دوقطبی تحریم یا مذاکره - جنگ یا صلح؛ کاسبان ترامپ مشغول کارند
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، در پسابرجام فحوای کتاب جنگ و صلح لئو تولستوی شاید در ذهن برخی از مخاطبان ایرانی برق بزند. بعد از روی کارآمدن «دونالد ترامپ» در کاخ سفید، تاکتیک اصلی که تیم امنیتی و سیاست خارجی وی دنبال کرد ایجاد نوعی فضاسازی دوقطبی رسانهای و روانی به نام «صلح یا جنگ» است.
بر اساس این استراتژی، باید تمام تجهیزات و قدرت مدیریتی در رسانه و فضای روانی جامعه جهانی این گونه رقم بخورد که ترامپ از تعادل روانی در سیاست خارجی برخوردار نیست و هر کاری میتوان از او سر بزند.
در این تاکتیک ترامپی هر کشوری یا حکومتی اگر پای میز مذاکره آن هم باب طبع آمریکا بیاید میتواند نجات پیدا کند و هر حاکمیتی هم که میل به مذاکره نداشته باشد باید منتظر عواقب تحریم، تهدید یا جنگ علنی و مستقیم باشد اما دولت آمریکا برای بار نخست نیست که این سیاست را دنبال میکند. زمانی در دولت ریچارد نیکسون و بعدها در زمان دونالد ریگان این روش برای مقابله با بلوک کمونیستی بهویژه شوروی امتحان شد و جالب این است که نتیجهبخش بوده است.
ترامپ از همان ابتدای مناظرات انتخاباتی خود کارش را با همین شیوه آغاز کرد. اصلیترین تاکتیک وی برای مقابله با کشورهای دیگر و مرعوب کردن آن، اجرای تئوری «مرد دیوانه» است. دونالد ریگان، رئیسجمهور اسبق و جمهوریخواه آمریکا در مصاف با شوروی همین شیوه را بهکار بست. او ابتدا موضوع جنگ و تحریم همهجانبه علیه شوروی را پیش کشید. از همه مهمتر، گورباچف که لیبرالترین رئیسجمهور کمونیستی شوروی بود، اسیر این شیوه شد. ریگان در آن سالها موضوع «جنگ ستارگان» را پیش کشید.
شیوه مذاکره ریگان با شوروی چگونه بود؟
در داخل روسیه هم گروههای غربگرا به رهبری «بوریس یلتسین» حرفهای او را پمپاژ کردند و سبب شد مردم روسیه و کشورهای جداشده از این کشور از رهبران شوروی درخواست مذاکره مستقیم با آمریکا را داشته باشند. همین توهم جنگ ستارگان در شوروی، آنها را پای میز مذاکره کشاند. البته آمریکا به هیچ کدام از تعهدات خود در مقابل شوروی برای بهبود معیشتشان عمل نکرد و در پایان، 17 منطقه از شوروی سابق تجزیه شدند.
تاکتیکهای ترامپ یک وجه غالب دیگر هم دارد و آن عناصر داخلی است. باید در این جنگ رسانهای-روانی و دوگانه «صلح یا جنگ» افرادی از داخل هم کمک کنند، البته این موضوع دوگانه یا دو قطبیسازی جنگ یا مذاکره در دولت اوباما هم پیگیری شد. رئیسجمهور سابق آمریکا در همایش مركز سابان مؤسسه بروكينگز گفته بود که بهترین روش برای مذاکره با ایران استفاده از تاکتیک و شیوه ریگان است. در همان سالهای 91 عدهای از افراد داخلی و وابسته به جریان خاص شروع به دوقطبی سازی جنگی کردند. این شیوه در سالهای 82 هم تکرار شده بود و بهزاد نبوی یکی از اصلاحطلبان برجسته اعلام کرده بود که از ناتو و ارتش آمریکا میترسد و به همین دلیل باید با دولت بوش پسر مذاکره شود.
استفاده از نیروهای خارجنشین ایرانی برای توئیت زدن
ترامپ این ضعف یا خیانت داخلی در ایران را به خوبی درک کرده است. او از سویی به مخالفان خارجی ایران دلخوش میکند و از افرادی مانند «فاطمه حقیقتجو» میخواهد در ازای گرفتن چند صد هزار دلار برای او و وزیر خارجهاش توئیت ضد ایرانی بزنند و از طرف دیگر، از برجام خارج میشود تا بتواند بازار ایران را ملتهب کند، البته این نوع نگاه به سیاست خارجی نیازمند پیادهنظام رسانهای است. به عنوان نمونه، مجله صدا در اتفاقی نادر و خلاف امنیت ملی کشور با عکسی از خلیج فارس و ناوهای آمریکا تیتری با عنوان «دور راهی جنگ یا صلح» را به جامعه القا میکند.
این در حالی است که خود آمریکاییها به وحشت جنگ با ایران و تبعات سنگین آن اذعان دارند و امکان وقوع آن را رد کردهاند. چند روز بعد از اظهارات تند پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا علیه ایران، وی در سفری غیرمنتظره وارد بغداد شد. برخی از منابع خبری در عراق اعلام کردند که او برای دیدار با برخی از مقامات ارشد این کشور به بغداد آمده بود تا بتواند امنیت سربازان آمریکایی در عراق و حتی منطقه را با میانجیگری عراق تأمین کند. از طرفی، وزیر امور خارجه آمریکا به صراحت اعلام کرد که هدف از اعزام ناو آبراهام لینکلن به خلیج فارس درگیری یا جنگ با ایران نیست.
نکته حائز توجه این است که با مقاومت و پایداری ایران در مواضع ضد آمریکایی خود و انتخاب فرمانده جدید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به واشنگتن این پیام ارسال شده است که جنگ با ایران عواقب بسیار خطرناکی برای آمریکا و متحدانش در منطقه دارد. ایران در سوریه، لبنان و فلسطین متحدان زیادی برای مقابله به مثل با اقدامات آمریکا دارد.
همچنین نیروهای متحد با ایران در یمن حضور دارند و به راحتی میتوانند با موشکهای بالستیک ریاض اصلیترین متحد آمریکا در منطقه را هدف قرار دهند. بنابراین، ترامپ و تیم امنیتی وی بهخوبی میدانند که دو متحد استراتژیک آمریکا یعنی سعودی و رژیم اشغالگر قدس در معرض تیررس موشکهای نقطهزن ایران قرار دارند. این موضوع در صحبتهای نماینده ویژه آمریکا در امور ایران هم بهخوبی دیده شده است و برایان هوک، رئیس گروه اقدام علیه ایران چندی پیش گفته بود که قصد نداریم با ایران وارد جنگ شویم.
ابیانه: ناوهای آمریکا هدفی خوب برای موشکهای ایرانی هستند
در همین رابطه، محمدحسن قدیریابیانه، سفیر اسبق ایران در مکزیک هم درباره احتمال درگیری و جنگ ایران با آمریکا به خبرنگار آنا گفت: هیچ درگیری جدی بین این دو کشور رخ نمیدهد؛ زیرا آمریکاییها میدانند که ناوهای آنها هدفی خوبی برای قایقهای تندرو ایران هستند.
او از جنگ شبیهسازی شده آمریکا با ایران در سال 2000 هم سخن به میان آورد و گفت: «در سال ۲۰۰۰ میلادی ارتش آمریکا جنگ ایران و آمریکا را با هزینه ۲۰۰ میلیون دلار شبیهسازی کرد و دو ژنرال آمریکایی فرماندهی دو طرف جنگ را برعهده گرفتند که در آن ۱۶ ناوشکن آمریکایی و ناوهواپیمابر آمریکا غرق و طبق برآورد خودشان ۲۲ هزار نفر از سربازان آنها کشته شدند».
این جنگ شبیهسازی شده در صورتی است که ایران در آن زمان از توان موشکی امروز برخوردار نبود و نفوذ منطقهای ایران به این اندازه در منطقه غرب آسیا وجود نداشت. این نفوذ منطقهای ایران به اذعان شبکههای خارجنشین هم بهخوبی دیده شده است. رادیو فردا در گزارشی اعلام کرد که تحریم همهجانبه ایران سبب کاهش نفوذ آنها در منطقه خاورمیانه نشده و ایران روز به روز با استفاده از گروههای شبه نظامی و دولتهای متحد خود در سوریه، یمن، عراق و لبنان، محاصره رژیم صهیونیستی را تنگتر کرده است.
از سوی دیگر حسن روحانی، رئیسجمهور هم در نشست با فعالان سیاسی ایران در پاسخ به اظهارات یکی از اصلاحطلبان که خواستار مذاکره با ترامپ شده بود گفت: «در شرایط فعلی هیچ مذاکرهای با آمریکا نمیتوان انجام داد؛ به دلیل اینکه آنها از برجام خارج شده و هیچ تضمینی برای مذاکره وجود ندارد و باید اتحاد درونی را حفظ کنیم».
دو قطبیسازی راهکار غربگرایان داخلی
«سوزان مالونی» نویسنده و گزارشنویس مؤسسه شورای آتلانیتک نیز در یادداشتی درباره این تأثیرپذیری معتقد است که به این ترتیب و در دنیایی که به رهبری واشینگتن به دنبال نابود کردن ایران بود، خودکفایی تنها گزینه پیش روی تهران است؛ گزینهای که امروز هم در جهانبینی مقامات ایرانی دیده میشود.
وی نتیجه این جهانبینی را تبدیل شدن «بقای حکومت» به مهمترین اولویت تهران دانست و نوشت: «در مقابله با ایران دو گزینه وجود دارد: تسلیم یا مقاومت و به روایت سپاه پاسداران، پیروزی متعلق به گزینه و محور مقاومت است».
در همین زمینه قدیریابیانه معتقد است: «آمریکاییها تلاش دارند توان موشکی ایران را محدود یا متوقف کنند تا راحتتر بتوانند زمینههای حمله را فراهم کنند».
بالاخره اینکه امروز پازلهای ترامپ در داخل برای ایجاد دوقطبی جنگ یا صلح، مذاکره یا تحریم فعال شدهاند، قصد دارند این روند را تا عادیسازی رابطه ایران با آمریکا ادامه دهند و از هر ابزاری برای فشار روانی بر مردم ایران دریغ نمیکنند.
انتهای پیام/4106/4082/
انتهای پیام/