دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
06 بهمن 1397 - 11:10
روایت یک حادثه جنگلی؛

شورش داس و چکش کمونیست‌ها که توسط مردم هزار سنگر آمل خنثی شد

روز ششم بهمن سال 1360 گروهی کمونیستی برای تصرف شهرستان آمل دست به شورش مسلحانه زد که با مقاومت مردم این شهر شکست خورد.
کد خبر : 355277
hamase amol.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه دولت گروه سیاسی خبرگزاری آنا، یکی از تحولات بسیار تأثیرگذار دهه 60 ماجرای شورش برخی از احزاب و جریان‌های کمونیست در آمل بود.


بعد عزل بنی‌صدر از ریاست‌جمهوری، گروه‌های چپگرای کمونیستی و سازمان منافقین به نفع وی شروع به اقدامات مسلحانه علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی کردند. یکی از حوادثی که به درس عبرت برای این گروه‌ها تبدیل شد، حادثه آمل بود.


اتحادیه‌ کمونیست‌های ایران گروهی مؤثر در این شورش بود. سابقۀ تشکیلاتی این گروه به قبل از انقلاب بازمی‌گردد. اعضای اتحادیۀ کمونیست‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشتند و بی‌آنکه پایگاهی مردمی داشته باشند، خود را قیم و پیشرو مردم شمردند و بر آن شدند تا در مقابل انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی قد علم کنند و با قیام فوری، آن را براندازند.


از جمله افراد و رهبران این جریان، سیامک زعیم، عبدالرحمان آزمایش، حسین ریاحی و فرید و وحید سریع‌القلم بودند. آنها از بین بردن نظام جمهوری اسلامی و ایجاد یک حکومت کمونیستی را در دستور کار خود قرار داده بودند و می‌خواستند از طریق جنگل‌های آمل شورش سراسری در کشور به راه بیندازند.


از دلایل انتخاب شهر آمل توسط کمونیست‌ها به سابقه مبارزاتی بالای آمل در هنگام انقلاب ۱۳۵۷ و پیش از آن، سابقه برقراری حکومت مردمی در آن در دوران حکومت شاه، باز‌می‌گردد. آنها از این موضوع اطلاع نداشتند که مردم این شهر در مقابل آنها خواهند ایستاد. اتحادیه کمونیست‌ها بر اساس مشی مائوئیستی خود و با ذهنیتی که از جنگ‌های چریکی و دهقانی داشت، استقرار در جنگل را به عنوان استراتژی خود قرار داد.


اوایل مهر سال۱۳۶۰ گروه موسوم به «سربداران» انتقال نیروهایشان را به داخل جنگل آغاز کردند و نزدیک به ۱۸۰ الی ۲۰۰ نفر در منگل‌دره مستقر شدند. در کتاب اسناد اتحادیهٔ کمونیست‌های ایران در واقعهٔ آمل، ادعا شده‌ است که بنابر اعترافات محمدرضا غمی با توجه به هماهنگی‌هایی که بین اتحادیه و سازمان مجاهدین خلق در خلال برخی از جلسات وجود داشت، سازمان مجاهدین خلق نیز به‌رغم ایدئولوژی متعارض با اتحادیه، با قیام فوری و جنگ مسلحانه موافقت کرده و بعد گروه‌های اکثریت جناح چپ، اقلیت و پیکار تعدادی از نیروهای‌شان را برای کمک به اتحادیه به جنگل فرستادند.


در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۶۰ گروه سربداران آماده حرکت به سمت آمل شد، اما از قبل، تعدادی وانت و مینی‌بوس را از جاده هراز ربودند و رانندگان را به اسارت گرفتند. آنها بعد از حمله به داخل شهر شروع به کشتار مردم کردند. بعد از روز اول، درگیری ۲۲ آبان موجب شد تا تقریباً نیمی از نیروهای جنگل از آن جدا شده و در واقع استعداد نیروهای سربداران به نصف رسید. این درگیری تا سه روز بعد و ششم بهمن ادامه داشت و در این روزها آنها به‌طور کامل متلاشی شدند.


قرارگاه «ابوالفضل» با هدایت نیروهای سپاه، بسیج، ارتش و ژاندارمری در قلب جنگل، ضربه‌ دیگری به گروه «سربداران» جنگل وارد آورد. پس از چند درگیری جزئی‌تر، سرانجام گروه ۱۰۰ نفره سربداران، در میان سرمای زمستان بهمن ۱۳۶۰، خود را به آمل رساند و با شلیک یک آرپی‌جی - ۷، واقعه‌ی تاریخی آمل را کلید زدند. تیراندازی و سپس تسخیر شهر تا ۶ صبح ادامه داشت، اما با آغاز صبح ششم بهمن، حماسه مردم آمل شکل گرفت و صدها نیروی داوطلب مردمی با روی آوردن به مقر سپاه و گرفتن اسلحه، به مقابله سربداران جنگل رفتند. سنگربندی‌ها آغاز شد. از زن و مرد و پیر و جوان همگی با آوردن شن و گونی اقدام به سنگرسازی و نبرد سنگر به سنگر کردند تا آنجا که آمل لقب «هزار سنگر» گرفت.


امام خمینی(ره)، رهبر جمهوری اسلامی در وصیت‌نامه‌شان تنها از شهر آمل و مردم یاد کردند. ایشان همچنین از مردم آمل تشکر کرده بودند و عقیده داشتند که قیام‌گران «در صورت فهم اسلام» به آمل حمله نمی‌کردند.


در سال 1386 نیز با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی «حماسه» ۶ بهمن ۱۳۶۰ آمل به پاس آنچه «فداکاری مردم آمل» نامیده شد و با نام حماسه مردم آمل در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ثبت شد. رهبران این گروه به درخواست مردم به دلایل جنایت‌های فراوان و حکم دادگاه به اعدام محکوم شدند.


انتهای پیام/4082/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب