سینمای دفاع مقدس در دهه 60 یک آمادهباش نظامی بود/ شهید ستاری حامی دایره سرخ و حمله به اچ 3
به گزارش خبرنگار حوزه سینمای گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، هفته گذشته و در قالب مرور برگزیدههای سینمای دفاع مقدس در شبکه نمایش سیما، فیلم سینمایی«گذرگاه» به کارگردانی شهریار بحرانی پخش شد. این فیلم محصول سال 1365 است و در آن اردلان شجاعکاوه، خسرو ضیایی، عطا سلیمانیان، محرم زینالزاده، مژگان بنیهاشمی و علی شاهحاتمی به ایفای نقش پرداختهاند.
به همین بهانه، گفتگویی کوتاه با اردلان شجاعکاوه بازیگر این فیلم داشتهایم که از نظر میگذرانید.
آنا: تماشای بسیاری از فیلمهای دفاع مقدس که در دهه 60 ساخته شدهاند. با وجود برخی ایرادات فنی یا ضعف فیلمنامه همچنان برای مخاطبان جذاب است. ارزیابی شما در این باره چیست؟
شجاعکاوه: سینمای جنگ در سالهای دهه 60 بازتابی از شرایط جامعه در آن روزگار بود. در شرایطی که کمتر از سه سال از وقع انقلاب اسلامی گذشته بود، دیوانهای به نام صدام با تمام قوا و با پشتیبانی قدرتهای بزرگ به کشور ما حمله کرد. وقتی یک قاتل یا کسی که از نعمت عقل برخوردار نیست پشت در خانه شما آمده است و با لگد زدن میخواهد در را بشکند، طبیعی است که شما با او بحث فرهنگی نمیکنید و با فراغ بال به دنبال یک راه حل بلندمدت نیستید؛ یا باید از پلیس و افراد دیگر کمک بگیرید و یا از خانه و کاشانه خود دفاع کنید.
هنوز هم خیلیها که مرا میبینند میگویند که برای دیدن فیلم «گذرگاه» چند بار به سینما رفتهاند
شاید از نگاه مخاطبان امروز و منتقدان، در اغلب این فیلمها شاهد اغراق باشیم. بارها شنیدهایم که برخی به شوخی میگویند با یک تیراندازی ساده، چهار پنج عراقی روی زمین میافتادند، اما نباید فراموش کرد که جامعه ما در آن دوران این محتوا را میپذیرفت. از نگاه من، سینمای دفاع مقدس در دهه شصت یک مارش و آمادهباش نظامی بود. این فیلمها به دنبال نوعی آمادگی برای دفاع از میهن و بیرون راندن دشمن از مرزها بودند.
ما به این مارش نظامی نیاز داشتیم. من الان بحث زیباییشناسی و فنی نمیکنم اگرچه این نگاه زیباشناسانه و رویکرد عاطفی هم در فیلمهای ما با قوت وجود داشت. خیلی از تماشاگران پای فیلم گذرگاه اشک ریختند. اتفاقی که در برخی فیلمهای دیگر سینمای جنگ هم به وفور رخ داد. با این حال آن چه برای ما اهمیت داشت آمادگی روحی و روانی جامعه برای مقاومت در برابر ارتش تا بن دندان مسلح عراق بود.
آنا: با این حال فیلم گذرگاه در کنار خصلت حماسی و هیجانی که به آن اشاره کردید، آشکارا رگههای از فیلمهای کلاسیک جنگی و حتی وسترن را در خود داشت.
شجاعکاوه: «گذرگاه» به معنی واقعی کلمه یک فیلم پارتیزانی و جنگی و حاصل تلاش یک گروه همدل و زحمتکش بود. در زمان فیلمبرداری واقعاً سختیهای زیادی پیش روی ما بود. شاید به خاطر همین سختیها، نتیجه کار برای تماشاگران ماندگار شد. برای اولین بار در سینما ایران از نمای شیشهای (گلاس شات) استفاده شد. دوستان فنی برای این فیلم، یک پل واقعی ساختند. آقای عبدالحمید قدیریان به عنوان یک هنرمند نقاش، پرترههای زیبایی از شهدا را خلق کردند. این فیلم و بسیاری از آثار سینمای دفاع مقدس در دهه شصت ترکیب نگاه روحانی ما به جنگ و لزوم آمادگی برای دفاع از کشور بود.
یک سال بعد از تولید فیلم گذرگاه، آقای بحرانی فیلم «هراس» را کلید زد. ایشان در همان جلسات اولیه با عوامل، به مصاحبه صدام اشاره کردند که تهدید کرده بود میخواهد تهران را بمباران شیمیایی کند.
آقای بحرانی معتقد بود که باید در برابر این تهدید واکنش نشان داد. اولین گام نیز آموزش به مردم است تا بتوانند در صورت حمله احتمالی، اقدامات درستی انجام دهند؛ بنابراین در قالب یک فیلم سینمایی، علاوه بر نشان دادن جنایات دشمن، چگونگی مقابله با این حملات و استفاده از ماسکهای شیمیایی یا رفتن به ارتفاعات و پرهیز از حضور در پناهگاههای زیرزمینی آموزش داده شد. چرا که تا آن زمان مرسوم بود که در زمان موشکباران به پناهگاههای زیرزمینی بروند؛ در صورتی که در زمان حملات شیمیایی و برای دور شدن از آثار نامطلوب و کشنده این گازهای سمی، باید به ارتفاعات رفت و به هیچ عنوان نباید به زیرزمین رفت.
چنین تفکری از سوی آقای بحرانی منجر به تولید فیلمهایی مثل گذرگاه یا هراس شد. معتقدم که برای درک چرایی و چیستی آن فیلمها باید به تجربه زیستی در آن دوران نزدیک شد. فیلم گذرگاه از فیلمهای پرفروش سینمای ایران است. هنوز هم عزیزانی که مرا میبینند، این فیلم را به خاطر دارند و خیلی از آنها میگویند که برای دیدن گذرگاه چند بار به سینما رفتهاند. مردم همیشه به ما لطف داشتهاند و این یادآوریها است که ما را دلگرم میکند.
آنا: علاوه بر گذرگاه، در ژانر دفاع مقدس فیلمهایی همچون «دایره سرخ» و «بر بال فرشتگان» هم در کارنامه شما دیده میشود. اگر اشتباه نکنم حضور شما در عرصه تا اواسط دهه هفتاد ادامه داشت.
شجاعکاوه: بعد از حدود 15 سال حضور در تئاتر که از دوران نوجوانی آغاز شده بود، از سال 1363 و با فیلم «بایکوت» وارد سینما شدم. در ادامه و تا یک دهه بعد در چند فیلم ایفای نقش کردم که از آن میان آثاری همچون «گذرگاه»، «هراس»، «عملیات کرکوک»، «بر بال فرشتگان» و «دایره سرخ» در ژانر سینمای دفاع مقدس میگنجد. آخرین فیلم در این بازه زمانی با محوریت جنگ، دایره سرخ به کارگردانی آقای جمال شورجه بود که در سال 1373 در کنار آقای محمد کاسبی و فرامرز قریبیان حاضر بودم.
این فیلم با حمایت شهید منصور ستاری که در آن زمان فرمانده نیروی هوایی ارتش بودند ساخته شد. در زمان حیات تیمسار ستاری با حمایت نیروی هوایی دو فیلم «حمله به اچ 3» و «دایره سرخ» برای به تصویر کشیدن رشادتهای دلاوران نیروی هوایی در دوران جنگ ساخته شد.
این دو فیلم پروژههای سنگینی بودند که بدون حمایت سرتیپ ستاری امکان ساخت آنها فراهم نبود. خاطرم هست سانحهای که در دی ماه سال 1373 به شهادت ایشان منجر شد، در میانه فیلمبرداری فیلم دایره سرخ اتفاق افتاد و کار هم برای مدتی تعطیل شد. جا دارد از این شهید بزرگوار یادی بکنیم که به فرهنگ و هنر علاقهمند بودند و واقعاً از عوامل تولید حمایت کردند.
آنا: در بین فیلمهایی که در سینمای دفاع مقدس کار کردهاید، کدام کار برای شما خاطرهانگیزتر است؟
شجاعکاوه: هر کدام از این فیلمها تجربهای مثبت و البته دنیایی از خاطره است. اتفاقاً «گذرگاه» چون اولین فیلم دفاع مقدسی من بود برایم جذابتر است. در این فیلم من نقش یک رزمنده دلاور را بازی میکنم که از دل مردم عادی کوچه و بازار راهی جبهه میشود تا با ارتشی که سرتاپا مسلح است بجنگد. برای من خاطرات روزهای فیلمبرداری این اثر همیشه قشنگ است.
2 فیلم «دایره سرخ» و «حمله به اچ 3» با حمایت شهید منصور ستاری که در آن زمان فرمانده نیروی هوایی ارتش بودند، ساخته شد
من همیشه گفتهام، ما در این فیلمها ادای جنگ را در میآوریم اما خیلی از همکاران در جریان فیلمبرداری زخمی شدند. خود من هم از این حوادث بینصیب نبودم.
از آن سالها بیش از 30 سال گذشته است. در آن زمان بسیاری از ابزارهای فیلمبرداری و شیوههای ضبط که اکنون در سینمای ما باب شده است، موجود نبود و جلوههای ویژه هم به آن معنی که داریم نداشتیم. ابزار ما ابزار جنگی واقعی بود. در زمان فیلمبرداری «هراس» در یک سکانس گلولههای تیربار در فاصله سه متری من به صخرهها برخورد میکرد و اگر یکی از آن گلولهها کمانه میکرد، معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار من بود. به هر حال باید فیلمهای آن دوره را با بافت اجتماعی همان دوره سنجید.
آنا: اگر نکتهای در پایان دارید بفرمایید.
شجاعکاوه: در آخر از خداوند میخواهم که انشاءالله صلح، امنیت و آرامش در تمام کره زمین مخصوصاً در منطقه پرآشوب ما فراگیر شود. مردم عزیز ما درگیر هیچ جنگی نشوند و فقط فیلمهایی پرمحتوا از جنگ و جانفشانی دلاورمردان ما را ببینند.
انتهای پیام/4072/4104/
انتهای پیام/