ترکیه و راهبرد توازن بازدارنده/ حمایت جدی آنکارا از دولت طرابلس چه پیامهایی دارد؟
گروه بینالملل خبرگزاری آنا- محمدپارسا نجفی؛ خبر اعزام شبهنظامیان طرفدار ترکیه از شمال سوریه به غرب لیبی برای تقویت دولت فائز السراج از تحول در سیاست خارجی ترکیه خبر میدهد. در صورت تداوم این راهبرد میتوان به موفقیتهای بزرگی برای ترکیه امیدوار بود. در عوض خبر بسیار دردناکی برای محور سعودی، صهیونیستی و اماراتی است که در یک دهه اخیر برای جنگ، ویرانی و خونریزی در میان امت اسلامی تلاش کرده بودند و قصد دارند دولتی که موردحمایت بینالمللی است را در طرابلس ساقط کنند.
آنکارا طبق توافقی که با طرابلس منعقد کرده است خدماتی مانند کمکهای نظامی به آن کشور ارائه میدهد و در عوض در مسائلی مانند انرژی نیز امتیازاتی دریافت خواهد کرد. از طرف دیگر خطر جنگ را از ترکیه دور کرده و در بلندمدت افق تجارت سودآور را برای آنکارا نوید میدهد.
اهمیت انتقال شبهنظامیان به خارج از سوریه بهخودیخود دو چالش خونین را برطرف میسازد؛ اول آنکه به پاکسازی شمال غرب سوریه بدون خونریزی کمک میکند و دوم خطر منتقل شدن تروریستهای القاعده مانند احرار الشام، جبهه النصره، حراس الدین و ... به داخل ترکیه و انجام فعالیتهای تروریستی را کاهش میدهد. دور شدن شبهنظامیان وهابی و سلفی از آسیا خبر خوبی برای چین و روسیه نیز محسوب میشود که نگران بازگشت موج تروریسم به قفقاز و اویغورستان هستند.
حرکت نیروهای ترکیه در شمال سوریه
همچنین دولت سوریه مجبور است در راستای سیادت سرزمینی و حفظ امنیت ملی خود، همه مناطق آلوده به تروریسم را پاکسازی کند. به همین منظور تاکنون توانسته بخش اصلی این کشور را از شر تروریستهای وهابی و سلفی نجات دهد. عملیات ارتش سوریه که هماکنون انجام میشود و در تابستان امسال هم به آزادی شهر مهم خان شیخون و مثلت مرگ (مورک، لطامنه و کفرزیتا) منجر شد از همین راهبرد مهم دمشق حکایت دارد.
استان ادلب و شمال استان حلب در اصل آخرین ایستگاه جنگ داخلی در سوریه است که سرانجام روزی آزاد میشوند و در این میان ترکیه دو راه بیشتر نداشت؛ راه اول اینکه تروریستهای احرار الشام، حراس الدین و ... را به داخل سرزمین خود راه دهد و راه دوم برای حمایت از این نیروها و بهمنظور سد کردن راه پیشروی ارتش سوریه خود نیز وارد جنگ در این کشور شود.
با بررسی شرایط روز میتوان دریافت که دولت آنکارا راه سوم و مسیر درستی را انتخاب کرده و با انتقال دادن شبهنظامیان به همان کشورهایی که از آن آمده بودند میتواند هم از دولت طرابلس که درگیر جنگ با دست نشاندههای عربستان سعودی و امارات است حمایت کند هم حوزه نفوذ دریایی خود را در مدیترانه جنوبی بهشدت تقویت کند. این رویکرد جدید اردوغان میتواند همکاری ترکیه با ایران، چین و روسیه را تقویت کند.
کمی به گذشته نگاه کنیم
آنکارا بیش از حد، خود را درگیر بحرانی در سوریه کرده بود که تنها زیان برای کشورش به همراه داشته است. موج تروریسم در سالهای 1395 و 1396، میلیونها آواره سوری، کاهش ارزش پول ملی، از دست دادن بازار سوریه، هزینههای نظامی گسترده لشکرکشی به مرز، تقویت پ ک ک در شمال شرق سوریه و تشکیل یک دولت خودخوانده کرد در اثر کاهش قدرت دمشق و مهمتر از همه خطر درگیر شدن با کشورهای حامی بشار اسد مانند روسیه و ایران تنها بخشهایی از این رویکرد اشتباه آنکارا در سالهای ابتدای دهه 1390 است.
از طرف دیگر دولت ترکیه با تصور حمایت ناتو از این کشور در جریان جنگ سوریه حتی به ساقط کردن یک جنگنده روسیه نیز اقدام کرده بود اما دریافت که غرب نهتنها این کشور را در چالشهای بزرگ تنها میگذارد بلکه آمریکا با هر بهانه اقدام به تحریم تسلیحاتی و اقتصادی ترکیه میکند.
کافی است به حمایتهای آمریکا و رژیم صهیونیستی از کودتاگران سال 1395 در ترکیه که اردوغان را در مرز سقوط قرار داده بود نگاه کنیم. واشنگتن هنوز هم از فرقه ضاله فتحالله گولن همهجانبه حمایت میکند. این روند برای آنکارا بهشدت تأسفبرانگیز است.
فتح الله گولن، مخالف دولت اردوغان و متهم اصلی در کودتای سال 2016
از طرفی، همکاری آنکارا با ریاض و ابوظبی علیه دمشق در یک دهه اخیر موجب شد تا سیاست خارجی این کشور با ضررهای بسیاری همراه باشد. سقوط متحدان ترکیه در قاهره و خارطوم و زیر فشار قرار گرفتن فائز السراج در طرابلس نمونههایی از این امر است.
خوشبختانه این کشور توانست دشمنان اصلی خود را بهخوبی بشناسد. اتحاد ترکیه، قطر و لیبی میتواند بهمراتب برای دولتهای شر افکنی مانند عربستان سعودی، امارات و بحرین چالش زا باشد. از طرف دیگر، لیبی به دلیل داشتن منابع عظیم نفت و نیز سواحل طولانی در مدیترانه میتواند برای تضمین آینده انرژی و دریانوردی ترکیه یک برگ برنده باشد. حالآنکه حضور نظامی ترکیه در ادلب و شمال حلب هیچ ارزش راهبردی یا تاکتیکی برای ترکیه نخواهند داشت.
ترکیه و راهبرد توازن بازدارنده
رویکرد جدید دولت ترکیه گذشته از مسائل نظامی به تلاش این کشور برای ایجاد نوعی توازن بازدارنده در سیاست خارجیاش نیز تأکید و نتایج روشنی برای آنکارا در پی دارد.
انتقال گاز روسیه به اروپا با احداث خط لوله جدید (ترک استریم)، همکاری نظامی با روسیه، مخالفت جدی با تحریم ایران از سوی آمریکا، حمایت از قطر و شکستن محاصره اقتصادی آن کشور که توسط دولتهای محور ریاض ایجاد شده بود، حمایت آشکار از دولت مادورو در ونزوئلا و مخالفت جدی با کودتای نافرجام موردحمایت اروپا در کاراکاس و اخیراً تلاش برای ایجاد سازمان جدید همکاریهای اسلامی بدون حضور عربستان، افشای گسترده قتل روزنامهنگار عربستان همه نشانههایی از انتخاب راهبردی درست در سیاست خارجی ترکیه است.
اردوغان اگرچه دیر اما اکنون بهخوبی آگاه شده اگر میخواهد در قرن بیست یکم حضوری فعال داشته باشد باید از مدار آمریکا خارجشده و با کشورهایی رابطه خوب برقرار سازد که دقیقاً بر سیاستهای مستقل خود پافشاری میکنند. ضمن آنکه کمک ترکیه به پایان جنگ در سوریه هم میتواند همکاری اقتصادی این کشور با ایران، روسیه و چین را گسترش دهد و همچنین موجب افزایش فشار به محور شر افکن به رهبری ریاض شود.
عربستان سعودی، مصر، بحرین، امارات، رژیم صهیونیستی از حامیان شبهنظامیان سرهنگ بازنشسته حفتر هستند و شکست این مینی دیکتاتور میتواند از ماجراجوییهای این محور بهویژه در یمن بکاهد.
بنابراین بهترین اقدام آنکارا خروج کامل و هر چه سریعتر از همه مناطق در خاک سوریه است تا بهتر بتواند از دولت دوست و آینده دار در لیبی حمایت کند و از طرف دیگر به سهم خوبی در بازسازی و تجارت آینده در سوریه دست یابد.
انتهای پیام/4106/
انتهای پیام/