دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
11 دی 1398 - 00:02
دانشگاه تمدن ساز2/ استاد دانشگاه امام صادق(ع) در گفتگو با آنا:

شورای عالی انقلاب فرهنگی در خواب است/ نگاه دولت به شورا مشورتی است نه تصمیم‌سازی

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با تاکید براینکه بار اصلی اسلامی کردن دانشگاه‌ها بر دوش شورای عالی انقلاب فرهنگی است، گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی در خواب زمستانی است.
کد خبر : 463189
_MID2226.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه و سیاست گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی هر جامعه‌ای، معرف جهانی بینی و نظام اعتقادی و ارزشی آن کشور هستند. دانشگاه‌ها، بسیاری از حرکت‌ها و جنبش‌های گوناگون فکری، سیاسی و فرهنگی را جهت‌دهی می‌کنند و طبیعتاً رشد و نمو هر کشوری نیازمند دانشگاه‌های مستقل و بافکری است که جامعه را به سمت اهدافش هدایت کند.


کم‌کاری و کم‌توجهی مسئولان در راستای تحقق دغدغه دیرینه اسلامی کردن دانشگاه‌ها، و کوتاهی تشکل‌های دانشجویی در استفاده از ابزار مطالبه‌گری منجر شد تا خبرگزاری آنا در سلسله مباحثی به نقد و بررسی چالش‌های پیش روی اسلامی شدن دانشگاه‌ها تحت عنوان «دانشگاه تمدن‌ساز» بپردازد.


اسلامی شدن دانشگاه مسئله جدی است که از اوایل پیروزی انقلاب در دستور کار نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته است. در سال ۵۹ با شروع انقلاب فرهنگی کلید اسلامی شدن دانشگاه زده شد تا روح علوم انسانی غربی که بر بسیاری از دروس دانشگاهی کشور حاکم شده بود حذف شود؛ اما بعد از گذشت ۴۰ سال متأسفانه شاهد رواج بسیاری از اندیشه‌های غربی در مراکز آکادمیک کشور هستیم.


«مهم‌ترین فریضه دانشجویی آرمان‌خواهی است و یکی از مصادیق آرمان‌خواهی اسلامی شدن دانشگاه‌هاست.» این مطلع چراغ‌راهی است که رهبر معظم انقلاب سال 94 در دیدار با دانشجویان بر آن تاکید ورزیدند.


در این خصوص خبرگزاری آنا در گفتگویی پای صحبت‌های سید جواد حسینی استاد دانشگاه امام صادق(ع) و دانشگاه علامه طباطبایی نشسته است که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید.


آنا: اسلامی کردن دانشگاه‌ها در فرمایشات رهبری به چه معنا است؟


حسینی: مسئله اسلامی کردن دانشگاه‌ها از ایده‌های اصلی حوزه نخبگانی انقلاب اسلامی بوده است. بعد از انقلاب اسلامی، برخی از نخبگان اصرار داشتند که کشور  به یک انقلاب فرهنگی نیاز دارد. به همین منظور شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد. ایده اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی را آیت‌الله خامنه‌ای دادند.


این ایده نشات گرفته از بزرگانی همچون شهید بهشتی، رهبری و مرحوم مهدوی کنی بود که دغدغه ایجاد دانشگاه طراز انقلاب اسلامی را داشتند. برخی از این ایده‌ها در تشکیل دانشگاه امام صادق (ع)، موسسه امام خمینی (ره)، مدرسه عالی شهید مطهری، مدرسه علوم رضوی  تأثیرگزار بود.


نظر رهبر انقلاب این بود که باید دانشگاه‌ها با آرمان‌های انقلاب هماهنگ باشند و در راستای رسیدن به آن آرمان‌ها قدم بردارند و حتما مسئله اصلی دانشگاه‌ها متناسب با آرمان‌های انقلاب اسلامی تغییر پیدا کند.


باید ساختار دانشگاه، به‌تدریج در اختیار و ریل نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد. مسئله‌ای که تاکنون اتفاق نیفتاده است. امام در خصوص جایگاه دانشگاه می‌فرمایند: اگر «دانشگاه درست شود جامعه درست می‌شود» یا فرمودند: «دانشگاه مبدأ تحولات جامعه است» یا «دانشگاه کارخانه آدم سازی است». این نگاه باعظمتی است که حضرت امام و حضرت آقا به دانشگاه داشتند و دارند.


متأسفانه برخی آقایان در جناح‌های مختلف سیاسی، این ایده را بد مطرح کردند و به‌جای تبیین مباحث محتوایی و عمقی به سمت مسائل ظاهری و سطحی رفتند. این بحرانی بود که اتفاق افتاد و مسئله اسلامی کردن دانشگاه‌ها را بغرنج‌تر کرد.


شهاب نوروزیان


آنا: به‌طور مثال کدام جناح یا کدام شخص هم‌چین نگاه سطحی به این موضوع داشت؟


حسینی: یکی از این افراد وزیر علوم دولت اصلاحات بود. ایشان در اوایل انقلاب به‌شدت تند بودند، به حدی که بین خانم‌ها و آقایان دیوار می‌کشیدند. همین فرد زمانی که وزیر علوم دوره اصلاحات شد در بسیاری از مسائل به تسامح و تساهل رو آورد.


همین آقایانی که الآن حتی بعضی‌هایشان اسلام را قبول ندارند در دانشگاه‌ها بین خانم‌ها و آقایان دیوار می‌کشیدند و در آن زمان حضرت امام دستور دادند که دیوارها را خراب کنند. در مدیریت افکار عمومی بیان می‌کنند که اگر می‌خواهید ایده‌ای را خراب کنید، به شکل بد یا تمسخرآمیز یا ناقص اجرا کنید. همین شیوه در خصوص اسلامی کردن دانشگاه اتفاق افتاد.


آنا: پس نگاه سطحی به موضوع اسلامی کردن دانشگاه‌ها موجب عدم تبیین درست این مسئله شده است؟


حسینی: بله برخورد سطحی با این موضوع، موجب به محاق رفتن اسلامی کردن دانشگاه شده است. این‌که عده‌ای مسئله به این عظمتی را به تک جنسیتی کردن دانشگاه‌ها و روابط پسر و دختر و پوشش لباس تقلیل بدهند نشان‌دهنده عدم تبیین درست این مسئله است. مسائل ارتباط دختر و پسر و امثالهم مهم است ولی اولویت ندارد. با همین تبیین‌های اشتباه، مسئله اسلامی کردن دانشگاه‌ها به طرز خیلی ماهرانه‌ای تبدیل به ضد خودش شد.


بحث اسلامی کردن دانشگاه‌ها چند نکته دارد: نکته اول اینکه جهت‌گیری کلان جامعه ما باید در خدمت کشور باشد؛ یعنی دانشگاه باید در خدمت مسائل جامعه باشد. بعضی‌ها این اشکال را می‌گیرند که نظام می‌خواهد دانشگاه را پیاده‌نظام جریان‌های سیاسی کند. این گزاره غلطی است. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: خدا لعنت کند آن‌هایی را که می‌خواهند دانشگاه را سیاسی کنند بعد می‌فرمایند خدا لعنت کند کسانی را که نمی‌خواهند دانشجو تحلیل سیاسی داشته باشد. خب این دو با یکدیگر متفاوت است. ما نمی‌خواهیم دانشگاه تبدیل به ابزار شود اما می‌خواهیم دانشگاه در خدمت جامعه باشد. در همه جوامع و کشورها همین‌طور بوده است. پس اول باید در جهت‌گیری کلان به سمت اسلامی کردن دانشگاه‌ها حرکت کنیم.


نکته دوم محتوا و درون‌مایه دروسی است که در قالب درس در دانشگاه خوانده و مطالعه می‌شود. اینجا باید تفکیک قائل شویم بین دروس علوم اجتماعی و انسانی با دروس فنی مهندسی. طبیعتاً در فنی مهندسی مسئله اصلی جهت‌گیری در سطح کلان است.


آنا: پس منظور شما این است که اسلامی کردن صرفاً در حوزه مباحث علوم انسانی نیست و علوم طبیعی، مهندسی، کاربردی و پایه را نیز شامل می‌شود؟


حسینی: سطحش متفاوت است. دروس فنی و کاربردی قرار است در افق با انقلاب اسلامی هماهنگ باشند. آن علوم قرار است درنهایت مسئله‌ای از جامعه اسلامی را حل نماید. شهید مطهری در مورد علم دینی می‌فرمایند: «هر علمی که مسئله‌ای از جامعه اسلامی را حل کند علم دینی است».


پس جهات کار همه علوم باید در اهداف اسلامی باشند. مثلاً شهید شهریاری که در حوزه فیزیک اتم فعالیت می‌کرد، جهت‌گیری و غایاتش خدمت به جمهوری اسلامی بود. آیت‌الله جوادی املی می‌فرمایند: «جهت علوم مهم است». اندیشکده غربی که معتقد به ذات باری‌تعالی نیست، طبیعت را می‌کاود اما اندیشمند اسلامی، خلقت را می‌فهمد. او از طبیعت به اومانیسم می‌رسد و اندیشمند اسلامی از خلقت به توحید نائل می‌شود.


بعضی‌ها ایده را به سخره می‌گیرند و به ابتذال می‌کشانند. مثلاً مسئله اسلامی کردن دانشگاه ها را به این صورت به حاشیه میبرند که اسلامی کردن دانشگاه یعنی این‌که آب در ایران در 80 درجه به جوش می‌آید اما در امریکا در 100 درجه. این یعنی ابتذال و خراب کردن موضوع. مهم هدفی است که با علم می‌شود به آن دست‌یافت


آنا: در موضوع علوم انسانی و اجتماعی به چه صورت است؟


حسینی: در علوم انسانی و اجتماعی بحث متفاوت‌تر است. چون در این قضیه علوم اجتماعی غرب، دپارتمان علمی دارد و فضای اکادمیک همراه با سنت علمی دارد که برای ورود به آن ابتدا باید علوم غرب و سکولار را نقد کنیم و در مرحله بعد علوم متناسب با جامعه خودمان را تحلیل نماییم. در مسئله علوم اجتماعی موضوع شناسی و حکم شناسی داریم.


در موضوع شناسی نیازمند علوم غربی هستیم مانند بانک، بیمه، رسانه و...که موضوعش بنیانی مستحکم در علوم اجتماعی غرب محور دارد. اگر بخواهیم بانکداری اسلامی تولید کنیم اول باید بانک در نظام غرب را موردمطالعه قرار دهیم. باید بفهمیم و بعداً متناسب با علمی که تحصیل می‌کنیم فضای مناسبی را ایجاد کنیم. پس ما در علوم اجتماعی، موضوع شناسی و حکم شناسی داریم. پس اسلامی کردن علوم به معنای کنار گذاشتن علوم غربی نیست.


نباید آن‌ها را کفریات بدانیم و کنار بگذاریم. ما موظفیم بخوانیم، بفهمیم و نقد کنیم. نکته اصلی نقد است. به همین دلیل حضرت آقا می‌فرمایند: «روشنفکری در جامعه ما ذاتاً کج زاده شده است». علوم انسانی که در غرب شکل‌گرفته بحث فلسفی دارد و از مبانی آن می‌توان اومانیسم و اندیویژوالیسم را نام برد. این‌که علوم انسانی غرب را مطالعه کنیم خوب است اما عده‌ای مرعوب این علم می‌شوند. بعضاً می‌بینیم مسئولان ما مرعوب در برابر غرب هستند. وقتی رئیس‌جمهور که خود فارغ‌التحصیل حوزه علمیه است و مجتهد است و عضو مجلس خبرگان رهبری است می‌گوید علوم اسلامی نداریم، دیگر چه می‌شود گفت؟


 انسان بما هو انسان موضوع اصلی علوم انسانی اسلامی و غرب است که دو تعریف و دو فهم اجتماعی جداگانه‌ای دارد. آزادی در اندیشه غرب یعنی تا جایی آزاد و رها هستیم که به کسی آسیب نزنیم مانند این‌که اتاقی پر از پول داشته باشیم و آن را آتش بزنیم و فقط مراقب باشیم که این کار همسایه را اذیت نکند؛ اما در اسلام این پول امانت است. مالکیت برای فرد است اما حق ندارد آتش بزند. اگر آتش بزند حاکم اسلامی در مقابلش می‌ایستد.


نکته این است که مفهوم آزادی دو تعریف جداگانه‌ای دارد. قرار نیست در مقابل علوم غربی وحشت‌زده شویم. می‌توانیم با مبانی خودمان، غرب را نقد کنیم. از مهم‌ترین مسائل در اسلامی کردن دانشگاه‌ها در علوم اجتماعی و انسانی، نقد علم سکولار و رایج موجود است. در دانشگاه اسلامی این اقدامات باید صورت بگیرد. اگر در دانشگاه، خانم‌ها چادر سر کنند و آقایان ریش بگذارند، آن زمان دانشگاه اسلامی می‌شود؟ البته این موضوعات بسیار مهم است اما نه تا حدی که کل اسلامی کردن دانشگاه را به این موارد تقلیل دهیم.


آنا: عده‌ای می‌گویند باید کل ساختار دانشگاه را عوض کنیم. چون ساختار این مراکز غربی بوده است پس نمی‌توانیم به اسلامی شدن دانشگاه‌ها دست پیدا کنیم.


حسینی: مگر مشکل ما با ساختمان دانشگاه است؟ اگر مشکل ساختمان است، چرا انقدر خروجی حوزه علمیه کم است؟ حوزه علمیه چند تا شهید مطهری، شهید صدر، جوادی املی و. داده است؟ چه مسئله بزرگی را حل کرده است؟ من منکر توانمندی‌ها و اثرگذاری‌های حوزه نیستم. حوزه درزمینه حکم شناسی قوی است اما در موضوع شناسی ضعیف است.


شهاب نوروزیان


دانشگاه‌های ما در موضوع شناسی قوی و در حکم شناسی ضعیف هستند. فرهنگستانی فکر نکنیم. آن‌ها میگویند نظم موجود را بر هم بزنیم؛ اما آقا نظرش این است که تمدن‌ها در تلاقی با یکدیگر به وجود می آیند. زمانی غرب در قرون‌وسطی از تمدن اسلامی استفاده کرد. الآن ما نیز از یک سری پیشرفت‌های آن‌ها می‌توانیم استفاده کنیم. اینجا اجتهاد مطرح می‌شود که مربوط به مباحث فکری است. اجتهاد شکافتن حوزه‌های علم است. روش فقهی و سنت‌های فقهی ما قطعاً از بهترین و قوی‌ترین روش‌هاست.


آنا: این روش صرفاً باید در حوزه‌ها باشد؟


حسینی: نه. روش فقهی می‌تواند در دانشگاه مورداستفاده باشد. اصرار نیست که فقط باید در حوزه باشد. به ظواهر نمی‌شود اکتفا کرد. برداشت من این است که با بسترهای موجود و با تغییر در روش‌ها، سرفصل‌ها و نگرش‌ها می‌توانیم مسائل جمهوری اسلامی را حل کنیم. بحث مهم در علوم فنی و مهندسی؛ غایات و اهداف است. اما در علوم اجتماعی محتوا و روش نیز در کنار غایات اهمیت پیدا می‌کند.


آنا: در حوزه علوم انسانی چگونه باید نقد کنیم؟


حسینی: در علوم انسانی در حوزه نقد باید معارف هستی شناسانه داشته باشیم تا بتوانیم نیازهای جامعه را پاسخ دهیم. یک موقع ماشین می‌سازید که متناسب با جامعه ایرانی باشد مثلاً طراحی ماشین چه باشد یا از گاز به‌جای بنزین استفاده کند؛ اما در حوزه علوم اجتماعی این مسئله فرق می‌کند.


در حوزه علوم اجتماعی و اسلامی مسئله تدریج داریم یعنی اگر به جمع‌بندی رسیدیم که هنجار، سنت و عرف اجتماعی غلط است نمی‌توانیم دفعتاً تغییر دهیم بلکه در ارتباط تنگاتنگ دانشگاه و جامعه باید حل شود. دانشگاه باید با محیط بیرونی‌اش در ارتباط باشد. ارتباط علوم طبیعی و مهندسی با صنعت و آزمایشگاه مشخص است اما در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، محیط کجاست؟ محیط علوم اجتماعی، جامعه است.


دانشگاه باید به سمت حل معضلات جامعه برود. البته در جامعه نمی‌توان مسائل را دفعتاً حل کرد. نمی‌توانیم بگوییم بانک، رسانه و دانشگاه و... را جمع کنیم. دشواری مسئله حکمرانی نیز اینجاست که نمی‌توانیم حذف کنید. نمی‌توان رسانه را برای مدتی حذف کرد. بعضی آقایان می‌گویند تلویزیون ابزارهای ضدتبلیغ در جمهوری اسلامی است.


بعضا این حرف درست است. اما می‌توان تلویزیون را حذف کنید؟ ممکن است تک افرادی‌هایی باشند که بتوانند تلویزیون را از زندگی حذف کنند اما یادمان باشد ما برای جامعه تصمیم می‌گیریم نه افراد خاص. لذا باید به‌تدریج پیش برویم و ابزارها را با آن غایات ارتباط دهیم. لذا نمی‌توانیم یک‌دفعه‌ای موردی را حذف یا اضافه کنیم. این جواب نمی‌دهد. به‌تدریج و نگاه رفت و برگشتی باید باشد.


آنا: به نظر شما مدارس ما اسلامی است؟


حسینی: ببینید بستگی دارد کدام نقطه بایستید. اگر نقطه ایدئال را نگاه کنید، اسلامی نیست اما اگر ابتدای انقلاب را نگاه کنید اسلامی است. مسئله کلی این است که در نظام آموزش‌وپرورش و آموزش عالی آفتی افتاده است و آن هم غربزدگی است. نکته دوم این است که مدارس، پاره‌ای از سبک زندگی نیستند.


سبک زندگی در خانواده‌ها و بعد در مدارس تغییر کرده و روی آموزش عالی نیز تأثیر گذاشته است. مدارس جای خانواده را گرفته‌اند و این فاجعه است. بچه‌ها از صبح تا عصر مدرسه هستند. درحالی‌که در این زمان باید در کنار خانواده باشند. خلأ عاطفی منجر می‌شود که بچه گرایش زیادی به بازی کامپیوتری داشته باشد. یا مثلاً این کلاس‌های تقویتی به مشکلات اضافه می‌کنند. البته به قول مسئله شناسان باید شهرهای بزرگ غرب‌زده مثل تهران، مشهد و اصفهان و ... را با روستاها که وضعیتشان بهتر است تفکیک کنیم.


به‌این‌ترتیب تربیت شدگان آموزش‌وپرورش به دانشگاه ها می آیند. آموزش قدیم ما از قرآن شروع می‌شد اما  الآن دانش‌آموز ما که از دبیرستان فارغ‌التحصیل می‌شود نمی‌تواند قران بخواند. این چه آموزش‌وپرورشی است که قران خواندن را به دانش‌آموز یاد نمی‌دهد. خب معلوم است که این دانشجو در دانشگاه دروس معارف را نمی‌پذیرد.


آنا: البته به نظرم مشکلات بسیاری در دروس معارف داریم


حسینی: بله. اصلاً یکی از عوامل بازدارنده اسلامی شدن دانشگاه‌ها همین دروس معارف است. این درس‌ها به‌شدت ضعیف، کلیشه‌ای، غیرمفید و غیرکاربردی است. دروس معارف موجب شده است که دانشجویان کمتر به دین و مسائل این‌چنینی رغبت داشته باشند.


واحدهای معارف خود از عوامل گریز دانشجویان از مباحث اسلامی است. متأسفانه دروس معارف در دانشگاه‌ها ضعیف‌ و از عوامل گریز دانشجویان ما از فضای اسلامی است. نگاه دانشجویان به معارف چیست؟ یک درس عمومی که معدل را بالا می‌برد. این وضع بغرنجی است که زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست.


شورای عالی انقلاب فرهنگی در خواب است


حداقل کاری که باید بکنیم این است که دروس معارف دانشگاه‌ها را حتماً مورد بازبینی جدی قرار دهیم. در این دروس باید به روش و محتوا نگاه جدی کنیم و آن غایات و اهدافی که اول بحث به آن پرداختیم، باید توجه شود. علاوه بر این باید بر اساتیدی که این دروس را تدریس می‌کنند نیز دقت داشته باشیم به صورتی که به مطالب دینی تسلط داشته باشند و موجب تضعیف دین نشوند.


آنا: بار اصلی اسلامی کردن دانشگاه‌ها بر دوش چه کسی است؟


حسینی: بر دوش شورای عالی انقلاب فرهنگی است که در خواب است. آن‌هم خواب زمستانی. مجری اسلامی کردن دانشگاه‌ها نیز وزارت علوم و نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها است.



بازوی اجرایی شورا دولت است. دولت‌ها، شورای عالی انقلاب فرهنگی را یک شورای مشاوره‌ای می‌دانند درصورتی‌که نگاه آقا نسبت به این موضوع متفاوت است. رهبر معظم انقلاب، شورا را جز حوزه کلان نظام ارزیابی می‌کنند و جایگاه بسیار ویژه‌ای برای آن قائل هستند.



آنا:  شورا چقدر توانسته است به وظایف خود عمل کند؟


حسینی: کمتر از سی درصد. شورای عالی انقلاب فرهنگی مدل قوی حکمرانی است که همه نهادهای حوزه فرهنگ و فناوری را جمع کرده است؛ اما متأسفانه اعضا شورای عالی انقلاب فرهنگی به نهادی که در آن قرار گرفتند ایمان ندارند.


آنا: رهبر انقلاب چندین بار در مورد اسلامی کردن دانشگاه‌ها سخن گفتند و یا در مورد کرسی‌های آزاداندیشی مطالبه‌های بسیاری داشتند؛ اما عملاً هیچ اقدام مؤثر و مطلوبی را از شورای انقلاب فرهنگی مشاهده نکردیم. علت این انفعال چیست؟


حسینی: مشکل اول و مهم به ساختار شورای عالی انقلاب فرهنگی برمی‌گردد. بازوی اجرایی شورا دولت است. دولت‌ها، شورای عالی انقلاب فرهنگی را یک شورای مشاوره‌ای می‌دانند درصورتی‌که نگاه حضرت آقا نسبت به این موضوع متفاوت است. رهبر معظم انقلاب، شورا را جز حوزه کلان نظام ارزیابی می‌کنند و جایگاه بسیار ویژه‌ای برای آن قائل هستند.


این نهاد باید تصمیم‌ساز باشد، مانند شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت نظام. هنگامی‌که تصمیمی در شورا گرفته می‌شود باید به‌جای تضعیف، اجرا شود. مسئله دوم هم در مورد اعضایی است که نگاه جدی به شورا ندارند. در این دولت نیز به شورا نگاه مشورتی حاکم است. متأسفانه نگاه به شورا الآن به شکل یک جلسه است. جلسه‌ای که زینت المجالس است. البته در این شورا عده‌ای نیز هستند که بسیار کارآمدند مانند آقای رحیم‌پور ازغدی.


آنا: اسلامی کردن دانشگاه چه فایده‌ای به دانشجویان، جامعه و نظام اسلامی دارد؟


حسینی: همه این‌ها یک جواب دارد. اگر اسلامی کردن دانشگاه به معنای پاسخگویی به مسائل اساسی کشور باشد، در این صورت تمامی اقشار جامعه از این موضوع منتفع می‌شوند. اسلامی شدن دانشگاه، حل مسائل جامعه را به همراه خواهد داشت که این خود نیز موجب افزایش کارآمدی جامعه می‌شود. اگر نظام جمهوری اسلامی در کارآمدی خودش مدل موفقی را ارائه دهد الگویی برای کشورهای اسلامی می‌شود. با افزایش کارآمدی جامعه می‌توانیم شاهد ایجاد تمدن اسلامی در آینده باشیم.


انتهای پیام/4133


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب