قاطعيّت و عذرپذيرى، همراه يكديگر لازم است. بنابراین اگر خواهان مدیریتی هستیم که بتوانیم به اهداف سازمان برسیم، یکی از راه های آن این است که در مدیریت هم صلابت داشته باشیم.
در بخش دیگری از این کتاب شریف و ذیل تفسیری از آیه 12 سوره سبا نیز نوشته شده که، مديريّت به قدرت و صلابت نياز دارد. این را هم باید با اشاره به آیه دیگری گفت که مدیر باشد اهل گذشت و سعه ی صدر هم باشد. در مديريّت، گاهی تغافل و سعه صدر لازم است. این گفتار ذیل تفسیر آیه سوم سوره تحریم در تفسیر نورآمده است، همچنان که در بیانی از تفسیر سوره یوسف و آیه 92 آن نوشته شده که سعه صدر، ابزار و وسيله رياست است.
در انتهای حدیثی از امام علی(ع) بیان می شود که فرمودند، ابزار ریاست، صعه ی صدر است. (شریف الرضی، محمدبن حسین، نهج البلاغه(للصبحی صالح)، ص501). بنابراین؛ مهربانی و محبت و بردباری و قاطعیت و صلابت، جزو دارایی های یک مدیر خوب می باشد.
انتهای پیام/
انتهای پیام/