انقلاب سودان به نفع ایران و محور مقاومت بود/نقش منفی سعودیها
گروه بینالملل خبرگزاری آنا-مجتبی اسماعیلی: پس از آنکه انقلاب مردم سودان کلید خورد و عمر البشیر سرنگون شد، یک قدرت نظامی همچون ارتش حکومت را در دست گرفت و شورای نظامی انتقالی در این کشور تشکیل شد تا بنا به وعدهای که داده بود، قدرت را ظرف دو سال آینده به حکومتی مردمی واگذار کند.
در عین حال یک منبع آگاه درباره سرنوشت و محل اختفای کودتاچی سودان گفت: «البشیر در اقامت اجباری در یکی از خانههای خارطوم و تحتالحفظ نیروهای پشتیبانی سریع قرار دارد».
وی که نخواست هویتش فاش شود، تصریح کرد: «توافق شده است رئیسجمهور مخلوع سودان به امارات منتقل شود تا در آنجا اقامت کند».
پیشتر «هنری اوریم»، وزیر امور خارجه اوگاندا اعلام کرده بود که کشورش امکان اعطای پناهندگی به عمر البشیر را بررسی میکند. وی با یادآوری نقش مهم البشیر در انعقاد پیمان صلح جنوب سودان، گفت که دولت اوگاندا میتواند درباره اعطای پناهندگی به البشیر تصمیم بگیرد. این در حالی است که خبرگزاری فرانسه به نقل از منابع نزدیک به البشیر اعلام کرد که وی به زندان منتقل شده است.
تحولات این کشور آفریقایی باعث شد تا گفتگویی با «امیر موسوی»، رایزن فرهنگی سابق کشورمان در سودان انجام دهیم که در زیر مشاهده میکنید:
آنا: عمر البشیر که با شعارهای ضداستکباری به قدرت رسیده بود، چرا پس از مدتی حمایت از مقاومت را رها و به غرب گرایش پیدا کرد؟
موسوی: عمر البشیر در 1989 میلادی با گرایش اسلامی به قدرت دست یافت و با همین وضعیت ادامه داد و مردم این کشور که شاهد شعارهای ضداستکباری، پشتیبانی از مقاومت، استقلال و تمامیت ارضی وی بودند، نسبتاً از البشیر و گروهی که به قدرت رسیده بودند، حمایت کردند. با وجود این، البشیر بعد از 10 سال از شعارها و مواضع قبلی خود فاصله گرفت، با اسلامگرایان درگیر شد و از اخوانالمسلمین که آن زمان «حسن الترابی» رهبری آن را برعهده داشت فاصله گرفت. این روند تا جایی ادامه یافت که الترابی و طرفدارانش را به زندان انداخت و تبعید کرد.
وی بهتدریج از محور مقاومت و شعارهای ضداستکباری فاصله گرفت و تلاش کرد بهنوعی با آمریکا و اروپا و کشورهای حوزه خلیج فارس سازش کند. این سازش به سه علت انجام میشد: نخست اینکه فشار غرب بر وی برای جدایی جنوب سودان افزایش یافت. دوم اینکه اوضاع اقتصادی بغرنج شد و سوم، دادگاه بینالمللی لاهه علیه وی اعلام جرم کرد و خواهان محاکمهاش شده بود.
عمر البشیر تلاش کرد که بهوسیله سازش با دیگر طرفها از وضعیت سختی که برایش پیش آمده بود، نجات پیدا کند؛ به همین دلیل، بدون برنامهریزی و شتابزده به سمت غرب شتافت. البته غرب نیز برای برقراری روابط قوی با البشیر شروطی داشت و ابتدا میخواست آن شروط را اجرا کند. مهمترین شرطشان این بود که دولت سودان و شخص البشیر باید از جمهوری اسلامی ایران باید فاصله بگیرند که متأسفانه شروط آنها بر رئیسجمهور تحمیل و اجرا شد.
قتل عام پشتیبانان فلسطین با بالگرد
البشیر از ایران و محور مقاومت فاصله گرفت و متأسفانه علیه فلسطین نیز اقداماتی انجام داد؛ وی نقشههایی را که طبق آن غزه از لحاظ تجهیزات و تسلیحات از مسیر سودان پشتیبانی میشد فاش کرد و به عربستانیها تحویل داد. سعودیها نیز آن را به صهیونیستها تحویل دادند و آنها همه آن مناطق را بمباران کردند، صهیونیستها همچنین با بالگرد به قبایل حمله و همه را در مناطق شمال شرقی سودان قتلعام کردند و درنهایت متأسفانه یکی از کانالهای پشتیبانی غزه قطع شد.
اهداف سودان از پیوستن به ائتلاف سعودی
سپس جنگ یمن آغاز شد و البشیر متأسفانه ارتش سودان را بهصورت مزدور در اختیار عربستان و امارات قرار داد تا شاید در وهله نخست، از تعقیب دادگاه لاهه نجات یابد، در مرحله بعد، به سودان کمکهای اقتصادی شود؛ بهویژه بعد از آنکه جنوب سودان جدا شد. در واقع، پس از این تحول، 75 تا 80 درصد درآمد نفتی سودان از بین رفت و وضعیت سختی برای این کشور ایجاد شد؛ تا جایی که حدود 900 کیلومتر مربع از خاک سودان بهویژه نقاطی که چاههای نفت در آنجا وجود داشت، جدا شد. درحال حاضر زندگی سودانیها به ترانزیت نفت جنوب سودان وابسته است و با این ترانزیت و سهمی که در توافق با جنوب سودان دارند، ارتزاق میکنند.
وعده نسیه کمک مالی به عمر البشیر
بهخاطر شرایط سختی که در سودان وجود داشت، عمر البشیر تصور کرد اگر با عربستان و امارات همکاری کند و ارتش سودان در یمن بهعنوان مزدور بجنگد، میتواند کمکهایی دریافت و به اقتصاد سودان کمک کند تا وضعیت بهتر شود. خلاف این تصورات، سربازان سودانی در یمن کشته شدند و نتوانستند کمکهای خوبی از امارات و عربستان دریافت کنند و تنها چند مورد کمک شخصی به مسئولان سودانی انجام شد که متأسفانه بیشتر کسانی که آنها را دریافت کرده بودند ازجمله «طه عثمان»، رئیس دفتر سابق البشیر فرار کردند. طه تنها در یک فقره حوالهای 27 میلیون دلاری در ابوظبی از مقامات اماراتی دریافت کرده بود. طه بعد از فرار، مشاور پادشاه سعودی شد و در اجلاس سران آفریقا در آدیس آبابا در کنار نماینده سعودی که بهعنوان عضو افتخاری دعوت شده بود، مقابل البشیر نشست.
این اقدام برای البشیر ذلیلانه بود و از آن به بعد، روابط متشنج شد و فشار اقتصادی علیه سودان افزایش یافت. وضعیت طوری پیش رفت که اقتصاد سودان به هم ریخت، مردم به ستوه آمدند و فساد اداری و مالی به اوج خود رسید. علاوه بر این، مخالفان قلعوقمع میشدند و از طرفی، چندین دور گفتگو نیز برگزار شد، اما خروجی این میزگردها به مرحله عمل نرسید. احزاب سودانی در چند دور مذاکرات شرکت کردند، اما آخرینبار هیچکدام از احزاب برای گفتگو پیشقدم نشدند، زیرا هیچیک از مذاکرات قبلی نتیجهای نداشت.
آنا: قیام مردم چه نتیجهای دربرداشت و آیا اهداف قیام محقق شد؟
موسوی: یکی از امتیازات قیام اخیر مردم این بود که از احزاب دولتی عبور کردند. چند حزب سنتی در سودان وجود دارد که عبارتند از؛ حزب امت، حزب اتحاد دموکراتیک، حزب جبهه اسلامی، حزب کنگره مردمی، اخوانالمسلمین، حزب کمونیست و حزب بعث. به موازات این احزاب، مردم تجمعات خود را زیر سایه جریان موسوم به «تجمع الوطنی» انجام دادند. این تجمع گرچه باطنی اسلامگرا دارد، ولی کمونیست و ملیگرا است و زیر نظر هیئتی نامشخص رهبری میشود. بهعنوان نمونه، فردی در آمریکا مقیم است و از آنجا مصاحبه و مردم را هدایت میکند و عجیب این است که مردم نیز خواستههایش را اجابت میکنند.
این تجمع میلیونها هوادار دارد و باعث شده است تا مردم دیگر اهمیتی به بیانیههای حزب امت، اتحاد دموکراتیک و ... ندهند، زیرا میبینند که این احزاب کارایی گذشته را ندارند و تنها بهدنبال کسب قدرت هستند و میخواهند در اوضاع سخت، با دولت سازش کنند. این حرکت میلیونی باعث شد تا کنترل کار از دست البشیر خارج شود، زیرا همانگونه که گفتم هدایتگر جمعیت، مشخص نبود. مردم در سراسر سودان تجمعاتی برپا کردند و اقدام بزرگی که این تجمعهای میهنی انجام دادند، اعتصاب در مقابل وزارت دفاع و منزل البشیر بود که باعث شد حرکت انقلابی آغاز و کار یکسره شود.
آنا: آرمانهای مردم سودان چیست؟ آیا اهدافی که ارتش بهعنوان آرمان معرفی کرده است، مطالبات مردمی را پوشش میدهد؟
موسوی: خیر. به همین دلیل مردم همچنان در خیابانها حضور دارند و دستورالعمل شورای نظامی انتقالی را قبول نکردهاند. آنها همچنان به تظاهرات خود ادامه میدهند و اختلافات جدی میان نیروهای ارتش وجود دارد و مشاهده کردیم که «عوض بنعوف» حتی 24 ساعت در رأس قدرت باقی نماند، برکنار شد و «عبدالفتاح البرهان» روی کار آمد و این روند عجولانه ماهیت کودتا را زیر سؤال میبرد و نشان میدهد که دستهایی پشتپرده قرار دارند.
آنا: احساس میشود مردم خلئی احساس میکنند و این خلأ باعث شده تا ارتش روی کار بیاید و هدایت انقلاب مردمی را برعهده بگیرد، به سرانجام برساند و درنهایت مردم به آن چیزی که میخواستند نرسند. این برداشت، تا چه حد صحیح است؟
موسوی: همه میگفتند ارتش سودان باید به کمک مردم بشتابد و توقع داشتند فردی همچون «عبدالرحمان محمدحسن سوار الذهب»، پنجمین رئیسجمهور سودان که کودتای 1985 را انجام داده بود، به قدرت دست یابد؛ وزیر دفاعی که به درخواست احزاب وقت سودان فرماندهی کودتا را برعهده گرفت و به سرانجام رساند. محبوبیت سوار الذهب به حدی بود که از وی خواستند حکومت «جعفر نمیری» را سرنگون کند و خود قدرت را در اختیار بگیرد.
موضوع بعد اینکه فکر میکنم خواسته مردم این بود که ارتشیها حکومت البشیر را ساقط کنند و آنگاه مردم با شورای سیاسی، احزاب و ... وارد گفتگو شوند. کار تا زمان انقلاب علیه البشیر خوب پیش رفت تا اینکه شورای نظامی انتقالی در تصمیمی اشتباه، قانون اساسی را معلق کردند، زیرا با این اقدام مشخص نیست ادامه کار انقلاب را می خواهند چگونه پیش ببرند. منطقی این بود که قانون اساسی اصلاح شود نه اینکه کلاً آن را تعلیق کنند. باید شورای قانونگذاری تشکیل شود تا در مرحله انتقالی، کشور بدون قانون نماند. شورای انتقالی در ادامه، شروع به صدور دستور کردند، حکومت نظامی به وجود آوردند، وضعیت فوقالعاده اعلام کردند و ... مجموع این رفتارها و تصمیمات باعث شد تا مردم باور کنند آرمانها و مطالباتشان برآورده نشده است.
آنا: ابتدا موضوع دوره انتقالی برای یک سال مطرح بود، بعد ناگهان دو سال تعیین شد.
موسوی: بله، دو سال تعیین شد، ولی میخواهند این مدت را کمتر کنند و وارد فاز مذاکره شوند، اما نکته اساسی اینجاست که در حکومتهای الجزایر و سودان تفاوت وجود دارد و آن این است که ارتش الجزایر مستقلتر عمل کرد و طبق قانون اساسی گام به گام پیش رفت. یعنی ابتدا قیام انجام شد و سپس نظام سیاسی را مجبور کرد بندهای قانون اساسی را اجرا کند. آنها رئیسجمهور را مجبور کردند بندهای قانون اساسی را بهدقت اجرا کند اما ادعا شد رئیسجمهور بیمار و ناتوان شده است. گرچه مردم الجزایر همچنان ناراضی هستند با این حال، آنچنان فضای انقلابی در این کشور وجود ندارد، ولی در سودان انقلاب و عمر البشیر سرنگون شد.
آنا: آیا به قدرت رسیدن حکومتی برآمده از ارتش و حکومتی نظامی میتواند آرمان و اهداف مردم سودان را برآورده کند؟
موسوی: خیر، اینها مردود هستند و از سوی مردم رد شدهاند. اینکه مردم در خیابانها میمانند که الان ماندهاند و حکومت نظامی را اجرا نمیکنند، وضعیت فوقالعاده را نمیپذیرند و در خیابانها و مقابل وزارت دفاع ماندهاند نشان میدهد که مصمم هستند اهداف خودشان را محقق کنند. اگر ارتش بخواهد در این موضوع سالم بماند، دو حالت دارد: یا اینکه وارد درگیری خونین شود و مردم را قتلعام کند که نمیکند، بعید است و وضعیت داخلی و اوضاع بینالمللی اجازه این کار را نمیدهد؛ یا اینکه با احزاب و نمایندگان انقلابی وارد مذاکره شود که اگر وارد مذاکره شود فکر میکنم مردم راضی به ماندن نظامیان بر سر قدرت نباشند و باید قدرت را هرچه سریعتر به یک حکومت مردمی تحویل دهند.
آنا: چه سرنوشتی برای عمر البشیر رقم خواهد خورد؟
موسوی: مردم خواهان محاکمهٔ البشیر هستند. در سطح بینالمللی، مجامع جهانی خواهان تحویل وی به دادگاه لاهه هستند، گرچه نظامیان این موضوع (تحویل البشیر به لاهه) را رد کردهاند. آنها میگویند اگر حکومتی سیاسی روی کار آمد، میتوانند البشیر را به هر محکمهای که میخواهند تحویل بدهند. من فکر میکنم سرنوشت البشیر را مجلس سودان تعیین خواهد کرد.
آنا: موضوع فراری دادن البشیر به کشورهای عربی همچون عربستان تا چه حد محتمل است؟
موسوی: بعید است چنین اتفاقی بیفتد چون فعلاً خبر زندانی شدن وی منتشر شده است. اگر شورای انتقالی یا هر نهاد دیگری این اقدام را بخواهد انجام دهد در واقع احتمال دارد گزینه اصلی، مقصد عربستان باشد، زیرا با این کشور مراوداتی داشته است. البشیر خدمت بزرگی برای سعودیها و امارات انجام داد، بهویژه اینکه علیه ایران اقدامات زیادی انجام داد و به ایران و فلسطین خیانت کرد. جدایی جنوب سودان از این کشور دستاورد بزرگی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی بود و بعید است عربستان و غرب وی را رها کنند.
آنا: با توجه به تحولات اخیر سودان رابطه ایران با این کشور آیا دوباره برقرار خواهد شد؟
موسوی: بله، تحرکات اخیر سودان به نفع جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت است، زیرا مردم خواهان خروج ارتش این کشور از یمن، تجدیدنظر در رابطه با عربستان و امارات و نیز عذرخواهی از ملت یمن و پشتیبانی از فلسطین هستند. در تظاهرات مردم سودان شاهد بودیم که پرچم فلسطین برافراشته میشد و شعارهایی در حمایت از ملت مظلوم فلسطین سر میدادند. طبعاً هر کس در آینده به قدرت برسد باید این موارد را مدنظر قرار دهد.
انتهای پیام/4106/4033/پ
انتهای پیام/