طرحهای پرهزینه و کمبازده مسئولان ورزش
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، همانطور که پیش از این تجربه نشان داده است، در این گونه پروژهها، آنچه اهمیت دارد، تنها افتتاح پروژه است اما بهرهبرداری از پروژهها معمولاً فراموش می شود.
آنهایی که حافظه خوبی دارند، شاید یادشان باشد سال 1377 و زمانی که در دوران ریاست هاشمیطبا در سازمان تربیت بدنی، قرار شد 1377 پروژه ورزشی افتتاح شود. این اتفاق رخ داد. اما کسی نفهمید چند سال طول کشید تا این پروژهها به بهرهبرداری برسند. اصلاً آیا این اتفاق افتاد یا خیر؟
هزینه برای قهرمانان فراموششده؟
آنهایی که اخبار وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک را دنبال میکنند، حتماً متوجه طرحهای جالبی خواهند بود که در ماههای اخیر از سوی وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک مطرح شدهاند. ظاهر کار عالی است. برای نمونه کمیته ملی المپیک طرح تاریخ شفاهی را ارائه داده است تا یاد و نام قهرمانان گذشته ورزش ایران زنده نگه داشته شود. چنین طرحی از سوی کمیته ملی المپیک جای تعجب دارد. کسانی که کتابی برای چاپ به این کمیته ارائه کرده باشند، میدانند چاپ کتاب از سوی کمیته ملی المپیک به منزله گذر از هفت خوان است و در پایان نیز تنها چیزی که به نویسنده ارائه می شود، عبارت کلیشهای کمبود بودجه است. در این حالت، عجیب است که کمیته بخواهد چنین هزینههایی کند، آنهم برای ورزشکارانی که هر چند در گذشته برای ایران کسب افتخار کردهاند، اما حالا فراموش شدهاند و چاپ کتاب زندگی آنها هیچ بعد تبلیغاتی برای وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک ندارد.
نامهایی که وجود ندارند!
اگر اهل جستجو در سایت کمیته ملی المپیک باشید، میتوانید بخش مربوط به افتخارآفرینان ایران در المپیک و بازیهای آسیایی را مرور کنید. نیازی به جستجوی خیلی دقیق نیست. در اولین ادوار حضور ایران در مسابقات بین المللی، میتوانید با قهرمانان گذشته ایران آشنا شوید. نفراتی چون...
همانطور که در تصویر میبینید، میتوانید نام جهانبخت توفیق را در سایت ببینید. نامی که هرگز وجود خارجی نداشته و منظور از آن، توفیق جهانبخت اولین قهرمان کشتی ایران در مسابقات جهانی است.
کمی پایینتر با محمود خلیل رضوی می توانید آشنا شوید. متاسفانه چنین نامی نیز وجود خارجی نداشته و منظور از گردآورندان این مجموعه محمود خلیق رضوی ستاره ایران در بازیهای آسیایی 1958 است.
حالا در این شرایط، سوالی مهم به وجود میآید. چه در بحث پدید آوردن کتاب و چه در مقوله پدید آوردن موزه، چه کسانی ناظر بر این کار هستند؟ کسانی که نه تنها با سادهترین نام قهرمانان ورزشی آشنا نیستند، بلکه اینقدر از ورزش دور هستند که لااقل تا به حال سری به خیابان ورزنده در ضلع جنوبی ورزشگاه شیرودی نزدهاند تا سالن توفیق جهانبخت را از نزدیک ببینند و متوجه شوند در منابع آنها چه مشکلاتی وجود دارد؟
کاش لااقل مسئولان کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش شفافسازی کنند که چه مقدار هزینه برای این طرحها کردهاند و البته این هزینهها چگونه مصرف میشود.
وزیر ورزش و ماجرای 48 ساله
وزیر ورزش در بین سایر مسئولان به عنوان مرد آمار و ارقام شناخته میشود. مردی که گفته میشود، هر سوالی از او درباره آمار ورزشی بپرسند، میتواند به سرعت پاسخ بدهد. وزیر دیروز درباره 16 دوره حضور ایران در بازیهای المپیک صحبت کرده است. معلوم است وزیر چیزی از حضور فریدون ملکم در المپیک 1900 نمیداند و به همین سادگی 48 سال از سابقه ورزش ایران کم کرده است. شاید در ظاهر گفته شود، یک دوره المپیک چه فرقی به حال ما دارد؟ از حیث آمار، فرق زیادی بین 16 و 17 دوره حضور در المپیک نیست اما این مسئله برای مرد آمار ورزش ایران، غیر قابل بخشش است. مگر میشود مرد آمار ورزش به همین سادگی 48 سال از سابقه ورزش ایران کم کرده باشد؟
نکند مسئولان موزه وزارت ورزش هم اطلاعاتی مثل مسئولان سایت کمیته المپیک و وزیر ورزش داشته باشند؟
مشت نمونه خروار
به عنوان آخرین نمونه، پاسخ مسئولان تاریخ شفاهی کمیته ملی المپیک به نویسنده زندگینامه تقی عسگری را میآوریم. عسگری در تاریخ شیرجه ایران، پرافتخارترین قهرمان محسوب میشود و با کسب یک نقره و یک برنز بازیهای آسیایی صاحب چنان ارج و قربی در قاره کهن است که برای افتتاح مسابقات شیرجه بازیهای آسیایی 2008 از سوی چینیها به عنوان مهمان ویژه به این کشور دعوت میشود اما بدبختانه برای کمیته ملی المپیک ایران، اولین مدالآور رشته شیرجه در بازیهای آسیایی در اولویت قرار ندارد.
وقتی تفکرات حاکم بر رأس ورزش ما همچنان ورزش را در کشتی و وزنه برداری خلاصه کند، آیا باید انتظار داشت که رشتههای مادر اوج بگیرند؟ آیا غیر از این میشود که تیم ملی ژیمناستیک ایران با کمترین تعداد ممکن به بازیهای آسیایی اعزام میشود و نتیجه آن میشود که با مصدومیت یک ژیمناست، تیم ملی شانس رقابت با سایر تیمهای آسیایی را از دست میدهد و در بین هشت تیم، هشتم میشود و در پایان هم رئیس کمیته ملی در جمع خبرنگاران میگوید که این تعداد را به خواست فدراسیون به بازیها فرستادیم!
مطمئناً وقتی وزارت ورزش، اقدام به تشکیل موزه کند، مدالهای ورزشکاران هم اولویتبندی میشوند. وقتی مسئولان بلندمرتبه ورزش ایران یکی از قهرمانان بزرگ تاریخ خود را نشناسند، هرگز موزه این وزارت نیز کامل نخواهد شد. این موزه در گذر زمان صاحب مجموعهای لباس، بولتن، بج و مدال میشود اما فاقد هویت واقعی ورزش خواهد بود.
انتهای پیام/4051/ن
انتهای پیام/