تفاوت داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم و تورات چیست؟!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، داستان حضرت یوسف (ع) را بارها و بارها شنیدهاید و حتی سریال یوسف پیامبر را نیز شاید بارها مشاهده کرده باشید، اما آیا میدانستید، داستان زندگی این پیامبر در قرآن و تورات با یکدیگر متفاوت است؟!
خبرگزاری آنا در ادامه به بررسی این تفاوت خواهد پرداخت.
بررسی تفاوت داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم و تورات
حضرت یوسف (ع) از پیامبران بنیاسرائیل و فرزند حضرت یعقوبِ (ع) بود و مادرش راحیل نام داشت.
سورهای در قرآن به نام حضرت یوسف (ع) نامگذاری شده و در آن داستان زندگی او بهتفصیل بیان شده است.
برخی منابع عمر حضرت یوسف (ع) را ۱۲۰ سال بیان کردهاند و میگویند وی در فلسطین دفن شده است.
او یازده برادر داشت که از میان آنها تنها با بنیامین، از مادر مشترک بود و جالب است بدانید که؛ حضرت یوسف (ع) از همه برادران جز بنیامین کوچکتر بود.
حضرت یوسف (ع) را از پیامبران بزرگ می دانند و در روایتی از امام محمد باقر (ع)، با استناد به آیات قرآن حضرت یوسف (ع) نبی و رسول دانسته شده است.
- بیشتر بخوانید:
- شرط خوردن گوشت حرام در شرایط اضطرار
- عذاب دردناک آخرت و بهره جزئی در دنیا
- دعوت مردم به دین با منطق الهی و بهترین استدلال
برپایه تفسیر نمونه، خواب حضرت یوسف (ع) که در آن یازده ستاره و ماه و خورشید به حضرت یوسف (ع) سجده کردند، علاوهبر اینکه از رسیدن حضرت یوسف (ع) به ثروت و قدرت خبر میداد، بیانکننده نبوت او در آینده هم بود.
علامه طباطبایی نیز یکی از مصادیق کاملشدن نعمت برای حضرت یوسف (ع) را که در آیه ۶ سوره حضرت یوسف (ع) آمده است، رسیدن او به مقام پیامبری دانسته است.
نام حضرت یوسف (ع) ۲۷ بار در قرآن آمده و سوره دوازدهم قرآن، به نام اوست و قرآن حضرت یوسف (ع) را از بندگان مُخلَص خدا معرفی کرده است که بهگفته علامه طباطبایی به این معنا است که او نهتنها به درخواست زلیخا برای ارتباط با او تن نداد، که حتی در دل هم به آن کار گرایش نداشت.
همچنین جالب است بدانید که؛ در قرآن حضرت یوسف (ع) از محسنان دانسته شده است.
داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن با آنچه تورات در این زمینه گزراش میکند، تفاوتهایی دارد؛ ازجمله طبق قرآن برادران از یعقوب درخواست میکنند حضرت یوسف (ع) را همراهشان به صحرا بفرستد، اما براساس تورات یعقوب خود از حضرت یوسف (ع) میخواهد برادرانش را همراهی کند.
تَرک اولای حضرت یوسف (ع)
براساس آیه ۴۲ سوره حضرت یوسف (ع)، هنگامی که حضرت یوسف (ع) در زندان بود، خبر آزادی یکی از زندانیان را به او داد و گفت: بیگناهیِ مرا پیش پادشاه یادآوری کن، اما شیطان آن را از یاد او برد و برای همین، حضرت یوسف (ع) چند سال در زندان ماند.
باید بدانید که, در این زمینه میان مفسران اختلافنظرهست.
برخی گفتهاند منظور این است که شیطان خدا را از یاد حضرت یوسف (ع) برد و بهباور برخی دیگر شیطان موجب شد آن زندانی فراموش کند بیگناهی حضرت یوسف (ع) را به پادشاه بگوید.
علامه طباطبایی نظر نخست را با بیان صریح قرآن ناسازگار دانسته است؛ چراکه از سویی در قرآن حضرت یوسف (ع) از مُخلَصان شمرده شده است و از سوی دیگر آمده است که شیطان هیچگاه نمیتواند در اندیشه مخلصان نفوذ کند.
اما مفسران عمل حضرت یوسف (ع) را تَرک اَولیٰ دانستهاند؛ زیرا برای انبیا و کسانی که در مرتبه عالی توحید هستند، همین مقدار توسل به اسباب دنیایی هم پسندیده نیست.
حضرت یوسف (ع) در قرآن
داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن با عنوان داستانی که به بهترین روش گفته شده، (احسن القصص) بهترین قصه یاد شدهاست.
قرآن در آیه ۷ سوره حضرت یوسف (ع)، پیش از آغاز داستان حضرت یوسف (ع)، میفرماید:
«به راستی که در سرگذشت حضرت یوسف (ع) و برادرانش برای پرسش کنندگان پندهایی است»
و از این آیه به بعد داستان حضرت یوسف (ع) بیان میشود.
حضرت یوسف (ع) در تورات
بر پایه سفر پیدایش در تورات، حضرت یوسف (ع) یازدهمین پسر یعقوب و نخستین پسر او از راحیل بود و در زمانی که یعقوب به لابان خدمت میکرد، زاده شد.
او پلیدکاریهای پسران بلهه و زلفه را به پدرش میگفت، که سبب بیزاری برادرانش از او شد.
زیبارویی و خوشنامی حضرت یوسف (ع) در نزد یعقوب بیشتر از دیگر برادرانش بود، و به همین سبب یعقوب جامه قبای رنگارنگی برای حضرت یوسف (ع) ساخت.
برادران وی برای چوپانی گله رفتند و یعقوب نیز حضرت یوسف (ع) را به دنبال آنها فرستاد تا از تندرستی (سلامتی) گله و برادرانش برای یعقوب خبر بیاورد. برادرانش با دیدن او نیرنگی چیده و او را در چاه انداختند.
پس حضرت یوسف (ع) را به بیست پاره نقره به کاروان اسماعیلیان فروختند و حضرت یوسف (ع) به بردگی مصریان گرفتار شد.
پوتیفار وزیر آمنهوتپ سوم او را خرید و خانه و دارایی خود را به او سپرد. همسر پوتیفار از حضرت یوسف (ع) خواست تا با وی همبستر شود، ولی حضرت یوسف (ع) از او گریخت.
همسر پوتیفار به دروغ به شوهر خود گفت که حضرت یوسف (ع) قصد همبستری با او را داشته و پوتیفار آهنگ کشتن حضرت یوسف (ع) را کرد. با میانجیگری همسر پوتیفار، حضرت یوسف (ع) از مرگ رهایی یافت و به زندان افتاد.
در زندان، حضرت یوسف (ع) تعبیر خواب ساقی و نانوای آمن هوت را بیان کرد.
ساقی آمن هوتب ۷ سال پس از آزادی، به آمن هوتب دربارهٔ توانایی حضرت یوسف (ع) در بیان تعبیر خواب گفت و آمن هوتب، پوتیفار را به دنبال حضرت یوسف (ع) فرستاد.
حضرت یوسف (ع) خواب آمن هوتب را به هفت سال فراوانی نعمت و سپس هفتسال خشکسالی مصر تعبیر کرد، و به آمن هوتب پیشنهاد داد که در مصر هفتسال گندم ذخیره کنند. حضرت یوسف (ع) مورد توجه آمن هوتب قرار گرفت و پس از مرگ پوتیفار به جایگاه عزیز مصر رسید.
برادران حضرت یوسف (ع) برای گرفتن اندوخته ذخیره گندم به مصر آمدند، و حضرت یوسف (ع) آنها را شناخت و آزمایش کرد. زمانی که یعقوب نیز با پسرانش به مصر آمد، برادران از حضرت یوسف (ع) خواستار بخشش شدند و او نیز آنان را بخشید.
بر پایه سفر پیدایش در تورات، یعقوب از میان همه ۱۲ سبط بنی اسرائیل تنها برای فرزندان حضرت یوسف (ع) و به ویژه افرایم برکت خواست و براستی افرایم را جانشین پدرانش ابراهیم و اسحق و اسرائیل (یعقوب) خواند.
تفاوت داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن و تورات
بنابر آنچه که علامه طباطبایی نقل کرده در تورات برخلاف قرآن، آمده است که حضرت یوسف (ع) خواب سجدهٔ ماه و خورشید را برای برادران خود تعریف کرد و آنها به او حسادت کردند و گفتند نکند بعداً بر ما حاکم شوی. همچنین طبق تورات زمانی که خواب را برای پدرش یعقوب تعریف کرد، یعقوب به او پرخاش کرد و گفت: آیا من، مادرت و یازده برادرت بر تو سجده میکنیم؟!
تفاوت دیگر اینکه برپایه گزارش قرآن، برادران حضرت یوسف (ع) درخواست کردند یعقوب او را همراهشان به صحرا بفرستد، اما در گزارش تورات خود یعقوب از حضرت یوسف (ع) میخواهد دنبال برادرانش به صحرا برود تا ببیند آنها و گوسفندان سالم هستند یا خیر؟
انتهای پیام/
انتهای پیام/