علل و عوامل فراز و فرود روابط ایران و ترکیه
گروه بینالملل خبرگزاری آنا – محمدحسین لطفالهی؛ پس از فروپاشی حکومت عثمانی عبور و چشمپوشی ایران و ترکیه از کینههای مذهبی و تاریخی و همچنین قرار گرفتن هر دو کشور در بلوک غرب از 1923 تا 1979، باعث شده بود تا این دو همسایه همواره روابط کمتنشی داشته باشند. در این میان اختلافاتی وجود داشت اما هیچگاه این اختلافات به درگیری و تنش جدی، به آن صورتی که برای مثال میان هند و پاکستان دیده میشود، منجر نشد.
از سوی دیگر در زمان پهلوی، طرفین اشتراک منافع بسیاری داشتند به طوری که هم حکومت وقت ایران و هم حکومت وقت ترکیه نفوذ کمونیسم و گسترش جریانات اسلامگرا را دشمن اصلی حاکمیت خود میدانستند و در نتیجه همکاریهای بسیاری در زمینههای مختلف میان تهران و آنکارا وجود داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دو کشور از مبنای طراحی قانون اساسی و نحوه اداره کشور تفاوتهایی جدی پیدا کردند. قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران بر اساس دین اسلام و حقوق بشر طراحی شده بود و قانون اساسی ترکیه پایه و اساسی لائیک داشت که باعث تقابل میان دو کشور میشد.
از نقطهنظر سیاسی نیز در سالهای 1357 تا 1360 تعدادی از بازماندگان رژیم سابق از کشور گریخته و به ترکیه پناهنده شده بودند، برخی گروههای تجزیهطلب فعالیتهای خود در داخل ایران را با حضور در ترکیه هدایت میکردند و ارتش این کشور نیز به دنبال کنترل تأثیرات انقلاب اسلامی بر منطقه خاورمیانه بود، مجموعه این عوامل باعث شده بود روابط دو کشور تا حدی تیره و تار باشد؛ اما با گذشت زمان اشتراکات فرهنگی و اجتماعی دو کشور و همچنین منافع مشترک دو ملت منجر به کنار گذاشتن اختلافات و از سرگیری روابط حسنه ایران و ترکیه شد.
گذار به دوران جدید و گسترش همکاریها
با گذشت زمان و تثبیت جایگاه جمهوری اسلامی در منطقه، روابط دو کشور هرروز بهتر از قبل میشد و در دوران دولتهای نهم و دهم به دلیل اختلافات جدی ایران با غرب و آمریکا و تزریق نگاه منطقهگرایی به وزارت امور خارجه کشورمان روابط دو کشور بسیار افزایش یافت. در این زمان رؤسای جمهور دو کشور سفرهای بسیاری به پایتختهای یکدیگر داشتند و توافقات مهمی میان طرفین امضاء شد. از جمله این توافقنامهها میتوان به توافقی برای مهار گرایش قومیتگرایانه کردها و همچنین مهار اقدامات تروریستی گروههایی چون پژاک و پ.ک.ک اشاره کرد.
این همکاریها در دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز ادامه و حتی افزایش یافت و تهران و آنکارا در حال حاضر روابط ویژه دوجانبهای با یکدیگر دارند.
روز گذشته مولود چاووشاوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه در سخنرانی خود در دانشگاه توب، با اشاره به روابط مثبت میان تهران و آنکارا، ایران را متحدی استراتژیک توصیف و از افزایش فشارهای بینالمللی و اعمال تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی علیه جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرده بود. او همچنین تأکید داشت که ترکیه به هیچ وجه از تحریمها علیه ایران پیروی نمیکند. این در حالی است که آمریکا خط و نشانی جدی برای کشورهایی که از تحریمها تبعیت نکنند، کشیده بود.
اختلافات تأثیرگذار؛ علل و عوامل
با این حال وجود برخی اختلافات بعضاً اساسی و تعارض منافع در این دوران نیز باعث ایجاد اختلافاتی شده بود.
رضا عابدی: مهمترین مسئلهای که در دهههای اخیر باعث ایجاد اختلاف میان ایران و ترکیه شد، مسئله بیداری اسلامی یا همان بهار عربی بود.
رضا عابدی، کارشناس مسائل ترکیه در این خصوص میگوید: «مهمترین مسئلهای که در دهههای اخیر باعث ایجاد اختلاف میان ایران و ترکیه شد، مسئله بیداری اسلامی یا همان بهار عربی بود. دو طرف برای تأثیرگذاری در جوامع پس از انقلاب و حتی جوامع متشنج منطقه از جمله مصر، لیبی و سوریه به رقابت پرداختند و این تنش بهویژه در مورد سوریه جدی شد. در سالهای اولیه آغاز ناآرامیهای سوریه، رجب طیب اردوغان و احمد داووداوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه که از طرفداران تئوری عمق استراتژیک در این کشور بود، بهشدت مواضع تندی اتخاذ کردند و تلاش داشتند با ساقط کردن دولت بشار اسد، جریان اخوانی را در سوریه حاکم کنند تا از این طریق با برگ برنده اخوانیها در منطقه از آمریکا و رژیم صهیونیستی امتیاز بگیرند.»
این تحلیلگر مسائل ترکیه اذعان دارد که از سال 2015 با توجه به ورود روسیه به جنگ سوریه، شکستهای نظامی ارتش آزاد و تروریستها و اختلافات میان قطر و عربستان ترکیه متوجه شد که تغییر بشار اسد امر بعیدی است و او حداقل در دورهای میانمدت در سوریه حاکم خواهد بود، در نتیجه روی به تعدیل سیاستهای خود آورد.
او یکی دیگر از عوامل تغییر سیاستهای ترکیه را رقابت این کشور با عربستان سعودی در منطقه توصیف میکند و میافزاید: «ائتلاف عربستان و امارات نقش ویژهای در کودتای سال 2016 گولن در ترکیه داشت و با افشای این مسئله و همچنین تحریم قطر توسط این ائتلاف، آنکارا بر آن شد که با همکاری تهران، برای خنثیسازی تحریمها علیه دوحه تلاش کند. در ادامه نیز نزدیکی به ایران و روسیه و وقوع اتفاقاتی چون مرگ جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در ترکیه موجب تشدید اختلافات با ریاض شد.»
سید علی قائممقامی، کارشناس مسائل ترکیه اختلاف اساسی دیگر تهران و آنکارا را مسئله رژیم صهیونیستی میداند و میگوید: «یکی از مسائلی که بعضاً باعث تیرگی روابط تهران و آنکارا شده است، سیاست دو کشور در قبال رژیم صهیونیستی است. ایران طرفدار احیای دولت مستقل فلسطینی متشکل از مسلمانان، مسیحیان عرب و یهودیان غیرمهاجر به پایتختی قدس است اما ترکیه اسرائیل را به رسمیت شناخته، مرز فلسطین و اسرائیل را مرزهای 1967 میداند و به تقسیم قدس به دو بخش شرقی و غربی معتقد است. گفتنی است علیرغم این اختلافات دو کشور مشترکاً صهیونیسم را بهعنوان نژادپرستی محکوم میکنند و علیه آن موضع میگیرند.»
سید علی قائممقامی: ایران و ترکیه علیرغم وجود اختلافات دریافتهاند که قادر به حذف یکدیگر و تحمل عواقب ناشی از تنشهای شدید نیستند.
قائممقامی با تأکید بر اینکه ایران و ترکیه علیرغم وجود اختلافات آموختهاند که قادر به حذف یکدیگر و تحمل عواقب ناشی از تنشهای شدید نیستند، میافزاید: «این مسئله باعث میشود که دو کشور به همکاری با یکدیگر روی آورند و با درک متقابل از شرایط داخلی دو کشور، به گسترش روابط بپردازند.»
گفتنی است روابط بین کشورها بر اساس منافع ملی آنها تنظیم میشود و ایستادگی ترکیه در برابر تحریمهای آمریکا علیه ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و به منافع این کشور باز میگردد.
برای نمونه با توجه به آمارهایی که از سوی دولت ترکیه ارائه شده، روسیه دوسوم گاز مورد نیاز این کشور را تأمین میکند و باقی نیاز گاز ترکها از طریق ایران تهیه میشود. در صورتی که آنکارا بخواهد بحث واردات نفت و گاز از ایران را قطع کند به این معنی خواهد بود که وابستگی صد درصدی بازار انرژی خود به روسیه را پذیرفته و چنین اقدامی به طور حتم در طولانیمدت به ضرر آنها تمام میشود.
باید توجه داشت که ترکیه شریکی استراتژیک و راهبردی برای ایران است، تا زمانی که منافع مشترکی با کشورمان داشته باشد.
انتهای پیام/4095/ 4122/پ
انتهای پیام/