همسویی مطلق اروپا با آمریکا برای ترغیب ایران به مذاکره / «خودتحقیری» را متوقف کنید!
گروه بینالملل خبرگزاری آنا- حسین ارجلو؛ ترافیک دیپلماتیک در منهتن نیویورک این روزها سنگین است. رهبران تروئیکای اروپایی ازجمله مقاماتی بودند که به دیدار رئیسجمهور ایران شتافتند و برای بهاصطلاح حل اختلاف ایران و آمریکا، خواستار دیدار روحانی با ترامپ شدهاند. اروپا معتقد است که حضور روحانی در نیویورک فرصتی طلایی است که نباید از دست برود. شب گذشته، «امانوئل مکرون» و «بوریس جانسون»، رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر انگلیس در نیویورک با رئیسجمهور کشورمان دیدار کردند و از وی خواستند که به ملاقات کلیددار کاخ سفید برود. مکرون در این دیدار سهجانبه گفته بود: «چیزی که مهم است این است که اگر روحانی این کشور را بدون دیدار با رئیسجمهور ترامپ ترک کند، بهمنزله فرصتی ازدسترفته خواهد بود چون او بهزودی و در چند ماه آینده به اینجا برنخواهد گشت و رئیسجمهور ترامپ هم که به تهران نخواهد رفت. بنابراین، آنها باید همین حالا دیدار کنند.» جانسون هم سری تکان داده و گفته است که با مکرون موافق است.
بیانیه اتهامآمیز دلال فرانسوی و شرکا
پس از این دیدار، کاخ الیزه بیانیهای را منتشر کرد که نشان داد منظور دقیق فرانسه از گفتگو با ترامپ چیست. در این بیانیه تأکید شده که «امانوئل مکرون با اشاره به موضوع حمله به تأسیسات نفتی عربستان به روحانی تأکید کرد که مسیر کاهش تنشها در منطقه، تنگتر شده و زمان آن فرارسیده که ایران تنشها را کاهش دهد.» اندکی پیش از دیدار رهبران اروپایی با رئیس قوه مجریه در آمریکا، بیانیه مشترکی از سوی آنها در خصوص اتهامزنی به ایران برای عاملیت در حمله به تأسیسات نفتی آرامکو منتشر و ادعاشده بود: «واضح است که ایران مسئول حمله به تأسیسات نفت سعودی است.» در ادامه نیز افزودند «زمان آن فرارسیده که ایران چارچوب مذاکرات طولانیمدت درباره برنامه هستهای، موضوعات امنیت منطقهای را که شامل برنامههای موشکیاش میشود بپذیرد.»
با این حساب، تشویق و ترغیب ایران به مذاکره با آمریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل، در واقع برای امتیاز گرفتن از جمهوری اسلامی بهمنظور تحقق آرزوهای بربادرفته در برجامهای دو و سه به شمار میآید. مذاکره مطلوب و موردنظر غرب، به این مفهوم است که یا ایران پای میز گفتگو میآید و با زبان خوش، آنچه اروپا و آمریکا را نگران میکند را محدود و واگذار میکند یا باید منتظر تحریمهای جدیدتر و سختتر باشد. اصرار میکنند چون حمله نظامی به جهت هزینهها و تبعات سنگین آن، رنگباخته و تنها راه، فشار و چانهزنی برای ترغیب جمهوری اسلامی برای کوتاه آمدن از شاخصههای قدرت خویش است. بهبیاندیگر، آنچه اکنون در نیویورک در حال اتفاق افتادن است، همداستانی و همسویی کامل تروئیکای اروپایی با آمریکا برای متقاعد کردن ایران به مذاکره بر سر موضوعات منطقهای، نظامی و برجامی است و در حقیقت، ترامپ برای اجرای سیاستهای خود به این سه کشور، نمایندگی تامالاختیار اعطا کرده است.
دوگانه «جنگ – مذاکره» چقدر اعتبار دارد؟
بخش دیگری از دلالی اروپا ناظر به این واقعیت است که دوگانه جنگ – مذاکره وجاهت و اعتبار خود را کاملاً از دست داده است. ترامپ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل و در پاسخ به این سؤال که بسیاری قصد دارند وی را به سمت جنگ بکشانند، پاسخ داد: «تجربه عراق را تکرار نخواهیم کرد.» «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا نیز 31 شهریور – دو روز پیش از برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل – اذعان کرده بود که «مأموریت ایالاتمتحده پرهیز از جنگ با ایران است»! از طرفی، تحرک دیپلماتیک اروپا شاید برای اروپا و آمریکا آب نداشته باشد اما بهطور حتم برای برخی در داخل نان دارد. حسن روحانی در خصوص ارتباط امضای برجام با رفع سایه جنگ گفته بود: «یکی از موفقیتهای برجام برداشتن سایه تهدید از سر مردم بود. پرونده ایران در شورای امنیت، در چارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار دادهشده بود که زمینه را برای حمله نظامی به ایران آماده کنند و حتی در این زمینه به تفاهم هم رسیده بودند. مذاکرات توانست بهانه برای تهدیدات را برطرف کند.» به دنبال این اظهارنظر، برخی از شخصیتهای وابسته به طیف اصطلاحطلب نیز مشابه این سخنان را تکرار کرده و امروز هم استدلال آنها بدون توجه به مواضع آمریکاییها و موازنه قدرت در منطقه، همین است که چنانچه مذاکره نکنیم، سایه جنگ دوباره مستدام شده و بر شدت تحریمها افزوده خواهد شد.
خودتحقیری تا کجا؟!
این لطیفه نیز قابلتأمل است که ملاقات و دیدار صرف روحانی با مقامات غربی بهخصوص «بوریس جانسون»، نخستوزیر انگلیس با مثلث «عزت، حکمت، مصلحت» که مشاور وی برای توفیق در آن، التماس دعای خیر از مردم کرده بودند، کاملاً منافات دارد، مذاکره و گفتگو با آنها جای خود! نخستوزیر انگلیس در حاشیه مجمع عمومی به کشورمان اتهام زده بود که ایران «بهاحتمال بسیار زیاد» پشت پرده حمله اخیر به تأسیسات نفتی عربستان سعودی بوده و مدعی شد که ارتش انگلیس ممکن است برای کمک به تأمین امنیت عربستان سعودی علیه حملات به این کشور در آینده وارد عمل شود.
بااینحال، رئیسجمهور کشورمان حاضر شد با فردی که هم در بیانیه مشترک اتحادیه اروپا و هم بهصورت اختصاصی به جمهوری اسلامی اتهام خلاف واقع زده و تلویحاً ایران را به استفاده از قدرت نظامی تهدید کرده بود، ملاقات کند و آنچنانکه از تصاویر پیداست، به گفتگویی مسرتبخش و مملو از مطایبه نیز با وی بپردازد. جناب روحانی بارها بر لزوم لغو همه تحریمها و عدمتغییر در مفاد برجام تأکید کردهاند، لذا لغو دیدار با مقامات اروپایی بهخصوص انگلیس خبیث به دلیل اتهامزنیهای واهی و پرهیز از «خودتحقیری»، به صلاح نظام و کشور نزدیکتر بود.
فرجام مذاکره احتمالی در نیویورک
سؤال اینجاست که با خطونشانهای اروپا علیه ایران در ماجرای آرامکو بهمنظور افزایش فشار بر کشورمان برای آمدن پای میز مذاکره، آیا موضع ترامپ نیز دستخوش تغییر شده و گپ و گعده با کلیددار کاخ سفید، آبی است به روی آتش تنشها؟ سیاست ترامپ در حقیقت همان اظهارات سخیف وی در مجمع عمومی بود که بدون پردهپوشی و بهصراحت بر زبان آورد و گفت: «تحریمهای ایران لغو نمیشود بلکه بیشتر هم خواهد شد.» تجربه مذاکره ایران با آمریکا در دوره تصدی رئیسجمهور دموکرات پیشین نشان داد که گفتگو با مقامات کاخ سفید، اشتباهی راهبردی بود چراکه حتی اوبامای مؤدب نیز همه تحریمها را لغو یا تعلیق نکرد بلکه بر شدت آنها افزود. شیوه ترامپ نیز تقویت راهبرد «فشار حداکثری» و افزایش تحریمهاست و از این رو، مقارن دانستن مذاکره با کاهش تحریمها، آزمودن آزمودهها و تکرار خطایی فاحش به شمار میآید. آنچه ترامپ و کارچاقکنهای اروپایی وی از ایران میخواهند، ورود به مذاکرهای جامع برای چیدن بازگشتناپذیر همه بهاصطلاح تهدیدات هستهای، نظامی، منطقهای است و ابراز علاقه کلیددار کاخ سفید، صرفاً در همین راستا تفسیرشدنی است. لذا تصور اینکه ترامپ به توافقی برای رفع تحریمها چراغ سبز نشان داده، خوشبینانه و سادهانگارانه است چراکه وی بر اساس یک طرح از پیش تعیینشده برای خلع سلاح ایران از همه مؤلفههای قدرتش در حال حرکت است و خارج از این چارچوب، دست به هیچ اقدام نمیزند.
انتهای پیام/4106/پ
انتهای پیام/