دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
رسم یاران/ 143

پدر شهید توکلی‌خواه: موقع سخن گفتن با مادرش بسیار آرام حرف می‌زد

پدر شهید حسین توکلی‌خواه گفت: حسین به پدر و مادر، خواهر و برادر بزرگترش خیلی احترام می‌گذاشت، موقع سخن گفتن با مادرش خیلی آرام حرف می‌زد.
کد خبر : 363768
350951_647.jpg

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا از بنیاد شهید و امور ایثارگران، شهید حسین توکلی‌خواه دوازدهم فروردین 1337 در روستای دوله چشم به جهان گشود. بسیار خوش روزی و کودکی آرام و مظلوم بود. دوره ابتدایی را به پایان رساند و بعد برای کمک به خانواده‌اش ترک تحصیل کرد. سپس به کشاورزی و بعد به شغل بنایی پرداخت تا کمک پدرش باشد. در کارهای کشاورزی به پدرش و در کارهای خانه به مادرش کمک می‌کرد. شهید حسین توکلی‌خواه در تاریخ 1364/11/21 در جبهه خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش پس از انتقال به مشهد در بهشت رضا (ع) دفن گردید. 


 پدر شهید حسین توکلی‌خواه می‌گوید: حسین در دوران کودکی‌اش، وقتی به مسجد می‌رفتم همراه من می‌آمد، وضو می‌گرفت و نماز می‌خواند. در حدود 9 سالگی شروع به خواندن نماز کرد. به پدر و مادر، خواهر و برادر بزرگترش و نیز بچه‌های کوچکتر از خودش احترام می‌گذاشت. هنگام صحبت کردن با والدینش بسیار آرام سخن می‌گفت و صدایش را بلند نمی‌کرد. دوست داشت همیشه خانواده‌اش خوشحال و شاد باشند. اوقات فراغت به مسجد و یا حرم مطهر امام رضا (ع) می‌رفت. بدون اطلاع قبلی به دید و بازدید اقوام می رفت، می‌گفت؛ دوست ندارم که کسی به زحمت بیافتد. 


 پدر شهید حسین توکلی‌خواه بیان کرد: کتاب‌های شهید مطهری را مطالعه می‌کرد. و بیشتر اوقات برای ثواب بیشتر از منزل تا حرم را پیاده می‌رفت. خادم افتخاری مسجد بود. معمار بود و در عرض سی روز در یک روستا حمام ساخت. صله رحم را به جا می‌آورد و به دیدن اقوام می‌رفت. حتی به پدر و مادرش می‌گفت؛ رفتن به خانه ی اقوام واجب است. به نماز اول وقت بسیار اهمیت می‌داد. موقع نماز در مسجد بود، ابتدا نماز را به جماعت می‌خواند، سپس به خانه می‌آمد. به انجام مستحبات بسیار مقید بود. ارادت خاصی نسبت به امام حسین (ع) داشت و هر وقت اسم امام حسین (ع) داشت و هر وقت اسم امام حسین (ع) را می شنید، بسیار گریه می کرد. 


خواهر شهید حسین توکلی‌خواه می‌گوید: زمان سربازی همسرم به ما سر می‌زد و هر احتیاجی که داشتیم رفع می‌کرد. برای ما نفت می‌آورد. هنگامی که همسایه‌ها با هم دعوا می‌کردند، او پادر میانی می‌کرد و آن‌ها را آشتی می‌داد. در یکی از درگیری‌ها دستش با شیشه بریده بود، وقتی به او اعتراض کردم، گفت؛ فرد مسلمان باید به همسایه کمک کند و فقط نامش مسلمان نباشد. نظرش را به دیگران تحمیل نمی‌کرد. به ایده دیگران هم احترام می‌گذاشت.


خواهر شهید حسین توکلی‌خواه یادآور شد: قبل از انقلاب در راهپیمایی‌ها شرکت و اعلامیه پخش می‌کرد. در راهپیمایی‌ «یکشنبه خونین» حضور داشت. از رفتن به سربازی در زمان رژیم طاغوت خودداری کرد. امام را بسیار دوست داشت. هنگامی که امام از پاریس به تهران آمدند، به استقبال امام رفت. بعد از پیروزی انقلاب در پایگاه مسجد شروع به فعالیت کرد و شب‌ها نگهبانی می‌داد. به روحانیون علاقه داشت.


انتهای پیام/4100/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب