کاهش آسیبهای روانی زلزلهزدگان کرمانشاهی اولویت دولت باشد
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- ملیحه محمودخواه؛ در جریان زلزله 21 آبان سال 96 در استان کرمانشاه یکی از اقشاری که بسیار آسیبپذیر ظاهر شدند کودکان بودند؛ کودکانی که در کمتر از یک دقیقه از ناز و نعمت خانه، اتاقخواب، آب، برق، تلویزیون، حمام، سرویس، انواع وسایل و اسباب رفاهی و بازی آرامش و تفریح و سرگرمی ناگهان خود را در یک خانه و دیار ویرانه دیدند.
کودکانی که در سرمای سوزان و بدون هیچ امکانات و سرپناهی شاهد مرگ و گریه و زاری افراد دور و نزدیک خود بودند، دیگر نه خبری از اتاقخواب و برنامه کودک، و نه خبری از درسومشق و مدرسه بود. تنها چیزی که برای این گروه از بچهها مهم بود پیدا کردن کمی آب و مقداری نان خالی بود، با هر پسلرزهای صدای جیغ و گریه و زاری زنان که به بیرون و در فضای باز قرارگرفته بودند ترس بیشتری در بچهها ایجاد میکرد.
بعد از 13 ماه از زلزله هنوز کودکان از صدای وحشتناک زلزله، شکسته شدن کمر ساختمانها و درب و پنجره و شیشه و هر صدایی که آن شب را به جهنمی فراموشنشدنی تبدیل کرد میترسند؛ قطعی برق گردوغبار و صدای دادوبیداد وحشتناک مردم به سنگینی این وضعیت بغرنج اضافه کرده است.
سرپرست میدانی تیم تسهیلگری دانشگاه تهران در مناطق زلزلهزده کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار حوزه زنان خبرگزاری آنا گفت: کودکان در همان شب وقوع زلزله آبان 96 دچار استرس پس از حادثه یعنی ptsd شدند.
وی گفت: زلزله سال گذشته کرمانشاه آسیبهای روانی بسیاری بهدنبال داشت و باید دولتیها برای کاهش آسیبهای روانی زلزلهزدگان کرمانشاهی ورود کنند.
فاضل الیاسی در ادامه خاطرنشان کرد: بعضی از کودکان دچار لکنت زبان، ترس شدید از پسلرزهها، ترس از سقف، ترس از تاریکی، کماشتهایی، کمخوابی و بدخوابی، و دیدن خواب ترسناک و آشفتگی و بیقراری شدند.
وی در تشریح وضعیت این کودکان افزود: بعضی از کودکان دچار شبادراری شدند که متأسفانه بعضی از خانوادهها آنها را سرزنش و به نحوی تنبیه میکردند که خود این موضوع سبب طولانی شدن و دیر بهبود پیدا کردن این مشکل بود.
این پژوهشگر و فوق دکترای دانشگاه تهران معتقد است در بررسیهای میدانی اغلب والدین از پرخاشگری و عصبی بودن بچههای خود شاکی بودند و این موضوع نیز یکی از آثار روانی زلزله بر روی کودکان است.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه رهاشدگی کودکان و تربیت ناپذیری و فقدان کنترل والدین بر کودکان از دیگر مشکلات کودکان پس از زلزله است، ادامه داد: با توجه به اینکه در کمپها خانوارها بهصورت درهم و برهم و بههمچسبیده استقرار پیداکرده بودند و از بین رفتن محدوده خصوصی در چادر و کانکسها، والدین توان نگهداشتن فرزندان خود را در داخل چادر و کانکسها نداشتند و همواره بچهها در کمپها رها بودند.
این متخصص حوزه جامعهشناسی در ادامه خاطرنشان کرد: شاید بیسابقهترین کمکهای مردمی در کل تاریخ ایران مربوط به زلزله کرمانشاه باشد، این کمکهای مردمی بود که در روزهای اول از یک فاجعه انسانی جلوگیری کرد و سپس دهها هزار خانوار زیر کانکسهایی که از طرف مردم ایران به این مناطق اهدا شد در سرمای زمستان و گرمای تابستان در امان بودند.
الیاسی افزود: اما بعضی از این کمکها که بدون نیازسنجی و بدون تخصص صورت میگرفت، سبب بروز روحیه گداپروری در کودکان شد، بهگونهای که هنگام مراجعه به کمپها شاهد هجوم کودکان و درخواست کمک از طرف آنها هستیم، التماسکنان به دنبال خیرین میدوند و درخواست هر چیزی که نیاز داشته باشند یا نباشند، میکنند.
وی به مشکل دیگری که دامان کودکان در این منطقه را گرفته است، اشاره کرد و گفت: با توجه به تخریب و یا آسیب دیدن مدارس، ترس از زلزله، فقدان امکانات کمی و کیفی در مدارس اغلب کانکسی و فقدان مکان مناسب در کانکس محل زندگی و همچنین فقدان امکانات بهداشتی و رفاهی، دانشآموزان چندان به درس و مدرسه تمایل ندارند، معلمین نیز باانگیزه کمتری به تدریس میپردازند، چون خود آنان نیز در جریان زلزله آسیب دیدهاند.
این جامعهشناس فقدان امنیت را از دیگر مشکلات در آن محدوده نامبرده و ادامه داد: 82 درصد از کودکانی که مورد مصاحبه قرار گرفتند از طرف والدین یا اطرافیان مورد ضرب و شتم قرارگرفته بودند و میتوان گفت که خشونت علیه کودکان روزبهروز افزایش پیدا میکند، والدین علت خشونت علیه کودکان مشکلات روانی خود و غیرقابلکنترل بودن بچهها و پرخاشگری آنها ذکر کردهاند.
انتهای پیام/4087/ن
انتهای پیام/