دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
04 فروردين 1398 - 10:00
دهقان در گفتگو با آنا:

بیانیه گام دوم انقلاب مانیفست جمهوری اسلامی ایران است

دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت گفت: بیانیه گام دوم به نوعی مانیفست جمهوری اسلامی ایران برای اقدامات آینده است.
کد خبر : 369527
BS0K9485.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه تشکل‌های دانشجویی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب، با نگاه دقیق به گذشته و وضعیت کنونی جامعه، نقشه راه 40 سال آینده کشور را ترسیم کرده است؛ در این بیانیه بیش از 40 بار جوانان مورد خطاب قرار گرفته‌اند؛ لذا جوانان، دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی به‌عنوان آینده‌سازان انقلاب شکوهمند اسلامی، ابتدا باید این بیانیه را به گفتمان عمومی جامعه تبدیل کنند؛ جهت تقویت گفتمان گام دوم انقلاب، سلسله نشست‌ها، میزگردها و مصاحبه‌هایی با حضور مسئولان و دبیران تشکل‌های دانشجویی در گروه دانشگاه خبرگزاری آنا برگزار شد؛ در این راستا گفتگویی با علی دهقان دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.


آنا: به نظر شما مهمترین نکته بیانیه گام دوم انقلاب چیست؟


دهقان: در مورد بیانیه گام دوم تحلیل‌های مختلفی ارائه شده و آن چیزی که کاملاً ملموس است و صحبت کارشناسان مختلف، اعضای جنبش دانشجویی و تشکل‌های دانشجویی به آن اشاره شده همین مسئله است که خطاب اصلی در بیانیه گام دوم، جوانان هستند. اینکه جوانان مورد خطاب مقام معظم رهبری قرار گرفتند و این بیانیه در 40 سالگی انقلاب مطرح شده، جای بحث بسیار دارد؛ نکته اول این است که در بیانیه علاوه بر اینکه می‌بینیم رهبری جوانان را خطاب قرار دادند، انتظارات خود را نسبت به جوانان در آینده جمهوری اسلامی مطرح کردند. در نقاط مختلف نیز اشاره کردند که جمهوری اسلامی دستاوردهایی داشته، نگاهی به عقب داشتند، گفتند این دستاوردها به‌دست آمده اما قله را نیز نشان دادند و تعریف کردند، گفتند ما تا مرزهای دانش، تا مرزهای معنویت، اخلاق و حوزه‌های مختلف از جمله عدالت و آزادی، فاصله داریم و باید تلاش کنیم که بتوانیم به آن قله‌ها نزدیک شویم یعنی به این هم اشاره کرده‌اند که رسیدن کامل به قله در دوره حضور حضرت حجت(عج) اتفاق خواهد افتاد.


آنا: رابطه بین جوانان و بیانیه گام دوم انقلاب را چگونه می‌بینید؟


دهقان: در بیانیه، خیلی از نقاط، جنس این جوانان، نوع این جوانان که رهبری به‌کار بردند متفاوت است؛ در مواردی اسم عام به‌کار برده‌اند و جوانان مثل مسئله علم و فناوری مورد خطاب قرار گرفتند. در این بخش مقام معظم رهبری بیان کردند تا رسیدن به مرزهای دانش و عبور کردن از مرزهای فعلی در جمهوری اسلامی باید تلاش کنیم. ایشان علم را ابزار قدرت در جهان فعلی می‌دانند و گفتند که نمی‌خواهیم مثل غرب از این ابزار استفاده کنیم و یوغ استعمار را بر گردن کشورهای مستعضف قرار دهیم. حرف اصلی رهبری این است که می‌گویند من توقعم این است که شما این مرزها را درنوردید.  نکته کلیدی‌ این بخش هم این است که جوانان، اسم عام است، نگفتند جوان مؤمن انقلابی؛ چون یک فرقی که وجود دارد، این است که در تعدادی از بندها هم، در بخش‌هایی که به دستاوردهای انقلاب اشاره می‌کند، می‌گویند که توقع از جوان مؤمن انقلابی این است که پرنشاط و پرتحرک باشد، پس تفاوت میان جوانان و جوان مومن انقلابی وجود دارد.


گام دوم


در موضوع عدالت و مبارزه با فساد نیز، به‌طور عینی می‌گویند که اگر قرار است بتوانیم در بحث فساد و تحقق عدالت گامی برداریم، این به دوش جوان مؤمن انقلابی است. می‌توان «جوان» و «جوان مؤمن انقلابی» و تفاوت‌های خطاب آن در کلام مقام معظم رهبری را بررسی کرد.


آنا: به‌نظر شما مهم‌ترین ویژگی‌های جوانان برای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب چه باید باشد؟


دهقان: در کنار آن مؤمن بودن، انقلابی بودن و متعهد بودن، تخصص هم مطرح است. در این بیانیه موردی که هم خود بنده و هم بقیه دانشجویان و جوانان جمهوری اسلامی باید مدنظر قرار بدهند این است که آن تعهد، ایمان و اخلاص در کنارش نیاز به تخصص هم دارد. اینکه ما دقیقاً تشخیص بدهیم که الان اولویت‌ها از نظر رهبری در جمهوری اسلامی چیست و این هفت توصیه هم هرکدام اولویت دارد و یک نکته هم این است که این هفت توصیه ترتیب‌شان خیلی اهمیت دارد. یعنی الان اولویت‌ها در جمهوری اسلامی چیست و رهبری از ما چه خواستند که براساس آن اولویت‌ها و توصیه‌ها بتوانیم با توجه به توانمندی‌ها و استعدادهای خودمان و تخصص لازم را در کنار آن معنویت، اخلاق و فضای متعهد بودنی که باید داشته باشیم، این را در کنار هم پیش ببریم. یعنی صرف اینکه بگوییم جوان مؤمن انقلابی است و آتش به اختیار عمل می‌کند کافی نیست؟ نیاز به این دارد که نقش خودمان را در جمهوری اسلامی پیدا کنیم؛ ببینیم کجا می‌توانیم کارآمد باشیم و به درد جمهوری اسلامی بخوریم و خودمان را آماده کنیم برای آن فضا که اگر استحقاق لازم را داشتیم در درون جمهوری اسلامی بتوانیم مسئولیتی بگیریم؛ مسئول که هستیم ولی بتوانیم مسئولیت رسمی در ساختار جمهوری اسلامی بگیریم متناسب با آن تخصص باشد و بتوانیم نقش‌آفرینی خود را بهتر انجام دهیم.


آنا: از اهمیت مسئولیت پذیری، تخصص و توانمندی جوانان گفتید؛ این نکته هم بر کسی پوشیده نیست که جوانان در دوران دفاع مقدس و عرصه‌های دیگر به بهترین شکل حضور داشتند اما در صحنه‌های دیگر مانند مبارزه با فساد، اقتصاد و دیگر موضوعات آیا می‌شود مسئولان به جوان اعتماد کرده و آن‌ها را به‌کار بگیرند؟


گام دوم


دهقان: در هشت سال جنگ، سردارها و فرماندهان قدرتمند و توانمندی را داشتیم مثل شهید باقری، شهید همت، شهید خرازی و شهدای بزرگواری که هر کدام‌شان هم وصیت‌نامه‌ها و هم سبک زندگی‌شان واقعاً می‌تواند برای ما الگو باشد، این جوانان نمونه بارز همین بیانیه هستند که نشان می‌دهد اعتماد کردن به جوانان کارآمدی می‌آورد. حالا اینکه چه‌طوری می‌توانیم این مسئله را جا بیندازیم در جمهوری اسلامی و اصلاً اشکال کار کجاست که این اعتماد به جوان‌ها محقق نمی‌شود یا اگر هم اعتماد شده به ژن‌های خوب اعتماد شده است. اما در بحث اعتماد به جوانان چند شاخص وجود دارد: به‌نظر بنده هر مسئول  باید در جمهوری اسلامی این باور در ذهنش ایجاد شود که به جوانان اعتماد کند و بخشی از این اعتماد برمی‌گردد به مسئولان و بخش دیگر به خود جوانان. ناظر به جوانی که خود ما باشیم چند مسئله خیلی مهم است یعنی آن جوانی که قرار است مسئولیت بگیرد، باید بداند و خوب فهم کرده باشد. اول آنکه جوان باید مختصات جمهوری اسلامی، مصلحت‌ها، حکمت‌هایی که به‌کار گرفته می‌شود را بتواند تشخیص دهد؛ نگاه بدبینانه، خوشبینانه یا رادیکال نداشته باشد و نسبت به جمهوری اسلامی واقع‌بین باشد؛ همچنین جوان می‌بایست خود را هم بشناسد و بداند کجا قرار گرفته است. به‌طور مثال اعضای تشکل‌های دانشجویی باید بداند که کارکرد تشکل دانشجویی چیست. چه توانی دارد، چه ظرفیتی دارد و چه‌طور می‌توانیم به جمهوری اسلامی کمک کنیم. بقیه جوان‌ها هم به همین شکل باید رفتار کنند. موضوع بعدی بررسی این است که چه چیزی باعث شده اعتماد مسئولان به جوانان جلب نشده است. یکی از موارد  اعتماد به نفس خود جوانان است. دومین مورد شناخت مختصات دقیق جمهوری اسلامی است که به‌نظرم متأسفانه این هم باز برمی‌گردد به آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی که افراد هم در فضای دانشگاه و هم در فضای مدرسه متأسفانه آن تجربه‌های کار جمعی و انجام کار مشترک، آنجایی که باید صبوری را بیاموزند و آنجایی که باید تصمیم‌گیری در بحران را یاد بگیرند، به‌صورت ساختارمند تعریف نشده و این نقدها وارد است.


آنا: مشکلات پیش روی اعتماد به جوانان و برخورد مسئولان به چه شکلی است؟


دهقان: به‌طور کلی مسئولان به چند دسته تقسیم می‌شوند و عده‌ای واقعاً اعتقادی به اینکه اصلاً این جمهوری اسلامی قرار است چرخش نسلی داشته باشد و نفرات بروند و یک نسل جدید بیاید داخل جمهوری اسلامی فعالیت بکند ندارند. این باور در ذهن آن‌ها وجود دارد که این‌ها صاحب جمهوری اسلامی هستند و باید الی‌الابد در ساختار جمهوری اسلامی بمانند. عده دیگر از مسئولان هستند که اعتقاد دارند ولی بر این باورند که جوانانی که دارای ویژگی‌های مورد نیاز برای قرار گرفتن در جایگاه‌های مدیریتی کشور هستند فقط در اقوام و نزدیکان آن‌ها یافت می‌شود! فکر می‌کنند حالا که من در این حوزه خوب عمل می‌کنم پس چه کسی بهتر از پسر من؟ چه کسی بهتر از فرزند خواهر و برادر من؟ دسته سوم هم کسانی هستند که واقعاً به این معتقدند که جمهوری اسلامی باید چرخش نسلی داشته و جوان‌ها بر سر کار بیایند اعتقاد دارند اما واقعاً این مسئله در مرحله شعار باقی می‌ماند و سازوکار لازم برای این امر را نمی‌دانند، خلاصه‌تر بخواهم بگویم «محافظه‌کار» هستند که باز در بزنگاه‌هایی شاید با دو مدل قبلی اشتراک داشته باشند. همه این‌ها برمی‌گردد به اینکه اعتماد عملی وجود ندارد. این اعتماد اگر در ذهن باشد در حرف و صحبت‌ها به جوانان اعتماد می‌کنیم اما در عمل اعتماد به جوانان شکل نمی‌گیرد و متأسفانه مسئولان ما فاقد این اعتماد عملی به نسل جوان هستند. تا زمانی که این دیدگاه در مسئولان وجود دارد و از سوی دیگر هم اشکالات، بی‌تجربگی و عدم شناخت مختصات جمهوری اسلامی در جوانان یافت می‌شود، این موارد به هم‌دیگر ضریب می‌دهد و باعث می‌شود که اعتماد به جوانان شکل نگیرد.


آنا: حالا راه‌حل بی‌اعتمادی به  جوانان چیست؟


دهقان: راه‌حل این است که این بیانیه قطعاً قشر جوان را در جمهوری اسلامی تکان می‌دهد و می‌گوید مخاطب شما هستید. لیدر، رهبر و شخص اول جمهوری اسلامی از شما می‌خواهید که بیایید ورود بکنید، تخصص پیدا بکنید، متعهد باشید، با ایمان باشید و با این شاخص‌ها ورود کنید. الان عرصه، عرصه شماست و باید نقش‌آفرینی کنید. پس این‌ سوی قضیه آن امیدبخشی، آن اعتمادبخشی، آن ارزشمندتر کردن جایگاه جوانان در ذهن مسئولان و در ذهن خود جوان‌هاست که این تغییر باور ذهنی خیلی مهم است و از طرف آقا اتفاق افتاده است. اما باز اینجا اتفاقی که باید بیفتد این است که خود مسئولان باید بپذیرند جوانی که قرار است بیاید بی‌تجربه است، ممکن است تصمیمات اشتباه بگیرد، نباید از او توقع داشته باشیم که خیلی سریع به کارآمدی و بازده برسد بلکه باید اینها را بدانند که این ضعف‌ها قطعاً در نسل جوان وجود دارد و باید کمک‌ کنند. یعنی جای مشاور و مسئول، الان خیلی از مسئولان مشاور جوان دارند و خودشان رأس کار هستند، این عوض شود. ما این را نفی نمی‌کنیم، نمی‌خواهیم خیلی رادیکال نگاه کنیم و بگوییم همه آقایانی که سن‌شان بالاست؛ چه اصولگرا چه اصلاح‌طلب، بالاخره آن جایگاهی که دارند و در این جایگاه قرار گرفتند، همه‌  را اصطلاحاً بریزیم بیرون و جوان‌ها بیایند. نه، این نگاه، نگاه درستی نیست. باید یک نگاه متعادلی وجود داشته باشد که مبنایش این باشد که جوان بیاید در رأس کار مدیریتی، در سطوح مختلف، لِول مختلفی هم دارد این مسئله، و کار را تجربه کند، مسئول قبلی و نفرات قبلی که تجربه زیادی دارند و سرد و گرم روزگار چشیده‌اند کمک‌شان بکنند تا بتوانند این مسیر را طی کنند. این بحث اعتماد به جوان‌ها و ابعاد مختلفش بود که عرض کردم هم نسبت به جوانان نواقص وجود دارد و هم نسبت به مسئولان و آن کار بزرگی که حضرت آقا کردند این تغییر باور ذهنی است، به‌نظرم نکات مهمی بود که عرض کردم.


انتهای پیام/4107/4115/ن


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب