در و دیوارهای سلبریتیزده؛ روایتی از ورود هنرمندان به تبلیغات شهری
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا: سلبریتی شدن هم جذاب است و هم مایه دردسر! جذاب، حداقل در مورد هنر ما، صرفاً برای خود هنرمند است که از قِبَل آن میتواند به اعتبار مادی و مالی بسیاری هم برسد؛ از افزایش بیحدوحصر دستمزدهای بازیگری گرفته تا تبدیل شدن به برند تبلیغاتی. دردسرش هم چه بسا رواج کالاهایی است که گاه توخالیاند و حسابی هم الکی!
در همین سینما هستند بازیگرانی حداقل به عنوان و اسم، که شاید آخرین کارشان به تلهفیلمهایی برگردد که چندین سال پیش بازی کردهاند و دیگر از آنان حتی در قاب سیما هم خبری نیست، چه رسد به سینمایی که مدعی است هر کسی را به خود راه نمیدهد؛ اما در این بازار تبلیغات حسابی جولان میدهند و کسب درآمد میکنند.
نکته همین جاست که چرا این دسته از بازیگران همچنان وجود خارجی دارند؟! آن هم با این همه فالوئر و به اصطلاح دنبالکننده در فضای مجازی! این دسته از سلبریتیها چندان پرشمار نیستند، اما همچنان میتوان سروکلهشان را در فضاهای تبلیغی و شوهای تجاری این فروشگاه و آن پاساژ هم دید؛ گاه برای افتتاح یک مغازه و گاه در قامت عکسی تبلیغاتی روی شیشه سوپرمارکت یا پخش در کف زمین!
از این جماعت حداقلی که بگذریم، سروکله سلبریتیها روز به روز در فضای تجاری کشورمان بیشتر میشود و حتی در تلویزیون نیز به اینها که عمدتاً هم بازیگر هستند، روی خوش بیشتری نشان میدهند و حتی از محبوبیت ظاهری آنان برای تبلیغات استفاده میکنند.
هرچند این رویهای معمول در صنعت تبلیغات و امری قابل اعتناست؛ ذات تبلیغات به خوشرنگولعابیاش برمیگردد که ممکن است تهمایهاش حقیقت باشد یا دروغ. در مورد کشور ما پدیده استفاده از هنرمندان در فضای تبلیغات تجاری، صبغهای طولانی ندارد و چه بسا با این حربه نیز هر چیزی هم به نام تبلیغات گاه به خورد مخاطب و تماشاگر داده میشود و این یعنی دست به هر کاری زدن صرفاً برای فروش.
ببینید: گزارش تصویری جالب خبرگزاری آنا از تسخیر شهر توسط سلبریتیها
لااقل در کشور ما محبوبیت سلبریتیها به نظر اهمیتی ندارد و هر چه میبینیم شبیه بزکهایی تصویری است و مقدار پولی که فلان سرمایهگذار برای معرفی محصولش در توان دارد؛ یعنی چند گزینه دم دستی و بالاخره هر که شد! به همین دلیل هم خیلی نمیتوان روی اثرگذاری این نوع تبلیغات خوشبختانه حساب چندانی باز کرد.
برخی از سلبریتیها که کمیت آنچنانی ندارند، همچنان میتوان سر و کلهشان را در فضاهای تبلیغی و شوهای تجاری این فروشگاه و آن پاساژ هم دید؛ گاه برای افتتاح یک مغازه و گاه در قامت یک عکس تبلیغی روی شیشه سوپرمارکت یا پخش در کف زمین!
اما نکته جالب شیوههای غیرحرفهای استفاده از سلبریتیها در فضای تبلیغی است که گاه هیچ ربطی به هم ندارند؛ تا جایی که سروکلهشان از جلد مجلات زرد و جدول گرفته تا سوپری محله و جگرکی هم دیده میشود. همچنان که ریختی سراسر بینظم به فضاهای شهری میدهند؛ یکی در جای کاملاً بیربط تبلیغ فرش میکند و دیگری با تیپ ژلزده مردانه سراغ ماشین ظرفشویی و لوله میرود و یکی هم با برچسب چسبیده به کف خیابان و پیادهرو، دست به تبلیغ خمیردندان میزند!
البته تبلیغ کردن ذات تجارت است و عنصر جدی آن نیز بهکار گرفتن عناصر محبوب و مخاطب پسند، برای جذب مشتری است. اما نه اینکه از جملات محرک عجیب استفاده شود که صرفاً مایه گولزنندگی است و هرچیزی دارد جز اقناع بیننده. همینطور هم که به نظر استفاده از شمایل سلبریتیها در فضای تبلیغات محیطی ما، بیشتر به فریب سادهای میماند که بر کمتر کسی میتواند تأثیری حداقلی بگذارد.
با این حال تبلیغات، عنصر جداییناپذیر رسانهها و فضای بصری است، اما تا جایی مؤثر است که خود موجد بینظمی و سردرگمی نشود؛ همچنانکه در و دیوار این روزهای شهر تهران بهخاطر همین نداشتن سواد تبلیغاتی، به نظر چیزی جز دردسر برای نمای شهر ندارد و حاصلش نیز یک ساز ناکوک بصری است که حسابی هم توی ذوق مخاطب میزند.
انتهای پیام/4139/پ
انتهای پیام/