باقری: خطی که شهید زنگیآبادی در آن حضور داشت حتما شکسته میشد
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا از نوید شاهد، شهید یونس زنگیآبادی در سال ۱۳۴۰ در خانوادهای مذهبی در شهر زنگیآباد از توابع کرمان بهدنیا آمد. پس از فوت پدر، مادرش با سختی و مشقت برای تأمین معاش زندگی همت کرد. یونس برای کمک به هزینه زندگی در کنار درس خواندن به کارگری روی آورد.در زمان حضور حاج یونس در جبهههای دفاع مقدس، تدبیر، شجاعت و جسارت او در عملیاتهای مختلف باعث شد تا سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده وقت لشکر ۴۱ ثارالله او را به فرماندهی تیپ امام حسین (ع) انتخاب کند. او سرانجام در شلمچه در جریان عملیات کربلای ۵ به درجه شهادت نائل شد.
سردار مرتضی باقری یکی از همرزمان شهید، درباره سردار شهید یونس زنگیآبادی گفت: هر جا حاج یونس بود نیروهای رزمنده خیالشان راحت بود که دیگر آن جا مسئلهای نخواهند داشت چرا که به کار حاج یونس اعتقاد داشتند. هر خطی که حاجی توی آن بود محال بود که شکسته نشود یا عراقیها بتوانند آن خط را از ما پس بگیرند، چون حاج یونس مایه میگذاشت. من و حاج یونس و چند نفر دیگر از رزمندهگان برای زیارت مکه معظمه به حج مشرف شدیم، در آن جا هیچ کس را ندیدیم که به کتابخانهای برای خرید برود حاج یونس گفت؛ بیایید همگی با هم به کتابفروشی برویم که نگویند؛ ایرانیها اصلا کتاب نمیخوانند.
علی نجیبزاده همرزم سردار شهید زنگیآبادی با بیان خاطراتی از سردار یونس زنگیآبادی گفت: زمانی که حاج یونس تیر خورده بود روحیه بالایی داشت، من که به او رسیدم گفتم حاجی چه شده است گفت هیچی یک تیر خوردم. خیلی دنبال این نبود که من بفرستم و نیروهای امدادی را خبر کنم بلکه بیشتر به این مسئله فکر میکرد که به من سفارش کند تا خاکریز عراقیها صاف نشده است دست از کار نکشیم. در یک صحنهای از عملیات در حالیکه ما 20 نفر بودیم و عراقی ها400 نفر نیرو داشتند حاجی با روحیهای که به ما داد باعث شد که مقاومت جانانهای در مقابل آنها داشته باشیم و تارومارشان کنیم.
وی در ادامه یادآور شد: حاجی دائم میگفت برادران هدف را گم نکنید هدف ما حفظ جمهوری اسلامی و اجرای فرمان امام(ره) است پس اختلاف و تفرقه در جمع ما بی معناست و باید دست به دست هم بدهیم و در مقابل باطل ایستادگی کنیم. برای حاج یونس کوه و دشت و بیابان و توپ و تانک، مسلسل و تک تیرانداز دشمن هیچ مانعی به شمار نمیرفت خودش میگفت؛ باید تانکهای عراقی را مانند کلید برق که میزنی و روشن میشود همانطور بزنی تا پشت سر هم روشن بشوند.
همرزم شهید زنگیآبادی بیان کرد: یک شب از خواب بیدار شدم دیدم که یک سگ بسیار بزرگ که شبیه یک گرگ بود کنار حاجی و پشت سرش نشسته بود. بعد از تمام شدن نماز به حاجی شکایت کردم که چرا داخل چادر نماز نمیخواند شاید آن سگ بزرگ یا یک مار و عقرب او را بکشند ایشان گفت از کجا میدانی که آن سگ و مار و عقرب مأمور حفاظت از من نشده باشند مگر ما اینجا آمدهایم که اینطوری کشته شویم ما آمدهایم که شهید شویم.
گفتنی است؛ سردار یونس زنگیآبادی روز پنجم عملیات کربلای 5، مورد اصابت ترکش قرار میگیرد و از ناحیه گردن، دست و پا مجروح میشود. حاج یونس را با تنی چند از برادران ایثارگر از جمله بیسیم چی حاج یونس، با یک وانت به طرف سه راه مرگ میآورند تا از آنجا با قایق به پشت جبهه انتقال دهند که در همین اثنا منطقه بمباران هوایی میشود و سردار رشید اسلام با اصابت راکت بهشهادت میرسد. حاج یونس، نحوه شهادت خود را قبلا پیشبینی کرده بود. او در 1365/10/23 به لقاءالله پیوست. پیکر مطهر سردار شهید یونس زنگیآبادی در زنگیآباد استان کرمان به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/4100/
انتهای پیام/