چرا داوران تخصصی از داوری مقالات انصراف میدهند؟
به گزارش خبرنگار حوزه پایاننامه گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، مطلب پیش رو ترجمه و بازنویسی ژورنالیستی از متن کامل یک مقاله علمی پژوهشی در حوزه پیرامون رفتار و انگیزش داوران تحت عنوان «چرا داوران تخصصی از داوری مقالات در پاسخ دعوت به داوری انصراف میدهند؟» است که توسط مایکل ویلیس نوشته و توسط حمید قاسمی (دانشیار گروه مدیریت ورزشی دانشگاه پیامنور) و نازنین راسخ (استادیار گروه مدیریت ورزشی پژوهشگاه علوم ورزشی) ترجمه شده است که برای نخستین بار در ایران منتشر میشود. مایکل ویلیس مدیر منطقهای و داور متخصص شرکت جان ویلی و پسران، آکسفورد انگلستان است.
داوری تخصصی یا همتا از امنیت بیشتری نسبت به قبل برخوردار شده است. در این راستا باید انگیزههای پژوهشگران برای انجام داوری و دلایل آنها برای امتناع از داوری را موردبررسی قرارداد. بر این اساس پاسخهای دعوت به داوری مقالات که توسط داوران به یک نشریه مشخص در بازه زمانی معین (از ماه مارس تا ماه ژولای 2015) موردبررسی و تحلیل قرار گرفت.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته دلیل عمده داوران برای امتناع از داوری مقالات، در دسترس نبودن آنها برای انجام این کار است. اگرچه یافتهها جدید نیست؛ اما یافتههای تحقیقات قبلی را تأیید میکند. این مطالعه نشان میدهد که چگونه یک مجله علمی با تجزیهوتحلیل و نتیجهگیری از دادههای مربوط به دعوت داوری برای بهبود نرخ پذیرش این دعوتها استفاده کند.
70 درصد نویسندگان بابت مدتزمان روند بررسی داوریهای همتا یا تخصصی ناامید هستند. در مواجهه با چنین سرخوردگی، ابتکارات مختلفی بهمنظور تشویق و اعتبار برای داوران باهدف انجام بهموقع داوری از جمله «پرداخت حقالزحمه» ایجادشده است.
مشوقهای انگیزاننده داوران برای داوری
تمرکزها بر روی جستجو پیرامون رفتار و انگیزش داوران افزایشیافته است. یک جستجو در PubMed نشان داد که تعداد مقالات چاپشدهای که در عنوان آن از «داوری همتا یا تخصصی» استفادهشده بود؛ از 50 مورد در سال 1974 به حدود 120 مورد در سال 2014 افزایشیافته است. بر اساس تحقیقاتی که در سال 2014 دیدگاههای نویسندگان توسط «گروه انتشارتی نیچر» صورت گرفت، 77 درصد پژوهشگران گزینه موافق و کاملاً موافق را درباره «کارآمدتر بودن فرایندهای داوری همتا یا تخصصی به شکل سنتی» انتخاب کرده بودند و بالغبر 70 درصد بابت مدتزمان روند بررسی داوریهای همتا یا تخصصی اظهار ناامیدی داشتند.
در مواجهه با چنین سرخوردگی، ابتکارات مختلفی بهمنظور تشویق و اعتبار برای داوران باهدف انجام بهموقع داوری ایجادشده است. این نوع فعالیت تا حد زیادی برای کارکنان، آژانسهای اعتباربخشی یا نهادهای تأمین اعتبار ناشناخته است. این امر به امید بررسی سریعتر و بهتر داوران همتا یا تخصصی بوده است. برخی ناشران حقالزحمهای را برای داوران در نظر میگیرند. بهعنوانمثال، داوران مجلات منتشرشده توسط الزویر میتوانند تسهیلاتی چون تخفیف خدمات این ناشر را مطالبه کنند.
پرداخت حقالزمه داوری منجر به خوشنامی دانشگاه میشود
مجله کولابرا، یک نشریه بزرگ با دسترسی آزاد است که توسط «دانشگاه کالیفرنیا پرس» منتشر میشود. این نشریه بابت داوری به داوران هزینه پرداخت میکند. استدلال آنها این است که صرف وجود تخفیف و تسهیلات اینچنینی برای ایجاد انگیزه داوری در داوران کافی نیست و پرداخت هزینه برای داوری به اعتبار و خوشنامی دانشگاه نزد آنان کمک میکند..
پابلونز بهعنوان یکی از این دسته ناشران بر ایجاد هویت رسمی برای داوران، بهنحوی تأکید دارد که آنها بتوانند از مزایای عضویت و امتیازات آن در نرمافزارهای مربوطه برخوردار شوند. سازمانهای «ارکید، کاراسی و اف 1000» تلاش کردند تا به استاندارد مشخصی از برای قدردانی از داوریهای تخصصی دست پیدا کنند تا ضمن ایجاد شفافیت و اعتماد در فرآیند نشر انگیزش مشارکت پژوهشگران در داوریهای تخصصی را افزایش دهند.
عوامل داوری نکردن داوران در مقالات
شناسایی عوامل انصراف داوران از داوری بسیار مهم است. تنها پژوهش منتشرشده که از طریق جستجوی گوگل و با استفاده از کلمات کلیدی «داوری همتا و رد داوری» شناسایی شد، مربوط به تیت و اسکروتر در سال 2007 بود. بااینحال نشستهای تخصصی و نوشتارهای وبلاگی متعددی درباره چرایی انتخاب گزینه رد داوری از سوی داوران وجود داشت. این بررسیها حکایت از آن داشت که زمینهای برای پژوهشهای بیشتر در این حوزه وجود دارد.
مطالعه حاضر نشان میدهد که چگونه یک مجله بهمنظور شناسایی عوامل امتناع داوران از داوری، دادههایی را از آنها جمعآوری و تحلیل میکند. این پژوهش به مجله منتشرشده توسط شرکت جان ویلی و پسران با موضوعات جامعه پزشکی حرفهای در سطح بینالملل و مستقر در انگلستان، اختصاص داشت. این مجله در گروه دوم از مجلات پر استناد قرار دارد؛ بنابراین میتواند بهعنوان یک مجله «درجه متوسط» با توجه «ضریب تأثیر» در حوزه خود طبقهبندی شود. این نشریه در گروه تامپسون رویترز نمایه شده است. دادههای این مطالعه جمعآوری و با جامعه مورد مقایسه قرار گرفتند. دادههای این مطالعه با رضایت جامعه جمعآوری و مورداستفاده قرار گرفت، در مورد این فهم که نام مجله، جامعه و اسامی داوری/ ویراستار مشخص نشده است.
بانک اطلاعات داوران مجله از زمان تأسیس آن و نزدیک به 20 سال پیش توسعهیافته است. این بانک شامل مالکان مجله، اعضای وابسته به آن، ویراستاران و اعضای هیئت تحریریه و نویسندگان مقالات چاپشده در مجله بودند. در روند اجرای کار از طریق یک نامه الکترونیکی همراه با عنوان و چکیده مقاله و به لینکهای مربوط برای پذیرش یا امتناع از داوری از داور دعوت به عمل میآید.
در ادامه داور بر اساس پاسخ مناسب خودروی گزینه موردنظر کیلیک میکند و این انتخاب در بانک اطلاعات مربوطه ذخیره میشود. تا قبل از فوریه 2015 گزینههای قابل انتخاب شامل دو مورد «قبول داوری» و «امتناع از داوری» بودند. بعد از فوریه سال 2015، این گزینهها برای پاسخ دادن و به پیشنهاد خود داوران به 4 مورد به (قبول داوری، امتناع از داوری به دلیل در دسترس نبودن، امتناع از داوری به دلیل در حوزه کاری من نبودن، امتناع از داوری به دلیل موردعلاقه من نبودن) افزایش یافت.
در این پژوهش، پاسخهای داوران پس از دعوت به داوری مقالات نسبت به هر یک از گزینهها در طی یک دوره پنج ماهه موردبررسی قرار گرفت. فقط پاسخهای دعوتنامههای مربوط به دور اول داوری مدنظر قرار گرفت، زیرا در این مجله از داوران مجله برای داوری مجدد مقالات اصلاحشده دعوت نمیشد؛ اگر آنها قبلاً موافقت خود را برای مرور مقاله اصلاحشده اعلام میکردند، این مقاله بهطور خودکار به آنها ارسال میشد. ازآنجاکه انتظار میرفت تا هیئت تحریریه مجله (حدود دهها نفر) را برای انجام داوری مقاله دعوت کنند، پاسخهای این افراد از مطالعه حذف شدند.
اعضای هیئت تحریریه نیز مستثنا نبودند زیرا این مجله هیچگونه تعهدی را برای بازبینی در صورت دعوت به انجام این کاربر عهده ندارد. علاوه بر تجزیهوتحلیل پاسخهای دریافت شده از داوران، زمان پاسخ به دعوت نیز بررسی شد، بهعنوان زمان در روزهای تقویم از تاریخ ارسال دعوت به تاریخی که در آن پاسخ ثبتشده است محاسبه میشود. اگر هیچ پاسخی از یک داور دریافت نمیشد، آنگاه این کار بهصورت دستی توسط کارمندان دفتر تحریریه ضبط شد.
نزدیک به 70 درصد داوران موافقت خود را برای داوری اعلام کردند
در طی دوره مطالعه تعداد 577 داور منحصربهفرد (بهاستثنای ویراستاران) برای بررسی 221 مقاله و درمجموع 747 دعوتنامه ارسالشده موردبررسی قرار گرفت. برای 56 دعوتنامه پاسخی دریافت نشد. در 11 مورد موارد، دعوتنامه داور قبل از دسترسی داور و به دلیل نامعتبر بودن آدرس ایمیل برگشتخورده بود. این دو دسته از نتایج حذف شدند و درمجموع 680 دعوت و پاسخ برای تحلیل باقیمانده بودند.
نسبت نسبتاً بالایی از داوران یعنی 69 درصد از 9/72 درصد موافقت خود را برای داوری اعلام کردند، درحالیکه تعداد نسبتاً کمی از آنها یعنی 5/2 درصد از 3/4 درصد باقیمانده به دلیل خارج بودن مقاله از حوزه تخصصی از داوری امتناع کردند. پاسخ متوسط برای نشان دادن غیرقابل دسترسی بودن در این زیرگروه تا حدودی بیشتر بود.
در این گروه، 6 بار چهار داور دعوتشده بودند. از این گروه، هر سه نفر برای داوری موافقت کردند و تنها یک مورد امتناع کرده بود. 27 داور برای سه بار دعوت به داوری شده بودند؛ 59 مورد 72 درصد از این دعوتنامهها با پاسخ قبول داوری و 16 مورد 7 درصد با امتناع از داوری به دلیل «در دسترس نبودن» بودند. 98 داور برای دو بار داوری دعوتشده بودند که 129 مورد 8 درصد قبول داوری و 49 مورد 25 درصد امتناع از داوری به دلیل «در دسترس نبودن» داشتند.
نکات کلیدی
• اطلاعات زیادی درباره دلایل امتناع داوران از داوری وجود دارد.
• این مطالعه نشان داد که کمبود وقت دلیل اصلی امتناع (69٪) است.
• مطالعات بعدی میتواند الگوهای جغرافیایی، جمعیتی یا سایر موارد را برای امتناع از داوری نشان دهد.
تحلیل پاسخ به دعوتهای داوری کمک میکند تا نقاط ضعف در روند بررسی داوران را شناسایی میکند. این واقعیت که فقط 1.5٪ از دعوتنامهها برای داوری به دلیل آدرسهای ایمیل نامعتبر به دست داور نمیرسد، نشان از آن دارد که کیفیت دادهها در بانک اطلاعات داوران نسبتاً مناسب است.
همچنین سهم بالاتری و به میزان 3/4 درصد از داوران اظهار داشتند که مقاله موردنظر برای داوری در حوزه تخصص آنها نبود. یک اقدام عملی مناسب برای دبیر نشریه این است که از داوران بخواهد تا بهصورت جداگانه حوزههای تخصصی خود را اعلام کنند تا از آنها یک بانک اطلاعاتی مفید بهمنظور شناسایی داوران مرتبط با موضوع فراهم شود.
در مورد 56 داوری که پاسخی ندادند، اقدام مناسب میتواند برقراری تماسی جداگانه با آنها و بررسی این باشد که «آیا آنها میخواهند در بانک اطلاعات داوری باقی بمانند» یا روشهای جایگزین دیگری برای تماس پیشنهاد میکنند. تمرکز اصلی این مطالعه، تجزیهوتحلیل موارد پاسخدادهشده از سوی داوران به دعوتنامهها برای داوری بود.
میزان 69 درصد پاسخ موافق برای داوری نشان میدهد که این مجله دارای تعهد لازم و دسترسی مناسب در قبال داوران است و این امر میتواند دلیلی برای ارتباط نزدیک و پاسخگویی مناسب داوران به دعوتنامههای مجله باشد؛ ارتباطی که حاصل تماس شخصی با سردبیران یا اعضای هیئت تحریریه یا از طریق عضویت در جوامع وابسته به نشریه است. در میان کسانی که در پاسخ خود از داوری امتناع کردند، تعداد بیشتری اعلام کردند که برای داوری در دسترس نیستند.
کمبود وقت عامل اصلی امتناع از داوری است
این تکرار یافتههای تیت و اسکروتر در سال 2007 است که «کمبود وقت عامل اصلی در تصمیم امتناع از داوری است» و این امر جای تعجب ندارد. میتوان حدس زد که سایر تعهدات دانشگاهی یا حرفهای، از اصلیترین شرایط رقابتی در زمانهای خاص برای اولویتبندی امور و نداشتن فرصت داوری باشد. ازآنجاکه دوره مطالعه تا حدی با زمان تعطیلات تابستانی هم همپوشانی داشته است، میتوان به تعهدات شخصی نیز بهعنوان عاملی مهم در امتناع از داوری اشاره کرد.
با توجه به اینکه این مجله در سطح متوسطی از رتبه در میان دیگر مجلات مشابه قرار دارد، این احتمال را هم میتوان در نظر گرفت که این داوران در شرایط انتخاب، ترجیح داوری برای مجلات با رتبههای بالاتر را داشته باشند. شاید قابلتوجه باشد که این گروه خاص بهطورمعمول، زمان بیشتری را برای پاسخ به یک دعوت برای داوری سپری میکنند. با توجه به اینکه فقط تعداد انگشتشماری از بازرسان اظهار کردند که آنها تضاد منفی دارند، دشوار است بدانید که آیا تلاش برای جلوگیری از دعوت از بازرسان با چنین درگیریها ارزش و زمانبر بوده است.
با توجه به اینکه فقط تعداد انگشتشماری از داوران به تضاد موضوع با حوزههای موردعلاقه خود اشاره داشتند؛ تشخیص این امر برای جلوگیری ازاینگونه پاسخ داوران کار دشوار و زمانگیری است. ارائه گزینه در دعوتنامه به داوران این فرصت را میدهد تا وجود هرگونه تضاد با علایق خود را مشخص کنند. این امر یک توصیه خاص اخلاقی در دستورالعملهای ناشر است.
نمیتوان نتیجهگیری دقیقی از تجزیه و تحلیل زیرگروه داورانی داشت که از آنها بیش از یکبار برای داوری دعوتشده است. نسبت گزینههای مختلف پاسخدادهشده و زمان پاسخگویی آنها تفاوت معنیداری با کل گروه ندارد. اندازه نمونه برای بررسی ارتباط بین «دعوت به داوری» و «پذیرش داوری» و تشخیص اینکه «آیا یک داور با احتمال بیشتری به یک دعوت داوری پاسخ مثبت بدهد»، خیلی کوچک و ناکافی است. در این مورد میتوان بررسیهای بیشتری را انجام داد.
محدودیتهای مطالعه پژوهش در خصوص انصراف داوران تخصصی از داوری مقالات
این مطالعه دارای تعدادی محدودیت است. ذکر نکردن نام نویسندگان مقاله در دعوتنامه الکترونیکی به این معنی است که داوران فقط میتوانند تعامل منافع را در مرحله دعوت با مراجعه به چکیده شناسایی کنند و از درگیری احتمالی منافع بین گروههای نویسنده مطلع نشوند. اگرچه برگه نمره داوری به داوران این امکان را میدهد که بعداً در فرآیند بررسی، محورهای لازم به بررسی را شناسایی کنند. این محورها اگر در مرحله دعوت به داوری اطلاعرسانی شود، این روند بهبود خواهد یافت. همچنین میتواند مفید باشد که در هدایت نامه الکترونیکی مناسبترین گزینه را برای انتخاب داوران درج کرد. بهعنوانمثال، تعریف تضاد باعلاقه میتواند برخی از داوران را به این امر هدایت کند که بهجای انتخاب گزینه «در دسترس نبودن»، این گزینه را بهعنوان مناسبترین دلیل برای امتناع از داوری انتخاب کنند. نظمی که گزینههای دعوت پاسخ در ایمیل دعوتنامه ظاهر میشود نیز میتواند بر انواع پاسخهای دریافتی تأثیر بگذارد.
داوری که به هر دلیلی نمیخواهد داوری کند، میتواند باعجله یا در غیر این صورت، روی گزینه اول «رد کردن برای بررسی» در لیست کلیک کند. مطالعه پیگیری که در آن گزینههای پاسخگویی متفاوت ارائه میشود، باید ازنظر تأثیر و ارزشمندی آن موردبررسی قرار گیرد. مطالعات بعدی میتوانند مشخصات جمعیتی داوران دعوتشده ازجمله جنسیت، موقعیت جغرافیایی، وابستگی به مجلات یا انجمنهای وابسته و آشنایی شخصی با سردبیر یا اعضای هیئت تحریریه را موردتوجه قرار دهند. میتوان فرضیههایی چون قبول داوری موضوعی برای این مجله درحالیکه با دعوت از مجلات دیگر از داوری همان موضوع امتناع میشود را موردبررسی قرارداد. همچنین میتوان به بررسی اختلافات منطقههای جغرافیایی چون خاور دور یا اروپا در پذیرشها یا رد داوری پرداخت.
متأسفانه، بانک اطلاعاتی داوری فعلی هیچ اطلاعات کافی و قابل اطمینان برای نتیجهگیری با دقت بالا در این خصوص ندارد. ازآنجاکه این مطالعه به یک مجله با یک مشخصات خاص محدود است، نتیجهگیری قابلاستفاده برای گروه گستردهای از مجلات غیرممکن است.
تکرار این مطالعه برای مجلهای در بالاترین سطح و رتبه در حوزه مرتبط یا مجلهای که متعلق به یک جامعه آموخته یا حرفهای نباشد، میتواند وفاداری کمتر داوران به مجله را نشان در پی داشته باشد. بهطورکلی، بعید است که با تغییر در گزینههای موجود، تعداد داوران امتناع کننده از داوری به هر دلیلی کاهش یابد. با این نتایج در صورت معرفی چندین گزینه احتمالی، نمیتوان با قطعیت احتمال کاهش داوران امتناع کننده از داوری را اثبات کرد.
انتهای پیام/4084/
انتهای پیام/