دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
سعید خزایی، پدر علم آینده پژوهی ایران در گفت‌وگوی تفصیلی با آنا:

آینده‌پژوهی باید در سبد مطالبات مردم قرار بگیرد/ دانشگاه آزاد اسلامی می‌تواند پیشگام عرصه آینده‌پژوهی باشد

زمانی که آینده پژوهی وارد کشور شد زیرساخت‌های مناسب را نداشت/ یکی از کارهای مهمی که دانشگاه آزاد می‌تواند انجام دهد آسیب‌شناسی آینده‌پژوهی در ابعاد مختلف است/ بسیاری از نهادها و طیف‌ها از فراگیری و قدرتمندی دانشگاه آزاد وحشت دارند.
کد خبر : 44837

گروه دانشگاه، طاهره کوپالی: با اینکه امروزه همه جا صحبت از آینده پژوهی است، همواره تعاریف مختلف و متفاوتی از آن ارائه شده است که بعضاً با کج‌فهمی‌هایی همراه بود. همین موضوع موجب شده بسیاری معتقد باشند که آینده‌پژوهی در ایران همواره با چالش‌های زیادی روبرو است.


اما با وجود این چالشها، نمی‌توان ضرورت آینده پژوهی در زمینه‌های مختلف، به ویژه در آموزش عالی را نادیده گرفت زیرا یکی از ملزومات پیشرفت یک جامعه، داشتن دیدگاهی آینده‌نگارانه است، بنابراین تمامی انسان‌هایی که علاقه‌مند به این مبحث هستند سعی کردند چه در نوع نگرش خود و چه در عمل رویکردی آینده‌نگارانه داشته باشند، به نحوی که حتی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در اجلاس سراسری مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی نیز به توجه ویژه بر این مبحث تأکید کردند.


رویکرد دانشگاه آزاد اسلامی در دوره مدیریت دکتر میرزاده نیز همواره به نحوی بوده است که پرداختن به آینده‌پژوهی و داشتن دیدگاهی آینده‌ نگارانه به عنوان یکی از ضروری‌ترین مسائل برای این دانشگاه‌ در نظر گرفته شده و سعی شده است این مهم در تمامی ابعاد مدیریتی و توسعه‌ای مد نظر قرار داده شود.


توجه ویژه مدیران دانشگاه آزاد اسلامی به همکاری این دانشگاه با «پژوهشکده چشم‌انداز و آینده‌پژوهی» را نیز می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد.


تمامی این مسائل باعث شد که به دفتر کار پروفسور سعید خزایی که با 40 عنوان کتاب و حدود 50 سمینار تخصصی در زمینه آینده‌پژوهی به عنوان پدر علم آینده پژوهی در ایران شناخته می‌شود برویم و با او از زاویه‌ای متفاوت به بررسی وضعیت آینده پژوهی در ایران بپردازیم.


میل به آینده‌پژوهی از چه زمانی ایجاد شد؟


پیش از این شیوه‌های بررسی محیط، شیوه‌های خطی بود. انسان همواره نیازمند تصمیم‌های درست بود، این تصمیم‌ها وابسته به شناختن درست محیط تصمیم است. اصولا تصمیم‌ها و برنامه‌ریزی‌ها اقدامی معطوف به‌آینده هستند و بر همین اساس ما همواره برای تصمیم‌گیری باید آینده را بشناسیم. آینده در تمامی عرصه‌های زندگی بشر جاری است و بشر از دیر باز نسب به آینده اشتیاق داشت.


آینده پژوهی باید در سبد مطالبات مردم قرار بگیرد. در غرب از آن تحت عنوان آینده‌پژوهی عامه‌پسند نام‌ می‌برند. یعنی مردم بتوانند به آینده فکر کنند و آینده جز دغدغه‌های آنها باشد

این اشتیاق نسبت به آینده، چه ابعادی داشت؟


این اشتیاق دو مفهوم را در بر داشت، یکی از این مفاهیم به غریزه ربط دارد، که برای صید پیش‌دستانه فرصت‌ها و پرهیز از مخاطرات است و دوم برنامه‌ریزی در شقوق مختلف را شامل می‌شود، از چشم‌اندازها گرفته تا استراتژی‌ها یا برنامه‌ریزی‌های معمولی که نیازمند پیش‌بینی آینده است.


