قیام 19دی نشاندهنده بلوغ قدرت اجتماعی مقابل قدرت سیاسی
به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا، 19 دی سالروز «قیام خونین مردم قم» است. بسیاری از صاحبنظران سیاسی این رویداد را نقطه آغازین اعتراضاتی میدانند که به سرنگونی نظام سلطنتی در ایران انجامید.
قیام 19 دی 1356، سرآغاز جنبشهایی بود که منجر به بیداری هر چه بیشتر ملت ایران و تزلزل پایههای حکومت استبدادی وابسته پهلوی شد.
خبرنگار خبرگزاری آنا در اصفهان به مناسبت این روز سرنوشتساز در پیروزی انقلاب اسلامی با محمدرضا یزدانیزازرانی عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان(خوراسگان)، گفتگو کرده است.
یزدانی زازرانی گفت: این مطلب کاملاً درست است که قیام 19 دی 1356، سرآغاز جنبشهایی بود که منجر به بیداری هر چه بیشتر ملت ایران و تزلزل پایههای حکومت استبدادی وابسته پهلوی شد؛ چراکه پیامدهای این قیام به شکلی سلسلهوار و در قالب چلههای خونین در قالب ناآرامیهای سه مرحلهای چهلمها، رژیم طاغوتی شاه را به تعبیر سیدجلالالدین مدنی با «جرقههای انقلاب» روبهرو کرد «جرقههایی که هر کدام شعلههایی را به دنبال داشت و هیچگاه خاموش نشد» و بعد از گذشت فقط 400 روز، بروز انقلاب اسلامی ایران را به همراه داشت.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان ابراز کرد: ماجرا از آنجا آغاز شد که رژیم پهلوی، 17 دی سال 56 و به مناسبت سالروز کشف حجاب توسط رضاشاه، مقالهای را در روزنامه اطلاعات به امضای «رشیدی مطلق» و با عنوان «ایران و ارتجاع سرخ و سیاه» به چاپ رساند. این مقاله با خطاب عنوان «مرتجعین سیاه» به روحانیون و همکاری پنهانی آنها با کمونیستهای بینالمللی یعنی مرتجعین سرخ، برای مقابله با انقلاب سفید، محتوای توهینآمیزی علیه روحانیون و بهویژه حضرت امام خمینی (ره) داشت که خشم مردم قم را موجب شد.
رژیم پهلوی بهدنبال تقلیل مقبولیت مرجعیت بود
وی افزود: در اعتراض به این توهین، 18 و 19 دی 1356 حوزههای علمیه و بازار قم تعطیل شد و تمام اقشار دست به اعتراضی گسترده زدند. دلیلی که در خصوص چاپ این مقاله با توجه با بافت سیاسی و اجتماعی آن سالها میتوان گفت آن است که رژیم پهلوی برای تخریب و منزویکردن مرجعیت و بهخصوص حضرت امام (ره) اقدام به انتشار این نامه کرد. رژیم پهلوی بهدنبال آن بود تا مقبولیت رو به رشد مرجعیت را در نزد عموم تقلیل داده و در برنامهای طولانی که در سر داشت با بدنامکردن ایشان شخص اول روحانیت را منزوی کند.
یزدانی زازرانی عنوان کرد: ویژگی بارز اعتراضات قم آن بود که برخلاف خواسته رژیم، پیوند نزدیکی میان مردم و مرجعیت شکل گرفت که خود را در قالب رفتوآمدهای مکرر به منازل مراجع و توجه زیاد به سخنرانیهای ایشان نشان داد. در اصل آنچه با عنوان قیام خونین مردم قم، (جنبش 10 هزار نفری) در بعدازظهر 19دی شاهد آن بودیم، دقیقاً بعد از سخنرانی آیتالله نوری همدانی رخ داد. جالب آنکه این پیوند میان مردم و مرجعیت در شعارهای آن روز نیز کاملاً خود را نشان دادند: شعارهایی مانند اینکه «ما حکومت یزید نمیخواهیم»، «حکومت مشروطه میخواهیم» «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی.»
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان ادامه داد: در این گفتگو به دنبال واکاوی ابعاد این واقعه به شکل منفرد نیستم، برعکس و در راستای مطالبی که پیش از این هم گفته شد قصد داریم با رویکردی جامعهشناختی و نگاهی کلان به این مسئله بپردازیم که چگونه این جنبش به نقطه عطف مبارزات انقلابی مردم ایران و رهایی از شّرِ نظامهای طاغوتی و استبدادی دوران معاصر خود تبدیل شد.
قدرت اجتماعی ایران با اعتراضات تحت لوای مرجعیت به بلوغ رسید
وی گفت: برای تحلیل این موضوع لازم میبینم از نتیجه «قیام خونین مردم قم» یعنی انقلاب اسلامی آغاز کنیم. انقلاب اسلامی در یک برداشت کلان، آرزوی دیرینه تاریخ معاصر جنبشهای سیاسی و اجتماعی ایران را محقق کرد. قدیمیترین اینها بدون شک جنبش مشروطه است. به بیان دیگر نباید فراموش کرد که تلاش برای رهایی از استبداد و رژیمهای خودکامه و تلاش برای نظارت بر قدرت و قانونگذاری از اهداف مشترک انقلاب اسلامی و هم انقلاب مشروطه بوده است.
یزدانی زازرانی خاطرنشان کرد: البته انقلاب مشروطه بهدلیل حوادثی که رخ داد نه تنها منحرف شد و این اهداف محقق نشد؛ بلکه بعد از آن دیکتاتوری به نام رضاخان روی کار آمد. تلاشها برای انقلاب و تغییر در سالهای پهلوی اول و دوم نیز ادامه داشت؛ اما میتوان گفت بعد از گردآمدن اعتراضات تحت لوای مرجعیت بود که قدرت اجتماعی در ایران به بلوغ رسید و این آرزو محقق شد.
انقلاب حاصل تحولات تدریجی و سرخوردگیهای یک جامعه است
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان اظهار کرد: برای درک مؤلفههای این تحلیل باید نگاهی به ادبیات علمی شکلگیری انقلاب داشته باشیم، در ادبیات علمی برخلاف باور متعارف که انقلاب را پدیدهای یکشبه با هدف ایجاد تغییرات بنیادی تصور میکند، انقلاب حاصل تحولات تدریجی و سرخوردگیهای یک جامعه در نظر گرفته میشود.
وی ادامه داد: بر این اساس به اعتقاد دکتر منوچهر محمدی، انقلاب در شرایطی رخ میدهد که جامعه دچار فضای دوقطبی (دوگانگی قدرت) شود. منظور از شرایط دو قطبی شرایطی است که در آن گروههای اجتماعی(قدرت اجتماعی) با جدا کردن خود از سیستم سیاسی حاکم (قدرت سیاسی) و زیر سؤال بردن مشروعیت سیاسی به معارضه با آن برخیزد.
نیروهای اجتماعی در اثر انباشتی از رویدادها مقابل نظام حاکم قرار میگیرند
یزدانی زازرانی افزود: به بیان سادهتر نیروهای اجتماعی به تدریج و در اثر انباشتی از رویدادها که ممکن است دهها سال سابقه داشته باشند، از سیستم سیاسی رویگردان شده و مقابل نظام حاکم قرار میگیرند و در نتیجه این روند، شکاف میان قدرت سیاسی و قدرت اجتماعی به حدی میرسد که ادامه چنان وضعی در جامعه ممکن نیست و این همان ضرورت تحقق انقلاب است؛ چراکه در هنگامه از دست رفتن اعتبار و اعتماد قدرت سیاسی، تنها ابزار حاکمیت استفاده از زور خواهد بود، یعنی همان نمونههایی که بهویژه در دهه پایانی عمر پهلوی دوم شاهد بودیم.
قدرت اجتماعی باید به بلوغ لازم برسد
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان بیان کرد: بر این اساس نکتهای که در خصوص موفقیت یا شکست جنبشها و انقلابها میتوان طرح کرد، میزان بلوغ قدرت اجتماعی مقابل قدرت سیاسی است. در این تحلیل قدرت اجتماعی تنها زمانی توان کنارزدن قدرت سیاسی را خواهد داشت که به بلوغ لازم برسد.
وی ادامه داد: نکته ظریفی که بلوغ در قدرت اجتماعی را به عنوان نیرویی برآمده از مقام و موقعیت اجتماعی افراد، محقق میسازد، پیوند راستین آن با نظام ارزشی گروههای اجتماعی است. اهداف انقلابی جامعه ایرانی از انقلاب مشروطه تا آغاز حرکت سیاسی حضرت امام خمینی(ره) که مشترکات آن ذکر شد، هیچگاه در شکل بالغ خود یعنی ابتنای بر انگیزهها، باورها، عقاید و ارزشهای مشترک جامعه ایران شکل نگرفت و همین مورد را میتوان از علتهای شکست جنبشهای قبلی قلمداد کرد.
یزدانی زازرانی افزود: در نگاهی تاریخی، حکومت پهلوی دوم در دوران 37 ساله خود با معارضان اجتماعی مختلفی از جریانات سیاسی روبهرو شد. علل و مسبب این تعارضها بهزعم پژوهشگران مواردی از جمله اجرای حقوق بشر کارتر، تلاش برای مدرنکردن سریع کشور و جریحهدارکردن احساسات مذهبی مردم بودند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان خاطرنشان کرد: با این حال از مهمترین قدرتهای اجتماعی معارضی که سال 1332 و سپس سال 1342 و 56 به بعد مقابل پهلوی قرار گرفتند، بدون شک مخالفان مذهبی بودند که از اوایل دهه 1340 با رهبری امامخمینی(ره) خودنمایی کردند.
اوج دوگانگی قدرت سیاسی و اجتماعی در سالهای پایانی رژیم پهلوی
وی عنوان کرد: دوگانگی قدرت سیاسی و اجتماعی در سالهای پایانی رژیم پهلوی به اوج خود رسیده بود و البته در این سالها، گروههای دیگری نیز بودند که ادعای بهرهمندی از قدرت اجتماعی و سودای سوارشدن بر موج اعتراضات را داشتند؛ اما حوادثی مانند 15 خرداد 42، «قیام خونین مردم قم» و چلههای خونین و حوادث بعدی که فصل مشترک آنها جمعشدن تمام اقشار حول مرجعیت بود، فعالیتهای انقلاب را وارد مرحله جدیدی کرد.
یزدانی زازرانی افزود: بعد از این واقعه، روحانیون در شهرهای بزرگِ تهران، قم، اصفهان مشهد، اهواز، شیراز و رشت به محور اعتراضات تبدیل شدند و توانستند بزرگترین اعتراض عمومی بعد از سال 42 را در تبریز سازماندهی کنند. جالب آنکه حتی اگر تفسیرهای چپ از دلیل وقوع انقلاب مانند پیوستن طبقه کارگر به طبقه متوسط را نیز لحاظ کنید، باز هم نمیتوان انکار کرد که مردم از هر طبقهای که بودند در آن مقطع به قدرت اجتماعی مرجعیت که محمل نظام ارزشی گروههای اجتماعی واقعی بود، پیوستند.
نهاد دین و جایگاه مرجعیت، قدرت اجتماعی بالغ
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان در جمعبندی مطالب خود به آنا گفت: در مجموع با مروری تاریخی میتوانید ملاحظه کنید که تنها قدرت اجتماعی بالغی که توان معارضه با قدرت سیاسی مستبد حاکم در قالب جذب وسیع مردم، استحکام و تجمیع پیوند مخالفان در فضای دوگانه و تحقق آرزوی دیرینه این مردمان با کمترین میزان خشونت را یافت، نهاد دین و جایگاه مرجعیت در جامعه است.
وی افزود: چاپ مقاله رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات دقیقاً ابزاری بود که با شناخت قبلی و با هدف ضربهزدن به این قدرت اجتماعی طراحی شده بود؛ اما جنبش مردم قم این حرکت را در همان لحظه نه تنها خنثی کرد؛ بلکه به جرقه انقلاب اسلامی ایران با رهبری امام خمینی (ره) بدل کرد.
گفتگو از: علیاصغر عالمیان
انتهای پیام/4062/ن
انتهای پیام/