یک مددکار اجتماعی: با کودکان کار مانند مبلمان شهری برخورد میکنیم
لیلا ارشد همزمان با هفته ملی کودک در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا، در خصوص مهمترین معضلات کودکان کار و خیابان اظهار کرد: بزرگترین معضل کودکان کار این است که در سالهایی که باید به بازی و تحصیل بپردازند متاسفانه در حال کار کردن بوده و در خیابانها رها هستند و مورد آزار و اذیتهای فراوانی قرار میگیرند. بزرگترین مشکل این کودکان این است که در خانوادههایی به دنیا آمدهاند که به دلایل متعدد توانایی ندارند فرزندشان به شکل طبیعی در فرآیند رشد و تکامل قرار گیرد.
وی افزود: شاید بخشی از این مشکلات مربوط به خانواده باشد اما بخش مهمی از این موضوع وظیفه دولتهاست که باید به نوعی از این خانوادهها و کودکانشان حمایت کنند. این کودکان در خانوادههایی به دنیا آمدهاند که معمولا با اعتیاد، فقر، آسیب اجتماعی، گسست و طلاق، خشونت و مهاجرت به دلایل اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و همه این مسایل دلایلی برای فرستادن کودکان به خیابان است.
این فعال حقوق کودک گفت: نقش دولتها برای به حداقل رساندن این آسیب اجتماعی این است که وزارتخانهها و دستگاههایی که وظایف حمایت از این کودکان را دارند به درستی انجام وظیفه کنند تا ما این کودکان را در خیابانها نبینیم. در دولت یازدهم هنوز تغییری در مقایسه با دولت گذشته در حمایت از کودکان کار و خیابان ندیدهایم هرچند که ممکن است قضاوت در این باره زود باشد. به هر حال در زمینه بهبود اوضاع اقتصادی و اشتغال هنوز شاهد اتفاقات مناسبی نیستیم.
ارشد یادآور شد: برای تربیت فرزندان در ایران آموزش داده نمیشود، این ضعف آموزشی در نظام آموزشی کشور از جمله آموزش و پرروش و دانشگاهها دیده میشود. آموزش ندادن شیوههای فرزندپروری به والدین سبب میشود به دلیل اختلافات و مشکلات در خانواده روزی برسد که کودک، خانواده خود را ترک کند.
این مددکار اجتماعی ادامه داد: بیشترین کودکان خیابانی کودکانی هستند که خانواده دارند. بچههای فروشنده در مترو، کودکان دارای خانواده هستند اما چون والدین این کودکان برای تامین مخارج زندگی، کار و پول ندارند، مجبورند که کودکان خود را برای کسب و کار به خیابانها بفرستند تا بتوانند اجاره خانه و پول مایحتاج خانواده را بپردازند در حالی که براساس کنوانسیون حقوق کودک و در قوانین داخلی ایران، تحصیلات تا پایان دوره متوسطه باید رایگان باشد و اگر خانوادهای فرزند خود را به مدرسه نفرستد مقامات قضایی میتوانند پدر را تحت تعقیب قرار دهند.
وی افزود: در حالی ما در کشور شاهد حضور حجم گستردهای از کودکان خیابانی هستیم که خانوادههای هیچ یک از آنان مورد سوال قرار نمیگیرند و این بچهها حتی از سوی دولت نیز حمایت نمیشوند تا بتوانند به مدرسه بروند. بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران و اطلاعات وزارت آموزش و پروش مشخص است که ما چه تعداد کودک در سن مدرسه داریم. بخشی از آنان اکنون به مدرسه میروند حالا سوال اینجاست که بقیه این کودکان کجا هستند؟
ارشد تاکید کرد: بخش زیادی از مشکلات کودکان ما مرتبط با فقر و آسیبهای اجتماعی موجود در خانوادههای آنان است. فرزندی که به هر دلیلی امروز در خیابان است و از تحصیل باز میماند، نمیتواند مراحل رشد خود را به درستی طی کند و با انواع کودک آزاریهای جسمی، جنسی، زبانی، اجتماعی و عاطفی روبهرو میشود. پرسش مهم این است که این کودک در آینده چگونه شهروندی خواهد شد؟
این فعال حقوق کودک ادامه داد: ما به نهادی به نام شورای عالی کودک در ایران نیاز داریم. ما امروز در ایران شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی را داریم و حتی برای بسیاری از موضوعات شاهد وجود شوراهای عالی هستیم در حالی که برای کودکان تاکنون هیچ شورایی در نظر نگرفتهایم اما ما در این کشور مهمتر از فرزندان و کودکان چه داریم؟ همه تلاش نهادهای مدنی، دولت و مردم برای آینده کشور و فرزندانمان است اما وقتی این کودکان از آسیبهای اجتماعی رنج میبرند چرا ما نسبت به چنین موضوع مهمی بیتوجه هستیم.
ارشد ادامه داد: سالها پیش انجمن حمایت از حقوق کودکان طرحی را به دولت ارائه داد که بار مالی بر گردن دولت نمیگذارد و نمایندگان دولت در این شورا حضور دارند و نهادهای مدنی نیز در کنار آنان هستند اما این طرح تاکنون مورد استقبال قرار نگرفته است.
وی افزود: امروز آموزش و پرورش از یک زوایه و سازمان بهزیستی از زاویه دیگری به موضوع کودکان کار مینگرند اما چون اینها با هم هماهنگ نیستند در نهایت اتفاقات مهم و موثری برای کودکان کار رقم نمیخورد و اقدامات به صورت مقطعی و کوتاهمدت است. حتی در بسیاری اوقات این اقدامات میتواند مقابل یکدیگر باشد زیرا مورد ارزیابی قرار نمیگیرد که کجای کار ایراد و اشکال داشته است. در ایران با کودکان کار مانند مبلمان شهری برخورد میکنند چرا که این کودکان زیبایی شهر را برهم میزنند.
این مددکار اجتماعی گفت: تا زمانی که پدر تصمیم گیرنده نهایی عملکرد خانواده است ما نمیتوانیم برای کودکان کار دارای خانواده تصمیم بگیریم. بنابراین وقتی کودک کار در خیابان است باید از حمایتهایی بهرهمند شود تا اگر آسیب دید مورد حمایت نهادهای دولتی و مدنی قرار گیرد. نهادها و موسسات دولتی حامی کودکان کار باید در مناطقی که حضور کودکان کار زیاد است، مستقر باشند تا این کودکان بتوانند به محض بروز آسیب با مراجعه به این سازمانها از حمایت اجتماعی برخوردار شوند.
ارشد افزود: بخشی از قانون کار که درباره کارگاههایی با زیر 10 کارگر استثنائاتی قائل شده است، یکی از قوانین به شدت مضرر برای کودکان کار است. همچنین برخی از مراکز از کودکان استفاده میکنند و میگویند اینجا یک کارگاه خانگی است بنابراین لازم نیست که تامین اجتماعی را از این موضوع مطلع کنیم؛ در حالی که در برخی از این مراکز کودکان کار بیشترین آسیب اجتماعی را متحمل میشوند.
این مددکار اجتماعی یادآور شد: افزایش حاشیهنشینی در اطراف شهرهای بزرگ نیز بر فزونی تعداد کودکان کار موثر است. در خانوادههایی که به دلیل فقر و محدودیتهای اقتصادی سرزمین مادری و روستای خود را ترک میکند چون سرپرست خانوار شغلی ندارد، بخشی از هزینههای زندگی به گردن زنان و کودکانی میافتد که مجبورند در خیابانها به دستمالفروشی و گلفروشی بپردازند.
انتهای پیام/