از چه زمانی آینده‌پژوهی به عنوان امری ضروری‌ مورد توجه قرار گرفت؟


تا مدت‌ها بر اساس روش‌های وزنی و خطی می‌توانستیم آینده را پیش‌بینی کنیم، به عنوان مثال با مطالعه روند در می‌یافتیم که جمعیت در چند سال آینده چقدر است بر مبنای این اطلاعات برنامه‌ریزی انجام می‌دادیم. بعدها دنیا یک پویایی غیرخطی را تجربه کرد و دیگر روندها همواره ساری و جاری نبودند، زمانی که جهان پیش‌بینی ناپذیر شد، آینده پژوهی ضرورت پیدا کرد، در واقع در حالتی ناسازنما، هر چقدر آینده پیش‌بینی ناپذیرتر می‌شود، آینده پژوهی ضروری‌تر جلوه می‌کند. بر این مبنا وقتی که پیچیدگی محیط و پیشرفت‌‌های بی‌سابقه علم و فناوری حیات بشر را تحت تاثیر قرار دادند، پارادایم‌های مختلف اعتبار خود را از دست دادند و پارادایم‌های جدید جایگزین آنها شد، در نتیجه زندگی بشر به سرعت تغییر کرد، چیزی که ما از آن به عنوان تغییر شتابان یاد می‌کنیم.


همین تغییر و پویایی محیط و مفهوم پیچیدگی یا در واقع (complexity) در کنار پیدایش نظریه‌هایی نظیر «نظریه‌ آشوب» یا کی اس تئوری (chaos theory) یا نظریه سیستم‌ها که دنیا را به عنوان یک کل در هم تنیده در نظر گرفت که همه چیز با هم مرتبط است. یعنی مثلا گرم شدن زمین می‌تواند روی مسائل امنیتی، روی کسب و کار و سایر جنبه‌های زندگی تاثیر بگذارد. این مفهومی را ایجاد می کرد به اسم پیچیدگی. یعنی برای شناخت یک مفهوم باید سیستم‌های متعامل با آن مفهوم را شناسایی کنیم تا تاثیراتش را بر موضوع پژوهش بررسی کنیم.


آینده‌پژوهی از چه زمانی شروع شد و چه مراکزی در این زمینه پیشگام بودند؟


با توجه به پیش‌بینی پذیر نبودن آینده بشر به روش‌ها و رویکردهایی که بتواند درک درست‌تری از آینده داشته باشد متوسل شد. به همین دلیل به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم، مفهومی به نام آینده پژوهی ایجاد شد. عموماً پیش از جنگ جهانی دوم در اروپا، زمانی که اروپا در آتش جنگ می‌سوخت بسیاری از اندیشمندان اروپایی به آمریکا مهاجرت کردند و در بخش دفاعی آمریکا اولین مراکز آینده‌پژوهی و روش‌های کمی شکل گرفتند، سپس به تدریج موج‌های بعدی به نام آینده پژوهی‌های انتقادی و آینده پژوهی‌‌های چند فرهنگی و آینده‌پژوهی یکپارچه شکل گرفت.


با توجه به اینکه تعاریف مختلفی که از آینده‌پژوهی عنوان شده است امکان دارد برای آن دسته از مخاطبان که با آینده‌پژوهی آشنایی ندارند یک تعریف مختصر ارائه دهید؟


اگر بخواهیم تعریفی از آینده‌پژوهی ارائه دهیم باید بگوئیم که آینده‌پژوهی به دنبال شناخت آینده‌های ممکن و محتملی است که می‌تواند اتفاق بیفتد. آینده هم مجموعه‌ای از گزینه‌هایی است که یکی از آنها اتفاق می‌افتد. آینده پژوهی به دنبال شناخت‌ آینده‌هایی است که استعداد وقوع دارند و بررسی ارزشی آینده مطلوب هر فرد، سازمان یا جامعه و تلاش برای تحقق آن. بر این اساس آینده‌پژوهی سعی می‌کند آینده را در سه بخش اصلی دسته‌بندی کند. آینده‌های ممکن یعنی آینده‌هایی که استعداد وقوع دارند، آینده‌های محتمل یعنی آینده‌هایی که بر پایه قرائن و شواهد احتمال وقوع بیشتری دارند و آینده‌های مطلوب.


نبود استاد در این رشته یکی از مشکلات عمده‌ای بود که با آن روبرو بودیم. به همین دلیل این رشته رنگ و بویی متفاوت از دیگر رشته‌ها گرفت

در رویکردهای جدیدتر آینده‌پژوهی چطور؟


در رویکردهای جدیدتر و پساساختاری مفاهیم دیگری نظیر باورها، ارزش‌ها، اسطوره‌ها و استعاره‌ها نیز وارد مفهوم آینده‌پژوهی شدند که چهره نو و جدیدی به آینده‌پژوهی دادند.


آینده پژوهی به چه روش‌هایی انجام می‌شود؟


در کل آینده‌پژوهی تنها مجموعه‌ای از روش‌ها نیست، آینده پژوهی به 40 روش انجام می‌گیرد، از جمله روش‌های کمی، کیفی، شبه کمی. آینده پژوهی نباید در سطح چند روش تقلیل پیدا کند، بلکه آینده پژوهی نوع تازه‌ای از نگاه به علم، فناوری و زندگی بشر است که در آن بر اساس برخی از آموزه‌ها به ما یاد می‌دهد که واقعیات را آنچنان که هست نمی‌بینیم، بلکه آنچنان که هستیم می بینیم و گرفتار سوگیری‌ها و سفسطه‌هایی می‌شویم که آینده‌ها را درست نمی‌بینیم. قبل از استفاده از روش‌ها باید مدل‌های ذهنی و شیوه‌های نگرش خود را تغییر دهیم.


آینده پژوهی چه زمانی وارد ایران شد و چه مراکزی از پیشگامان آینده‌پژوهی در ایران بودند؟


زمانی که آینده پژوهی وارد کشور شد زیرساخت‌ها مناسب را نداشت، ‌اولین بار اینجانب در طراحی و تدوین این رشته نقش داشتم و در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) قزوین شروع به تدریس این رشته کردیم. مذاکرات زیادی داشتیم و موفق شدیم اولین دوره دانشجویان رشته آینده پژوهی را جذب کنیم.


چه مشکلاتی پیش روی شما بود و آیا اهدافی که مد نظرتان بود محقق شد؟


نبود استاد در این رشته یکی از مشکلات عمده‌ای بود که با آن روبرو بودیم. به همین دلیل این رشته رنگ و بویی متفاوت از دیگر رشته‌ها گرفت، آن چیزی که مد نظر بنده بود اتفاق نیفتاد و هنوز هم دانشگاه امام خمینی قزوین، در قیاس با دیگر نهادهای آموزشی از جمله دانشگاه تهران، دانشگاه امیر کبیر، دانشگاه اصفهان و دانشگاه‌ عالی دفاع ملی و...با آن چیزی که می‌خواهیم فاصله دارد. البته در غرب هم آزمون و خطا زیاد صورت گرفت است و باید پذیرفت که این مسئله مختص به ایران نیست.


فکر می‌کنید چه زمانی این رشته در مسیر اصلی خود قرار بگیرد؟


ما منتظر هستیم که نسل جدید دانشجویان این رشته فارغ‌التحصیل شوند، مثلا در دانشگاه تهران یکی از دانشجویان بنده در مقطع دکتری در رشته‌آینده پژوهی فارغ‌التحصیل شد، در دانشگاه امام خمینی (ره) نیز دو نفر فارغ‌التحصیل شدند. امیدواریم که این نسل جدید دانش‌آموختگان بتوانند آینده‌پژوهی را در مسیر اصل خود قرار دهند. باید این تنگناها را بگذرانیم تا از نظر آموزشی به مرحله مناسب‌تری برسیم.


به دانشگاه تهران اشاره کردید، وضعیت این رشته در دانشگاه تهران را چطور ارزیابی می‌کنید؟


در دانشگاه تهران نیز به این رشته کم‌لطفی شده است، اساتید آن تجربه و تلاش لازم را ندارند، حتی قرار شد که بنده یک دوره آموزشی برای آنها برگزار کنم، که این امر صورت نگرفت. اما این دانشگاه در عرصه پژوهش خیلی موفق‌تر از آموزش عمل کرده است.


در چه دانشگاه‌هایی مقطع دکتری آینده پژوهی برقرار است؟


تا جایی که بنده اطلاع دارم دانشگاه تهران، دانشگاه بین‌المللی قزوین، همچنین جهاد دانشگاهی دوره‌های دکتری پژوهش محور در این رشته دارند، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور تا دو سال قبل در این رشته دکتری پذیرش داشته است. همچنین قرار است دانشگاه امیر کبیر که تاکنون در مقطع کارشناسی ارشد در رشته آینده‌پژوهی پذیرش داشت، دوره‌های دکتری را نیز پذیرش کند. البته یک پژوهشگاه خصوصی زیر نظر وزارت علوم نیز در اصفهان به نام «شاخص پژوه اصفهان» نیز فعالیت می‌کرد که به دلیل رعایت نکردن آئین‌نامه‌های وزارت علوم دوره‌هایش لغو شد.


در دوره مدیریتی جدید دانشگاه آزاد اسلامی بر ضرورت آینده‌پژوهی بسیار تأکید شده است حتی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در اجلاس سراسری مسئولان دانشگاه آزاد نیز به توجه ویژه به این رشته تأکید کردند، فکر می‌کنید که این امر تا چه اندازه محقق شده است؟


تقریبا دو سال پیش من خدمت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رسیدم، و درباره آینده‌پژوهی صحبت کردیم. ایشان بسیار استقبال کردند زیرا این زمینه بسیار انسان روشنی هستند، حتی در نشریات دانشگاه آزاد نیز در حضور رئیس دانشگاه درباره ضرورت آینده پژوهی صحبت کرده بودند. تلاش‌هایی در این زمینه صورت گرفته است. پیش از این نیز آقای دکتر مظاهری در زمان معاونت فرهنگی خود تلاش‌هایی را در این زمینه انجام داده بودند. الان نیز برخی از دست‌اندرکاران دانشگاه آزاد اسلامی در این زمینه مشغول فعالیت‌ هستند.


فکر می‌کنید دانشگاه آزاد اسلامی چه نقشی می‌تواند در این زمینه ایفا کند؟


با توجه به اهمیتی که دانشگاه آزاد از نظر میزان پوشش دانشجو و از نظر جایگاهش در جامعه دارد می‌تواند بسیار در این زمینه که آینده‌پژوهی را از غالب نیازها و قابلیت‌های فردی به یک ظرفیت اجتماعی تبدیل کند راهگشا باشد و این دقیقا چیزی است که به آن نیاز داریم. زیرا آموزش عالی باید در این زمینه پیشگام باشد که آینده پژوهی در سبد مطالبات مردم قرار بگیرد. چیزی که در غرب از آن تحت عنوان آینده‌پژوهی عامه‌پسند نام‌ می‌برند. یعنی مردم آن طور که آلوین و هایدی تافلر می‌گفتند بتوانند به آینده فکر کنند و آینده جز دغدغه‌های آنها باشد.


با توجه به اهمیتی که دانشگاه آزاد از نظر میزان پوشش دانشجو و از نظر جایگاهش در جامعه دارد می‌تواند بسیار در این زمینه که آینده‌پژوهی را از غالب نیازها و قابلیت‌های فردی به یک ظرفیت اجتماعی تبدیل کند راهگشا باشد و این دقیقا چیزی است که به آن نیاز داریم

به نظر من نقش دانشگاه آزاد در این زمینه یک نقش بی‌بدیل، مهم و ملی است. این امکان به خوبی وجود دارد، هرچند که در زمینه منابع درسی و استاد مشکل داریم هنوز نیز با کاستی‌های زیادی مواجه هستیم اما نمی‌توان گفت اگر تنگناها و کاستی‌هایی وجود دارد آینده‌پژوهی را کنار بگذاریم، زیرا آینده‌پژوهی یعنی آینده یک جامعه، آینده یک ملت، در نتیجه حتی با کاستی‌های موجود باید بر روی این مسئله تمرکز ویژه‌ای داشته باشیم. به نظر بنده بیش و پیش از هر مرکز و نهاد آموزشی دانشگاه آزاد می‌تواند در این زمینه کارآمد و موثر باشد.


دانشگاه آزاد چطور می‌تواند در این زمینه موثر عمل کند و باید چه اقداماتی انجام دهد؟


علاوه بر برگزاری دوره‌های آکادمیک، دانشگاه‌ آزاد می‌تواند با برگزاری کارگاه‌ها و سایر فعالیت‌های پژوهشی کارآمد عمل کند. حتی می‌تواند دوره‌های پژوهش محور این رشته را راه‌اندازی کند. همچینی به اعتقاد بنده در رشته‌های دیگر تحصیلات تکمیلی نیز باید واحد آشنایی با آینده‌پژوهی ارائه شود، همانطور که وزارت علوم در رشته‌هایی مانند کارآفرینی، دی‌بی‌اِی و سایر رشته‌ها آشنایی با آینده پژوهی چنین کاری عملی شده است. به این دلیل که آینده پژوهی یک دانش توانمندساز است.


هر فرد در هر رشته‌ای که تحصیل می‌کند نیازمند آینده‌پژوهی و فهم آینده حوزه تحصیلی خود است، بنابراین فکر می‌کنم که دانشگاه آزاد می‌تواند پرچمدار این نهضت باشد. اما باید وسواس به خرج دهد و مراقب باشد تا سرفصل دروس درست طراحی و تدوین شوند و اساتید مجربی برای تدریس این دروس به کار گرفته شوند. همچنین از تجارب موفق دنیا نیز در این زمینه استفاده کنند.


با توجه به اینکه شما زمانی عضو کمیته راهبردی پژوهشکده چشم‌اندازهای آینده پژوهی واحد علوم تحقیقات بودید، فکر می‌کنید که تا چه حد این پژوهشگاه کارآمد عمل کرده است؟


دوره فعالیت بنده با این پژوهشکده بسیار کوتاه بود. قرار بر این بود که محور این پژوهشگاه فعالیت‌های پژوهشی باشد و بنده برای شروع کار با این پژوهشکده در زمینه منابع و تدوین لیستی از موضوعات پژوهی مهم برای دانشگاه‌ آزاد، پروژه‌هایی که می‌تواند خارج از دانشگاه انجام شود و همچنین برنامه‌هایی نظیر انتشار نشریه و فصلنامه همکاری داشتم اما به دلیل مشغله‌های بنده و عدم پیگیری دانشگاه آزاد این همکاری قطع شد.


آیا این اتفاق مربوط به دو سال اخیر بود؟


خیر، این مسئله بر می‌گردد به چهار سال قبل.


دکتر میرزاده و تیم مدیریتی ایشان همواره تأکید می‌کنند که رویکرد دانشگاه آزاد اسلامی در سال 94 باید آینده‌نگارانه باشد این نوع نگرش نسبت به برنامه‌های دانشگاه را چطور ارزیابی می‌کنید؟


من این مسئله را به فال نیک می‌گیرم و امیدوارم در این زمینه همت لازم به کار گرفته شود و از نیروی متخصص استفاده کنند. زیرا آسیب جدی در این زمینه درک نادرست مجریان و کارفرمایان از مفهوم آینده‌پژوهی است. دانشگاه می‌تواند از طریق دانشجویان برجسته در این رشته که در دانشگاه‌هایی نظیر دانشگاه تهران و دانشگاه بین‌المللی قزوین تحصیل کرده‌اند، اساتید برجسته را شناسایی کنند، زیرا دانشجویان فرق استاد خوب و بد را به راحتی و بهتر از سایرین تشخیص می‌دهند.


همانطور که قبلا اشاره کردم نبود اساتید مجرب مشکلی فراگیر است، حتی در دانشگاه تهران نیز نارضایتی شدیدی نسبت به عملکرد اساتید و کمبود اساتید کارآمد و کاربلد بود. امیدوارم دانشگاه آزاد این مسائل را مد نظر قرار دهد و اشتباهات پیشینیان را تکرار نکند. زیرا صرفا تأکید بر روی آینده پژوهی کافی نیست بلکه باید مسیر درستی انتخاب شود تا بتواند نسلی آینده‌پژوهان را برای دانشگاه آزاد و جامعه تربیت کند.



این رشته با اقبال عمومی همراه است و تمامی مراکز و نهادها بر ضرورت آینده ‌پژوهی تأکید کرده‌اند، شما این رویکرد را مثبت تلقی می‌کنید؟


این اقبال هم خوب است و هم می‌تواند مخاطره آمیز باشد، یعنی قبل از اینکه این مسئله قوام لازم را پیدا کند مورد اقبال عمومی قرار گرفته و این مسئله می‌تواند به طرز عجیبی خطرناک باشد.


بارها تأکید شده که باید با رویکردی آینده‌نگارانه چالش‌‌ها و نقاط ضعف شناخته شود فکر می‌کنید این مسئله تا چه اندازه محقق شده است و حرف و عمل مسئولین در این زمینه همخوانی داشته است؟


مشکل اینجاست که خیلی‌ها فکر می‌کنند مشکلی وجود ندارد. من به سهم خود تلاش‌های بسیاری کردم که گروه آینده‌پژوهی و کمسیون آینده‌نگاری در فرهنگستان علوم تشکیل شود زیرا این زیر ساختها کمک می‌کنند یک علم دوام و قوام پیدا کند، تلاش بر این بود که این فعالیت‌ها یک شکل علمی پیدا کند. همچنین روز جهانی آینده چندین بار در جلسه‌های سخنرانی که با همکاری یونسکو برگزار شد به چالش‌ها و آسیب‌های آینده‌پژوهی پرداختم زیرا این آسیب‌ها باید شناخته شوند.


آینده پژوهی با چه آسیب‌ها و چالش‌هایی روبرو است؟


یکی از آسیب‌های موجود نداشتند درک درست از آینده است، بخشی از این مسئله از زیر ساخت‌های فرهنگی و باورهای جامعه ناشی می‌شود که معتقدند «چو فردا رسد فکر فردا کنیم.» نبود تفکر بلند مدت، انجام ندادن کار گروهی و موارد بسیاری که از حوصله بحث خارج است از دیگر آسیب‌هاست.


یکی از کارهای مهمی که دانشگاه آزاد در این زمینه می‌تواند انجام دهد آسیب‌شناسی آینده‌پژوهی در ابعاد مختلف است

یک بخش نیز به نهادها، سیستم‌ها بر می‌گردد که متأسفانه کار جدی در این زمینه صورت نگرفته است، به عنوان مثال آموزش عالی با چالش‌هایی نظیر نبودن طرح درسهای مناسب، نبودن اساتید مرتبط یا اساتیدی که وجاهت لازم در این زمینه را داشته باشند روبرو است، در بعضی از دانشگاه‌ها حتی در دانشگاه تهران اساتید هر گروه که موفق به دریافت کلاس در گروه رشته تحصیلی خود تدریس نشوند به گروه آینده پژوهی می‌آیند و مشغول به تدریس می‌شوند.


به نظر شما چرا خیلی‌ها فکر می‌کنند که می‌توانند بدون تخصص خاصی وارد حوزه آینده‌پژوهی شوند؟


خیلی از افراد فکر می‌کنند که آینده‌پژوهی کار بسیار راحتی است، زیرا بسیار ساده به این مسئله نگاه می‌کنند، اما کسی وارد حوزه روش‌ها، رویکردها و تدریس درست این مباحث نمی شود، البته از طرفی دیگر آینده‌پژوهی به اسباب تجارت تبدیل شده‌ است، چون عنوان قشنگ و زیبایی دارد همه فکر می‌کنند که اگر ادعا کنند که در این زمینه فعالیت‌ می‌کنند می‌توانند ژست انسان آوانگارد و پیشرو را به خود بگیرند. این افراد به مفاهیم کلی درباره این حوزه بسنده می‌کنند. تمایم موارد عنوان شده نمونه چالش‌هایی است که باید رفع شود.


دانشگاه آزاد چه نقشی می‌تواند در رفع این مشکلات ایفا کند؟


یکی از کارهای مهمی که دانشگاه آزاد در این زمینه می‌تواند انجام دهد آسیب‌شناسی آینده‌پژوهی در ابعاد مختلف است.


شما به عنوان کسی که در زمینه آسیب شناسی آینده‌پژوهی دغدغه دارید فکر می‌کنید می‌توانید با دانشگاه آزاد در این زمینه همکاری داشته باشید؟


با توجه به اینکه در زمینه آسیب‌شناسی کار جدی و خوبی انجام نشده است من به شخصه حاضر هستم با دانشگاه آزاد و همکاری چند دانشجوی برجسته یک کار پژوهشی در این زمینه انجام دهیم. من همیشه نگاه خاصی به دانشگاه آزاد داشتم، همچنین به دلیل ارادتی که به شخص آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دارم و تعلقاتی که به دانشگاه آزاد به دلیل نوع گرایش این دانشگاه، تفکر حاکم بر این دانشگاه و به دلیل هیأت امنا و... دارم و بسیار علاقه‌مند هستم که با این نهاد همکاری کنم.


چرا فکر می‌کنید که دانشگاه آزاد در زمینه آسیب‌شناسی آینده پژوهی می‌تواند کارآمد عمل کند؟


من دانشگاه آزاد را به عنوان یک سازمان بسیار فراگیر می‌شناسم که تقریبا در همه خانواده‌ها جایگاهی دارد، همین مسئله می‌تواند وارد کردن آینده پژوهی به سطح جامعه و افزودن این مورد به سبد مطالبات مردم بسیار کمک کند و آینده‌پژوهی در بستر نقد نقادی و پرسش‌گری حرکت کند. همه می‌دانیم که جامعه پرسش‌گر و جامعه نقاد جامعه‌ای است که روی سعادت را خواهد دید و اگر این وضعیت را در جامعه ایجاد نکنیم هیچ اتفاق مبارکی رخ نخواهد داد.


دانشگاه آزاد در نظر من نهادی است که ظرفیت‌های بسیار بالایی دارد و می‌توان استفاده‌های بسیار خوبی از این ظرفیت‌ها کرد. حتی دانشگاه آزاد برای من نسبت به دانشگاه تهران در اولویت است زیرا قابلیت‌های ویژه‌ای دارد. به خصوص که متأسفانه یک سری از منافع حزبی به دنبال تضعیف دانشگاه آزاد هستند. من کاملا مخالف این مسئله هستم، زیرا دانشگاه آزاد یک سازمان فراگیر است و بسیاری از نهادها و طیف‌ها از این فراگیری و قدرتمندی دانشگاه آزاد وحشت دارند.


شما حدود 40 عنوان کتاب در زمینه آینده پژوهی منتشر کرده‌اید که حجم عظیمی از محتوای تولید شده در این مورد را به خود اختصاص می‌دهد در حال حاضر در زمینه چاپ و نشر چه کتاب‌هایی در دست تألیف یا آماده نشر دارید؟


اوایل مهر کتابی در مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور از بنده چاپ شد و همچنین قرار است تا پایان سال سه کتاب دیگر منتشر کنم. به‌علاوه قرار است با همکاری چند تن از اساتید دانشگاهی خارجی کتابی به نامه «آینده نگاری در عمل» را انتشار دهم این کتاب بر اساس مستندات موسسه شی‌پینگ تومارو(shaping tomorrow) تهیه شده و قرار است یک کتاب کاملا آموزشی باشد و آینده‌نگاری را (که در واقع سنت اروپایی آینده‌پژوهی است و کاربردی‌تر است) به کسانی که قصد دارند آینده‌نگاری انجام دهند، آموزش دهد. در این کتاب از انواع اینفوگراف و انواع ابزارهای کمک آموزشی استفاده شده تا بتواند کتابی باشد که بدون مطالب غیر ضروری، کاملا کابردی عمل کند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب