سید حسن نصرالله: رژیم آل سعود مراحل پایانی عمر خود را طی می کند
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا از العالم، سید حسن نصرالله در گفتگو با شبکه العالم با بیان اینکه عربستان در پایان عمر خود به سر میبرد، اظهار کرد: اکنون رژیم سعودی پیر شده است و مراحل پایانی خود را طی میکند.
دبیر کل حزبالله لبنان با بیان اینکه عربستان در پایان عمر خود به سر میبرد، اظهار کرد: اکنون رژیم سعودی پیر شده است و مراحل پایانی خود را طی میکند.
سید حسن نصرالله گفت: در واقع عربستان آغازگر دشمنی با ایران بود و مشکلش با ایران، همان مشکلی بود که با دیگر کشورهای عربی داشت یعنی حمایت از مسئله فلسطین و جنبشهای مقاومت منطقه. این درگیری نیابتی نیست و ما صرفنظر از موضع ایران معتقدیم عربستان با نیروهای مقاومت لبنان دشمنی میکند بنابراین مشکل ما با عربستان هیچ ارتباطی با ایران ندارد.
دبیر کل حزبالله لبنان اظهار کرد: رژیم آل سعود پیر شده و به دلایلی طبیعی مانند اقدامات ظالمانه در صد سال اخیر و ریشه دواندن فساد در این رژیم ، سرکوب مردم و انحصارطلبی خاندان حاکم، شاید در مراحل پایانی عمر خود باشد اما درنهایت عملکرد مسئولان کنونی عربستان که در تضاد با پیشینیان خود بود شتاب بیشتری به این پایان خواهد داد.
وی همچنین افزود که اعلام جنگ محمد بن سلمان ولیعهد رژیم سعودی به یمن و جنایتهای این رژیم و همچنین دخالت آشکار عربستان در مسائل دیگر کشورها با معرفی خود به عنوان دوست طی بیست سال اخیر، بر آینده عربستان تأثیر خواهد گذاشت.
سید حسن نصرالله تصریح کرد: ما اکنون برای اولین بار شاهد سر دادن شعار مرگ بر آل سعود در چندین کشور عربی هستیم و برای اولین بار شاهد قدرتهای سیاسی و مردمی و دولتهایی هستیم که موضع واضحی نسبت به آل سعود و دخالتهایش در منطقه میگیرند.
در ذیل مشروح این گفتگوی خواندنی آمده است:
سؤال: لطفاً درباره برخی مسائل سوریه و انتخاب آن توسط ایران، حزبالله و خود سوریه توضیحاتی بدهید آیا مسیرهای دیگری پیش از این مسیر انتخاب شده بود؟
اولین گزینه، یافتن راهکار سیاسی بود. سوریه، ایران و حزبالله تماسهایی با شمار زیادی از گروههای مخالف گرفتند و همگی آنان را به راهکار سیاسی دعوت کردیم اما همه آنان با ورود در گفتوگوی سیاسی مخالفت کرده و گفتند نظام سوریه بهزودی نابود خواهد شد که به نظر ما این برآورد آنان نادرست بود و آنان با شتاب دست به اقدام نظامی زدند، هدف واقعی آنان حمله به ارتش سوریه و نابود کردن نظام سوریه بود زمانی که ما به گزینه درگیری مسلحانه روی آوردیم هیچ گزینه دیگری پیش رو نداشتیم که در واقع خطرناکترین رخداد در سوریه، عراق، بحرین و یمن بود.
متذکر میشوم چهار سال پیش زمان حمله به یمن خطیب مسجدالحرام گفت: جنگ یمن جنگ میان اهل تسنن و شیعیان است که در سوریه نیز درصدد ایجاد این جبهه بودند و هزینههای گزافی کردند تا بگویند درگیریهای منطقه،جنگ میان شیعیان و اهل تسنن است اما در پایان به دلیل ارتباط طولانی میان شیعیان و اهل تسنن و تلاشهای ایران که بهنوعی از مصونیت و استحکام روابط منجر شده بود، برای رویارویی با بزرگترین فتنه در منطقه، ناکام ماندند.
این اقدام باید ادامه یابد ما هماکنون از این مرحله عبور میکنیم و به نظر من آنان در ایجاد این چنین فتنههایی ناکام ماندهاند و شاهدیم بیشتر کسانی که در ارتش و کمیتههای مردمی عراق و سوریه میجنگیدند اهل تسنن و شیعیان و سایر ادیان و مذاهب بودند و این بدان معناست که امت ما دارای مصونیت است و باید با حمایت از مسئله فلسطین و مقابله با آمریکا و دفاع از مردم منطقه، آن را شدت بیشتری بخشیم.
* برخی درصدد این هستند که با راههای مختلف ما را از این مسئله فلسطین دور سازند
سؤال: گاهی اوقات بدخواهان دولت فلسطین و انقلاب اسلامی و مخالفان، مخالفت تبلیغاتی علیه مردم سنی مذهب میکنند که چرا ایران باید از این مردم سنی مذهب فلسطین دفاع کند؟ در همین زمینه حضرت آیتالله خامنهای حمایت از مردم فلسطین را نگاه اصلی جهان اسلام دانستند و امام خامنهای نگاهی به مسئله شیعه و سنی ندارند.
این همان موضع ما از ابتدای اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی و موضع همه مراجع مذهبی شیعیان و حتی مراجع قدیمی است. آنها نیز از مسئله فلسطین حمایت میکردند و با اشغال فلسطین مخالف بودند و بسیاری از آنان حتی بهصورت کتبی دستور داده بودند تا بخشی از وجوه شرعی و سهم امام به نیروهای مقاومت فلسطین پرداخت شود.
شما میدانید که مراجع ما عموماً در تعیین مصارف سهم امام احتیاط میکنند اما زمانی که میگویند سهم امام را برای حمایت از مقاومت اسلامی اختصاص دهید ما شاهد آن هستیم که بسیاری از نیروهای مقاومت فلسطین شیعه و حتی مسلمان نبودند و دیدیم که مراجع ما شرایطی برای آنان تعیین نکردند که بیانگر بصیرت آنان است.
مقام معظم رهبری در مناسبتهای زیادی اعلام داشتند که در کره زمین هیچ مسئلهای به شفافیت و حقانیت مسئله فلسطین وجود ندارد، برخی درصدد این هستند که با راههای مختلف ما را از این مسئله دور سازند. مثلاً درگذشته برخی جوانان فلسطینی را برای اقدامات انتحاری به مناطق شیعی اعزام کردند اما این مسئله نتوانست ما را فریب دهد و هم چنان به حمایت از مسئله فلسطین ادامه دادیم. این مسئلهای حقیقی است و جمهوری اسلامی ایران، ما و همه مسلمانان باید به تکلیف الهی و شرعی خود در این مورد عمل کنیم.
*رژیم آل سعود در مراحل پایانی عمر خود است/ مسئولان کنونی عربستان شتاب بیشتری به این پایان دادهاند
سؤال: با توجه به دیدگاههای اصلی مقام معظم رهبری در مورد تقریب مشخصه و ایشان یک جریانی را از همان ابتدا به عنوان تقریب بین شیعه و سنی با رهبری خودشان ایجاد کردند. میخواستم کمی بیشتر در خصوص موارد و مصادیق وحدت تشیع و اهل سنت و اقدامات حضرت آیتالله خامنهای در همین موضوع تقریب بفرمایید، اینکه اگر خاطرهای در این زمینهدارید بفرمایید همانند اینکه ایشان بیاحترامی به مقدسات اهل تسنن را حرام اعلام کردند و مواردی از این قبیل و اینکه برخی وانمود میکنند مسائلی از جمله جریانات لبنان و عراق و سوریه ناشی از اختلافات ایران و عربستان و سایرین به نمایندگی از این دو کشور منازعاتی را دارند این موضوع چقدر میتواند صحیح باشد؟
ما شاهد فعالیتهای مجمع التقریب بین المذاهب و برگزاری همایشها در ایران و توجه رهبری به این کنفرانسها بودیم که همه آنها بیانگر توجه رهبری به ایجاد این فضا و این فرهنگ میان مسلمانان است. همچنین گردهماییها و هماندیشیهای علمای وحدتگرا که در لبنان نیز وجود دارد و متشکل از شیعیان و اهل تسنن است و همواره به ایران میآیند که رهبری از این تجارب قدردانی میکند.
برخی دائماً در سالهای اخیر درصدد اختلافافکنی میان شیعیان و اهل تسنن هستند در میان اهل تسنن نیز برخی جنبشهای وهابی و تکفیری و ماهوارهها برای تکفیر شیعیان و نسبت دادن دروغ به آنان تلاش میکنند در مقابل نیز برخی شخصیتهای شیعه و ماهوارههای منسوب به شیعیان کاری ندارند جز اختلافافکنی و استفاده از زبان ناسزا که رهبر معظم از آن به تشیع انگلیسی یادکردهاند.
افرادی که این مسائل را پیگیری میکنند بهخوبی درمییابند که مدیریت آن بر عهده یک نفر است که تأثیرات زیادی بر بسیاری از مسلمانان میگذارد برخی از علمای بزرگ اهل تسنن لبنان،مصر و سوریه با من گفتوگو کردهاند و گفتهاند این مسئله خطرناک است من نیز چند سال پیش آن را به اطلاع رهبری رساندم وی نیز فرمودند این تشخیص درستی است و شایع شدن زبان ناسزا و فحش و توهین به شخصیتها خطرناک است و باید در خصوص آن جهتگیری کنیم.
به یاد دارم چند سال پیش، پس از سخنرانی رهبری در سفر به منطقه کردستان و در سنندج درباره حرام بودن توهین به شخصیتها و مقدسات اهل تسنن و جماعت، پس از مدت کوتاهی برخی از ماهوارهها بهشدت به عایشه همسر پیامبر توهین کرده و اتهاماتی به عایشه زدند که شیعه بدان اعتقاد ندارد و نزدیک بود فتنه بزرگی در جهان اسلام به وجود بیاید برخی از علمای منطقه الشرقیه نامهای به رهبری نوشتند که پاسخ ایشان تأثیر بسیار زیادی در جهان عرب و اسلام بر جای گذاشت. بهوضوح میتوانم بگویم سخنرانی مقام معظم رهبری در سنندج و پاسخ به نامه ساکنان منطقه الشرقیه، چشمان فتنه را کور کرد و سدی در برابر فتنه انگیزان میان اهل تسنن و شیعیان ایجاد کرد بسیاری از مراجع ما در قم و نجف اشرف نیز با صدور بیانیهها و جهتگیریها؛ تأکید کردند که موضع اصلی شیعیان همان چیزی است رهبری و مراجع بزرگ شیعه از آن سخن گفتهاند.
در خصوص بخش دوم نیز باید گفت این مطلب که منها مشکلات منطقه، اختلافات ایران و عربستان سعودی است، تفسیر نادرستی است این درگیری پیش از پیروزی انقلاب میان اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا و میان عربها و رژیم صهیونیستی در سال 1948 یعنی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران وجود داشت. مشکلات عربستان سعودی با چندین کشور عربی مسئلهای قدیمی است و هیچ ارتباطی به ایران ندارد، زمانی که شاه سقوط کرد و انقلاب اسلامی پیروز شد عربستان دشمنی خود را با ایران که از ابتدا دست دوستی به سویش دراز کرده بود، اعلام کرد؛ اما آنان دریافتند که وجود دولتی اسلامی،خطری برای آمریکا و صهیونیستها و ایادی آنان در منطقه است و به صدام هنگام جنگ با ایران 200 میلیارد دلار کمک کردند برخی شخصیتهای سعودی نیز درگذشته اعلام داشتند اگر امکان داشت مبالغ بیشتری به صدام میدادند.
* عربستان آغازگر دشمنی با ایران بود/ عربستان با نیروهای مقاومت لبنان دشمنی میکند
در واقع عربستان آغازگر دشمنی با ایران بود و مشکلش با ایران،همان مشکلی بود که با دیگر کشورهای عربی داشت یعنی حمایت از مسئله فلسطین و جنبشهای مقاومت منطقهاین درگیری نیابتی نیست و ما صرفنظر از موضع ایران معتقدیم عربستان با نیروهای مقاومت لبنان دشمنی میکند بنابراین مشکل ما با عربستان هیچ ارتباطی با ایران ندارد. زمانی که عربستان با جمال عبدالناصر مشکل داشت جمهوری اسلامی ایران نبود اما عربستان، پس از پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی و حمایت از مسائل کشورهای عربی و اسلامی به دشمنی با ایران برخواست.
*ما اکنون برای اولین بار شاهد سر دادن شعار مرگ بر آل سعود در چندین کشور عربی هستیم
سؤال: یکجملهای را اخیراً مقام معظم رهبری در خصوص تجهیز سعودی به سلاح هستهای و موشک مطرح کردند و فرمودند ما ناراحت نیستیم چون بهزودی این تجهیزات بهزودی در اختیار مجاهدین اسلام قرار میگیرد، شما این فرمایش مقام معظم رهبری را با توجه شناختتان از منطقه و عربستان سعودی چگونه ارزیابی میکنید؟
رژیم آل سعود پیر شده و به دلایلی طبیعی مانند اقدامات ظالمانه این رژیم در صد سال اخیر و ریشه دواندن فساد در این رژیم، سرکوب مردم و انحصارطلبی خاندان حاکم، شاید در مراحل پایانی عمر خود باشد اما در نهایت عملکرد مسئولان کنونی عربستان که در تضاد با پیشینیان خود بود شتاب بیشتری به این پایان خواهد داد. اعلان جنگ محمد بن سلمان به یمن و جنایتهای این رژیم و همچنین دخالت آشکار عربستان در مسائل دیگر کشورها با معرفی خود به عنوان دوست طی بیست سال اخیر بر آینده عربستان تأثیر خواهد گذاشت. ما اکنون برای اولین بار شاهد سر دادن شعار مرگ بر آل سعود در چندین کشور عربی هستیم و برای اولین بار شاهد قدرتهای سیاسی و مردمی و دولتهایی هستیم که موضع واضحی نسبت به آل سعود و دخالتهایش در منطقه میگیرند.
* اقدامات کنونی آل سعود نهایت ذلت در برابر خندههای ترامپ است/ تاریخ عربستان سعودی هیچگاه شاهد این حجم از ضعف و ذلت نبوده است
موضع عربستان نسبت به مسئله فلسطین و معامله قرن و ذلت و خواری در برابر ترامپ مسائلی است که ابهت حکام سعودی که درگذشته خود را مستقل و آزاده معرفی میکردند، را زیر سؤال برده است. در سفر آخر ترامپ به عربستان سعودی و سخنان وی در کنفرانسها و سخن چند روز گذشته وی درباره تماس با شاه عربستان و اطلاع دادن به وی که هزینه زیادی برای عربستان پرداخته و ریاض باید آن را بپردازد و اینکه آنان دریک ساعت 450 میلیارد دلار پرداخت کردهاند و سپس سکوت رسانههای سعودی در برابر اینهمه اتفاق، نهایت ذلت در برابر خندههای ترامپ است، این در حالی است که اگر یک نفر در دنیای اسلام درباره عربستان سخنی میگفت آنها ناراحت شده و وی را تکفیر میکردند و روابط سیاسی خود را با آنان قطع میکردند. صراحتاً باید گفت تاریخ عربستان سعودی هیچگاه شاهد این حجم از ضعف و ذلت نبوده زیرا بقای آنان بر اساس سنتهای الهی و طبیعی به درازا نخواهد کشید.
*قدرت واقعی همان قدرت حضور مردمی است و این چیزی است که ما در تجربه انقلاب اسلامی در ایران شاهد آن بودیم
سؤال: ما در طول سالهای گذشته شاهد خیزشهای مردمی در بخشهایی از کشورهای اسلامی بودیم از جمله یمن که خیزشی داشتند و از جمله بحرین که در تمام این موارد عربستان با حضور خودش سعی میکند این خیزشهای اسلامی و ضد صهیونیستی و قیامها رو سرکوب کند حضرت آیتالله خامنهای عموماً بر نقش مردم در ایجاد یک حرکت کلی در مقابله با صهیونیست تأکید زیادی دارند یعنی اگر حتی جنبشهایی از سوی گروههای مقاومت قرار بگیرد ایشان نگاهشان به مردم منطقه است و این نقش رو برای تمام مردم منطقه قائل هستند و همیشه این امیدواری را میدهند که مردم به پا خواهند خواست حتی در مورد فلسطین وقتیکه برخی از سران فلسطین قراردادهای نامناسبی یا قراردادهای سازشی را امضا میکنند حضرت آیتالله خامنهای میفرمایند مردم فلسطین با این کار مخالف هستند با توجه به ملاقاتهای شما با ایشان نظر مقام معظم رهبری و تأکیدات ایشان در این موضوع را چطور دیدید؟ و بهطور کلی این خیزشهای مردمی در آسیای غربی و منطقه رو چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچه ما از رهبرمان حفظِ الله، چه در ایام و مناسبتهای عمومی، چه در سخنرانیهای علنی و چه در جلسات خصوصی شنیدیم ایشان بر اهمیت حضور مردمی و عمومی در همه موضوعات تأکید میکند و به همین دلیل او همیشه مدافع این بوده که اگر شما یک سازمان مشخص داشته باشید، این سازمان همیشه باید در قلب آحاد ملت باشد و هیچ سازمان، تشکل؛ ارگان و یا حزبی نباید به دور از مردم باشد. چراکه قدرت واقعی همان قدرت حضور مردمی است و این چیزی است که ما در تجربه انقلاب اسلامی در ایران شاهد آن بودیم و امروز مهمترین عنصر قدرت حزبالله در لبنان تنها در قدرت نظامی نهفته نیست بلکه توجه ملی و مردمی یکی از مهمترین این عناصر به شمار میآید.
امروز در فلسطین کسی که با تجاوز اشغالگران اسرائیلی و معامله ترامب مقابله میکند مردم فلسطین هستند و جنبشهای مقاومت فلسطینی با حمایت و پشتیبانی مردم فلسطین توانستند که با استقامت و پایداری با دشمن مقابله کنند و مواضع قدرتمندی اتخاذ کنند. امروز در یمن اگر حضور مردمی و حمایت از انصارالله نبود آیا انصارالله به رهبری برادر عزیز سید عبدالملک حوثی میتوانست وارد پنجمین سال مقاومت و پایداری خود شود؟ باوجود جنگ، کشتار، گرسنگی، وبا، انواع بیماری و محاصره، ما شاهد تظاهرات گسترده مردمی در صنعا؛ صعده و بیشتر شهرهای یمن هستیم و این مردم اعم از زن و مرد در همه مناسبتها حضور دارند و این همان حمایت مردمی است عاملی که موجب شده ارتش یمن و کمیتههای مردمی و انصارلله قدرتمندانه در برابر تجاوز همهجانبه متجاوزان آمریکایی سعودی علیه یمن بایستند و در عراق کسی که توانست در برابر تروریستهای داعشی بایستد همان مردم عراق و نیروهای بسیج مردمی و حمایت رهبرمان و جمهوری اسلامی ایران بود و اگر حمایت مردمی از حشد شعبی و ارتش عراق و مرجعیت نبود امکان نداشت در برابر داعش پیروز شوند و اینچنین در همه زمینهها، موضوع مردمی همان مسئله اساسی است و همان عامل اصلی که توانست تا امروز پس از دهها سال توطئه و تبانی، مسئله فلسطین را زنده نگه دارد و عامل مردمی در منطقه توانست همه توطئههای آمریکایی را بارها و بارها ناکام گذاشته و به شکست بکشاند و مواضع دولتها و حکومتها، مواضع ملی و مردمی نیست چراکه قیام مردمی در منطقه، حضور و جانفشانی آنها و پایداریشان در همه صحنهها گواه این موضوع است و مردم و مقاومت همواره خبر این پیروزیها را میشنوند و ما در برخی ادبیات لبنان میگوییم که مردم و مقاومت مانند دریا و آب و ماهیاند و ماهی نمیتواند بیرون از آب زندگی کند به این معنا که هرگونه جنبش مقاومت بدون توجه و حمایت ملی و مردمی قادر نخواهد بود که پایداری کند، ادامه یابد و پیروز شود.
سؤال: اشاره کردید به عراق و ما شاهد تحولات و اتفاقات زیادی در طول گذشته در این کشور بودیم و میتوانیم بگوییم دو اتفاق مهم بعد از ماجرای صدام در این کشور افتاد یک بحث اشغال عراق توسط بیگانگان از جمله آمریکا و همپیمانانش و در سالهای شکلگیری داعش و اتفاقاتی که توسط گروههای تکفیری افتاد و اشغال بخشی از این کشور توسط داعش بود اما در دو موضوع چه آمریکاییها و چه تکفیریها با مقاومت مردمی روبرو شدند و مجبور به ترک خاک عراق شدند در تحولات عراق جمهوری اسلامی ایران چه نقشی را ایفا میکرد؟ و سیاستهای کلان جمهوری اسلامی در مقابل این اتفاقات چه بود؟ و تاثیرگزاری ایران در حفظ یکپارچگی عراق و وحدت کشور عراق همچنین در بحث اقلیم کردستان که چندساله اخیر دستخوش اتفاقاتی بود را هم توضیح بفرمایید.
*رهبر انقلاب از ابتدا با اشغال عراق مخالف بودند
در خصوص اشغالگری آمریکا، از ابتدا موضع رهبری و جمهوری اسلامی مشخص بود و بهشدت با اشغال عراق از سوی آمریکا مخالف بودند و پیش از تجاوز آمریکا به عراق این موضع کاملاً آشکار بود و پس از حمله به آمریکا به عراق نیز فرمودد که آمریکاییها باید هر چه سریعتر از عراق خارج شوند و عراق را به دست عراقیها بسپارند و در وهله دوم جمهوری اسلامی ایران در راستای وحدت و یکپارچگی احزاب و گروههای مختلف در عراق عمل کرد تا موضع واحد و منسجمی داشته باشند.
آمریکاییها تلاش کردند تا از اختلافات داخلی در عراق برای تثبیت اشغالگری و سیطره خود بر این کشور استفاده کنند در نتیجه گام دوم همان اقدام برای وحدت و هماهنگی میان مواضع گروهها، رهبران و احزاب عراقی باوجود گرایشات فکری، سیاسی، مذهبی، فرقهای و منطقهای بود و جمهوری اسلامی با همه این گروهها اعم از عرب، کرد، ترکان، شیعه و سنی و غیره در ارتباط بود.
گام سوم، حمایت دائمی جمهوری اسلامی از مواضع مرجعیت دینی در نجف اشرف و نمایندگان آنها و در رأس آن حضرت آیتالله سیستانی حفظه ودام ظله بود چراکه موضع مرجعیت در نجف از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و تأثیر به سزایی در تصمیمگیریهای مهم و اساسی داشت. بهعنوانمثال، آمریکاییها پس از اشغال عراق قصد داشتند که قانون اساسی موردنظر خود را بر عراقیها تحمیل کنند اما مرجعیت دینی ضمن مخالفت با آن، تأکید کرد که باید مردم عراق قانون اساسی را وضع کنند و به آن رأی دهند.
بهعنوانمثال، یکی از مهمترین امور این است که مقاومت و جناحهای مقاومت در عراق که در برابر اشغالگری آمریکاییها ایستادند، با الهام از قدرت، معنویات و پشتیبانی از مواضع جمهوری اسلامی ایران موفق شدند بر آمریکاییها پیروز شوند و به همین ترتیب جمهوری اسلامی موضع خود را اعلام کرد که مقاومت در عراق به رسمیت شناخته شده و این حق طبیعی مردم عراق است و حق عراقیهاست که اسلحه به دست گیرند و با کسانی که سرزمینشان را اشغال کردند بجنگند در نهایت کارزار، آمریکاییها نتوانستند که اهداف خود را در عراق پیاده کنند. به طبع جمهوری اسلامی ایران در برههای از این دوران در کنار مرجعیت دینی در نجف اشرف تلاش فراوانی کرد تا از وقوع جنگ فرقهای در عراق جلوگیری کند. چراکه تکفیریهایی که به عراق آمده بودند اقدامات خرابکارانه و انتحاری در مناطق شیعهنشین، در حسنیه ها، مساجد و دیگر اماکن مذهبی مرتکب شدند حتی بارگاه امام حسین (ع) نیز در امان نماند و بارگاه ملکوتی امامین عسکریین (ع) نیز در سامرا منفجر شد.
*بیشتر تروریستهای انتحاری در عراق عربستانی بودند
بیشتر تروریستهای انتحاری عربستانی بودند و بیشتر خودروهای انتحاری بمبگذاریشده نیز از سوی دستگاه اطلاعات سعودی فرستاده میشد؛ بنابراین تلاشهای زیادی به منظور بروز جنگ فرقهای در عراق صورت گرفت اما موضع مرجعیت دینی در نجف اشرف و تلاشهای قابلتوجه جمهوری اسلامی ایران، از بروز جنگ فرقهای و داخلی در عراق جلوگیری کرد و در نتیجه آمریکاییها به دلیل ثبات و تلاش سیاسی از یکسو و همچنین مقاومت مسلحانه از سوی دیگر، از ماندن در عراق ناتوان شدند؛ بنابراین، به دنبال قواعد و راهکاری برای توافق با دولت عراق بودند تا اینکه توافق موردنظر در زمان نخستوزیری نوری المالکی به امضا رسید و بر اساس آن نیروهای آمریکایی باید از عراق عقبنشینی کنند.
البته آنها سعی داشتند حتی با توجه به مذاکرات در عراق بمانند، برای مثال آنها 150 هزار سرباز و افسر داشتند، اما عراقیها با آن مخالفت کردند تا اینکه تعدادشان به 30، 25، 20 و ده هزار نفر رسید اما عراقیها باز هم با حضور این تعداد مخالف بودند و حکومت عراق نیز با اعطای مصونیت دیپلماتیک به آنها مخالفت کرد در نتیجه در زمان ریاست جمهوری اوباما راهی جز خروج از عراق نداشتند. بله آنها سفارتخانه و تعداد زیادی از نگهبانان سفارت و برخی کنسولگریها را نگه داشتند، اما به حضور نظامی پایان داده و پایگاههای نظامی را برچیدند و اینگونه عقبنشینی نظامی آمریکا از عراق را اعلام کردند. عقبنشینی نظامیان آمریکایی از عراق پیروزی بزرگی برای ملت عراق به شمار آمد و این مشکل یکبار دیگر با ظهور داعش که همه موضوع را میدانند، اتفاق افتاد. داعش ازحضورش در سوریه در منطقه شرق فرات و بادیه سوریه استفاده کرد این منطقه نزدیک به 40 تا 45 درصد خاک سوریه را شامل میشد که داعش آن را اشغال کرد.
*آنچه داعشی ها در عراق مرتکب شدند با حمایت آمریکا و برخی از دولتهای منطقه و در رأس آن عربستان سعودی صورت گرفت
رهبران داعش عراقی بودند و سران اصلی در گروهک تروریست داعش نیز عراقی بودند و به عراق توجه خاصی داشتند. آنچه داعشی ها در عراق مرتکب شدند با حمایت آمریکا و برخی از دولتهای منطقه و در رأس آن عربستان سعودی صورت گرفت و خوب به خاطر داریم که در روزهای نخست خروج داعش از موصل، الانبار، صلاحالدین و دیالی و دیگر استانها، بیشتر شبکههای ماهوارهای عربستان و برخی کشورها در منطقه خلیجفارس این خروج را تائید کردند و آن را پیروزی بزرگی برشمردند.
داعش به مدت کمی با امکانات گستردهای که داشت بر چندین استان عراق مسلط شد و شاهد بودیم که نیروهای عراقی متحمل تلفات سنگینی شدند. داعش به نزدیکی درهای کربلا، و بغداد رسید و وضعیت بهشدت خطرناک شد. حتی تا سامرا و بارگاه امامین عسکریین (ع) صدها متر فاصله داشتند، جمهوری اسلامی ایران بهسرعت کمکرسانی کرد. در روزهای نخست مرجعیت دینی در نجف اشرف موضع آیتالله سیستانی را اعلام و جهاد کفایی را خواستار شد.
*ماجرای دیدار حاج قاسم با سید حسن نصرالله برای حضور 120 فرمانده عملیاتی حزبالله در عراق
عراقیها در حال آماده شدن بودند اما نیاز به کمکهای اداری و فرماندهی و همچنین سلاح و امکانات داشتند زیرا بخش زیادی از ذخیرههای سلاح و مهمات به چنگ داعش افتاده بود و میگفتند بسیاری از انبارهای ما خالی است.
همه ما به یاد داریم در روزهای اول حاج قاسم سلیمانی و برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بغداد آمده و گروههای مقاومت را جمع کرده و با همکاری دولت عراق در زمان مالکی، به مقابله با داعش پرداختند. چند روز بعد نیز حاج قاسم به لبنان آمد و با من دیدار کرد و خواست 120 نفر از حزبالله به عنوان فرمانده عملیات اعزام کنیم. عراق به رزمنده و مبارز نیاز ندارد زیرا مبارزان زیادی در عراق وجود دارند اما ما به فرمانده عملیات در همه مناطق نیاز داریم ما نیز شمار زیادی از برادران را اعزام کردیم و مرزهای ایران و عراق و انبارهای سلاح در مناطق مرزی باز شد تا منتظر تهران نباشند و از مناطق دوردست سلاح و مهمات وارد کردند و الحشد الشعبی و ارتش عراق تجهیز و درگیریها آغاز شد.
همه مردم عراق از حقایقی مانند موضعگیری جدی ایران در کمکرسانی به عراق و مقابله با داعش و درگیری رودرو با آنان بدون هیچگونه تردید و کمکرسانی و اعزام بهترین فرماندهان سپاه به عراق و در اختیار قرار دادن امکانات ایران به عراقیها اطلاع دارند. همه میدانند موضع مقام معظم رهبری این است که خط قرمزی در جمهوری اسلامی ایران برای کمکرسانی به مردم و نیروهای عراقی برای به شکست کشاندن داعش وجود ندارد.
شکر خدا و به برکت مراجع دینی و فتواهای آنان و مواضع قطعی مقام معظم رهبری و حمایت شدید جمهوری اسلامی و حضور مستقیم برادران سپاه پاسداران بهویژه نیروهای قدس و الحشد الشعبی و ملت عراق و نیروهای عراقی و وحدت عراقیها و وحدت ملی عراق زمان مقابله اهل تسنن و شیعه و کرد با داعش؛ پس از مهرومومها شاهد این پیروزی بزرگ بر داعش بودیم که اگر موضعگیری تاریخی و قطعی جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری نسبت به عراق و مراجع مذهبی و الحشد الشعبی و دولت و ملت عراق نبود چنین رخداد عظیمی اتفاق نمیافتاد.
*اکنون اسرائیلیها در وحشت و لاک دفاعی هستند
سؤال: به نظرم یکی از دلایل شکست امریکا در منطقه موقعیتی است که حزبالله و کشور لبنان در آن قرار دارد من دو روز قبل رفتم به مناطق جنوب لبنان و تا مرز فلسطین اشغالی حضور پیدا کردم و مناطق را دیدم زمانی نیروهای صهیونیستی هر وقت که اراده میکردند میتوانستند وارد خاک لبنان بشوند و در سال 1382 تا بیروت پیش آمدند جنایات بسیاری انجام دادند بسیاری از مردم را کشتند و حتی پناهندگان فلسطینی در لبنان را کشتند و هر جنایتی را که میخواستند انجام میدادند در همین جنگ 33 روزه هم از طریق هوا و هم از طریق زمین حمله کردند من دو روز پیش اونجا دیدم مردم لبنان در آن منطقه با یک آسایش و با یک امنیت خیلی بالایی دارند زندگی میکنند و اصلاً نگرانی بایت هجوم اسراییلیها قرار بگیرند و دیدم این صهیونیستها هستند که این دیوار حائل را کشیدند و خودشان را محافظت میکنند و اینها همه نشان میدهد که حزبالله در طول این 35 سال شکل گرفت و رشد کرد برخلاف میل صهیونیستها و آمریکاییها امروز به یک قدرت بزرگ تبدیل شده که مردم و کشور لبنان را اعتبار خاصی بخشیده این یک قدرت و اقتدارملی برای کشور لبنان محسوب میشود این صحنهها نشان میدهد این طرح آمریکا برای از بین بردن جنبش مقاومت شکست خورده و امروز اسراییلیها واقعاً خودشان را شکست خورده میبینند.
نیروهای دشمن صهیونیستی در سال 1982 به خاک لبنان حمله کردند، این بخشی از پروژه آمریکا برای لبنان و منطقه بود. از آن زمان تمام پروژههای آمریکا در لبنان با شکست مواجه شده است، در سالهای 1982، 1985، 2000، 2005 و 2006، الآن آمریکاییها نمیتوانند چیزی را که لبنانیها به آن راضی نیستند به آنان تحمیل کنند و تمام تلاشهای آمریکاییها و همچنین اسراییلیها به فضل الهی با شکست مواجه شده است لذا امروز شاهد هستید که جنوب لبنان در امنیت، صلح و آرامشی است که در 70 سال گذشته از زمان تأسیس رژیم غاصب سرطانی اسراییل، بیسابقه بوده است.
درگذشته، جنوب لبنان و منطقه مرزی با فلسطین اشغالی همواره در حالتی از نگرانی و اضطراب بود، اسراییلیها به آن تجاوز میکردند، میکشتند، گلولهباران میکردند، وارد جنوب لبنان میشدند، هر شخصی را که میخواستند میربودند حتی از نیروهای ارتش و انتظامی و از مردم کوچه و بازار، هر کاری میخواستند، میکردند و لبنانیها و مردم لبنان را مسخره میکردند. مثلاً در سال 1976 وقتی اسراییلیها به سینا، کرانه باختری، نوار غزه و جولان نیرو فرستادند از وزیر جنگ وقت اسراییل سؤال کردند که آیا به لبنان نیرو فرستادی؟ گفت که احتیاجی نیست. برای اشغال لبنان کافی است که گروه موسیقی ارتش را بفرستیم، تا این حد به لبنان توهین کرده و مردم آن را مسخره میکردند.
اما به فضل الهی آن زمان دیگر گذشت و الآن جرات ندارند که جنوب لبنان را گلولهباران کنند، آدمربایی کنند، به قتل برسانند و وارد آن شوند. آنها بسیار محتاطند و میترسند، به این دلیل که با مقاومت رو در رو میشوند و مقاومت به آنان پاسخ میدهد، این همان قاعده درگیری است، درگذشته، جنوب لبنان میترسید اما امروز این شهرکنشینان و اسراییلیها در شمال فلسطین هستند که میترسند، نه اهالی روستاها و شهرهای ما، اسراییلیها هستند که میترسند، دیوار میسازند و حتی خطوط دفاعی بنا میکنند.
همیشه اسراییلیها در موضع هجومی بودند اما حالا در لاک دفاعی هستند. همیشه ما در لاک دفاعی بودیم اما حالا در موضع هجومی هستیم، آنان را تهدید میکنیم که "آن شاءالله " وارد فلسطین اشغالی خواهیم شد. لذا معادله تغییر کرده است، اینها از برکات پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رهبری حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری حضرت امام خامنهای "دام ظله " و حمایت مستمر و موضع ثابت جمهوری اسلامی ایران نسبت به حزبالله و تمام جنبشهای مقاومت در جهان است.
*خاطرات جذاب و خواندنی نصرالله از دیدار با مقام معظم رهبری
سؤال: خاطراتی از دیدار با مقام معظم رهبری بفرمایید؟
من در دیدار با مقام معظم رهبری به زبان عربی سخن میگویم و ایشان به زبان فارسی سخن میگویند اما بعضی مواقع در ابتدای دیدارها ایشان به زبان عربی احوالپرسی میکنند. این توافق از ابتدای دوره رهبری و حتی زمان ریاست جمهوری ایشان وجود داشت بیشتر در دوره رهبری ایشان.
من فارسی متوجه میشوم اما برخی برادرانم کمی تا حدودی متوجه میشوند از اینرو با مترجم در جلسات حاضر میشوند در جلسهای با رهبر که برادران فارسی و لبنانی حضور داشتند ایشان فرمودند از الآن به بعد ایرانیها باید عربی و لبنانیها نیز زبان فارسی یاد بگیرند و کسی دیگر به مترجم نیاز نداشته باشد از همان موقع همه دیدارهای ما بدون مترجم برگزار میشود.
یک خاطره جالب و شیرین دیگر اینکه؛ یکزمانی ما از سختیها خسته شده بودیم در دهه نود شرایط سختی داشتیم، وضعیت داخلی و مشکلات رژیم صهیونیستی دشواریهای زیادی برای ما به همراه داشت آن موقع من جوان بودم و ریشهایم هنوز سیاه بود اما بار بر دوشم سنگینی میکرد گاهی به ایران میآمدم نزد ایشان رفتم و گفتم چه کنم تا سنگینی بار این مشکلات را تحمل کنم؟ ایشان فرمودند تو هنوز جوانی من با این ریشهای سفیدم به شما نصیحتی میکنم،طبیعی است انسان در حرکتش با چالشها و دشواریهایی روبرو شود دشمنان و دوستان غالباً موجب ناراحتی انسان میشوند اما اذیت دوستان سنگین تراست،انسان خسته میشود نیاز به راهنما دارد،کسی که دستش را بگیرد و به وی آرامش دهد در همه مشکلات، خدا را داریم به کس دیگری نیاز نداریم، خداوند با رحمت و لطفش به ما اجازه داده که وی را بخوانیم و خطاب قرار دهیم در هرحال و صورت و هرزمان که احساس خستگی میکنی توصیه میکنم وارد اتاقی شوی تنها ده دقیقه یک ربع با خدا صحبت کنی ما معتقدیم خدا علیم، بصیر، سمیع و حکیم است همه نیازهای ما در هر صورت نزد خداست با او سخن میگوییم نیازی نیست با دعاهای خاصی وی را بخوانی با زبان خودت در قلب خودت با زبان عامیانه با او مناجات کن خدا میشنود خدا جواد و کریم است اهل کرم،مغفرت و هدایت است، خدا به تو آرامش و قدرت میدهد دستان تو را میگیرد از روی تجربه میگویم از همان زمان من به این توصیه گوش میکنم، برکتهایی از این توصیه دیدم زیرا هراندازه راه دشوار باشد خدا راههایی را برای ما باز میکند خداوند کریم است خیلی کریم است.
انتهای پیام/4129/
انتهای پیام/