دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
15 اسفند 1397 - 12:34

ادامه صالح پور-حمزه دستیار-گام دوم انقلاب

/////////
کد خبر : 365994

مثلاً الان مهم‌ترین مشکل ساختارهای سیاسی کشور در قوه مقننه بحث انتخابات است که الان هر روز می‌بینیم که یک خبر از استانی شدن انتخابات یا مثلاً تغییر مدل مشارکت مردم داخل انتخاب نماینده‌شان صورت می‌گیرد. ما می‌بینیم که جریانات و احزاب، نفع شخصی‌شان را ترجیح می‌دهند به نفع ملی. این ماجرای استانی شدن انتخابات را هر کس سعی می‌کند به‌سمت جناح و مسیر خودش منحرف کند. یک روز می‌آیند می‌گویند سه دوره بیشتر نماینده شده ممنوع است، بعد آنهایی که سه دوره نماینده شده‌اند می‌آیند و می‌گویند که نه این طرح خوبی نیست، ممکن است یک عده‌ای باشند که شایسته باشند. یا مثلاً می‌آیند استانی شدن انتخابات را یک‌جوری طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی می‌کنند که مناطق محروم در این انتخابات حذف می‌شود و مشکل اصلی آنجایی پیدا می‌شود که همان مجلسی که باید در آینده انتخابات شود، مجلس قبلی برای خودش یک‌سری قوانین می‌چیند. ما بارها و بارها دیده‌ایم، نماینده‌ها یک روز برای خودشان تصمیم گرفتند حقوق خودشان را مستثنی کردند، سطح سواد خودشان را برای انتخابات مجلس بعد مستثنی کردند. گفتند آنهایی که می‌خواهند نماینده شوند دیگر نیاز نیست حتماً ارشد داشته باشند اگر الان نماینده هستند، برای کاندیدای بعدی باید حتماً این مدرک را داشته باشند. ما مشکل‌مان ازلحاظ ساختارهای سیاسی در قوه مقننه خیلی دیده می‌شود. یعنی ریل‌گذاری کشور آن هدف و آن مقصد اصلی را دنبال نمی‌کند. منافع شخصی به منافع ملی چربیده. منافع منطقه‌ای و استانی به منافع ملی چربیده. یک جایی می‌بینیم نماینده‌های چندتا استان لابی می‌کنند، بحث انتقال آب صورت می‌گیرد که الان به‌شدت 3934 نماینده‌های چند استان لابی می‌کنند، سدسازی‌های مکرر باعث می‌شود حورالعظیم خشک شود، دریاچه‌های ارومیه و نظایر آن خشک شود. یا این لابی‌ها باعث می‌شود که ساختار هم‌افزا نیست. همین نماینده‌ها می‌آیند در دولت تأثیر می‌گذارند و وزرا را با مشکل مواجه می‌کنند که می‌بینیم که در نهایت این مشکل وجود دارد. اما ما در بحث عدالت و مبارزه با فساد که شاید یک جاهایی باشد که خیلی در کشور ما داخل این برهه اخیر به‌نظرم خیلی با چالش، یعنی جنبش‌های اجتماعی و مردمی خیلی روی این عدالت داشتن کشور ما، یعنی عدالت در کشور ما حاکم است یا حاکم نیست، به‌نوعی سؤال توی ذهن‌ها متبادر می‌کند که آیا ما در حوزه عدالت می‌توانیم از انقلاب دفاع کنیم یا نمی‌توانیم دفاع کنیم. حضرت آقا داخل بیانیه یک جاهایی این را مطرح می‌کند. اول بحث عدالت و مبارزه با فساد این را مطرح می‌کنند. می‌گویند این دوتا لازم و ملزوم هم‌دیگر هستند یعنی شما نمی‌توانید بگویید در یک کشوری عدالت هست ولی مبارزه با فساد نمی‌کند. خب این در ساختارهای سیاسی می‌خواهیم بحث کنیم راجع به آن. حالا اینکه عدالت در همه کشورهای دنیا چه در سیستم‌های لیبرالیستی، چه در سیستم‌های کاپیتالیستی، چه در سیستم‌های مارکسیستی و سوسیالیستی هر کس می‌خواهد یک انقلابی صورت بدهد می‌گوید که من حامی عدالت هستم. همه می‌آیند می‌گویند قشر مستضعف باید به قشر، یعنی این شکاف طبقاتی باید برداشته شود ولی وقتی ما حرف از اسلام می‌زنیم، می‌بینیم که وقتی ما ادعای دین اسلام را داریم، ادعای نظام شیعه مبتنی بر ولایت فقیه را داریم می‌بینیم که این مقبولیت اجتماعی در کشور ما خیلی باید پررنگ‌تر باشد. یعنی حرفی که ما از عدالت می‌زنیم با عملی که نسبت به آن عدالت می‌کنیم خیلی حائز اهمیت‌تر است و باید هم پررنگ‌تر باشد. ما در این هدف عدالت می‌بینیم که حضرت آقا یک جایی در بیانیه‌شان می‌گویند که هدف اولیه تمام بعثت‌های الهی همان عدالت است. ولی ما الان می‌بینیم که مبارزه با فساد در کشور ما با سستی مواجه می‌شود. یعنی اگر می‌خواهیم بگوییم که ما عدالت را پیاده کردیم باید بگوییم که آقای حسین فریدون را آوردیم در دادگاه نشانده‌ایم، بعد تمام بدنه اجتماعی کشور باید بگویند آفرین قوه قضاییه کشور که آمدی ایشان را داری محاکمه می‌کنی، در همین حد این عدالت را آورده‌ایم پایین. درصورتی‌که این نباید خیلی حرکت بالایی باشد، اینی که داخل تمام کشورهای مارکسیستی و چین هم دارد اتفاق می‌افتد. وزیر دفاع را می‌کشانند حبس ابد بهش می‌دهند، یعنی خیلی راحت. تازه اینکه ما حسین فریدون را در دادگاه با کت و شلوار می‌نشنانیم نه با لباس زندانی، نماد این است که ما در کشورمان خیلی جاها نتوانسته‌ایم با عدالت و عدل برخورد کنیم که البته به‌نظرم به خود شخص مثلاً هر کسِ ممکن از مسئولان نباید اتفاقاً هم این‌قدر فشار اجتماعی حاصل شود که مثلاً ما بگوییم نه، اینها را ما دیگر از دمِ تیغ گذرانده‌ایم. نه، اگر اشتباهی صورت گرفته باید به راحتی با اینها برخورد و مجازات شوند اما در ساختارهای مثلاً سیاسی کشور راجع به عدالت، ما بارها و بارها در این یکی دو دهه گذشته حرف از دولت الکترونیک زده می‌شود که حضرت آقا اتفاقاً داخل بحث همان توصیه چهارم بحث عدالت و مبارزه با فساد می‌آید می‌گوید که یک، حالا بحث دولت الکترونیک به‌صورت مشخص نمی‌آید، می‌گوید یک دستگاهی فراتر از همه قوا باید این عدالت را پیاده کند که نظارت همگانی داشته باشیم که حالا لفظ دقیقش هم آن نگاه تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سه‌گانه حضور دائم داشته باشد، به‌معنای واقعی با فساد مبارزه کند به‌ویژه در درون دستگاه‌های حکومتی. یعنی چی؟ برداشت شخصی من از این جمله همان دولت الکترونیک است. یعنی این‌قدر باید این شفاف باشد این می‌آید تمام سیستم را هم‌افزا می‌کند، بروکراسی اداری‌مان را کاهش می‌دهد، از آن طرف شفافیت سیستم را می‌برد بالا و یا می‌بینیم که کشف و مبارزه با فساد خیلی راحت‌تر انجام می‌شود که الان خود دستگاه‌های قضایی می‌گویند کمتر از درصد خیلی پایینی مبارزه با کشف فساد را می‌توانیم انجام دهیم. یک مقدار در ساختارهای سیاسی کشور این مسئله باید لحاظ شود. یعنی یک دستگاه فراقوه‌ای که اولاً این سیستم‌های قوای ما را هم‌افزا می‌کند با هم‌دیگر و کارکردشان را بیشتر می‌کند، مبارزه با فساد را بیشتر و کشف فساد را آسان‌تر می‌کند که مثالش همین دولت الکترونیک است. یا بحث دیگر بحث پارلمانی شدن مجلس یا تغییر ساختار مجلس است که ما می‌بینیم در کشورهای دیگر خیلی‌ها این را خیلی وقت پیش حل کرده‌اند. یعنی مثلاً با دو مجلسی شدن یا انتخاب رئیس جمهور با سیستم پارلمانی می‌آیند نحوه مشارکت مردمی را نوعی تغییر می‌دهند که نتوانند نماینده‌های مجلس یا خودِ کاندیدای ریاست جمهوری با اغواگری مردم، با دروغ گفتن به مردم، با گذاشتن مردم در چالش اینکه اگر رأی ندهید جنگ می‌شود، اگر مثلاً به کاندیدای مقابل من رأی بدهید دلار می‌شود پنج تومان ولی الان دلار شده 15 تومان یا مثلاً اگر به ایشان رأی بدهید در خیابان‌ها 4508 واقعاً یک حرف‌های خیلی چیپ و 4510 که مردم بعضاً به‌خاطر ترس از اینکه به آن مبتلا نشوند به ایشان رأی می‌دهند، می‌بینیم به جایی می‌رسیم که بعد از دو سال مردم پشیمان می‌شوند و برای پشیمانی مردم سودی جز اینکه به انتخابات ریاست جمهوری بعد فکر کنیم، نداریم. که حالا ما منتظر این هستیم که در انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی چه کاندیدای دیگری می‌خواهد بیاید که آن اخلاق انتخاباتی که حضرت آقا فرمودند را زیر پا بگذارد و رأی مردم را جلب کند و این سیستم‌های انتخاباتی و مشارکت مردمی باید نوعش عوض شود.


آقای دستیار شما در مورد بیانیه مطلب خاصی دارید؟


- فقط در مورد جوانگرایی صحبت کنم در پایان چون مخاطب اکثراً جوان است، سعی می‌کنم صحبتم در مورد جوانگرایی باشد. این جوانگرایی یک‌سری آفت‌هایی داشت. یک‌سری می‌گویند شما با این شعار جوانگرایی سعی در حذف آن افراد مسنی دارید که خیلی هم به‌درد جمهوری اسلامی شاید بخورند. یعنی نگاه به جوانگرایی یک نگاه خیلی سن‌گرایانه است. صحبت ما این است، ما وقتی می‌گوییم جوانگرایی، موضوع‌مان ما در طیف سن‌گرا قرار نمی‌گیریم. یعنی به‌نظر ما آقای حاج علی اکبری وقتی نسبت به کسی که قبل از او امام جمعه بوده یک تفاوت سنی 20 ساله دارد، در عین اینکه خودشان 50 تا 60 سال‌شان است ولی جوانگرایی محسوب می‌شود. این جوانگرایی نیست که مثلاً مجمع تشخیص مصلحت نظام یا مثلاً ائمه جمعه افراد 25 تا 30 ساله باشند و خود جوانان هم چنین اعتقاد و توقعی ندارند. بحث‌شان در جوانگرایی این است که اولاً نسبت به روند یک جوانگرایی شکل بگیرد، نسبت به گذشته. یعنی هر چقدر که ما می‌رویم، افراد جوان‌تری بیایند. ما بحث‌مان این است. همیشه این مثال را بنده می‌زنم. جمهوری اسلامی را اگر یک مسابقه فوتبال در نظر بگیرید، ما الان به دقیقه 60 بازی رسیده‌ایم. دقیقه 60 بازی، یا نه بین دو نیمه‌ایم. جایی که رهبری می‌آید و برنامه گام دوم را می‌دهد. می‌گوید این نیمه اول ما این بازی را انجام دادیم. در دفاع‌مان، در حمله‌مان، در ارتباط‌گیری‌مان این مسائل بوده. اگر می‌خواهید نیمه دوم بروید حمله کنید، چون ما تا الان شاید در فاز اثبات خودمان بوده‌ایم، در فاز دفاع از خودمان در مقابل نظام‌های سلطه و حالا آن دشمنان بودیم. در فاز این بودیم که شکل‌گیری انجام شود. حالا شکل‌گیری انجام شده، لیدر آمده بالا ایستاده، می‌خواهد در نیمه دوم حمله کند. الان نیمه‌ای است که ما باید برویم در زمین آنها بازی کنیم. تمدن اسلامی یعنی اینکه دامنه فعالیت‌ها و گستردگی‌مان می‌رود خارج از مغزها، می‌رویم به‌سمتی که در فاز هجومی قرار می‌گیریم. خب مطمئناً نیمه دوم بازیکنانی که یک‌کم سن‌شان رفته بالا باید تعویض شوند. یعنی این تعویضی نباید به جابجایی شغل منجر شود. ما می‌بینیم آقایان به‌جای اینکه بازنشسته شوند، از شغلی به شغل دیگری تغییر می‌کنند و فقط شغل‌شان عوض می‌شود. در جوانگرایی این مفهوم و مؤلفه مد نظر ماست. یعنی کسانی بیایند که نسبت به روند اولاً جوان‌تر هستند، دوماً شایسته این مقام هستند، سوم جانشین‌پروری و تخصصی‌سازی شده باشد و تقریباً همین. هر چقدر هم که این جوان‌ها انقلابی‌تر، معتقدتر و آن جوهره انقلابی بودن همراه‌شان باشد، ضعفی که الان ساختارهای ما دارند، غیرانقلابی نیستند ولی آن جوهره انقلابی‌شان دارد کم‌رنگ می‌شود، پوشش داده می‌شود و إن‌شاءالله به آن اهداف بیانیه گام دوم که حضرت آقا فرمودند نائل خواهیم شد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب