جایزه جشن بازیگر کارم را در تئاتر سختتر کرد
به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، مونا فرجاد در شانزدهمین جشن بازیگر تئاتر ایران که چهاردهم اردیبهشتماه در مجموعه تئاتر شهر برگزار شد، توانست به همراه پرستو گلستانی و نسرین درخشانزاده به عنوان بهترین بازیگران زن تئاتر ایران در سال 1397 انتخاب شود.
وی این جایزه را برای بازی در نمایش «پرواز به تاریکی» به کارگردانی افشین هاشمی دریافت کرد. فرجاد در نمایش پرواز به تاریکی که بهار سال 1397 در سالن چارسوی تئاتر شهر روی صحنه رفت، همبازی افشین هاشمی و ایوب آقاخانی بود. داستان این نمایش به فروردین 1337 تا آبان 1338 بازمیگشت؛ جایی که پس از جدایی محمدرضا پهلوی و ثریا و پیش از ازدواج شاه با فرح، بانویی به نام «پریزاد» از فرنگ برمیگردد و با پیشنهاد ازدواج مواجه میشود.
فرجاد در این نمایش، نقش پریزاد را به عهده داشت. بازی باورپذیر و بهاندازه او در کنار بدهبستانهایی که در دیالوگها و حسآفرینی با هاشمی و آقاخانی به عنوان دو بازیگر باتجربه صحنه نمایش داشت، در همان روزها نیز نظر منتقدان و تماشاگران را به خود جلب کرد. با این حال خود او میگوید که در زمان قبول این نقش و بازی در آن اصلاً به جایزه یا تحسین منتقدان و کارشناسان فکر نمیکرده و تمام دغدغهاش، درست درآوردن شخصیت چندلایه پریزاد بوده است.
در ادامه، گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با مونا فرجاد بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و برنده جایزه بهترین بازیگر زن از شانزدهمین جشن بازیگر را از نظر میگذرانید.
آنا: مونا فرجاد روز قبل و بعد از دریافت جایزه جشن بازیگر برای چه حس و حالی داشت؟
فرجاد: طبیعتاً من هم مثل همه افراد دوست دارم کارم به چشم بیاید و تشویق شوم. نامزد شدن برای دریافت جایزه چیز جذابی است. روزی که خبر کاندیدا شدن برای بهترین بازیگر زن در کنار هفت همکار دیگرم را شنیدم، هم خوشحال بودم و هم استرس داشتم. مرتب با خودم میگفتم خدایا اگر قرار است انتخاب نشوم، کاش اصلاً اسمم در بین کاندیداها نمیآمد! البته همانطور که گفتم قرار گرفتن در بین این نامزدها هم افتخار بزرگی است. خواهرم مارال هم گفت همین که کاندیدا شدی انگار که جایزه هیئت داوران را گرفتهای.
بعد از اعلام کاندیداها این تعلیق درونی را داشتم که بالاخره جایزه را میگیرم یا نه؟
به هرحال، نوعی تعلیق درونی داشتم که بالاخره جایزه را میگیرم یا نه؛ لحظهای که اسم من را به عنوان برنده خواندند، واقعاً از فرط خوشحالی و هیجان صدای ضربان قلبم را میشنیدم. طبیعی است که خیلی خوشحال شدم. اما نکتهای که برایم جالب بود و این را فقط به خواهرم مارال گفتم این است که چند دقیقه که از دریافت جایزه گذشت، احساس کردم که همه آن هیجانها و اشتیاق و استرس تمام شده و از سوی دیگر کار من دوباره شروع شده است.
آنا: پس به نوعی طعم این موفقیت برایتان زودگذر بود؟
فرجاد: ببینید، این یک واقعیت است که میگویند فرد باید از مسیری که برای رسیدن به هدف طی میکند لذت ببرد و خود را وقف آن هدف نکند.
نمیگویم نسبت به جایزهای که گرفتم بیتفاوت هستم، میخواهم بگویم که جایزه گرفتن در کارهای هنری یک هیجان است که به هرحال تمام میشود و بعد روال عادی زندگی و کار دوباره به تو رخ نشان میدهد. همه ما که داریم کار میکنیم، تلاش میکنیم و به دنبال موفقیت هستیم باید از مسیری که طی میکنیم و نامش زندگی است لذت ببریم؛ خیلی نباید به نتیجهاش فکر کنیم و نباید همیشه نتیجه جلوی چشم ما باشد.
خب فردای آن شبی که جایزه گرفتم، دوستان و همکاران عزیزم محبت داشتند و به من تبریک میگفتند. احساسی که برای خودم به وجود آمده این است که از این به بعد نسبت به خودم احساس مسئولیت بیشتری دارم. حداقل توقع خودم از خودم بیشتر شده است، دوست دارم به مراحل بالاتر برسم. یعنی احساس میکنم باید انتخابهای بهتری داشته باشم و بیشتر تلاش کنم تا بیشتر هم پیشرفت کنم.
آنا: پس این یعنی سختشدن کارهای آینده، تلاش بیشتر و شاید وسواس در انتخاب کارهای بعدی؟
فرجاد: بله، واقعاً اینطوری است و این اتفاق خوب این احساس را به من داد. حتی این روزها که درگیر تمرین نمایش «تراس» به کارگردانی آقای مسعود کرامتی هستم، گاهی نگران میشوم. فکر میکنم دوستان و کلاً تماشاگرانی که برای دیدن این نمایش به سالن میآیند، حتماً در ارزیابی خودشان این را در نظر میگیرند که فلانی در جشن بازیگر برگزیده شده است و حالا ببینیم در این نمایش بهتر بازی میکند یا نه؟ این نکته واقعاً برایم مهم است. در انتخابهای بعدی هم حساسیتی که البته از قبل هم داشتم بیشتر خواهد شد.
آنا: چه عواملی باعث شد تا بازی در «پرواز به تاریکی» را بپذیرید؟
فرجاد: اصلاً به فکر تحسین و جشنواره و جشن بازیگر و این گونه مسائل نبودم. وقتی نمایشنامه را خواندم به آقای هاشمی گفتم چقدر پریزاد نقش جذابی است و فراز و نشیب دارد. این از آن نقشهایی است که همه بازیگران دوست دارند بازی کنند، چون محور و پیشبرنده قصه است و طبیعتاً هر بازیگری طبیعتاً دوست دارد چنین نقشی را بازی کند. پیش از این که این نقش به من پیشنهاد شود فیلم اجراهای قبلی این نمایش را هم دیدم.
در دو اجرای قبلی،یک بار خانم الیکا عبدالرزاقی نقش پریزاد را ایفا کردند و یک بار هم خانم شبنم مقدمی ایفاگر این نقش بودند.
در کارهای هنری جایزه گرفتن یک هیجان است که زود تمام میشود
مثل هر بازیگر دیگری در روزهای اجرای این نمایش همه تلاش من بر این مبنا بود که شخصیت پریزاد را درست بازی کنم تا تماشاگر آن را باور کند. واقعاً به این فکر نمیکردم که حالا این کار مورد توجه قرار بگیرد یا نگیرد، همیشه بهعنوان بازیگر تلاش میکنم با کارگردانهایی که هم به آنها اعتماد دارم و هم قبولشان دارم کارکنم و تلاشم این است که در عین حال احساس رضایت کارگردان را هم جلب کنم. اگر این اتفاق بیفتد، معلوم است که دارم کارم را را درست انجام میدهم.
به هر حال در عالم هنرهای نمایشی چه نویسندگی، چه بازیگری و چه کارگردانی نمیتوان نظر مثبت همه را جلب کرد. برخی کار شما را دوست دارند و برخی دوست ندارند، فارغ از استانداردهایی که باید رعایت شود، دو اصل برای من مهم است؛ یکی این که خودم احساس خوبی به آن نقش و نوع بازیام داشته باشم و دیگری هم رضایت کارگردان. اگر این دو اصل برآورده شود، دیگر به تقدیر شدن و جایزه و ... فکر نمیکنم. این اتفاق هنگام اجرای «پرواز به تاریکی» هم افتاد و این دو شرط که اشاره کردم برآورده شد.
قضیه وقتی جدی شد که از خانه تئاتر با عوامل نمایش تماس گرفتند و گفتند که چند نفر از اعضای هیئت داوران کار را ندیدهاند یا میخواهند برای بازبینی حتماً فیلم این نمایش را ببینیم و روی بازیهایش داوری کنیم؛جالب است که فیلم نمایش هم آماده نشده نبود. شاید آنجا برای اولین بار بود که برایم مهم شد که چرا داوران میخواهند کار را دوباره ببینند و با خودم میگفتم خدایا نکند که فیلم آماده نشده و بازی من هم دیده نشود!(خنده). خدا را شکر این اتفاق نیفتاد و خوشحالم که توانستم نظر مثبت هیئت داوران جشن بازیگر را جلب کنم.
انتهای پیام/4072/4104/
انتهای پیام/