خجیر: دانشگاه آزاد در توسعه ژورنالیسم علم از سایر دانشگاهها قویتر است/ اسدی: ژورنالیسم علم نیازمند مخاطبسنجی است
به گزارش خبرنگار حوزه رسانه گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، این خبرگزاری در تلاش است تا با برگزاری سلسله نشستها و میزگردهایی به بررسی ابعاد مختلف ژورنالیسم علم در کشور و همچنین بهرهمندی از ظرفیتهای دانشگاه آزاد اسلامی در راستای توسعه و ترویج علم در جامعه بپردازد.
بر همین اساس در این نشست یوسف خجیر، رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره و عباس اسدی، عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی به تحلیل و بررسی این موضوع پرداختند.
آنا: با توجه به اینکه جوهره اصلی ارتباط علم و روزنامهنگاری علم یکسان است، آیا میان آنها تفاوتی وجود دارد؟
خجیر: این دو حوزه دارای ویژگی مشترک استفاده و بیان علم هستند اما در این میان تفاوتهایی میان آنها وجود دارد؛ در ارتباط علم، ما آن را به زبان علمی بحث میکنیم ولی در ژورنالیسم علم بهدنبال این هستیم که علم را به زبان خیلی سادهتر و روزنامهنگارانهتر بحث کنیم. بهطورکلی ریشه هر دو علم بوده و از یک آبشخور شروع شده است. از اواخر قرن نوزدهم بحثی با عنوان ترویج علم مطرح شد، زمانیکه پوزیتیویستها میخواستند نگاه علمگرایانهتری به بحث داده و به تبلیغ و ترویج علم با زبان علمی بپردازند ولی از حدود سال 1930 با مطرح شدن سبکهایی همچون روزنامهنگاریِ عمقی این نگاه شکل گرفت که چگونه میتوان علم را به زبان خیلی ساده و روزنامهنگارانه از طریق خود روزنامه و در بستر آن در میان مردم ترویج و انتشار داد.
اسدی: من فکر میکنم میان ارتباط علم و روزنامهنگاری علم رابطه کل و جزء حاکم است. ارتباط علم یک مقدار تخصصیتر است. یعنی فرضاً میان دو متخصص مثل پزشک یا فیزیکدان بحث علمی صورت میگیرد، اینجا ارتباط علم به وجود میآید. یعنی مباحث تخصصی و فنی عنوان میشود و خیلی از اصطلاحاتی که بهکار میگیرند فقط برای یک عده اهل فن و خبره قابل فهم است اما در روزنامهنگاری علم یک پله پایینتر میآییم. این مباحث را در واقع میتوانیم سادهتر کرده و برای قشر عظیمی از جامعه رواج دهیم. در مجموع در ارتباط علم، مخاطب ما کمتر، تخصصیتر و افراد متخصص خاصی هستند اما در روزنامهنگاری علم ما میتوانیم مخاطبان وسیعی را در نظر بگیریم.
خجیر: البته من صحبتهایم را در تفاوت ارتباط علم و روزنامهنگاری علم اینطور تکمیل میکنم، ارتباطات علم استفاده از ظرفیتهای ارتباطات و رسانه برای انتشار علم است. این انتشار علم، هم فرستنده و هم گیرنده آن عالم و دانشمند هستند، پیامش و زبانش هم علمی است، اما در روزنامهنگاری علم، استفاده از ظرفیت روزنامهنگاری برای بیان علم به زبان عامه و با هدف عمومیسازی است. در اینجا فرستنده، یک روزنامهنگاری است که با زبان روزنامهنگارانه و بهطور خیلی سبک و ساده، عامه مردم را مورد خطاب قرار میدهد، درحالیکه در ارتباط علم گیرنده پیام دانشمند بود و اهل فضل و صاحبنظر هستند.
اسدی: البته من در اینجا با آقای دکتر خجیر اختلافنظر دارم و آن اینکه در روزنامهنگاری علم حتی ممکن است فرستنده عالم هم باشد و صرفاً اینگونه نیست که یک روزنامهنگار معمولی باشد. اتفاقاً اگر روزنامهنگار معمولی باشد آن روزنامهنگاری علم دیگر اتفاق نمیافتد و بهصورت ابتذالی انجام میگیرد. وقتی ما از روزنامهنگاری علم صحبت میکنیم یعنی آن فرد ضمن اینکه اصول روزنامهنگاری را بلد است، خودش در آن حوزه هم صاحب نظر، مطالعه و شناخت است.
آنا: بهنظر شما مهمترین شاخص برای روزنامهنگاری علم چیست؟
خجیر: روزنامهنگار علم باید با حوزه علم و دانش و منابع خبری آن آشنایی کافی داشته باشد. منظور از آشنایی با حوزه این است ژورنالیست با زبان علم و نحوه نگارش علمی برای رسانه آشنایی داشته باشد. این موضوع قابل توجه است که نحوه نگارش گزارش علمی با نوع گزارشنویسی که ما در مطبوعات داریم متفاوت است. متأسفانه نکتهای که باید به این مباحث اضافه کرد این است که با وجودیکه ما در حوزههایی همچون سیاست، اقتصاد و یا ورزش روزنامهنگار تخصصی داریم ولی روزنامهنگار علم نداریم و غالباً این افراد در صورت تخصص کافی در حوزه علم و فناوری ادغام میشوند و به جای بررسیهای علمی بیشتر درگیر برنامههای پوششی میشوند.
اسدی: من به صحبتهای جناب خجیر این مورد را اضافه میکنم که روزنامهنگار علم باید خودش هم در واقع موتور محرک تولیدکننده علم هم باشد. روزنامهنگار علم این نیست که فقط بیاید خبر بنویسد، برنامه یک همایش علمی را پوشش دهد، بلکه باید بتواند مقاله و یادداشت بنویسد، مباحثی را در قالب مطالبش ارائه کند که ایدههایی را اتفاقاً برای استفاده متخصصان طرح کند. بهعبارت دیگر روزنامهنگار علم را باید فراتر از خبرنویسیهای علمی ببینیم.
آنا: یعنی از نظر شما روزنامهنگار علم باید تولیدکننده علم هم باشد؟
اسدی: بله، اصلاً روزنامهنگار علم موتور محرکه علم است. یعنی روزنامهنگار علم باید تولیدکننده سوژههای علمی برای متخصصان باشد و همینطور استفادهکننده سوژههای علمی. روزنامهنگاری علم فقط این نیست که مثلاً روزنامهنگار از دفترش رفته و یک سمینار و یا همایش علمی را پوشش دهد و اطلاعات بیاورد. ژورنالیست علم بایستی علاوه بر تهیه اطلاعات، تولیدکننده و نقاد هم باشد و همچنین بازخوردهای فعالیتش را پیگیری کند. یک روزنامهنگار در این حوزه باید بهعنوان یک متخصص به معنای واقعی ابعاد موضوعات را مورد بررسی قرار داده و بسنجد.
خجیر: بهنظر من مولد بودن دستهبندی دوگانهای دارد. یک دسته مربوط به روزنامهنگاری است که به حوزههایی از علم و دانش آگاهی دارد ولی واقعاً دانشمند نیست و بهنظر نمیرسد که بتواند مولد و تولیدکننده علمی باشد. اما من یک دسته دیگری را در نظر میگیرم که دانشمند، صاحبنظر و اندیشمند است، باید او را هم توانمند کنیم که روزنامهنگاری را یاد گرفته و بتواند اندیشههای علمی خود را به زبان قابل فهم برای افراد عادی طرح کند، من این دسته از روزنامهنگاران را مولد میدانم.
آنا: با توجه به نقشی که برای روزنامهنگار علم در تولید علم قائل شدید آیا این موضوع تمایز میان ژورنالیسم علم و ژورنالیسم علمی را تغییر نمیدهد؟
اسدی: من میان ژورنالیسم علم، ژورنالیسم علمی و ژورنالیسم حرفهای تفاوت قائل هستم؛ ژورنالیسم علم روزنامهنگاری مربوط به فناوری، اکتشافات، اختراعات و مسائلی از این قبیل است، از سوی دیگر ژورنالیسم علمی ژورنالیسمی کتابی و دانشگاهی است در این حوزه، مراکز آموزشی یک سری اصول و فنون را به شما یاد میدهند، مثلاً میگویند اینطور بنویسید، این نوع ژورنالیسم در برابر ژورنالیسم تجربی قرار میگیرد. در این میان ژورنالیسم حرفهای ممکن است تجربی یا علمی باشد.
خجیر: بهطورکلی روزنامهنگاری علم بهدنبال آن است تا از ظرفیتهای رسانه در راستای ترویج و بومیسازی علم استفاده کند و روزنامهنگاری علمی را میتوان شیوه پرداختن به موضوعات دانست که در همه انواع روزنامهنگاری کاربرد دارد.
آنا: یکی از چالشهایی که همواره بهعنوان موانع توسعه روزنامهنگاری علم عنوان میشود معطوف به دانشگاه است، این موضوع همواره مطرح میشود که ما در دانشگاههایمان نه تنها رشتهای با عنوان روزنامهنگاری علم نداریم بلکه در هیچ یک از مقاطع از کارشناسی گرفته تا دکتری حتی درسی اختیاری نیز با این عنوان وجود ندارد، از نظر شما چرا چنین است؟
اسدی: متأسفانه ما در حوزه روزنامهنگاری علم ضعیف کار کردیم و علت آن هم این بوده که ما استاد روزنامهنگاری نداشتیم که موضوعات را تبیین و تدریس کنند و صرفاً استادان در حوزه ارتباطات تحصیل کرده که این مطالب بیشتر در حد کلیات بوده و این در حالی است که دنیای ارتباطات با روزنامهنگاری متفاوت است. نکته بعدی اینکه بهدلیل فقدان حمایت و توجه به این رشته در دانشگاهها ما از کمبود منابع در این حوزه هم رنج میبریم، این بیتوجهیها باعث شده تا هیچ کتابی در این حوزه تألیف نشود و اگر هم چنین اتفاقی صورت پذیرد بهدلیل اینکه بیشتر اساتید ارتباطاتی هستند و چندان در روزنامهنگاری قابل استفاده و کاربردی نیست و بیشتر در کلیات میماند.
در صورتیکه فعالیت آموزش در دانشگاهها با حضور اساتید صاحبنظر و خبره که تحصیلات خود را در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری در رشته روزنامهنگاری گذرانده باشند باعث پیشرفت در روزنامهنگاری علم خواهند بود و در اینصورت آنچه در دانشگاهها تدریس میشود الگوی عمل کاربردی در خبرگزاریها و رسانهها میشود.
عدم تعریف رشته روزنامهنگاری علم بیانگر آن است که گفتمان علمی و ترویج علم در جامعه جایگاهی نداشته است
خجیر: جواب سؤال شما این است که بله، ما در دانشگاههایمان در رشته ارتباطات نه تنها عنوان درسی، بلکه در سرفصل درسها نیز چیزی با عنوان روزنامهنگاری علم نداریم و بهنظر من دلیلش این است که رشته در دانشگاه براساس ضرورت جامعه ایجاد میشود. عدم تعریف چنین رشتهای بیانگر آن است که گفتمان علمی و ترویج علم در جامعه جایگاهی نداشته، بنابراین دغدغه ایجاد آن نیز در دانشگاهها ایجاد نشده است. نکته دیگر اینکه خود رشته روزنامهنگاری در طول سالها بازنگری نشده است و ما پس از سالها همچنان آموزش عام میدهیم آموزش عام گزارشنویسی، مقالهنویسی و... در مجموع میتوان گفت در درجه اول جامعه پذیرش رشته روزنامهنگاری علم را نداشتیم چون ضرورتش نبوده و در درجه دوم هم دانشگاهها و مراکز علمی دغدغهای برای پذیرش چنین رشتهای را نداشتند.
اسدی: میخواستم مطلبی را به صحبتهای دکتر خجیر اضافه کنم و آن اینکه علت عدم ورود روزنامهنگاری علم به دانشگاهها فقدان نیاز جامعه است ولی از نظر من فقدان چنین رشتهای در مراکز علمی کشور خیانت دانشگاه به جامعه بوده است چون دانشگاه با وجود رفت و آمد در جامعه و این همه مباحث علمی هیچگاه به این موضوع ورود پیدا نکرده است. در این بین شاید بتوان علت عدم بازنگری رشتههایی همچون روزنامهنگاری را وارداتی بودن آن دانست زیرا از زمان قدیم وارد شده و ما فکر میکنیم همین که هست کامل و جامع است و نباید به آن دست زد.
آنا: برای رفع چالش بهروز نبودن روزنامهنگاری و بهویژه روزنامهنگاری علم در دانشگاهها چه باید کرد؟
خجیر: یک بحث این است که ما باید دانشگاه را در یک چرخه سیستمی ببینیم، یعنی دانشگاه خودش به جاهای دیگر هم وصل است. دانشگاه زمانی میتواند ژورنالیسم علم را خوب بحث کند که نهادهای قبل از آن هم توانسته باشند این کار را انجام دهند. من در کنار دانشگاه نهاد مدرسه را میبینم که میبایست استفاده از علم و ظرفیت آن در زندگی را برای من روشن میکرد. وقتی نظام آموزشی من در دبستان و دبیرستان براساس نظام حفظی بوده که صرفاً از آن نمرهای بگیرم، چطور میتوانم از کاربرد آن اطلاع داشته باشم و وقتی بزرگ میشوم به جای صفحه حوادث، مطالب علمی را برای مطالعه در روزنامه انتخاب کنم.
روزنامهنگاری ما دچار تصلّب و ایستایی شده و نتوانسته خود را با نیازهای جامعه بهروز کند
اما دانشگاههای ما نیز در ارتباط با روزنامهنگاری چه کردهاند؟ بهنظر میرسد روزنامهنگاری ما دچار یک تصلّب و ایستایی شده و نتوانسته خودش را با نیازهای جامعه بهروز کند. روزنامهنگاری بهعنوان یک رشته دانشگاهی نتوانسته از رشته بودنش خارج شده و بهصورت تخصصی در قالب دانشکده یا دپارتمان به فعالیت خود ادامه دهد، دلیلش هم این است که چون بازار کار برای آن وجود نداشت؛ بنابراین دانشگاه درجا زد و از آنجا که روزنامهنگاری ما سیاسی است هیچگاه افراد حرفهای نیز به این حوزه راه پیدا نکردند.
بحث دیگر در کنار دانشگاه مربوط به رسانه است. شما به فرض در دانشگاه افراد خبره در ژورنالیست علم تربیت کردید، آیا باید نیازی در بازار کار برای آن وجود داشته باشد؟ آیا باید احساس نیازی در رسانهها در اینباره باشد؟
از سوی دیگر به جز رسانه، نهادهای دیگری نیز باید به ترویج علم بپردازند که من آن را انجمنها، نهادها و سازمانهای مردمنهاد میدانم. ما در مسائل مربوط به کودکان، بحثهای ناهنجاری و آسیبهای اجتماعی چندین نهاد مدنی داریم، اما آیا ما نهاد مدنی داریم که به ژورنالیسم علم در جامعه کمک کند؟
روزنامهنگاری علم میتواند در حوزه علوم انسانی هم کاربرد داشته باشد و تنها محدوده فعالیت آن رشتههای فنی و پایه نیست
اسدی: پیش از بررسی ژورنالیسم علم در دانشگاه باید به این موضوع اشاره کنم که وقتی از روزنامهنگاری علم صحبت میکنیم بیشتر باورمان بر این است که این در حوزه رشتههای فنی و پایه کاربرد دارد، درحالیکه اینگونه نیست، روزنامهنگاری علم میتواند در حوزه علوم انسانی هم کاربرد داشته باشد. اما در خصوص اصلاح رویکرد روزنامهنگاری علم در دانشگاهها باید به این موضوع اشاره کرد که باید افرادی که صاحب صلاحیت هستند بهدور از هرگونه رانت به این حوزه وارد شده و به تولید محتوا بپردازند. نکته مهمی که در این میان باید به آن اشاره کرد این است که اگر میخواهیم در روزنامهنگاری علم حرفی برای گفتن داشته باشیم باید با بهدور از سیاستزدگی در این راه گام بگذاریم و به این باور برسیم که درست است که از نظر سیاسی و ایدئولوژیک با دیگران اختلافنظر داریم ولی این موضوع نباید مانعی برای پیشرفت ژورنالیسم علم و ترویج آن در جامعه باشد.
روزنامهنگاری ما امروز دچار سیاستزدگی و جناحزدگی شده و بهجای اینکه هر روز پیشرفت داشته باشد در واقع پسرفت میکند گواه این مدعا آن است که با نزدیک شدن به سال1400 با این همه خروجی و فارغالتحصیل دانشگاهها در رشتههای روزنامهنگاری، تیراژ نشریاتمان بهشدت افت کرده است.
آنا: بحث به دانشگاه و نقش آن در ترویج روزنامهنگاری علم شد، علاقهمند هستم این سؤال را مطرح کنم که ما در دانشگاه آزاد اسلامی با توجه به گستردگی حضورمان در اقصی نقاط کشور، چطور میتوانیم در توسعه و عمومیسازی علم نقش ایفا کنیم، با توجه به اینکه ما فقط با یک قشر دانشجو سروکار نداریم، ما با افرادی مواجه هستیم که در درون نهاد خانوادهشان، پتانسیل بالقوه ما را برای تأثیرگذاری تا چندین برابر افزایش میدهد؟
اسدی: دانشگاه آزاد اسلامی با دانشگاههای دولتی در یک زمینههایی مشترک هستند اما اینکه این دانشگاه در سراسر ایران حضور دارد بالاخره امتیازی برای این دانشگاه محسوب میشود، من معتقدم اگر این دانشگاه میخواهد در حوزه ژورنالیسم علم کار کرده و پیشگام باشد باید چند نکته را در دستور کار قرار دهد. اول اینکه وقتی شما رسانهای تأسیس میکنید نخست باید به مخاطبسنجی آن توجه کنید بدین معنی که نیاز اطلاعاتی مخاطبتان در نقاط مختلف کشور متفاوت است و این موضوع حتماً باید مدنظر قرار گیرد.
مخاطب ما نه تنها حاضر نیست تیتر و لید را بخواند، بلکه ویدئوهای بالای 2 دقیقه را نیز تماشا نمیکند
نکته بعدی اینکه متأسفانه جامعه ما جامعهای شفاهی است، یعنی افراد نه تنها حاضر نیستند تیتر و لید را هم بخوانند، بلکه حتی ویدئوهای بالای 2 دقیقه را نیز نگاه نمیکنند، میانگین مطالعه 3 دقیقه در طول سال در کشور گواه این مدعا است در حالیکه میانگین مطالعه در سال باید به 30 تا 40 ساعت برسد. پیش بردن روزنامهنگاری علم در جامعهای که فرهنگ بصری و شفاهی در آن حاکم است کار دشواری است، بنابراین دانشگاه آزاد اسلامی در این راستا باید بتواند بسترهای توسعه فرهنگ مکتوب و کتابخوانی را در جامعه نهادینه کند تا زیرساخت تحقق ژورنالیسم علم در جامعه فراهم شود؛ پیادهسازی چنین فرآیندی زمانبر است و تنها از طریق راهاندازی سرویس روزنامهنگاری علم نمیتوان آن را در جامعه رواج داد.
موضوع دیگری که در راستای توسعه روزنامهنگاری علم نمیتوان از آن بیتفاوت گذشت این است که ژورنالیسم علم هزینهبر است؛ رسانهای که میخواهد روزنامهنگاری علم را داشته باشد، بایستی یک مرکز تحقیقاتی باشد، بدین معنی که نباید فقط یک میز با یک دستگاه کامپیوتر در اختیارش قرار داد و از او خواست تا اطلاعات را گردآوری یا ترجمه و سپس تحویل دهد.
روزنامهنگار علم باید علاوه بر اینکه بهطور مداوم در محافل علمی رفت و آمد دارد باید بتواند خود موضوعی را مورد پژوهش و بررسی قرار دهد که این مهم مستلزم آن است تا ما میان روزنامهنگاری معمولی و علم تمایز قائل شویم زیرا ممکن است تهیه یک مطلب علمی هفتهها یا ماهها بهطول بینجامد.
خجیر: من دانشگاه آزاد اسلامی را در بحث توسعه ژورنالیسم علم محقتر و قویتر میدانم یکی به این دلیل که دانشگاه آزاد آن تصلب و ایستایی دانشگاههای بزرگ وابسته به وزارت علوم را ندارد. اگر شما بخواهید یک سرفصل عادی را در دانشگاههای وابسته به وزارت علوم تغییر بدهید آنچنان فرآیند بوروکراسی قدرتمندی در آن حاکم است که شما را از این کار پشیمان میکند ولی چنین چیزی در دانشگاه آزاد نیست. مورد دیگر اینکه رویکرد بازاریابی در دانشگاه آزاد بسیار قویتر از دانشگاههای تابع وزارت علوم است. این رویکرد بازاریابی به این سمت حرکت میکند که من چیزی را پرورش داده و خلق کنم که به درد بخورد و جذابیت داشته باشد.
دانشگاه آزاد اسلامی برای توسعه روزنامهنگاری علم در کشور با توجه به نقاط قوتی که خدمت شما عرض کردم باید بیاید یک سری مطالعات بنیادی قوی انجام دهد، بدین منظور که ما وقتی در مورد ژورنالیسم علم صحبت میکنیم مطالعات ما نباید به ایجاد یک رشته ختم شود؛ شما باید بتوانید علاوه بر اینکه رشتهای کاربردی با سرفصلی نو و استادانی صاحب سبک در این حوزه خلق میکنید میبایست چرخه آن را نیز در نظر بگیرید.
قرار نیست در این راستا همه ایران تحت پوشش قرار دهیم در این مطالعات باید به این نکته توجه شود که اگر قرار است دانشگاه آزاد ژورنالیست علم تربیت کند این اتفاق نباید در واحدهایی رخ دهد که کاربردی برای منطقه و یا شهرستانشان نداشته باشند، بهعنوان مثال شما در اراک، آشتیان و یا تفرش رشته روزنامهنگاری دایر کردید ولی این رشتهها اکنون تعطیل شدهاند، چرا؟ چون این رشته در آنجا کاربردی ندارد و نیاز آنها نیست.
گفتمان «دانشگاه قرار نیست کار ایجاد کند» در وزارت علوم بیانگر آن است که انتخاب رشته برای دانشگاهها هدفمند نبوده است
علاوه بر این شما اگر بهدنبال تربیت روزنامهنگار علم هستید باید برای او بازار کار هم فراهم کنید، چرا الآن از رشتههای روزنامهنگاری در دانشگاههای مختلف استقبالی نمیشود؟ چون ما آمدیم برای پُز رشتههایی را تأسیس کردیم بدون اینکه بهدنبال آن باشیم که نیازی را از جامعه رفع کنیم، اتفاقی که در وزارت علوم افتاده و الآن در گفتمان آن زیاد میشنوید که دانشگاه قرار نیست کار ایجاد کند! اینها همه بیانگر آن است که انتخاب رشته برای دانشگاهها در وزارت علوم هدفمند نبوده، زنجیره را ندیده است و اگر دانشگاه آزاد اسلامی هم بخواهد این مسیر را برود به همان نتیجه نظام نمایشی علم در ایران میرسد. البته آنچه من به آن اشاره دارم بدین معنی نیست که دانشگاه آزاد روزنامهنگارانی را برای فعالیت در همه رسانهها تربیت کند، این چرخه آموزش میبایست محدود و برای فعالیت در یک رسانه تخصصی آموزش ببیند مانند خبرنگارانی که برای فعالیت در خبرگزاری میراث فرهنگی تعلیم میبینند که قطعاً در رسانهها و خبرگزاریهای معروف دیگر همچون فارس نمیتوانند چندان کارآیی داشته باشد و این مهم به این نتیجه منتهی میشود که شما 20، 30 و یا 40 خبرنگار آموزشدیدهتان را در خبرگزاری تخصصی خودتان و با شیوه درست بهکار میگیرید.
آنا: بهعنوان سؤال پایانی برگزاری این سلسله نشستها تا چه اندازه میتواند در فرآیند ترویج روزنامهنگاری علم در کشور نقشآفرینی کند؟
اسدی: من چندان به برگزاری چنین نشستهایی خوشبین نیستم چون من و امثال من برای روزنامهنگاری علم حرف و ایده داریم، آنچه ما در این نشستها عنوان میکنیم بخشی از یک کوه یخی است که شما مشاهده میکنید و اگر قرار است از این مباحث بروندادی حاصل شود باید محملی فراهم شود تا بتوانیم با طیب خاطر آن را ارائه داده و آنها را پیادهسازی کنم و از این بابت اطمینان خاطر داشته باشم که حرمت من حفظ شده و نظراتم به هدر نمیرود.
خجیر: نگاه انتقادی من معطوف به عمل است، شاید نگاه انتقادی به معنی این باشد که چنین نشستهایی جواب نمیدهد ولی بهنظر من شما با همین قوت به پیش بروید و حتی از مجموع این نشستها کتابی تهیه کرده و با این کار به ادبیات نظری این حوزه بیفزایید، اما در این بین حتماً مباحثتان را ساماندهی کنید. بخشی از برنامههایتان را بر روی معرفتشناسی و چیستی ژورنالیسم علم معطوف کنید چون در این خصوص بهطورکلی اختلافنظر وجود دارد، از سوی دیگر اگر قرار است مجموع این فعالیتها بهسمت تدوین یک رشته دانشگاهی برای ژورنالیسم علم برود به محتوا و مضامین آن پرداخته شود، همچنین بخش دیگری از مصاحبهها هم میتواند به این موضوع بپردازد که چطور میتوان ظرفیت رسانهها را برای عمومیسازی علم فعال کرد و یا اینکه چگونه میتوان برای این رشته بازار کاری فراهم کرد. بهنظر من در پیش گرفتن چنین روندی سرانجام خوبی پیدا خواهد کرد.
انتهای پیام/4105/پ
انتهای پیام/