دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
13 مرداد 1398 - 00:05

حاشیه امنی که اروپایی‌ها برای خود ساخته‌اند/ چرا اروپا از شرایط فعلی برجام رضایت کامل دارد؟!

اروپا تقابل ایران و آمریکا را فرصتی برای تضعیف هم‌زمان تهران و واشنگتن و شانه خالی کردن از تعهدات برجامی خود می‌داند؛ ازاین‌رو لزوم اتخاذ تدابیر جدید برای وادار کردن قاره سبز برای خروج از حاشیه امن خود و عمل به وعده‌هایش بسیار ضروری به نظر می‌رسد.
کد خبر : 408590
1.jpg

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا – حسین ارجلو؛ اروپایی‌ها همواره بازیگرانی موج‌سوار در مناسبات بین‌المللی بوده‌اند و نشان داده‌اند که همیشه به فکر منافع حداکثری خود هستند. قاره سبز پس از جنگ جهانی دوم، وارد ائتلافی راهبردی با آمریکا شد و این همکاری با نوسانی اندک تا سال 2016 ادامه یافت. همکاری استراتژیک در دو سوی اقیانوس اطلس اما پس از روی کار آمدن «دونالد ترامپ» سیری نزولی به خود گرفت و به‌جای «تعامل»، به «تقابل» پیدا و پنهان بدل شد.


رهبران تروئیکای اروپایی شامل انگلیس، آلمان و فرانسه پس از ورود کلیددار کاخ سفید، هر کدام، پالس‌های منفی نسبت به انتخاب وی ارسال کرده و از همان روز نخست، نشان دادند که حاضر نیستند چشم و گوش بسته، در پازل واشنگتن بازی کنند. اروپا در ابتدا مخالفت‌های ملایمی علیه ترامپ ابراز کرد. از باب نمونه، «فرانسوا اولاند»، رئیس‌جمهور پیشین فرانسه بعد از جلوس ترامپ در اتاق بیضی کاخ سفید از آغاز یک «دوره پرابهام» در روابط واشنگتن – پاریس خبر داد. «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان نیز با احتیاط بیشتری به ترامپ پیام فرستاد و گفت: «من با توجه به ارزش‌های بنیادین آلمان ازجمله دموکراسی، آزادی، احترام به حقوق و حرمت انسان‌ها صرف‌نظر از نژاد، رنگ پوست، تعلق مذهبی، جنسیت، گرایش جنسی یا باور سیاسی، آمادگی خود را برای همکاری‌های با رئیس‌جمهوری آتی آمریکا، دونالد ترامپ، اعلام می‌کنم.»


با مرور نطق‌های انتخاباتی ترامپ که بوی نژادپرستی و مهاجرستیزی از آن‌ها به مشام می‌رسید، مشخص است که مفهوم پیام مرکل، صدراعظم ثروتمندترین کشور اروپا چه مفهومی دارد. مشابه همین پیام را «ترزا می»، نخست‌وزیر انگلیس به کاخ سفید مخابره کرد و محتاطانه به سمت تقابل با مستأجر آن پیش رفت.


ترامپ


غلیان خشم اروپا علیه آمریکا


اما این رویه، به همین‌جا ختم نشد و غلظت مخالفت‌های اروپا با آمریکا به‌ویژه بعد از اجلاس جی – 7 در سال 2017 شدت یافت. صدراعظم آلمان پس از نشست سران کشورهای صنعتی جهان از مواضع ضداروپایی ترامپ در موضوع مهاجران، ساختار ناتو و همکاری‌های اقتصادی اروپا با روسیه ابراز ناامیدی کرد و گفت: «آمریکا دیگر شریک قابل‌اعتمادی برای اتحادیه اروپا نیست. من فکر می‌کنم ما اروپایی‌ها سرنوشت خود را در دستان خود داریم.» همین اظهارات کافی بود تا آتش خشم ترامپ را شعله‌ور کند. او در نخستین گام، مراودات مرسوم تجاری اروپا و آمریکا را زیر پا گذاشت و بر فولاد و آلومینیوم وارداتی اروپا، به ترتیب 25 و 10 درصد تعرفه وضع کرد؛ سیاستی که مقامات اروپایی را از برلین تا بروکسل نسبت به استفاده سیاسی ترامپ از تعرفه‌ها سخت برآشفته کرد.


بااین‌حال، به علت درهم‌تنیدگی اشتغال در اروپا با صادرات به آمریکا، عملاً مقابله‌به‌مثل قاره سبز با واشنگتن مقدور نیست و بالاجبار به همکاری خود با آمریکا ادامه می‌دهند که همین امر به عقده‌ای برای آن‌ها تبدیل‌شده است.


ترامپ هفته گذشته نیز از رویکرد سرسختانه اروپا علیه برگزیت انتقاد کرد و در توئیتی نوشت: «خیلی بد است که اتحادیه اروپا این‌قدر علیه بریتانیا و برگزیت سخت می‌گیرد. اتحادیه اروپا در قبال ایالات‌متحده هم یک شریک تجاری بی‌رحم است، اما این (روند) تغییر خواهد کرد.» وی دو هفته پیش هم «امانوئل مکرون»، یکی از دوستان و شرکای نزدیکش در اروپا را به دلیل وضع مالیات بر شرکت‌های فناوری آمریکایی «احمق» خوانده بود!


موج‌سواری اروپا روی چهره منفی ترامپ


بااین‌حال، سیاست‌های ترامپ در عرصه جهانی و پشت پا زدن وی به معاهدات بین‌المللی اعم از خروج از پیمان اقلیمی پاریس و توافق هسته‌ای ایران با گروه 1+5، جنگ تجاری با چین و مشهور شدن به ضدیت با مهاجران و نمایندگان اقلیت کنگره به بهانه‌های نژادپرستانه، چهره‌ای منفی از آمریکای تحت حاکمیت ترامپ به معرض نمایش گذاشت.


در موضوع خروج آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران، اروپا به نحوی وارد گود شد که گویی همه تلاش و نیروی خود را برای متقاعد کردن ترامپ به‌منظور بازگشت به برجام به کار گرفته است. تروئیکای اروپایی کوشید از ایران بخواهد تا از مؤلفه‌های قدرت خود کوتاه بیاید و از سوی دیگر، آمریکا را به این وسیله مجاب کند تا به توافق بازگردد. پس از آن، در نمایشی مضحک، از اردیبهشت 97 تاکنون وانمود کرده‌اند که در حال راه‌اندازی سازوکاری مالی خود موسوم به «اینستکس» هستند تا از طرفی ایران را متقاعد به انجام تعهداتش بدون مابازاء کنند و از طرفی، تعلل خود در عملیاتی کردن این کانال مالی را که به تعبیر رهبر معظم انقلاب چیزی جز یک «شوخی تلخ» نیست به گردن آمریکا بیندازند و در ادامه راهبرد تقابل و تضعیف ترامپ، با استانداردهای دوگانه بازی کنند.


ترامپ


تضعیف هم‌زمان ایران و آمریکا، نقطه ایده آل اروپا!


واقعیت این است که اروپا افزون بر اینکه خواستار تضعیف آمریکا و مترصد هر فرصتی برای ضربه زدن به کاخ سفید است، هم‌زمان خواهان تضعیف و ایجاد محدودیت برای جمهوری اسلامی به دلایل مختلف نیز هست.


«ژان ایو لودریان»، وزیر خارجه فرانسه، در 5 بهمن سال گذشته ایران را تهدید کرد که در صورت عدم پیشرفت در گفتگوها بر سر برنامه موشکی، تهران را تحریم خواهد کرد. «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان نیز در همان مقطع در گفتگو با رادیو رژیم صهیونیستی، سیاست ایران در سوریه را تهدیدکننده امنیت اسرائیل برشمرده و بر حق این رژیم برای دفاع از خود تأکید کرد.


«امانوئل مکرون» رئیس‌جمهور فرانسه هم در شهریور 96 مدعی شده بود: «با توجه به تحولات وضعیت منطقه و فشار فزاینده‌ای که ایران به منطقه وارد می‌کند و با توجه به فعالیت رو به گسترش ایران در زمینه موشک‌های بالستیک، باید برای محدود کردن فعالیت موشکی ایران و تمدید محدودیت‌های برجام بر غنی‌سازی ایران برای دوران پس از سال 2025، با این کشور گفت‌وگو کرد. برجام باید حفظ شود، اما درعین‌حال باید در زمینه تمدید محدودیت‌های برجامی، مسائل موشکی و منطقه‌ای با ایران گفت‌وگو کرد».


پرچمی که اروپا به آمریکا سپرد


لذا تردیدی نیست که اروپا برای به زیر کشیدن دو رکن اصلی از مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی (توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای)‌ با آمریکا هم‌نظر است؛ اما ترجیح می‌دهد که پرچم‌داری این مخالفت، به اسم آمریکا تمام شود. افزون بر این، اروپایی‌ها از دهه 80 که زیر میز مذاکرات تهران زدند و بدعهدی خود را ثابت کردند، معتقدند که برجام، بیش از آنکه محصول اروپا باشد، حاصل توافق واشنگتن و تهران است اما به‌صورت شفاف و روشن، این واقعیت را بیان نمی‌کنند.


ازاین‌رو، تقابل فعلی آمریکا و ایران را فرصتی مغتنم برای درگیری فرسایشی و تحلیل قوای دو کشور می‌دانند و باوجوداینکه، قاره سبز بازیگری مهم در توافق هسته‌ای است و تعهدات فراوانی داده است، از تحولات اخیر برای شانه خالی از زیر بار وعده‌های خود در قبال ایران در کنار تخریب بیشتر وجهه جهانی ترامپ به دلیل ایجاد تنش در منطقه و خروج از برجام برای انتقام‌جویی، بسیار خرسند است.


در واقع، شرایط فعلی، نقطه مطلوب و ایده‌آل اروپاست، به‌ویژه اینکه به‌زعم آن‌ها، ایران اسلامی به‌واسطه پیش‌پرداخت‌هایی که در انجام تعهداتش به‌صورت یک‌جانبه انجام داده، نیازمند برجام است و هنوز هم فکر نمی‌کنند که گام‌های اول و دوم جمهوری اسلامی برای کاهش تعهدات برجامی، جدی باشد چراکه اگر این‌گونه بود، تقلا و تکاپوی بیشتری از خود نشان می‌دادند. لذا برهه کنونی به‌واسطه «مهندسی شوم» اروپا، فرصتی برای فرار از الزامات برجامی آن‌ها را فراهم آورده است.


ترامپ


طلبکاران برجامی ایران


نکته اینجاست که پس از کلید خوردن کاهش تعهدات کشورمان ذیل توافق هسته‌ای در 28 اردیبهشت سال جاری، اروپایی‌ها به‌جای اینکه درصدد تحرک بیشتر باشند، از این اقدام ایران که طبق بند 36 می‌تواند اجرای بخشی از تعهدات خود را متوقف کند، انتقاد کرده و طلبکار شدند!


طبق اطلاعیه شورای عالی امنیت ملی، به کشورهای باقی‌مانده در برجام 60 روز فرصت داده شد تا تعهدات خود به‌ویژه در حوزه‌های بانکی و نفتی را عملیاتی نمایند و به دلیل اینکه طی این مهلت، کشورهای مزبور قادر به تأمین مطالبات ایران نشدند، در مرحله بعدی، جمهوری اسلامی، رعایت محدودیت‌های مربوط به سطح غنی‌سازی اورانیوم و اقدامات مربوط به مدرن‌سازی رآکتور آب‌سنگین اراک را متوقف کرد.


«فدریکا موگرینی»، ۲۳ اردیبهشت سال جاری بعد از نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا و پس از دیدار با «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در بروکسل از ایران خواست تا به توافق هسته‌ای سال 2015 پایبند باشد اما از تعهدات اروپا سخنی به میان نیاورد. رئیس‌جمهور فرانسه نیز پس از اطلاعیه شورای عالی امنیت ملی کشور اعلام کرد که از تصمیم ایران متأسف است! ضمن اینکه وزیر خارجه آلمان در سفر خردادماه گذشته به منطقه، پیش از عزیمت به ایران نسبت به تصمیم برجامی هشدار داد و افزود که برلین برای گفتگو در مورد «کمتر برای کمتر» آماده نیست که منظور وی، تعهدات کمتر ایران در توافق هسته‌ای برای کاهش تحریم‌هاست.


چه باید کرد؟


با رویکردی که اروپایی‌ها طی این مدت برای حفظ برجام بدون آورده برای ایران در پیش گرفته‌اند، به نظر می‌رسد که پرونده هسته‌ای به نتیجه دلخواه جمهوری اسلامی منتهی نخواهد شد و لازم است که تدابیر جدی‌تر و البته سخت‌گیرانه‌تری برای خارج کردن اروپا از حاشیه امنی که از تقابل ایران و آمریکا برای خود ساخته، اتخاذ شود. ضمن اینکه باید در نظر داشت که فلسفه کلیدی اقدام متقابل، تأثیرگذاری بر رفتار طرف مقابل، وادار کردن حریف به عقب‌نشینی و یا حداقل منصرف کردن اروپا از زیاده‌خواهی‌های بیشتر است.


هرچند افزایش غنی‌سازی، اروپایی‌ها را به تکاپو انداخته و موجب شده که مقامات ارشد اروپایی به فکر سفر به تهران بیفتند، اما باید در نظر داشت که آن‌ها نه برای اطمینان دادن به جمهوری اسلامی و عملیاتی کردن تعهداتشان، بلکه به‌منظور ارائه وعده‌های جدید و مجاب کردن ایران برای بازگشت به نقطه صفر پیش از 18 اردیبهشت سال جاری، چمدان‌های خود را به مقصد کشورمان بسته‌اند.


درنتیجه، جمهوری اسلامی با استفاده از فرصت اجماعی که در سطح جهان علیه آمریکا در نقض برجام به راه افتاده، می‌تواند با طرح پایان «صبر استراتژیک» ایران و اقدام متقارن دیپلماتیک برای اقناع بیشتر افکار عمومی، گام‌های محکم‌تری برای واداشتن اروپا به تحرک و انجام تعهداتش در دستور کار قرار دهد.


انتهای پیام/4106/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب