بورس کالا، مرجع قیمتگذاری در منطقه
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری آنا از سنا، بورسهای کالایی در دنیا دارای سابقه طولانی هستند که در ایران نیز بورس کالا با بیش از ۱۵ سال سابقه در حالی پا به عرصه اقتصادی گذاشت که از مهمترین اهداف تأسیس آن ایجاد بازار قانونمند، شفافسازی معاملات و قیمتها، حذف واسطهگریهای غیرضروری و مبادله آزاد کالا بین عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان است. در رابطه با اهداف و مأموریتهای بورس کالای ایران و نقش آن در اقتصاد کشور گفتوگو با علی صالحآبادی، مدیرعامل بانک توسعه صادرات ایران انجامشده است که در ادامه میخوانید.
چرا بورس کالا در اقتصاد ایران متولد شد؟
صالحآبادی: بورس کالا بهموجب قوانین توسعهای در کشور برای ایجاد شفافیت در بازارهای کالایی و کشف قیمت مناسب و آزادسازی قیمت محصولات صنعتی و ایجاد رقابت در این صنایع شکل گرفت. ابتدا بورس فلزات تهران و سپس بورس کشاورزی راهاندازی شد؛ اما بورس کالای کشاورزی حجم معاملات قابلتوجهی نداشت درحالیکه بورس فلزات بورس فعالی بود و معاملات آن رونق خوبی پیداکرده بود. ازاینرو تصمیم گرفته شد تا این دو بورس باهم ادغام شوند و در سال ۱۳۸۶ بهموجب ابلاغ قانون بازار اوراق بهادار، شرکت بورس کالای ایران فعالیت خود آغاز کرد.
در این میان پس از نمایان شدن اثرات واقعیشدن قیمت فلزات برای بخش تولید کشور، بندی مبنی بر آزادسازی قیمت محصولات پتروشیمی در بودجه سال ۱۳۸۶ قرار گرفت؛ چراکه پیشازاین قیمتگذاری این محصولات دولتی بود. بهاینترتیب آزادسازی قیمت محصولات پتروشیمی هم از طریق بورس اتفاق افتاد. یعنی در بهمن ۸۶ اولین محصولات پتروشیمی در بورس کالای ایران پذیرفته شد و در سال ۸۷ بسیاری از محصولات پتروشیمی در بورس کالا پذیرش شدند و شفافیت قیمت محصولات پتروشیمی هم در بستر این بورس اتفاق افتاد و رقابت و آزادسازی قیمتهای این کالاها رقم خورد.
بهبیان دیگر، اگر صنعت پتروشیمی امروز در کشور ما رشد داشته و حجم صادرات قابل توجهی را از آن خودکرده، مرهون آن تصمیم است که محصولات پتروشیمی در بورس کالای ایران پذیرفته و قیمت این محصولات واقعی شد. با واقعی شدن قیمت محصولات صنعت پتروشیمی، طرحهای توسعهای بسیاری در این صنعت شکل گرفت. بخش خصوصی در صنعت پتروشیمی فعال شد و شرکتهای فعال در این حوزه وارد بورس اوراق بهادار شدند و حجم بازار سرمایه ایران بزرگ شد. نهایتاً با توسعه این صنعت، شاهد صادرات قابلتوجه در این بخش هستیم که در شرایط تحریم بخش قابل توجهی از ارز کشور را که ازجمله درآمد غیرنفتی است، تولیدکنندگان این صنعت تأمین میکنند.
در حال حاضر حدود ۱۵ سال از راهاندازی نخستین بورس کالایی در کشور ما میگذرد. اما گاهی اوقات مشاهده میکنیم که بورس کالا هنوز در حال اثبات خود در اقتصاد است و مقاومتهایی در مسیر توسعه آن دیده میشود. به نظر شما ریشه این مقاومتها چیست؟
صالحآبادی: بورس کالا با هدف ایجاد شفافیت شکل گرفت با این منظور که رقابت در بازار شکل بگیرد و قیمتها و عرضه و تقاضا شفاف شود. گاهی شاهد هستیم که نرخ ارز یا قیمتها در بازارهای جهانی نوسان میکند. طبیعتاً باید قیمت کالاها در بورس کالا نیز به موازات نوسانات قیمتی ارز و نرخهای جهانی تعدیل شود تا به شفافیت و فضای رقابتی خللی وارد نشود. در این رابطه، یکسری ملاحظاتی وجود دارد که بخشی از این ملاحظات به حقوق مصرفکننده برمیگردد تا بر اساس این ملاحظات، مصرفکننده در کشور هم با افزایش قیمت کالای موردنظرش مواجه نشود. یا در زمانی که کاهش قیمتی اتفاق میافتد، ملاحظات تولیدکننده مطرح میشود. چراکه تولیدکننده ممکن است از این کاهش قیمتها متضرر شود. بهطور مثال، دورانی را شاهد بودیم که عرضهکنندهها در مقابل کاهش قیمت مقاومت داشتند. زمانی که قیمت نفت به ۳۰ دلار کاهش یافت، طبیعتاً قیمت فلزات هم در دنیا کاهش پیدا میکرد؛ بنابراین عرضهکنندهها در مقابل افت قیمت مقاومت میکردند. در مقابل، زمانی که قیمتها افزایش مییابد، عرضهکنندگان به افزایش قیمتها علاقهمند هستند و در مقابل خریداران نسبت به این افزایش قیمت از خود مقاومت نشان میدهند. بنابراین بعضی از این مقاومتها به ملاحظات عرضهکننده و تولیدکننده، مصرفکننده و دستگاهها و نهادهای دولتی ذیربط برمیگردد.
بهطوریکه گاهی برخی دستگاههای دولتی ذیربط هم در مقابل هر یک از این شرایط مقاومت دارند. با این حساب زمانی که این شرایط تحت تأثیر نوسانات قیمتی به وجود میآید معمولاً بهاشتباه مقصر اصلی بورس کالا شناخته میشود. این در حالی است که در شرایط مختلف بازارها باید تلاش شود تا همه فعالان صنایع اعم از تولیدکننده و مصرفکننده و دستگاهها و نهادهای دولتی، طبیعت و ذات بازار در افزایش و کاهش قیمتها را بپذیرند. کما اینکه ما در بورس اوراق بهادار هم این شرایط را داریم؛ در بازار سهام نیز زمانی افزایش شاخصها اتفاق میافتد و در زمانی دیگر شاهد کاهش قیمتها هستیم. بنابراین متناسب با شرایط اقتصاد کشور و بازارهای جهانی و تحت تأثیر نوسانات نرخ ارز و در نهایت تغییرات سودآوری بنگاهها، طبیعتاً شاخص بورس هم نوسان میکند که البته این نوسانات در بازار سهام و بین سرمایهگذاران بیشتر از بازیگران بورس کالا جاافتاده است که باید این فرهنگ عمومی و پذیرش نوسان در بورس کالا هم اتفاق بیفتد که البته زمانبر است.
با وجود آنکه بورس کالا برای فاصله گرفتن از اقتصاد دولتی راهاندازی شده است چرا بعضاً مانند همین چند ماه گذشته شاهد بازگشت نرخهای دستوری در اقتصاد هستیم؟
صالحآبادی: البته باید این چند ماه گذشته را بهعنوان یک دوره استثنایی در نظر گرفت؛ چراکه در این برهه زمانی شاهد نوسانات زیادی در نرخ ارز بودیم که بخش قابلتوجهی از آن کاذب بود و پس از مدتی با کاهش مواجه شد. در طول این مدت، بخشی از این نوسانات ارز ناشی از تحولات سیاسی و اقتصادی بود که توجیهپذیر است؛ اما بخش زیادی از این نوسانات توجیهپذیر نبود و دلایل غیراقتصادی داشت و ناشی از هیجانات کاذب ایجادشده در بازار بود. در آن شرایط بخشی از رشد قیمت کالاها نیز ناشی از نوسانات کاذب نرخ ارز بود. بنابراین باید آن دوران را یک دوره خاص و استثنایی تلقی کرد که خوشبختانه از آن عبور کردیم. با اینحال، بورس کالا ابزارهای متنوعی در اختیار دارد که میتواند در شرایط مناسب و بسته به حجم تقاضا کاربرد داشته باشد و باید در چنین شرایطی از این ابزارها بیشتر بهره برد.
به اعتقاد شما آیا بورس کالا در سالهای پیشرو میتواند به مرجع قیمتی محصولات مختلف تبدیل شود؟
صالحآبادی:به نظر من با ورود خارجیها به بورس کالا این هدف امکانپذیر است و میتوان به این سمت حرکت کرد که بورس کالا به مرجع قیمتی محصولات مختلف تبدیل شود که عرضهکنندگان داخلی در بازار وجود داشته باشند و متقاضیان و خریداران داخلی و خارجی نیز در آن حضور یابند. همچنین برای محصولاتی که در تولید آنها مزیت نسبی داشته و سهم قابلتوجهی از تولید آن محصولات را در دنیا در اختیار داریم، میتوانیم به مرجع قیمتی در منطقه و حتی در دنیا تبدیل شویم.
چشمانداز شما از آینده بورس کالا چیست؟
صالحآبادی: تصویری که من برای سالهای آینده بورس کالا تصور میکنم این است که یک رسالت بورس کالا باید کشف قیمت منصفانه و رقابتپذیر باشد تا علاوه بر بازیگران داخلی، خریداران خارجی در سطح منطقه کالاهای موردنظر خود را از بورس کالای ایران تأمین کرده و قیمتهای موردنظر خود را از این بازار استخراج کنند. در داخل نیز هم متقاضی و هم عرضهکننده باید احساس کنند که میتوانند محصول را بهراحتی و با قیمت منصفانه در بورس معامله کنند که این نیازمند گسترده شدن حجم عرضهها و تنوع کالاها به همراه اعتقاد نهادهای مرتبط به بازار رقابتی است. همچنین بورس کالای ایران باید محلی برای تأمین مالی باشد که خوشبختانه امروز به کمک ابزار معاملاتی سلف و سلف موازی استاندارد، این هدف محقق شده تا در کنار بازار نقدی و معاملات فیزیکی که هدف آن شفافیت و کشف قیمت منصفانه است، بازار سلف به تأمین مالی صنایع کمک کرده است و تولیدکنندگان میتوانند از اوراق سلف استاندارد موازی هم برای بازههای زمانی کوتاهمدت و هم بلندمدت استفاده کنند. بنابراین بورس محلی قانونمند است که دو طرف معامله در بورس به منافع خود میرسند. چراکه از یکسو، خیال عرضهکننده راحت است که پول خود را طبق ضوابط و بهموقع دریافت میکند؛ مصرفکننده هم مطمئن است که کالای مورد نیاز خود را با حجم معین و کیفیت بالا دریافت میکند. افزون بر این، اگر در یک معامله بین خریدار و فروشنده هم اختلافی در بورس به وجود بیاید، میتوانند به هیئت داوری مراجعه کنند که رأی این هیئت قطعی و لازمالاجراست؛ بنابراین حقوق مصرفکننده و تولیدکننده در بورس کالا تضمین میشود و این از مزیتهای بورس کالاست.
بهاینترتیب، بورس کالا هممحل شفافیت و کشف قیمت منصفانه است و هممحل رقابت و تأمین مالی است. ضمن اینکه ریسک معامله گران نیز در آن قابل پوشش است؛ بهشرط آنکه ابزارهای مشتقه را در کالاهایی که امکانپذیر است، راهاندازی کنیم.
همه این موارد، کارکردهای بورس کالاست و فکر میکنم بورس کالا با توجه به گسترش حجم معاملات آنکه در سالهای گذشته چندین برابر شده، این قابلیت را دارد که طی ۱۰ سال آتی در وظایف کارکردی خود پیشرو بوده و با گسترش حجم معاملات و بزرگتر شدن بازار متشکل کالایی کشور، هم به تولید و صادرات کمک کند و هم افزایش کیفیت در تولید و استانداردسازی کالاها را به ارمغان آورد.
انتهای پیام/4083/ن
انتهای پیام/