دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
تقویم تاریخ به سبک متفاوت/ 3 دی؛ شریف ادریسی

7 اقلیم به روایت جغرافیدان مسلمان

ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ادریس حسنی معروف به شریف ادریسی، جغرافی‌نگار، مورخ، گیاه‌شناس، شاعر و ادیب قرن ششم هجری است.
کد خبر : 452277
40.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه آیین و اندیشه گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ، روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب « تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



ابوعبدالله محمد بن محمد بن عبدالله بن ادریس حمودی حسنی قرطبی صَقَلی، معروف به شریف ادریسی، جغرافی‌نگار، مورخ، گیاه‌شناس، شاعر و ادیب اندلیسی سده ششم هجری است.


ادریسی از نسل حکام اندلس بود که به آدارسه شهرت داشتند. در بعضی از نوشته‌ها او را محمد بن احمد نیز نامیده‌اند. از آنجا که نسب وی به حضرت فاطمه (س) می‌رسد، با عنوان «شریف» شهرت یافت. گویا به سبب اقامت طولانی در جزیره سیسیل (صقلیه)، او را «ادریسی صقلی» نیز نامیده‌اند. نیای بزرگ او ادریس عالی بامرالله بود؛ از این رو، دودمان او را با عنوان ادریسی می‌شناختند. سردودمان ادریسیان، ادریس اول بود که از سرزمین‌های شرقی خلافت به مراکش رفت و در 172ق در حدود «سبته» دولتی مستقل تأسیس کرد. پس از مرگ وی در 177 قمری، پسرش ادریس دوم، به پادشاهی رسید که بنای شهر فاس در مراکش را به او نسبت داده‌اند. این دودمان تا 375ق حکومت کرد.


ادریسی در 493ق/1100م در شهر «سبته» مراکش متولد شد. او را باید از بزرگ‌ترین جغرافی‌دانان و نقشه‌نگاران قرون وسطا دانست که در نیمه اول سده دوازدهم برآمد، ولی بیشتر فعالیتش در نیمه دوم صورت گرفت. گمان می‌رود رابطه خانواده او با اندلس همچنان برقرار بود و ادریسی در قرطبه، که مرکز فرهنگی عمده‌ای به شمار می‌رفت، به تحصیل ریاضیات، تاریخ و جغرافیا پرداخت و در همه این فنون مشهور شد. مطالب مشروحی که ادریسی در کتاب خود درباره قرطبه آورده، مؤید آشنایی وسیع وی با آنجا بوده است.


ادریسی از جوانی بسیار سفر کرد و به سرزمین‌هایی رفت که سفر بدان نواحی چندان رایج و معمول نبود. او اندلس و مغرب و آناطولی و مصر و بعضی اقطار دیگر را سیاحت کرد و نیز قسطنطنیه و فرانسه و انگلستان و بعضی نقاط دیگر اروپا را دید.


ظاهراً در حدود 1138م به پالرمو رفت و به دربار روجر دوم، پادشاه سیسیل، راه یافت و تا پایان عمر آن فرمانروا (26 فوریه 1154) از نزدیکان او بود. دوران اقامت او در سیسیل چندان روشن نیست. ادریسی کره جغرافیایی بزرگی از سیم برای روجر دوم ساخت و نیز کتابی با عنوان الکتاب الروجاری یا نزهة‌المشتاق فی احتراق الآفاق در توصیف جغرافیایی جهان تصنیف کرد. ادریسی بعد از مرگ روجر دوم، به خدمت ویلیام اول (حکومت: 1154-1166م)، جانشین او، درآمد و دایرة‌المعارف جغرافیایی بزرگ‌تری به نام روض الانس و نزهة‌النفس یا المسالک و الممالک را برای وی تألیف کرد. او در دربار این پادشاه نیز محترم بود. با مقایسه تاریخ پایان نگارش کتاب و تاریخ مرگ روجر دوم، می‌توان دریافت که زمان اتمام کتاب میان شش تا هفت هفته پیش از درگذشت فرمانروای سیسیل بوده است.


این جغرافی‌دان مسلمان، هر چند که از حمایت سلاطین مسیحی برخوردار بود، برخلاف سایر جغرافی‌دانان عرب خود را به دارالاسلام محدود نساخت، بلکه در بسیاری از ممالک مسیحی هم به بحث پرداخت. به تهر حال، اطلاعات درباره سرگذشت ادریسی بسیار اندک است؛ شاید سبب این بی‌توجهی آن بوده که تذکره‌نویسان عرب او را مرتد می‌شمردند، زیرا که در دربار پادشاهی مسیحی می‌زیسته، و در کتاب خود او را ستوده است. ادریسی احتمالاً در دوران پیری، به تسبته بازگشت و در 560ق/1165م و یا به قولی در 576ق/1166م در آنجا درگذشت.


شریف ادریسی آثاری را به وجود آورد، که اکنون برخی از آنها در دسترس‌اند و برخی مفقود شده‌اند. برخی از آثارش عبارتند از:


1. کتاب الروجاری یا نزهة المشتاق فی احتراق الآفاق، این اثر در عصر شکوفایی فرهنگ سیسیل، به هنگام فرمانروایی نورمان‌ها، که حاصل ابتکار روجر دوم بود، نوشته شد. مؤلف خود در مقدمه آن، این نکته را یادآور شده و مقدم بر هر چیز از نقش پادشاه نورمان‌ها در خلق آن اثر یاد کرده است. او چگونگی تألیف کتاب را ضمن ستایش از ولی‌نعمت خویش به شرح آورده و متذکر شده است که چون قلمرو پادشاه وسعت گرفت و بلاد روم و مردم آن به فرمان او درآمدند، خواست تا کیفیت سرزمین خویش را از روی حقیقت و بصیرت بشناسد و حدود راه‌های آن را به خشکی و دریا بداند که در کدام اقلیم است و دریاها و خلیج‌های خاص آن نیز کدام‌اند. وی انگیزه دیگر نگارش کتاب را شناسایی هفت اقلیم دانسته و به آثار مؤلفانی چون مسعودی، ابونصر جیهانی، ابن خردادبه، ابن حوقل، موسی بن قاسم فردی، احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، اسحاق بن حسن منجم، بطلمیوس اقلودی و ارسیوس انطاکی اشاره کرده است.


ادریسی در ادامه سخن می‌نویسد که روجر دوم مطالب این اثر را مشروح و کام لنیافت؛ از این رو، اهل فن و آگاهان را فراخواند و چون اطلاعات آنان را افزون‌تر از پیشینیان ندید، آگاهانِ سفر کرده را دعوت کرد و مطالب مورد نیاز را چه جمعی و چه فردی از آنان جویا شد. هر چه را مورد اتفاق بود در ثبت نگاه داشت و هر چه را مورد اختلاف بود نادیده انگاشت. وی سپس می‌افزاید که پانزده سال بر این‌گونه سپری شد، و روجر دوم بر آن شد تا صحت گفتار را درباره طول و عرض بلاد از روی یقین بداند، پس لوح نقشه‌ای را به وی ارائه کردند. اجزای آن را با مقیاس آهنین آزموده و بهت مقایسه نظر مؤلفان پرداخت تا به واقعیت دست یافت. سپس فرمود تا کره‌ای ضخیم و بزرگ از نقره خالص برای او به وزن 400 رطل رومی (هر رطل 112 درم است) بسازند و چون آماده شد، صورت هفت اقلیم با همه اجزا، سواحل، جلگه‌ها، خلیج‌ها، دریاها، رودها و جز آن را بر آن نقش کردند. سپس فرمان داد تا کتابی مطابق شکل‌ها و با جزئیات آنها تألیف شود و آن را نزهة المشتاق فی احتراف الآفاق نامیدند).


مؤلف در این اثر به توصیف جغرافیایی جهان پرداخته که می‌توان آن را مشروح‌ترین توصیف جهان در قرون وسطا دانست. وی در این کتاب به قلمرو اسلامی قناعت نکرده، بلکه اثر شامل توصیف سراسر ربع مسکون است. به عبارتی اثر مذکور توصیف جغرافیایی به مفهوم وسیع کلمه است و نه فقط موضوع‌های جغرافیا، بسیاری ملاحظات دیگر از قبیل تاریخ طبیعی، طب و غیره را هم شامل می‌شود. این اثر، علاوه بر اینکه اطلاعاتی تقریباً درباره همه کشورهای مسیحی و همچنین درباره عالم اسلام دارد، به گیاه‌شناسی، جانورشناسی و داروشناسی نیز اشاره می‌کند.


در این اثر از نباتات هر مملکت نیز بحث شده است. روایت‌ها درباره تاریخ پایان نگارش کتاب متفاوت است. بنا به قولی این کتاب در 1154م به اتمام رسید. با مقایسه تاریخ پایان نگارش کتاب و تاریخ مرگ روجر دوم می‌توان دریافت که زمان اتمام کتاب میان شش تا هفت هفته پیش از درگذشت فرمانروای سیسیل بوده است. پادشاه نورمان در اواخر زندگی به بیماری سختی دچار شد که امید شفای آن نمی‌رفت. از شتابی که در بعضی فصول، به ویژه از فصل دوم کتاب ادریسی، مشهود است، چنین می نماید که فرمانروای سیسیل آرزو داشته تا پیش از پایان عمر، کتابی را که اندیشه تألیفش از او بوده است، مشاهده کند. از کتاب نزهة المشتاق نسخه‌های متعددی موجود است.


2. روضة الانس و نزهة النفس یا المسالک و الممالک، سال تألیف این کتاب را 1161م نوشته‌اند. نسخه‌ای خطی در استانبول با عنوان روض‌الفرج و نزهة‌المهج به دست آمده که ظاهراً قسمتی از این کتاب است و 73 نقشه دارد. تاریخ آن نیز مربوط به 588ق/1192م است. این کتاب در محافل علمی با عنوان الادریسی الصغیر معروف شده است تا با کتاب نزهة المشتاق اشتباه نشود. در کتاب الادریس الصغیر، اقلیم هشتمی بر هفت اقلیم افزوده شده که وصف آن در کتاب آمده و در واقع همان خط استواست. نام مؤلف کتاب مشخص نیست؛ ممکن است این کتاب نسخه ناقصی از کتاب روضة الانس و نزهة النفس باشد.


از ادریسی، آثار دیگری نیز بر جای مانده است، از جمله رساله‌ای در ادویه مفرده. سارتون از کشف رساله گم‌شده‌ای منسوب به ادریسی درباره ادویه مفرده یاد کرده است. وی می‌نویسد مقدمه کتاب حاوی کلیاتی درباره گیاه‌شناسی بنا بر مشرب ارسطوست. این رساله را به سه نام الجامع الاشتات النبات، المفردات و الادویة المفرده نامیده‌اند. نسخه خطی این رساله را که در 1928 ریتر در کتابخانه فاتح استانبول کشف کرد، ناقص است. این نسخه خطی رساله‌ای درباره داروسازی است که با کتاب تئووفراستوس و کتاب النبات متفاوت است. در این کتاب وصف 360 گیاه و ادویه مفرده آمده که نخستین آن افسنطین است. ادریسی کوشیده است نام گیاهان را به چند زبان بیاورد و نام‌های یونانی و رومی آنها را از یکدیگر جدا کند. گاه‌شمار نام داروها و مترادف‌های آنها در زبان‌های مختلف به دوازده می‌رسد که درخور توجه است. بسیاری از نام‌های مترادف گیاهانی که ادریسی ذکر کرده در زبان یونانی جدید موجود است. از این کتاب کسانی چون ابن بیطار نیز استفاده کرده‌اند.


از ادریسی اشعاری نیز برجا مانده است. بسیاری از جغرافی‌نگاران دوره اسلامی از نوشته‌های ادریسی بهره برده‌اند. از میان این گروه می‌توان به ابن سعید مغربی، جغرافی‌نگار نیمه دوم سده 7ق/13م، و ابوالفداء، جغرافی‌نگار اوایل سده 8ق/14م، اشاره کرد که بی‌واسطه از آثار ادریسی بهره گرفته‌اند.


 انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته