دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
حجت‌الاسلام میرزایی:

گسست نظام معرفتی بزرگ‌ترین مشکل جهان اسلام است

عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی العالمیه گفت: گسست نظام معرفتی بزرگ‌ترین مشکل جهان اسلام است.
کد خبر : 396620
555555555555555.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه آیین و اندیشه گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، بیستمین و آخرین برنامه «ضیافت» جمعه با موضوع «مرجعیت علمی و عملی قرآن کریم» از شبکه چهار سیما روی آنتن رفت. این برنامه با اجرا و سردبیری مالک شجاعی عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی پژوهشگر مسائل معاصر اسلامی و عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی العالمیه برگزار شد.


حجت‌الاسلام میرزایی درباره آسیب‌های تاریخی که فقدان مرجعیت قرآنی را سبب شده است، گفت: ما باید با نگاه به تاریخ و امم و با توجه به مقصد احیای اسلام و قرآن در جامعه فعلی، رو به آینده حرکت کنیم. امروز ما در جهان اسلام از وحدت نظام معرفتی برخوردار نیستیم و دستگاه‌های معرفتی و مذاهب اسلامی دارای چتری که بتوانند مرجع باشند و محتواهای مورد نیاز را عرضه کنند، نداریم. به تعبیر دیگر، ما سنجه‌های برون‌مذهبی نداریم، مثلاً یک مذهب اعتقاد دارد می‌توان با این نحو خاص لعن کرد و مذهب دیگر چنین اعتقادی ندارد. البته برخی مشترکات وجود دارند اما قابل استناد نیستند.


وی بیان کرد: در مباحث فقهی، چیزی به عنوان فقه‌الاسلام که همه مذاهب آن را قبول داشته باشند، نداریم. برای مثال، اهل سنت اعتقادی به اصل امامت ندارند! در حالی که مسئله امام یک مسئله قرآنی است یعنی نظریه امامت شیعیان در ذیل و پرتو نظریه قرآنی اعتبار پیدا می‌کند.


این پژوهشگر مسائل معاصر اسلامی تأکید کرد: وقتی که مرجعیت قرآنی از جریان دانش، علم، عمل و فرهنگ اجتماعی به حاشیه برود، حاکمیت علمی به سمت خرده مذهب‌ها می‌رود و امروز این آشفتگی جهان اسلام، نیاز به یک چتر یا دستگاه معرفتی دارد؛ و کتابی جز قرآن نمی‌تواند مرجع قرار بگیرد و نزاع‌ها فکری و اختلافاتی که مبنای اختلافات عملی است تنها با مرجعیت قرآن از بین می‌رود.


وی اظهار کرد: در حال حاضر مقدمات ایجاد این مرجعیت را در دسترس داریم، اما مواجهه با وضع فعلی، زمان‌بر و هزینه‌بر است تا این موضوع به تدریج پذیرفته شود. انقلاب اسلامی ایران، یکی از نمونه‌های شکل‌گیری مرجعیت قرآنی است که توسط حضرت امام خمینی (ره) پایه‌گذاری شد و اگر بنیاد انقلاب، قرآنی نمی‌بود، این موفقیت را به دست نمی‌آوردیم. 


این عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی العالمیه با بیان اینکه قرآن، صراحت و قطعیت در جامعیت دارد، گفت: قرآن کتابی نیست که مذاهب برای توجیه ایده‌های اجتهادی خودشان به آن استناد کنند بلکه قرآن کتابی است که قابلیت اجرا در عرصه‌های مختلف دارد و قبل از اینکه به قواعد و منطق کلی قران تسلط نداشته باشیم نمی‌توانیم از آن به‌درستی استفاده کنیم. این بحث فقط در داوری قرآن و منابع ضعیف نیست، بلکه امروز شاهد تحولاتی هستیم و بسیاری از سنت‌ها به دلیل تغییر شرایط، کارایی خودشان را از دست دادند، به این معنی که در حدیثی توصیه‌هایی شده است که آن توصیه برای امروز کاربردی ندارند، بنابراین قرآن حقیقتی انکارناپذیر است و ظرفیت برون‌رفت از مسائل را دارد. 


وی تأکید کرد: هیچ وقت احادیث ضمنی ما نمی‌توانند میزان نهایی سنجش معرفت باشند و از طرف دیگر وجود قرآن ضروری است.


میرزایی درباره اینکه قرآن چقدر توانسته در ارتقای سطح انسان امروزی مؤثر باشد، گفت: ما نمی‌توانیم از نظم مطلوبی صحبت کنیم اما وضعیت تولید علم خودمان را تغییر ندهیم. ما با آشفتگی معرفتی روبه‌رو هستیم و می‌خواهیم برخی از کاستی‌ها را با موارد دیگری که ارتباطی با آن ندارد، جبران کنیم. این در حالی است که بن‌بستی که اروپایی‌ها به آن رسیدند و مجبور شدند مباحث میان رشته‌ای را به میان آورند به این دلیل بود که روش‌های قبلی کارآمد نبود و به بن‌بست رسید. به همین دلیل به دنبال ضد روش رفتند که به نظر می‌رسد خودش روش و راهی درست است.


وی، گسست نظام معرفتی را بزرگ‌ترین مشکل جهان اسلام خواند و افزود: یک انسان‌شناسی حاکم و مرجع داریم که برای همه نوع انسان‌شناسی مبناست که از قرآن استخراج می‌شود و در واقع سنجه می‌شود و ما می‌توانیم در پرتو آن همه موارد را بسنجیم. اگر این طور باشد معلوم می‌شود بزرگ‌ترین مشکل ما به گسست نظام معرفتی بر می‌گردد. در حال حاضر در صدد ارتقا هستیم و نگاهی اصلاح‌گرایانه داریم و باید قدر علوم خودمان را بدانیم اما علم بشریت باید متناسب با زمان در سایه مرجعیت فرازمانی قرار بگیرد چراکه نمی‌توان نظریه فقهی را بر اساس سلیقه سنجید اما می‌توان در سایه حاکمیت قرآن آن را سنجید.


این پژوهشگر مسائل معاصر اسلامی در پاسخ به اینکه معرفت موجود در حوزه علوم انسانی و اسلامی چه ظرفیت‌هایی دارد تا رویکرد تمدنی تقویت شود، گفت: قبل از انقلاب اسلامی، اسلام به عنوان مرجعیت تمدنی در جامعه مطرح نبود و اسلام، مشروعیت داشت نه مرجعیت مدنی و اجتماعی چراکه مورد انتقاد متحجرین بود، این در حالی است که اگر ظرفیت دینی ما شبیه عصر مدرنیته و روشنگری بود، نگرانی متحجرین بجا بود اما اینگونه نبود. در هر حال، حضرت امام (ره) با استقرار انقلاب اسلامی به مرجعیت قرآنی در جامعه مشروعیت دادند.


وی درباره واژه «دین و سیاست» و «اسلام و سیاست» توضیح داد: واژه «دین و سیاست» اشتباه است و باید «اسلام و سیاست» جایگزین آن شود چرا که اگر قرار است دینی وارد سیاست شود، باید خوانش اخلاقی و خوانش مصلحت انسان کانون آن قرار بگیرد. همان طور که باید از دخالت ابوبکر بغدادی‌ها در سیاست جلوگیری کرد. بزرگ‌ترین ظرفیت این است که اسلام از نگاه ایدئولوژیکی به مبنایی برای سبک‌های زیستی می‌پردازد؛ ما به اسلام نگاهی عینی داریم که قرون متمادی، به خاطر آسیب‌های موجود از آن استقبال نمی‌کردیم؛ اما الان نظام جمهوری اسلامی بر اساس کارآمدی قرآن آمده است و بزرگ‌ترین ظرفیت در این حوزه، تشیع است که در اندیشه‌های هر کدام از ائمه اطهار (ع) نیز به آن تأکید شده است.


میرزایی درباره خوانش تمدنی قرآن و خوانشی که بر مرجعیت قرآن تأکید می‌کند، گفت: عده زیادی به دنبال تمدن‌سازی دینی هستند اما اعتقاد دارند حقیقت تمدن در سنت و احادیث است، لذا آنها با غلبه سنت و حدیث به دنبال این موضوع هستند، اما ما آن را قبول نداریم. برخی هم قرآن بسنده هستند و این هم به تعبیری نحله انحرافی است. اما مرجعیت قرآنی به دنبال نظم‌دهی به کل جریان معرفت بدون حذف هیچ منبع عقلی انسانی است، منتها ترازوی قرآن نباید با ترازوی دیگری تغییر کند. مرجعیت قرآن یک چتر، ناظم و هماهنگ‌کننده بین تمام منابع است.


وی با تأکید مجدد بر آشفتگی علمی در جهان اسلام که بدون مرجعیت قابل رفع و رجوع نیست، بیان کرد: امروز داوری نهایی در جهان اسلام نداریم لذا همه مذاهب، همیشه به دنبال تغییر مذهبی نیستند بلکه به دنبال همزیستی هستند که این نوعی اظهار عجز است، در حالی که کتاب‌الله را در اختیار دارند که می‌تواند به عنوان مرجعیت جهان اسلام در نظر گرفته شود. به نظر من هنوز کسی به مرجعیت قرآن به عنوان یک روش تفکر تن در نداده است و موانع زیادی در این راه وجود دارد که رفع آنها زمان‌بر است. 


این عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی العالمیه تصریح کرد: اغلب مذاهب در شرایطی ایجاد شدند که فلسفه ایجاد آنها برخورد بوده و به همین دلیل همگرا نبوده است و اگر بخواهیم به همگرایی برسیم باید به التزام و تمسک به قرآن نزدیک شویم.


وی درباره ساماندهی معرفتی در ایران نیز گفت: فکر می‌کنم قرآن به عنوان کتابی که مردم بخوانند، درک کنند و به‌کار بگیرند، فرهنگ‌سازی نشده است. نورانیت قرآن به این معناست که نور قرآن به وجود و روح مردم بتابد و مردم باید فرهنگ و نگاهشان به قرآن به عنوان کتابی که زندگی‌شان را تغییر می‌دهد، باشد. منابع دیگر اسلامی به نوعی فرهنگی شده هستند، بنابراین بازگشت به قرآن به عنوان ضرورت داخلی و بین‌المللی مدنظر است.


انتهای پیام/4072/ن


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب